امیرالمومنین:
مردم سه گروهند: دانشمند خداشناس، دانش جوي در راه رستگاري و فرومايگاني بي اراده و سرگردان كه هر دعوتي را اجابت مي كنند و به هر طرف كه باد بيايد به همان طرف مي روند، از نور دانش روشنايي نمي گيرند و به پايگاه محكمي پناه نمي برند.
امام علی علیه السّلام فرمودند:
اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّاني وَ مُتَعَلِّمٌ عَلي سَبيلِ نَجاةٍ وَ هَمَجٌ رَعاعٌ اَتْباعُ كُلِّ ناعِقٍ يَميلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ لَمْ يَسْتَضيئوا بِنورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَؤُوا اِلي رُكْنٍ وَثيقٍ.
نهج البلاغه، قصار 147
هدایت شده از سبک زندگی دینی
پرسش
سلام، لطفا نظر مراجع تقلید در مورد وقت مغرب را بیان نمایید؟ آیا نسبت به این موضوع در بین مراجع اختلاف نظر وجود دارد؟ این را سؤال کردم زیرا در اندونزی اختلاف بین شیعیان وجود دارد و تا حدودی دیگران را هم سرزنش میکنند؟
پاسخ اجمالی
نظر مشهور فقهای شیعه دراینباره آن است که باید سرخی نور خورشید، که در زمان غروب آفتاب در سمت مشرق ایجاد شده، از بین رفته و از بالای سر بگذرد، که عدهای[1] از مراجع به آن فتوا داده و گروهی[2] این نظر را مبنی بر احتیاط واجب شمردهاند. ولی برخی[3] از فقها این امر را بنابر احتیاط مستحب شمرده و - مانند نظر اهل سنت - میگویند همینکه در سمت مشرق سرخی ایجاد شود (زمان غروب آفتاب)، وقت خواندن نماز مغرب بوده و جایز است روزهدار افطار نماید.[4]
[1] . آیات عظام امام خمینی، اراکى، گلپایگانى، خامنهای، فاضل، صافى، شبیری، نوری و سبحانی.
[2]. آیات عظام خوئى، تبریزى و سیستانی، وحید خراسانی.
[3]. آیات عظام بهجت و مکارم شیرازی.
[4]. ر.ک: امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنیهاشمی خمینی، سید محمد حسین، ج1، ص 407، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، 1424ق؛ سبحانى، جعفر، رساله توضیح المسائل، ص 215، م 626، مؤسسه امام صادق علیه السلام، قم، سوم، 1429 ه ق؛ وحید خراسانى، حسین، توضیح المسائل، ص 151، م 741، مدرسه امام باقر (ع)، قم، نهم، 1428 ه ق؛ ر.ک: رساله آموزشی مقام معظم رهبری، قسمت کفاره روزه.
اسلام کوئست
شکر خدا که تحت لوای خدیجه ایم
بعد از هزار سال گدای خدیجه ایم
اصلاً به ما چه مردم دنیا پیِ چه اند؟
ماها که در پی نوه های خدیجه ایم
بی مهر او عبادت عالم قبول نیست
ما با خدیجه، عبد خدای خدیجه ایم
ما عاقبت بخیر دعای خدیجه ایم
سینه کبودهای عزای خدیجه ایم...
🔸 رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) فرمودند :
من دوستداران خديجه را دوست دارم
خدیجه !
و کجاست مثل خدیجه (سلام الله علیها) ؟
او مرا تصدیق کرد آن گاه که مردم مرا تکذیب نمودند و با مال خود مرا بر دین خدا کمک و یاری کرد.
▪️ رحلت امّ المؤمنین مادر بزرگ امامان حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها تسلیت باد
┄┅═══✼📩✼═══┅┄
💥 لینک کانال در پیام رسان ایرانی ایتا
👇👇👇👇👇
🌐 http://eitaa.com/ggg1400
💢دهم ماه رمضان وفات ام المومنین خدیجه کبری روز حزن رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله)
👈پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بر فقدان حضرت خدیجه سلام الله علیها حزن شدیدی داشتند و آن سال را عام الحزن نامیدند و همیشه به یاد او بودند.
#خدیجه #همسران_پیامبر #تاریخ
💢 بهترین همسر پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)
👈 به گواهی ابن قیم وهابی حضرت خدیجه کبری(علیها السلام) تنها زن پیامبر بود که ایشان را ازار نداد و پیامبر از او راضی بود و ایشان را ترک نکرد.
#خدیجه #همسران_پیامبر
✅استاد مطهری(ره) :
《گاهی خود ما مسلمانان حرف هایی می زنیم که نه با تاریخ منطبق است و نه با قرآن، بلکه با حرف های دشمن ها منطبق است!
یعنی حرفی را که یک جنبه اش درست است به گونه ای تعبیر می کنیم که اسلحه به دست دشمن می دهیم.
مثل اینکه برخی می گویند :
اسلام با دو چیز پیش رفت :
با مال خدیجه(س) و شمشیر علی(ع)!
(یعنی با زر و زور!)
اگر دینی با زر و زور پیش برود، آن چه دینی می تواند باشد؟!
آیا قرآن در یک جا دارد که دین اسلام با زر و زور پیش رفت؟
آیا علی(ع) یک جا گفت که دین اسلام با زر و زور پیش رفت؟
💰در مورد ثروت خدیجه(س) :👇
شکی نیست که ثروت و مال خدیجه(س) به درد مسلمین خورد اما آیا مال خدیجه صرف دعوت اسلام شد؟!!
یعنی خدیجه(س) پول زیادی داشت، پول خدیجه(س) را به کسی دادند و گفتند بیا مسلمان شو؟
آیا یک جا انسان در تاریخ چنین چیزی پیدا می کند؟
یا نه، در شرایطی که مسلمین و پیغمبر اکرم(ص) در نهایت درجه ی سختی و تحت فشار بودند، جناب خدیجه مال و ثروت خودش را در اختیار پیغمبر(ص) گذاشت ولی نه برای اینکه پیغمبر(ص) العیاذبالله به کسی رشوه بدهد، و تاریخ نیز هیچ گاه چنین چیزی نشان نمی دهد.
این مال آنقدر هم زیاد نبوده و اصلاً در آن زمان، ثروت نمی توانسته اینقدر زیاد باشد.
ثروت خدیجه(س) که زیاد بود، نسبت به ثروتی که در آن روز در آن مناطق بود زیاد بود، نه در حد ثروتِ!
مکه شهر کوچکی بود.
البته یک عده تاجر و بازرگان داشت، سرمایه دار هم داشت ولی سرمایه دارهای مکه مثل سرمایه دارهای نیشابور مثلاً بودند نه مثل سرمایه دارهای تهران یا اصفهان یا مشهد و از این قبیل.
پس اگر مال خدیجه(س) نبود شاید فقر و تنگدستی مسلمین را از پا درمی آورد. مال خدیجه(س) خدمت کرد اما نه خدمت رشوه دادن که کسی را با پول مسلمان کرده باشد، بلکه خدمت به این معنی که مسلمانان گرسنه را نجات داد و مسلمانان با پول خدیجه توانستند سدّ رمقی کنند.
⚔در مورد شمشیر علی(ع) :👇
بدون شک به اسلام خدمت کرد و اگر شمشیر علی(ع) نبود سرنوشت اسلام سرنوشت دیگری بود اما نه اینکه شمشیر علی(ع) رفت بالای سر کسی ایستاد و گفت :
یا باید مسلمان بشوی یا گردنت را می زنم؟!!
بلکه در شرایطی که شمشیر دشمن آمده بود ریشه ی اسلام را بکند، علی(ع) بود که در مقابل دشمن ایستاد.
کافی است ما «بدر» یا «اُحد» و یا «خندق» را در نظر بگیریم که شمشیر علی(ع) در همین موارد به کار رفته است.
در «خندق» مسلمین توسط کفار قریش و قبایل همدست آنها احاطه می شوند، ده هزار نفر مسلح مدینه را احاطه می کنند، مسلمین در شرایط بسیار سخت اجتماعی و اقتصادی قرار می گیرند و به حسب ظاهر دیگر راه امیدی برای آنها باقی نمانده است.
[اما این علی(ع) است که با جانفشانی و شمشیر خود، اسلام را از آن مرحله جلوتر می بَرَد.]
پس وقتی می گوییم اگر شمشیر علی(ع) نبود اسلامی نبود، معنایش این نیست که شمشیر علی(ع) آمد به زور مردم را مسلمان کرد!
بلکه معنایش این است که اگر شمشیر علی(ع) در دفاع از اسلام نبود دشمن ریشه ی اسلام را کنده بود همچنان که اگر مال خدیجه نبود فقر، مسلمین را از پا درآورده بود.
این کجا و آن حرف مفت کجا؟!》
📚منبع :
مجموعه آثار شهید مطهری(ره)، ج۴، ص۴۳۶
👇👇👇
♨️سوال:
🔰دلیل رغبت حضرت خدیجه (س) برای ازدواج با پیامبر (ص) چه بود؟
✍️پاسخ:
✅بی تردید ازدواج یکی از ثروتمندان عرب، با جوانی که از مال دنیا بهره چندانی ندارد، نمیتواند ریشه در دلایل و انگیزه های مادی داشته باشد. بنابر این در ریشه یابی این جریان باید جهات معنوی را دنبال کرد.
آیت الله جعفرسبحانی در کتاب فرازهایی از تاریخ اسلام،[۱] به چهار نمونه از این شواهد اشاره می کنند که به طور خلاصه بیان می کنیم:
۱- چنانکه می دانید پیامبر (ص) پیش از ازدواج با خدیجه، زمام تجارت وی را بر عهده داشت. غلام خدیجه به نام میسره، در سفر تجاری همراه پیامبر بود.
پس از بازگشت کاروان، میسره آنچه را در سفر دیده بود برای خدیجه تعریف کرد، از جمله اینکه: محمد (ص) بر سر موضوعی با تاجری اختلاف پیدا کرد. آن مرد به او گفت: به لات و عزّی سوگند بخور تا سخن ترا بپذیرم. محمد (ص) در پاسخ گفت:
پست ترین و مبغوض ترین موجودات پیش من، همان لات و عزی است که تو آنها را می پرستی[۲] و نیز این جریان را که در نزدیک "بصری" (شهر شام)، محمد (ص) زیر سایه درختی نشسته بود، در این حال چشم راهبی که در صومعه نشسته بود به محمد امین (ص) افتاد.
وی از من نام او را سوال کرد و من پاسخ دادم، آنگاه وی گفت: این مرد که زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبریست که در تورات و انجیل درباره او بشارتهای فراوانی خوانده ام.[۳]
خدیجه با شنیدن این کرامت، شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معصومیت محمد «ص» بود، در خود احساس کرد و بی اختیار گفت: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد دو چندان کردی.... سپس آنچه را از میسره شنیده بود برای ورقه بن نوفل نقل کرد و ورقه به او گفت: صاحب این کرامات، پیامبر عربی است.[۴]
۲- روزی خدیجه در خانه خود نشسته بود و یکی از دانشمندان یهود نیز در آن محفل بود، اتفاقاً محمد (ص) از کنار منزل آنها گذشت و چشم آن دانشمند به او افتاد، آن دانشمند فوراً از خدیجه خواست که از محمد (ص) تقاضا کند چند دقیقه در این مجلس شرکت کند.
پیامبر (ص) تقاضای دانای یهود مبنی بر نشان دادن علایم نبوت در بدن خود را پذیرفت.... پس از آنکه دانای یهود از وجود علایم نبوت در محمد (ص) خبر داد خدیجه پرسید:
از کجا می گویی که او حائز چنین مقامی می شود؟ پاسخ داد: من علائم پیامبر آخر الزمان را در تورات خوانده ام و از نشانه های او این است که پدر و مادر او می میرند و جد و عموی وی از او حمایت می کنند و از قریش زنی را انتخاب می کند که سیده قریش است. آنگاه افزود: خوشا به حال کسی که افتخار همسری او را به دست آورد.
۳- ورقه بن نوفل که عموی خدیجه و از دانایان عرب بود، مکرر می گفت: «مردی از میان قریش برای هدایت مردم از طرف خدا برانگیخته می شود و یکی از ثروتمندترین زنان قریش را می گیرد» و چون خدیجه ثروتمندترین زن قریش بود، گاه و بیگاه به خدیجه می گفت: «روزی فرا می رسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت کنی.»
۴- خدیجه شبی در خواب دید که خورشید بالای مکه چرخ خورد و کم کم پائین آمد و در خانه او فرود آمد. ورقه خواب وی را چنین تعبیر کرد که: «با مرد بزرگی ازدواج خواهی کرد که شهرت او عالم گیر خواهد شد.»
از طرف دیگر باید توجه داشت که پیامبر اکرم (ص) نیز گر چه از ثروت محروم بود، اما اولا از خاندان معروف قریش بود و ثانیا به راستگویی، امانتداری و اخلاق پسندیده شهرت داشت. چنانکه ابوطالب در مجلس عقد، برادر زاده خود را چنین معرفی کرد:
«برادر زاده من، محمد بن عبدالله (ص)، با هر مردی از قریش موازنه و مقایسه شود، بر او برتری دارد و گر چه از هر گونه ثروتی محروم است، اما ثروت سایه ای است رفتنی و اصل و نسب چیزی است ماندنی.»[۵]
همه این امور نشان می دهد این ازدواج ریشه در جهات معنوی داشته است و به هیچ وجه انگیزه مادی در آن دخالت نداشته است.
در پایان به ذکر حدیثی از پیامبر «ص» در شأن خدیجه اشاره میکنیم که می فرماید: «بهشت مشتاق دیدن چهار زن است: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون)، خدیجه دختر خویله، و فاطمه دختر محمد «ص».[۶]
[۱]- ص ۸۲- ۸۵
[۲]- طبقات کبری، ج ۱، ص ۱۳۰.
[۳]- بحار/ ۱۶/ ۱۸.
[۴]- سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۷۶.
[۵]- مناقب، ج ۱، ص ۳۰. بحار، ج ۱۶، ص ۱۶.
[۶]- بحار، ج ۴۳، ص ۵۳.
18.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ازدواج حضرت خدیجه (س) در ۴۰ سالگی دروغ بزرگی است که در کتابهای درسی منتشر شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🎬 خدمتِ به شیعیان مانندِ خدمت به اهل بیت علیهم السلام است
عایشه میگوید:
پیامبر از خانه خارج نمیشد مگر آنکه یادی از خدیجه میکرد و خوبیهای او را میگفت، یک روز پیامبر یاد خدیجه کرد و من ناراحت شده و به ایشان گفتم: او پیرزنی بود که خدا بهتر از او را به تو داده است! در این هنگام پیامبر بسیار خشمگین شد و بدنش به لرزه افتاد و گفت: به خدا قسم نه! بهتر از او را به من نداد! زمانی که مردم کفر ورزیدند، خدیجه به من ایمان آورد. هنگامی که مردم مرا دروغگو پنداشتند، او مرا راستگو میدانست، زمانی که مردم مرا در فشار اقتصادی گذاشتند، با اموالش یاریام کرد. خدا از او به من فرزندانی عطا کرد، در حالیکه از دیگر زنان فرزندی نداد. عائشه میگوید: در دلم گفتم دیگر هیچگاه بدی او را نمیگویم.
🔹 وَ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: ذَکَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله خَدِیجَةَ یَوْماً وَ هُوَ عِنْدَ نِسَائِهِ فَبَکَی فَقَالَتْ عَائِشَةُ مَا یُبْکِیکَ عَلَی عَجُوزٍ حَمْرَاءَ مِنْ عَجَائِزِ بَنِی أَسَدٍ فَقَالَ صَدَّقَتْنِی إِذْ کَذَّبْتُمْ وَ آمَنَتْ بِی إِذْ کَفَرْتُمْ وَ وَلَدَتْ لِی إِذْ عَقَمْتُمْ قَالَتْ عَائِشَةُ فَمَا زِلْتُ أَتَقَرَّبُ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِذِکْرِهَا.
✍🏻 امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمودند: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله نزد زنان خود از خدیجه علیها السلام یاد کرد و گریست. عایشه گفت: چرا برای پیرزنی سرخ مو از پیرزنهای بنی اسد گریه میکنی؟ فرمودند: وقتی شما مرا تکذیب میکردید او مرا تصدیق کرد و وقتی شما کفر میورزیدید او به من ایمان آورد و وقتی شما نزائیدید او برای من فرزند آورد. عایشه میگفت: ما همیشه با یاد کردن از خدیجه به رسول خدا نزدیکی میجستیم.
📚بحارالانوار، ١٦/٧
منبع: الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، ج ۴، ص ۱۸۲۳ – ۱۸۲۴.