🤲 توسل به #حضرت_امّالبنين عليها السلام
🕯 حجّت الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيدجواد گلپايگانى نقل كردند كه: آقاى شيخ عباس آشورى كه از اهل علم مىباشند. داستانى را دو سال پيش در مدينه برايم نقل كرد. او گفت:
🔹 «25 سال قبل به سرطان حنجره مبتلا شدم و براى معالجه به تهران آمدم. حاج غلام مس فروش كه در سفر مكه با او آشنا شده بودم، مرا براى معالجه به بيمارستان برد. معالجات فراوانى شد. مثل امروز نبود كه براى درمان اين بيمارى حنجره را بردارند. سرطان به تارهاى صوتى سرايت كرد و من صدايم را هم از دست دادم به طورى كه نمىتوانستم سخن بگويم. دكترها جوابم كردند و گفتند: كارى از ما ساخته نيست. و من به بندر بازگشتم.
🔸 همهساله شب نهم محرم در تكيه و حسينيه برنامهاى براى #حضرت_ابوالفضل عليه السلام داشتيم كه من منبر مىرفتم. مجلس بسيار خوب و مفصلى بود. عصر روز هشتم كتاب «العباس» مقرَّم را مطالعه مىكردم، نوشته بود:
📄 «اگر كسى حاجت دارد، به امّالبنين، مادر حضرت ابوالفضل، متوسل شود، روز شنبه يا يكشنبه را هم براى ايشان نذر كند و روزه بگيرد، حاجتش برآورده مىشود.»
😭 همينطور كه كتاب را مىخواندم، منقلب شدم و به حضرت امالبنين توسل جستم و همان نذر را كردم و برخاستم، نماز مغرب و عشا را خواندم. چون نمىتوانستم منبر بروم، نزد خود فكر كردم كه پس لااقل در مجلس شركت كنم، وقتى وارد شدم، مردم مرا كه ديدند، گريه كردند؛ زيرا به طور كلى نمىتوانستم حرف بزنم. جا باز كردند و در جمع مستمعين نشستم.
🕌 نمىدانم چه نيرويى مرا از جا بلند كرد و به سمت منبر برد، از منبر بالا رفتم و روى منبر نشستم و نگاهى به جمعيت كردم و گفتم: بسماللَّه الرحمن الرحيم، و دو ساعت سخن گفتم و تا امروز هم منبر مىروم و صحبت مىكنم.»
📗 بركات سرزمين وحى، محمدى رىشهرى، ص: 118.
◾️ قرار ما، قرارگاه معنویت👇
╭┅─────────────┅╮
🏴 @Gh_Manaviyat 🏴
╰┅─────────────┅╯
─┅═ঊঊঈ🌸ঈঊঊ═┅─