eitaa logo
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
173 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
تمام روزها چشمم به پنجره‌ست، عطرت می‌پیچد اما....نمیایی! عیبی ندارد مولایم،هنوز چشم دارم، هنوز پنجره هست، نور هست، امید هست، خدا هست...... پاسخگویی: @gomnam_65 تاسیس کانال :۱۴۰۱/۱۱/۲۵ پایان کانال: ظهورآقاامام زمان(عج)ان شاء الله⚘️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 76 ✅🔶 اگه مردم جهان میدونستن زندگی با تقوا چقدر شیرین و جذاب هست همگی اهل تق
77 ❇️تقوا میگه اگه شما میخوای ثروتمند بشی باید به دیگران ببخشی. باید دست کریمانه داشته باشی تا خدا هم بهت بده. یه شخصی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و گفت آقا جان من چند تا دختر دم بخت دارم و خیلی فقیرم! هیچی ندارم. 🔶 حضرت بهش فرمود برو صدقه بده وضعت خوب میشه. گفت آقا من میگم فقیرم شما میگی صدقه بده؟! حضرت فرمود برو صدقه بده... حتی شده قرض کن و صدقه بده... بعد از یه مدت که این کار رو کرد حسابی ثروتمند شد... 🔺🌷 نمیدونم چرا خدا دنیا رو این مدلی درست کرده ولی هر کسی میخواد به ثروت برسه و از ثروتش لذت ببره اول باید به بقیه کمک مالی کنه. هر موقع احساس کردید هر چقدر تلاش میکنید درامدتون کفاف زندگیتون رو نمیده حتما یه پولی به یه آدم واقعا مستحقی کمک کنید. بعد اثرش رو میبینید. هرچند کم باشه ولی با اخلاص کمک کن😌 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پول ندارم😅 کار ندارم... 🤕 درسم تموم نشده... 🤓🤯 یجورایی از شرایط ازدواج فقط سن و نیازش رو دارم... چه کار کنم؟ ‌┏━━ °•🍃🌸🍃•°━━┓ 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor ┗━━ °•🍃🌸🍃•°━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ هشدار 📨 :‏مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود...❗️ 🎙 شهید امیر عبدالهیان: تماس گرفتند و تیکه انداختند دارید با آمریکایی ها قدم می زنید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 حکایت بنده‌ای که در صحرای قیامت از شرمندگی به خداوند می‌گوید مرا به جهنم بیانداز...! 🎙 🧾علت اینکه بعضی نماز نمیخونن بخاطر اینه ک در برابر خدا
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#عبور_از_لذتهای_پست 16 📛 اگه مشکلِ خودت رو با رنج حل نکنی، نفست مدام فریبت میده تصمیمت رو بگیر..
17 💢 یا مثلاً غیبت میکنه ،وقتی بهش تذکر میدی،میگه: اون آدمی که پشت سرش حرف زدم ظالمه و غیبتِ ظالم هم اشکالی نداره!!😐 🔷 یعنی هم غیبت میکنه و هم تهمتِ ظلم میزنه برای توجیهش هم از آیات و روایات استفاده میکنه!😒 ♨️ یا مثلاً به مقدّساتِ برخی مذاهب توهین میکنه وقتی بهش میگیم این کار غلط هست _میگه: نه بابا... در روایات گفته که باید فحش بدیم بهشون!‼️ 🔴🔶🔴 ⭕️آخه این چه استدلالیه؟!😒 کدوم مرجع تقلیدی همچین اجازه ای داده؟ چرا میخوای هوای نفست رو ارضاء کنی؟!! 🔰حواست هست که هوای نفست داره تو رو فریب میده؟! 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#عبور_از_لذتهای_پست 17 💢 یا مثلاً غیبت میکنه ،وقتی بهش تذکر میدی،میگه: اون آدمی که پشت سرش حرف زدم
18 🔞 یا مثلاً بی دینی و هر....میکنه ، بعد میگه:"" لا اِکراهَ فِی الدّین"" ! ➖برای خودش مفسّر قرآن هم میشه!!😏 🔰عزیز من! اون آیه برای"پذیرش ابتدایی دین " هست،نه اینکه هیچ اجباری در دستورات دین نباشه! 🌺🕋💖 🔷یکی از سخت ترین و پیچیده ترین مسایلِ مربوط به مبارزه با نفس ""مبارزه با توجیهاتِ دینی هوای نفس"" هست✔️ 👆🏼در این مورد باید خیلی دقت کنیم ⛔️مواردِ این توجیهات بسیار زیاد هست و معمولاً هم "بین مذهبی ها" بیشتر دیده میشه.... ✔️🔴✔️ ♨️ حالا چی میشه که یه نفر گرفتارِ توجیهاتِ دینی هوای نفس میشه؟ 🔴علتش اینه که هنوز بذرِ علفِ هرزِ "راحت طلبی" توی مزرعه وجودش پراکنده هست ....! 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هفتم 💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز
✍️ 💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه کنم. در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمرده‌اش به زنده ماندن یوسف گل انداخته و من می‌ترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس کن بچه‌ام از دستم نره!» 💠 به چشمان زیبایش نگاه می‌کردم، دلم می‌خواست مانعش شوم، اما زبانم نمی‌چرخید و او بی‌خبر از خطری که می‌کرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.» و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!» 💠 رزمنده‌ای با عجله بیماران را به داخل هلی‌کوپتر می‌فرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او می‌خواست آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکم‌تر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلی‌کوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!» قلب نگاهم از رفتن‌شان می‌تپید و می‌دانستم ماندن‌شان هم یوسف را می‌کُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت. 💠 هلی‌کوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزان‌مان را بر فراز جهنم به این هلی‌کوپتر سپرده و می‌ترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پاره‌های تن‌مان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا کنید! عملیات آزادی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد (علیه‌السلام) آزادی آمرلی نزدیکه!» شاید هم می‌خواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمان‌مان کمتر دنبال هلی‌کوپتر بدود. 💠 من فقط زیر لب (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم که گلوله‌ای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظه‌ای که هلی‌کوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاری‌های برادرم را به سپردم. دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدم‌هایم را به سمت خانه می‌کشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی می‌رفتم و باز سرم را می‌چرخاندم مبادا و سقوطی رخ داده باشد. 💠 در خلوت مسیر خانه، حرف‌های فرمانده در سرم می‌چرخید و به زخم دلم نمک می‌پاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست در حالی‌که از حیدرم بی‌خبر بودم، عین حسرت بود. به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد. 💠 نمی‌دانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش عدنان یا است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بی‌اختیار به سمت کمد رفتم. در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم. 💠 حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس که روزی بهاری‌ترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بی‌اختیار به سمت باطری رفت. در تمام لحظاتی که موبایل را روشن می‌کردم، دستانم از تصور صدای حیدر می‌لرزید و چشمانم بی‌اراده می‌بارید. 💠 انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست شده بود تا معجزه‌ای شود و اینهمه خوش‌خیالی تا مغز استخوانم را می‌سوزاند. کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن (علیه‌السلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند! 💠 تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با شنیدن صدای حیدر نفس‌هایم می‌تپید. فقط بوق آزاد می‌خورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان پر کشید و تماس بی‌هیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد. 💠 پی در پی شماره می‌گرفتم، با هر بوق آزاد، می‌مُردم و زنده می‌شدم و باورم نمی‌شد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و رها شده باشد. دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه زار می‌زدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی می‌لرزید... ادامه دارد....
꥟❶❺࿐ ✋سلام بر حضرت مهدی(علیه‌السلام)! 🌠 هر روز به یاد شما، دل‌هایمان پر از امید می‌شود. 💫ظهور شما، پایان همه تاریکی‌هاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#افزایش_ظرفیت_روحی 20 #اهمیت_تذکر_درونی 🔶 خیلی وقتا میشه که آدم با یه سری آموزش های دینی و اخلاقی
21 .... مثلا فرمودند که انسان مومن روزی حداقل 51 آیه قران بخونه. و حتی فرمودن بهتره که این 51 آیه رو طی 14 مرتبه بخونه!✔️ تقریبا میشه گفت هر یک ساعت یک بار باید آدم قرآن بخونه! ❇️ خب خودتون حساب کنید که اگه یه نفر هر یک ساعت یک بار چند تا آیه قرآن بخونه اصلا دیگه به این سادگیا سمت هوای نفس نخواهد رفت. 🔶 خصوصا اینکه آدم به معانی آیات قرآن توجه کنه. اساسا قرآن کتاب تذکر هست... اینکه فرمودن از ما نیست کسی که هر روز خودش رو محاسبه نفس نکنه... برای چی؟ ☢️ برای چی ائمه معصومین علیهم السلام انقدر تاکید دارن که ما مدام از هوای نفسمون حساب بکشیم؟ 💢 برای اینکه هوای نفس طوری هست که اگه یک ساعت رهاش کنی میزنه داغونت میکنه. حتما یه جوری حالت رو میگیره.😒 🌹🌺 خب امامان معصوم فداشون بشم خیلی علاقه دارن به اینکه ما حالمون توسط هوای نفس گرفته نشه... از بس دوستمون دارن نمیخوان ما اذیت بشیم... 🔶 از روش های تذکری که خداوند مهربان و اهل بیت علیهم السلام برامون قرار دادن استفاده کنیم. خصوصا به طور روزانه چند آیه قرآن رو با معناش قرائت کنیم. 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
🦋خیلی از مردم از لحاظ سلامتی مشکل دارند. نمی توانند شب ها بخوابند، غذای آنها به خوبی هضم نمی شود، ز
🌿🌺﷽🌿🌺 🦋 وقتی که حال شما خوب نیست یکی از این علتها یا چندتا از این علتها را جستجو کنید و شک نکنید که علت حال بد شما همین است و بس 1️⃣ شما به نداشته هایتان و نخواسته هایتان و اتفاقها و خاطرات منفی و شکستهای گذشته و رنجشهای قبل فکر کردید و این فکر کردن را ادامه دادید! 2️⃣ ساعاتی قبل یا روزهای قبل کلمات منفی و ناامیدکننده و ترس آور و کینه آوری را برزبان آورده اید! 3️⃣ یک فکر منفی باید 17 ثانیه ادامه پیدا کند تا بتواند حال شما و کار شما را خراب کند!!! 🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor