eitaa logo
قرارگاه معنویت
184 دنبال‌کننده
914 عکس
645 ویدیو
89 فایل
🌷زیر نظر گروهی از طلاب شهرستان میبد🌷 🌹منبر 🌹مسابقه 🌹مشاوره 🌹تفسیر 🌹احکام 🌹حدیث 🌹 ... 🔹پاسخ به سؤالات احکام (برادران) 👇 @sheikhy1 🔹پاسخ به سؤالات احکام (بانوان) 👇 @adhami1358 🔹پاسخ به شبهات مهدویت 👇 @seyedmahdi62 🔹ارتباط 👇 @Alamdar1366
مشاهده در ایتا
دانلود
‏🤲 توسل به عليها السلام‏ 🕯 حجّت الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيدجواد گلپايگانى نقل كردند كه: آقاى شيخ عباس آشورى كه از اهل علم مى‏باشند. داستانى را دو سال پيش در مدينه برايم نقل كرد. او گفت: 🔹 «25 سال قبل به سرطان حنجره مبتلا شدم و براى معالجه به تهران آمدم. حاج غلام مس فروش كه در سفر مكه با او آشنا شده بودم، مرا براى معالجه به بيمارستان برد. معالجات فراوانى شد. مثل امروز نبود كه براى درمان اين بيمارى حنجره را بردارند. سرطان به تارهاى صوتى سرايت كرد و من صدايم را هم از دست دادم به طورى كه نمى‏توانستم سخن بگويم. دكترها جوابم كردند و گفتند: كارى از ما ساخته نيست. و من به بندر بازگشتم. 🔸 همه‏ساله شب نهم محرم در تكيه و حسينيه برنامه‏اى براى عليه السلام داشتيم كه من منبر مى‏رفتم. مجلس بسيار خوب و مفصلى بود. عصر روز هشتم كتاب «العباس» مقرَّم را مطالعه مى‏كردم، نوشته بود: 📄 «اگر كسى حاجت دارد، به امّ‏البنين، مادر حضرت ابوالفضل، متوسل شود، روز شنبه يا يكشنبه را هم براى ايشان نذر كند و روزه بگيرد، حاجتش برآورده مى‏شود.» 😭 همينطور كه كتاب را مى‏خواندم، منقلب شدم و به حضرت ام‏البنين توسل جستم و همان نذر را كردم و برخاستم، نماز مغرب و عشا را خواندم. چون نمى‏توانستم منبر بروم، نزد خود فكر كردم كه پس لااقل در مجلس شركت كنم، وقتى وارد شدم، مردم مرا كه ديدند، گريه كردند؛ زيرا به طور كلى نمى‏توانستم حرف بزنم. جا باز كردند و در جمع مستمعين نشستم. 🕌 نمى‏دانم چه نيرويى مرا از جا بلند كرد و به سمت منبر برد، از منبر بالا رفتم و روى منبر نشستم و نگاهى به جمعيت كردم و گفتم: بسم‏اللَّه الرحمن الرحيم، و دو ساعت سخن گفتم و تا امروز هم منبر مى‏روم و صحبت مى‏كنم.» 📗 بركات سرزمين وحى، محمدى رى‏شهرى، ص: 118. ◾️ قرار ما، قرارگاه معنویت👇 ╭┅─────────────┅╮ 🏴 @Gh_Manaviyat 🏴 ╰┅─────────────┅╯ ─┅═ঊঊঈ🌸ঈঊঊ═┅─