14.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ده برکناری دولت برای حجاب
🔻رئیس فدراسیون ناشنوایان آخرین برکناری یک مدیر به دلیل بی اعتنایی به مسئله حجاب در حوزه مسئولیت است.
🔻به این بهانه سراغ بازخوانی ده برکناری دولت برای #حجاب رفتیم.
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
| حياتي لك فقط ، الحب | 💙
زندگی ام صَرفِ تو باد ، ای عشق
#امام_زمان
#شبانه
#شب_بخیر
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
🔹🌺🔹🌺🔹 #رمان #دختر_شینا 7 👝 ساک دستم بود. رفتم و گوشه ای نشستم و آن را باز کردم. چند تا بلوز و دامن
🔸🌺🔻🔹
#رمان
#دختر_شینا 8
🗓 روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند. گاهی "صمد" تندتند به سراغم می آمد و گاهی هم ماه به ماه پیدایش نمی شد.
💥اوضاعِ مملکت به هم ریخته بود و تظاهرات ضد شاهنشاهی به روستاها هم کشیده شده بود✊
🔹 بهار تمام شد. پاییز هم آمد و رفت. زمستانِ سرد و یخبندان را هم پشت سر گذاشتیم.
در نبودِ صمد، گاهی او را به کلی فراموش می کردم؛ امّا همین که از راه می رسید، یادم می افتاد انگار قرار است بین من و او اتفاقی بیفتد و با این فکر نگران می شدم؛ 😥
🌷🌺 امّا توجهِ بیش از اندازه پدرم به من باعث دل خوشی ام می شد و زود همه چیز را از یاد می بردم.
❇️ چند روزی بیشتر به عید نمانده بود. مادرم شامِ مفصلی پخته و فامیل را دعوت کرده بود. همه روستا مادرم را به کدبانوگری می شناختند. دست پختش را کسی توی "قایش" نداشت. از محبتش هیچ کس سیر نمی شد.
به همین خاطر، همه صدایش می کردند «شیرین جان»💕
🔶 آن روز زن برادرها و خواهرهایم هم برای کمک به خانه ما آمده بودند.
مادرم خانواده "صمد" را هم دعوت کرده بود.
🌄 دمِ غروب، دیدیم عده ای روی پشت بامِ اتاقی که ما توی آن نشسته بودیم راه می روند، پا می کوبند و شعر می خوانند.👣
وسطِ سقف، دریچه ای بود که همه خانه های روستا شبیه آن را داشتند.
بچه ها آمدند و گفتند: «آقا صمد و دوستانش روی پشت بام هستند.»
🔷 همان طور که نشسته بودیم و به صداها گوش می دادیم، دیدیم بقچه ای، که به طنابی وصل شده بود، از داخلِ دریچه آویزان شد توی اتاق؛ درست بالای کرسی.
چند نفری از دوستانم هم به این مهمانی دعوت شده بودند. آن ها دست زدند و گفتند: «قدم! یاالله بقچه را بگیر.»👏
⭕️ هنوز باور نداشتم "صمد" همان آقای داماد است و این برنامه هم طبقِ رسم و رسومی که داشتیم برای من که عروس بودم، گرفته شده است. به همین خاطر، از جایم تکان نخوردم و گفتم: «شما بروید بگیرید.»
🌱 یکی از دوستانم دستم را گرفت و به زور هُلَم داد روی کرسی و گفت: «زود باش.»
چاره ای نبود، رفتم روی کرسی بقچه را بگیرم. "صمد" انگار شوخی اش گرفته بود. طناب را بالا کشید. مجبور شدم روی پنجه پاهایم بایستم؛ امّا "صمد" باز هم طناب را بالاتر کشید. صدای خنده هایش را از توی دریچه می شنیدم.
با خودم گفتم: «الان نشانت می دهم.» خم شدم و طوری که "صمد" فکر کند می خواهم از کرسی پایین بیایم، یک پایم را روی زمین گذاشتم.
🔶 "صمد" که فکر کرده بود من از این کارش بدم آمده و نمی خواهم بقچه را بگیرم.طناب را شُل کرد؛ آن قدر که تا بالای سرم رسید. به یک چشم بر هم زدن، برگشتم و بقچه را توی هوا گرفتم. 😌
🌷 "صمد"، که بازی را باخته بود، طناب را شُل تر کرد. 😊
👏مهمان ها برایم دست زدند. جلو آمدند و با شادی طناب را از بقچه جدا کردند و آن را بردند وسطِ اتاق و بازش کردند.
💝 "صمد" باز هم سنگِ تمام گذاشته بود؛ بلوز و شلوار و دامن و روسری هایی که آخرین مدلِ روز بود و پارچه های گران قیمت و شیکی که همه را به تعجب انداخت.
🎁 مادرم هم برای "صمد" چیزهایی خریده بود. آن ها را آورد و توی همان بقچه گذاشت. کفش و لباس زیر و جوراب، با یک پیراهن و پارچه شلواری و صابون و نبات. 👞👕
بقچه را گره زد و طناب را که از سقف آویزان بود به بقچه وصل کرد و گفت: «قدم جان! بگو آقا صمد طناب را بکشد.»
🔵 رفتم روی کرسی؛ امّا مانده بودم چطور صدایش کنم. این اولین باری بود که می خواستم اسمش را صدا کنم...😍
اوّل طناب را چند بار کشیدم، امّا انگار کسی حواسش به طناب نبود. روی پشت بام می خواندند و می رقصیدند.🎊🎉
مادرم پشت سر هم می گفت: «قدم! زود باش. صدایش کن.»
❤️ به ناچار صدازدم: «آقا... آقا... آقا...»
خودم لرزشِ صدایم را می شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود....
جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: «آقا... آقا... آقا صمد!»
🖋 ادامه دارد...
نویسنده؛#بهناز_ضرابی_زاده
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
❣#سـلامامـامزمـانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...✋
🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو.
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
امـام زمانـم✨!
نامـت که میآید آرام میـشوم
گویی جـز تـو هیـچ نیسـت مـرا
سوگـند به نامـت که تو آرام منی...
اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ 🤲
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
🔴نکات سلامتی 🔸برای درمان یبوست کافیه هر روز صبح یک لیوان آب گرم بامعده خالی بنوشید. برای افزایش ف
✍#اصول_تغذیه
⛔️شب یلدا هندوانه نخورید!!
📝در روايات مى فرمايند هر ميوه اى را در فصل خودش بخوريد حتى اگر آن ميوه ها جزو همان جغرافيای طبيعى باشد.
https://eitaa.com/rahesalamati27
🍉شب اول زمستان با خوردن هندوانه رطوبت و سردی بدنتون را بيشتر می کنید و این کار باعث:
○ تکرر ادرار، بی اختياری ادرار
○ تب کليه و قولنج کليه میشود.
🗯همچنین بلغم سفيد، در بدن بالا می رود.
🔺حالا اگر فرد در سن سالخوردگی باشد يا پرخور و کم تحرک است اين فرد سردل مي کند، و ضريب رطوبت اضافی بدنش بالا مى رود.
#شب_یلدا
#سلامتی
#هدف_ما_سلامتی_شماوخانواده_هاست
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
.
.
قدمی مانده به یلدا🍁
به شب خاطره انگیز و بلند✨
به سپیدی زمستان☃️
و اناری که دلش قصه ی یکرنگی هاست...♥️
🍉یلداتون مبارک🍉
#شب_یلدا
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
💚🍃 آقا جان؟؟
یلدای نبودنت
از چادر من هم بلندتر شد
غزل از دیوان"خداحافظ"خواندهای مگر؟
حالا که انار دلم ترک خورد
دانههایش را تسبیح میکنم
و صدبار میگویم
"تورا به چادر مادرت بیا"😔
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
#شب_یلدا
🔶 #یلدا واژهای به زبان سُریانی (Syriac) به معنی "زایش" است، یعنی تولد.
زبان سُریانی همتبار زبان عربی است که در سوریه باستان و... مورد استفاده بود.
در #قرآن هم یک واژه همریشهٔ یلدا وجود دارد. کجا؟ بله... لَم یَلِد و لَم یولَد... 👈🏻 یَلِد یعنی زایش میکند.
🟣 باستاننامه:
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
شب يلدا، طولاني ترين شبِ سال
🌙شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است.
🌙 این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود.
🇮🇷ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند.
این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود. یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند
یلدا مبارک
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor