#تئوری | 🔸جامعه اطلاعاتی
تئورىهاى مطروحه در قبال جامعه اطلاعاتى از نوع تئورىهاى كلان هستند.
در اين تئورىها عدهاى هستند كه #جامعه_اطلاعاتى را سرمنشاء خير و مطلوبيت قلمداد كرده و جمع ديگرى به عكس آن را سرفصل كنترلهاى بيرحمانه شهروندان معرفى مىكنند.
معتقدان به دوران فراصنعتى نظير دانيل بل و لژيون پيرو او، پست مدرنيستهايى چون ژان بودريار و مارك پوستر و معتقدان به تخصصهاي انعطاف پذير مثل ميشل پيور، چارلز سيبل و لارى هرش هورن و همچنين افرادى چون مانوئل كسلز كه بر وجه توسعهاطلاعاتى تأكيد مى ورزند بر اين باور هستند كه آنچه امروز به نام جامعهاطلاعاتى با آن مواجه هستيم، يك جامعه جديد و متفاوت با گذشته است.
اما گروه دوم با افراد و تفكراتى نظير نئوماركسيستها مثل هربرت شيلر و يا پيروان نظريه مقررات گذارى با افرادى مثل مايكل اگلى تيا وآلن لى پاتيز و يا معتقدان انديشه انباشت انعطافپذير با چهره هايى مثل ديويد هاروى و يا كسانى كه به دولت، ملت اعتقاد دارند نظير آنتونى گيدنز و يا پيروان نظريه گستره همگانى مثل يورگن هابرماس و نيكلاس گرانهام بر اين باور هستند كه اگر چه اطلاعات اكنون به يك پارامتر كليدى براى جوامع مدرن اطلاعاتى تبديل شده و حتى به عبارت جامعه اطلاعاتى هم معتقدند و آن را در ادبيات خود به كار مى گيرند، اما مى گويند مناسبات حاكم بر جوامع قبلى (پس از فئوداليسم) بر جامعهاطلاعاتى هم حاكم است.
نویسنده : یونس شکرخواه
@geraliit