🍃 #یک_دقیقه_مطالعه_کنیم
👌قصههای درباره زندگانی امام زمان(عج)
كمال الدين از اصبغ بن نباته نقل میكند كه گفت: به حضور امير المؤمنين شرفياب شدم و او را متفكر يافتم و ديدم كه سر چوبى را به زمين میزند.
عرض كردم: يا امير المؤمنين میبينم در فكر هستيد و سر چوب را به زمين میزنيد.
آيا به اين زمين رغبت و نظرى داريد؟!
فرمود: به خدا سوگند، نه به زمين و نه به دنيا یک روز رغبت پيدا نكردهام، ولى درباره مولودى كه در پشت يازدهمى من است فكر میكردم. او مهدى است كه زمين را پر از عدل میكند چنان كه پر از ظلم و ستم باشد. او را غيبت و حيرتى است كه فرقه هایی بخاطر آن گمراه و گروهى هدايت میيابند.
عرض كردم: يا اميرالمؤمنين! اينكه میفرمایى پديد مىآيد؟
فرمود: آرى! (پديد میآيد) همان طور كه خلق شده است.
شما از كجاها خبر دارى؟!
اى اصبغ! اينان برگزيدگان اين امت میباشند كه خوبان عترت طاهره هستند.
عرض كردم: بعد چه مىشود؟
فرمود: آنچه خدا خواهد میكند، چه ذات الهى را ارادهها و مقاصد و نهايات است.
📘منبع: مهدى موعود ( ترجمه جلد ۵۱ بحار الأنوار)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى - دوانى، على، تهران: ۱۳۷۸ ش، ص۳۴۳-۳۴۴.