بسمه🌱
حدودا چهارده سال پیش، توی یک شرکت مهندسی کار میکردم، کنار دانشگاه شریف. منزلمان شمال شرق تهران بود و فاصلهام با شرکت، اندازهی قطر تهران بود. این خاطره مال سالهایی است که متروی تهران هنوز حرفی بود سر زبانها و من با دو بار تاکسی سواری و کمی پیادهروی با تقریبا یکساعت و نیم زمان، میرسیدم به شرکت. ساعت چهار عصر، پایان زمان کار بود و من عین چلهی در کمان، از شرکت به قصد خانه میپریدم بیرون . مرضیهای که به خانه میرسید، نه چشم داشت نه گوش، نه دست نه پا. یک تکه گوشت له شده بود که پهن میشد روی زمین، گوشتی که با بیفتک کوب چندساعت کوبیده شده باشد.
از نگاه بیست و چندسالگیم فشار یکی از سختترین کارهای جهان روی گُردهی من بود. شام و ناهارم حاضر و چایی و میوهام به راه بود.
حالا سالهاست از آن روزها میگذرد و من یک مادرِ خانهدارم، یک زنِ بیست و چهاری. کسی که کار سخت آن روزها الان برایش یک لطیفهی بامزه است که وقتی خاطراتش را مزمزه میکند خستگیش در میرود.
حالا خستهام، غلتک کار، صاف صافم کرده. لیست کارهای یک زن خانهدارِ معمولی را ببینید. همانها که وقتی از مادری میپرسند چهکار میکنی با شرم میگوید «هیچی! خونهم با بچهها سرو کله میزنم »
این لیست پانزده ساعت کار من در خانه است، همین امروز:
۱پختن ناهار
۲جمع کردن لباسهای روی رختآویز و جاساز کردن لباسهای چهارنفر
۳شرکت فعال در جلسه مجازی
۴صبحانه دادن به بچهها
۵شستن لباسها و پهن کردنشان
۶باز کردن چمدان سفر و جاساز کردن کلی وسیله ریز و درشت
۷حمام کردن بچه ها
۸ناهار بچهها
۹مطالعهی بیست صفحه کتاب
۱۰پختن باقالی به سفارش پسرک
۱۱خالی کردن ماشین ظرفشویی
۱۲چیدن ظرفهای سینک در ظرفشویی
۱۳چهار بار تلاش طاقتفرسای منجر به شکست برای خواب کردن بچهی یکساله که از بیخوابی زار میزند ولی دلش نمیخواهد بخوابد
۱۴پختن شام
۱۵زیر و رو کردن دیوار و تماس با چند املاکی برای پیدا کردن خانه
۱۶جواب دادن به هنرجوها
۱۰۰/...../۱۷/۱۸/۱۹/۲۰ لابلای همهی اینکارها صد تا بازی جورواجور با محمدعلی کردن و آواز خواندن و پاسخ به هزار بار «مامان» گفتن محمدعلی و کمی داد زدن سرش با جملاتی مثل «ولش کن، چیکارش داری؟ نزن تو صورتش، پاتو از رو کمرش بردار، سرشو کوبوندی تو دیوار، توپو بده بهش، از روی تابش بلند شو و...»
جای نگرانی نیست، من زندهام فقط رگ سیاتیکم زیادی شلوغش میکند.
فردا هم روز خداست!
فقط قدرتیِ خدا، روزهایش برای ما مادرهای بچه کوچک دارِ خانهدارِ استادیار بیشتر از ۲۴ ساعت کش میآید.
#مادری_بدون_روتوش
#زن_خانهدار_معمولی
#ما_بیشماریم
#مادرِ_استادیارِ_خانهدار