eitaa logo
gera
398 دنبال‌کننده
1هزار عکس
125 ویدیو
2 فایل
دشمن همینجاست... #گرا ی دقیق شهیدبهشتی a.d.m gera : @gera106
مشاهده در ایتا
دانلود
 بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام  مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام !؟  زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی!؟  داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟  دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم  با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم  با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت  با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت   این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد  حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد  زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند  باید کمک کنم، کمرت درد می کند  آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن!  فکری به حال وروز بد ِ کائنات کن تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد  دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد  ازدست تو، به آه شکایت بیاورم  نگذاشتی طبیب برایت بیاورم  با اینكه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم  راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم  جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم  دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم  جارو نکش! که عطربهشت ست می بری  روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری  باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست  ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست  گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...  فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....  آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی !؟  خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی!؟  زهرا به جای نان، غم ما را درست کن  حلوای ختم شیرخدا را درست کن  مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری!  دست شکسته جانب دستاس می بری!؟  جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت !  شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت!؟  شُستی تن حسین وحسن با کدام دست !؟  آماده کرده ای تو کفن با کدام دست !؟ حرف از كفن شد و جگرت سوخت فاطمه  ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه حرف ازکفن شد و کفنت ناله زدحسین  خونابه های پیرهنت ناله زد حسین ✏️وحید قاسمی امشب حالی اگر دست داد این غلام ام ابیها را دعایی کنید 🔘gera... @gera01
🚩سلام بر فاطمه 🥀 بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام !؟ زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی!؟ داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟ دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند باید کمک کنم، کمرت درد می کند آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن! فکری به حال وروز بد ِ کائنات کن تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد ازدست تو، به آه شکایت بیاورم نگذاشتی طبیب برایت بیاورم با اینكه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم جارو نکش! که عطربهشت ست می بری روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست گیرم که گردگیری امروز هم گذشت... فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت.... آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی !؟ خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی!؟ زهرا به جای نان، غم ما را درست کن حلوای ختم شیرخدا را درست کن مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری! دست شکسته جانب دستاس می بری!؟ جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت ! شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت!؟ شُستی تن حسین وحسن با کدام دست !؟ آماده کرده ای تو کفن با کدام دست !؟ حرف از كفن شد و جگرت سوخت فاطمه ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه حرف ازکفن شد و کفنت ناله زدحسین خونابه های پیرهنت ناله زد حسین ✏️وحید قاسمی 🥀هنگام روضه هایتان حالی اگر دست داد این غلام ام ابیها را دعایی کنید🥀 🔘gera... @geranegar
🚩سلام بر فاطمه 🥀 بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام  مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام !؟  زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی!؟  داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟  دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم  با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم  با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت  با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت   این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد  حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد  زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند  باید کمک کنم، کمرت درد می کند  آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن!  فکری به حال وروز بد ِ کائنات کن تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد  دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد  ازدست تو، به آه شکایت بیاورم  نگذاشتی طبیب برایت بیاورم  با اینكه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم  راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم  جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم  دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم  جارو نکش! که عطربهشت ست می بری  روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری  باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست  ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست  گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...  فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....  آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی !؟  خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی!؟  زهرا به جای نان، غم ما را درست کن  حلوای ختم شیرخدا را درست کن  مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری!  دست شکسته جانب دستاس می بری!؟  جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت !  شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت!؟  شُستی تن حسین وحسن با کدام دست !؟  آماده کرده ای تو کفن با کدام دست !؟ حرف از كفن شد و جگرت سوخت فاطمه  ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه حرف ازکفن شد و کفنت ناله زدحسین  خونابه های پیرهنت ناله زد حسین ✏️وحید قاسمی 🥀امشب حالی اگر دست داد این غلام ام ابیها را دعایی کنید🥀 🔘gera... @geranegar
هدایت شده از gera
🚩سلام بر فاطمه 🥀 بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام !؟ زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی!؟ داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟ دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند باید کمک کنم، کمرت درد می کند آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن! فکری به حال وروز بد ِ کائنات کن تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد ازدست تو، به آه شکایت بیاورم نگذاشتی طبیب برایت بیاورم با اینكه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم جارو نکش! که عطربهشت ست می بری روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست گیرم که گردگیری امروز هم گذشت... فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت.... آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی !؟ خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی!؟ زهرا به جای نان، غم ما را درست کن حلوای ختم شیرخدا را درست کن مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری! دست شکسته جانب دستاس می بری!؟ جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت ! شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت!؟ شُستی تن حسین وحسن با کدام دست !؟ آماده کرده ای تو کفن با کدام دست !؟ حرف از كفن شد و جگرت سوخت فاطمه ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه حرف ازکفن شد و کفنت ناله زدحسین خونابه های پیرهنت ناله زد حسین ✏️وحید قاسمی 🥀هنگام روضه هایتان حالی اگر دست داد این غلام ام ابیها را دعایی کنید🥀 🔘gera... @geranegar