#چگونه_فیلم_ببینیم
قسمت 4⃣
✅ مشاهده و قضاوت
📌 هیچ فرقی ندارد كه ما بینندهی عادی سینما، منتقد یا دانشجوی سینما هستیم. فیلم را تماشا میكنیم كه سرگرم شویم یا عالم سینما برای ما چیزی ورای سرگرمی است و آن را خیلی جدی میگیریم. در هر صورت بعد از مشاهدهی یك فیلم، احتمالاً نخستین كاری كه انجام میدهیم، داوری و قضاوت كردن دربارهی آن است. اما باید دانست كه اگر چهارچوب هر رسانهای را نشناسیم و بدون شناخت دقیق و درست دست به قضاوت بزنیم، درواقع با هرنوع قضاوت و اعلام مواضعی، در حقیقت خودمان را در معرض قضاوت دیگران قرار دادهایم. اما اگر مناسبات و چهارچوبهای مختلف سینما و فعل و انفعال فیلم دیدن و ضرورتهایش را بشناسیم، داوری ما دربارهی فیلمها بیاساس نخواهد بود و چه بسا قضاوتی نزدیك به حقیقت باشد.
بنابراین خوب است در ابتدا بدانیم كه هنگام تماشای یك فیلم به چه عناصری باید توجه كرد تا درك و داوری درستی دربارهاش داشته باشیم.
1⃣ تمركز بر درونمایه
درونمایه، فكر اصلی، پیام فیلم و یا نكتهای كه كلیت یك اثر سینمایی، یك رمان یا یك نمایش را در بر بگیرد، اصطلاحاً درونمایهی آن اثر نامیده میشود؛ هرچند تعریف درونمایه چیزی فراتر از اینهاست. سیدنی لومت كارگردان سرشناس معتقد است «درونمایهی فیلم، یعنی حرفی كه فیلم میزند؛ تعیین میكند كه چگونه باید بازیگران را برای آن فیلم انتخاب كرد، چگونه باید تماشایش كرد، چگونه تدوین شود، چه نوع موسیقی لازم دارد، چطور باید تمام اینها را با هم تركیب كرد، فیلم، چه نامی داشته باشد و اگر تهیهكننده خوبی داشته باشد؛ چگونه باید یك فیلم را اكران كرد. درونمایهی یك فیلم نشان میدهد كه چگونه باید آن را ساخت.»
یك فیلمساز ممكن است بر روی ایده خاصی تمركز كند اما دقیقاً باید روی یكی از این چهار عنصر تأكید كند: ۱- طرح داستانی، ۲- تأثیر حسی یا حال و هوای فیلم ۳- شخصیت و ۴- سبك یا بافت فیلم.
یادمان نرود كه مفهوم گستردهتری از درونمایه به ما كمك میكند تا بتوانیم فیلمهایی با طیف وسیعی را ببینیم و مورد بررسی قرار دهیم: از تلقین (۲۰۱۰) ساختهی كریستوفر نولان تا درخت زندگی (۲۰۱۱) از ترنس مالیك و از دختری كه با آتش بازی كرد (۲۰۰۶) ساختهی دنیل آلفردسون تا ساعات تابستانی (۲۰۰۸) از اولیویه آسایاس.
2⃣ تمركز بر طرح داستانی
در داستانهای حادثهای و آثار كارآگاهی، فیلمساز بر روی طرح داستانی متمركز میشود و برایش مهم است كه چه اتفاقی رخ میدهد. عموماً هدف چنین آثاری گریختن از ملال و یكنواختی زندگی روزمره است، بنابراین كنشها در این نوع فیلمها هیجانانگیز است و ریتم تندی دارد. شخصیتها، اهداف و تأثیرات حسی و عاطفی تابع رخدادها و حوادث هستند و نتیجهی نهایی اهمیت دارد. اگرچه كه رخدادها و نتیجهی نهایی مهم هستند اما این اهمیت صرفاً در چهارچوب خاص داستانی كه روایت میشود؛ قرار میگیرد و بیرون از آن، دارای چندان اهمیت طبیعی نیستند. درونمایهی چنین فیلمهایی را به بهترین شكل میتوان در خلاصهی طرح داستانشان ملاحظه كرد. فیلمهایی مانند مرد عنكبوتی ۲(۲۰۰۴) ساختهی سم ریمی یا آثار جیمزباندی اینگونهاند...
#ادامه_دارد
🌿 @GeraFilm1
#چگونه_فیلم_ببینیم
قسمت 5⃣
#ادامه_مبحث_قبل
✅ مشاهده و قضاوت
3⃣ ساختارها و درونمایهها
فیلمهایی كه بر روی سبك، بافت یا ساختار تأكید دارند، اغلب از نظر تجاری موفقیت چندانی ندارند چون تعداد زیادی از تماشاگران یا آمادگی تجربههایی از این دست را ندارند و یا با چنین دیدگاههای سینمایی راحت نیستند. فیلمهایی مثل یادگاری (۲۰۰۰) ساختهی كریستوفر نولان، به اصطلاح آثار راحتالحلقومی نیستند كه بشود توی سالن سینما نشست یا روی لپتاپ تماشایشان كرد.
4⃣ تمركز بر ایدهها
در بسیاری از آثار جدی سینمایی، كنش و شخصیتها، اهمیتی بیش از مفهوم خود فیلم دارند؛ آنها به روشن ساختن برخی از مفاهیم زندگی میكنند و باعث میشوند تا تماشاگر با تجربههای بشری آشنا شود و یا وضعیت انسان در جامعهاش از طریق این كنشها و شخصیتها به نمایش گذاشته میشود. ممكن است ایده یا فكر اصلی فیلم به طور مستقیم از طریق رخدادی خاص یا شخصیت بهخصوصی به آنها ربط پیدا كند. البته، خیلی اوقات ایده یا فكر اصلی فیلم به شكل ماهرانهای در دل فیلم مطرح میشود كه ما را به چالش میكشد و باید تلاش كنیم تا تعبیری را بیابیم كه از نظر ما كاملاً با چهارچوب فیلم هماهنگی دارد. این رویكرد غیرمستقیم باعث میشود تا تعابیر متنوعی نسبت به فیلم ایجاد شود كه البته نباید با چهارچوب ایده یا فكر اصلی فیلم در تضاد باشند.
احتمالا نخستین گام برای شناخت ایدهی هر فیلمی آن است كه بتوانیم موضوع فیلم را در یك جمله یا یك عبارت به زبان بیاوریم، مثلاً حسادت، بیعدالتی، پیشداوری. یادمان باشد كه شناسایی موضوع حقیقی فیلم، نخستین گام ارزشمند برای تجزیه و تحلیل یك فیلم به شمار میآید. اگر توانستیم موضوع فیلم را در یك عبارت یا یك جمله خلاصه كنیم، احتمالاً با یكی از موارد زیر روبهرو هستیم:
۱- مفاهیم اخلاقی: فیلمهایی كه جملههای اخلاقی در آنها شنیده میشود، قصدشان آن است كه از ابتدا ما را با استدلالی عقلی یا یك قاعدهی اخلاقی بهخصوص متقاعد كنند تا ترغیب شویم كه چنین قاعدهای را در زندگی خودمان به كار بگیریم. قواعدی از این دست اغلب به شكل كلمات قصار هستند «عشق به پول ریشهی همهی بدیهاست.» البته فیلمهای امروزی به مفاهیم اخلاقی مهمی میپردازند و كمتر پیش میآید بر روی یك نكته تأكید كنند و ما هم باید مراقب باشیم كه یك مفهوم اخلاقی را با یك جملهی قصار اشتباه نگیریم. فیلمهایی مانند تاوان (جو رایت، ۲۰۰۷) یا بازدید كننده (۲۰۰۷) ساختهی تام مككارتی ما را وادار میكنند تا با دقت به نتایج تصمیمهای اخلاقی خودمان فكر كنیم.
۲- حقیقت ماهیت بشری: این فیلمها اساساً با آثاری كه بر روی شخصیتی خاص تأكید میكنند، تفاوت دارند. شخصیتهای این نوع فیلمها به چیزهایی ورای خودشان فكر میكنند. آنها نمایندهی همهی بشریتاند و برای ترسیم حقایق جهان پیرامون ماهیت انسان و انسانیت از آنها به عنوان ابزاری سینمایی استفاده میشود. درفیلمی مانند جایی برای پیرمردها نیست (۲۰۰۷)، شخصیتی كه خاویر باردم نقش او را بازی میكند و یا فیلیپ سیمور هافمن فقید در سینکداکی نیویورك (۲۰۰۸) ساختهی چارلی كافمن، تجسمی از لایههای كمشمار تمدن بشریاند یا نمادی از واقعیت زندگی هستند كه از زندگی آدمهای متمدن طرد شدهاند...
#ادامه_دارد
🌿@Gerafilm1
#آموزش
#نقد_فیلم
🔻نقد فیلم از چیستی تا چگونگی!
🔸تنوع روشهای نقد به تنوع نگرش و نگاه ناقدین است. در حقیقت هر شخصیتی با تکیه بر ذهنیت و گرایش فکری خود، فیلمها را تحلیل و ارزش گذاری میکند. در این میان تبیین اصول نقد و تأسیس مکاتب نقد فیلم و آثار هنری شکل گرفت تا مرزبندی اندیشهها دقیقتر صورت گیرد.
البته علی رغم این مرزبندیها، باز هم نمیتوان خطوط خیلی دقیقی برای انواع نقد قرار داد، به عبارتی دیگر، در یک نقد، میتوان سر نخ ها و شاهدهایی از سبکها و انواع گوناگون به دست آورد.
🔸 یک ناقد در ارزش گذاری اثر هنری، ممکن است هم به ساختار متوسل شود، هم از طرح و داستان فیلم بگوید، هم شخصیت سازی او را ارزیابی کند، و هم محتوا و لایه های معنایی اثر را مورد نقد قرار دهد.
🔸براسـاس نظـر “ اصغر قره باغـی” نویسنده کتاب #هنر_نقد_هنری، گونههـای نقـد هنـری عبارتانـد از «نقـد ژورنالیسـتی»، «نقـد پژوهشـی»، «نقـد ابـزاری و کاربـردی»، «نقـد فراگیر و مردم پسـند»، «نقـد فرمالیسـتی» و «نقـد متنگـرا یـا محتواگـرا».
#ادامه_دارد
#سینما
#فیلم
#نقد_فیلم
🌿 @GeraFilm1
#یادداشت
📌 معضل اصلی امروز سینمای ایران کمبود فیلم هایی با موضوع جدید و مبتلابه است. اکثر تماشاگران حرفه ای دیگر تصور نمیکنند فیلمی ایرانی وجود داشته باشد که بتواند آنها را جذب کند.
جذابیت، گمشده سینما و تلویزیون شده است و ایدههای تکراری از دنیای امروز مخاطب فاصله دارد. برای مثال مردم این روزها در کوچه و بازار از مذاکرات و توافق و مذاکره هستهای صحبت میکنند اما در زمینه فیلم و آثار سینمایی بسیار ضعیف عمل نموده ایم.
📌 درحالی که توانمندیهای ایران در دانش صلحآمیز هستهای که یکی از نقاط قوت جمهوری اسلامی در میان کشورهای منطقه و حتی در سطح چند کشور اول این حوزه در دنیا به حساب میآید، موجب شده است سطح توجه بینالمللی به این توانمندی ایرانی بیشتر شود.
📌 در این بین کینهتوزیهای دشمنان در نخستین گام موجب پروندهسازیهای جعلی و اتهامزنیهایی مانند تلاش برای ساخت سلاح هستهای بهرغم فتوای رهبر انقلاب در حرمت تولید این نوع از تسلیحات، نتوانست افکار عمومی دنیا را علیه ایران تحریک کند. در ادامه اما دشمنان تلاش کردند با ترور دانشمندان هستهای، تلاشهای علمی در این زمینه را با محدودیت مواجه کنند.
📌 در این میان شهیدان علیمحمدی، شهریاری، رضایینژاد و احمدیروشن و فخری زاده در این مسیر از سوی افراد وابسته به دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی ترور شدند. ترور دانشمندان هستهای نه تنها از توجه به موضوع هستهای کم نکرد بلکه «انرژی هستهای» و «دانش صلحآمیز هستهای» را به یکی از کانونهای اصلی توجه مردم در سالهای اخیر تبدیل کرد.
📌 در سینما، اگرچه در مجموع پروژههای خاص و حرفهای درباره این موضوع مهم و «پرونده هستهای ایران» که یکی از طولانیترین پروندههای بینالمللی در قرن اخیر است، به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد اما اشارههایی در برخی فیلمهای سینمایی شده است.
#انرژی_هسته_ای
#شهدای_هسته_ای
#سینمای_هسته_ای
#ادامه_دارد
🌿 @GeraFilm1
#یادداشت
#ادامه_مبحث_فیلم_های_هسته_ای
✅ نمونه های سینمایی از فیلم هایی که به موضوع دانشمندان هسته ای پرداخته اند:
📌 برای مثال در فیلم سینمایی بادیگارد، شخصیتی که از سوی «حیدر»، نقش اول فیلم- که پرویز پرستویی آن را ایفا میکند- محافظ میشود و جانش را برای حفظ جان یک دانشمند هسته ای به خطر میاندازد و در این راه شهید میشود.
📌 او به تعبیر حاتمیکیا و از زبان مسئول سازمان انرژی اتمی «شخصیت دهه 90» است. حاتمیکیا در یک گفتوگو، درباره این نقش این طور توضیح میدهد: «اصلا موضوع ترور دانشمندان هستهای هم هنوز مطرح نبود. این حرف مربوط به 8 سال قبل است. من در جریان تحقیقات متوجه شدم چه نیروهای جوانی و با چه روحیههایی در این مراکز حضور دارند. در این مرحله با خودم فکر میکردم اگر من به عنوان محافظی باشم که دلم نخواهد جانم را فدای یک شخصیت سیاسی که دیگر به او اعتقادی ندارم، کنم، به جای او باید از چه کسی دفاع کنم؟ این دانشمندان هستهای و این جوانان دهه 90 میتوانستند همان کسانی باشند که محافظ من میتوانست جانش را فدای آنها کند.
حاتمیکیا میافزاید: از نظر افکار عمومی، این حقیقت دارد که پیشگامان هستهای اعتماد به نفس از بین رفته جوانان ایرانی را به آنها بازگرداندند. حتی مخالفان نظام، حتی سلطنتطلبهای خارج از کشور نیز به این توانایی جوانان ایرانی مباهات کردند. خب اینجا بهترین جا بود برای اشاره کردن به بابک حمیدیان که این نقش دانشمند هستهای را ایفا کرده است. وی نیز درباره این نقش میگوید: این نقش ادای احترام به دانشمندان هستهای است چرا که معتقدم باید بیشتر به آنها پرداخت؛ آنها همواره در شرایط سخت و خطرناک زندگی میکنند، نقش من در بادیگارد نقش یک نخبه علمی هستهای است.
نکتهای که بابک حمیدیان به آن اشاره میکند، غفلتی است که از سوی سینما صورت گرفته است.
📌 در این 15 سال، سهم سینما و تلویزیون ایران در پرداختن به یکی از ملتهبترین و بهروزترین مسائل درگیرکننده جامعه ایران چه بود؟ سینمای ایران آنقدر به دوردستها خیره شده است که جلوی چشمترین ایدهها را نمیبیند و نسبت به آن بیتفاوت است.
📌 «روباه» از جمله دیگر فیلمهای معدود سینمای ایران است که در گونه جاسوسی واقعگرا پرداخت شده است و به ترور شهدای هستهای اشاره می کند. این فیلم اشارهای مستقیم به این سوژه دارد.
🔴 همه این ها بدین معنا است که باید کارهای بیشتری درباره «دانشمندان هستهای» صورت گیرد.
#ادامه_دارد
#انرژی_هسته_ای
#شهدای_هسته_ای
#سینمای_هسته_ای
🌿 @GeraFilm1