eitaa logo
قــدمــی تـا ظـهــــور
1.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
⌛️قدمـے تا ظهــور منـجـے عـالـم بـشریـت ✅ کانال سیاسی مذهبی برای شیعه خانه امام زمان(عج) ❤️عهد ما: لاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ أَبَداً انتقاد و پیشنهاد👇👇👇 @Tavaghtemalom به کانال بهشت وجهنم هم سربزنيد: @donyapasazmarg1
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ 🔵درمسیر کربلا بودم که ... 💠علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. 🔶در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟! 🔷در این حال به فکرم رسید از او بپرسم آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ببیند؟ ✅ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: 🌹«چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست». 😭پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم. 📚عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱ 📚منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴ @Ghadamitazohor
قــدمــی تـا ظـهــــور
❤️ #تشرفات 🔵درمسیر کربلا بودم که ... 💠علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین
❤️ ✅انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است⁉️ 👤 آیت الله مجتهدی تهرانی : ✍یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می کنند و شانه هایشان از شدت گریه تکان می خورد، رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده اید؟ 🔸ایشان فرمودند: یک لحظه، (عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند: 🔺« آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، سریع می روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است! 🔸و من از گلایه امام زمان(عج) به گریه افتادم » @Ghadamitazohor
قــدمــی تـا ظـهــــور
❤️ #تشرفات 🔵درمسیر کربلا بودم که ... 💠علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین
❤️ ✔️اگر یک مرتبه دیگر بفرمایید، فریاد می‌زنم و همه را خبردار می‌کنم که یوسف فاطمه در آغوش من است... 💠شاید نام آقا سید کریم پینه دوز برای شما  نامی آشنا باشد و بسیار از ایشان در بعضی از کتابهایی که درباره تشرف یافتگان به ساحت مقدس امام زمان علیه السلام به چاپ رسیده است، به این حکایات برخورد کرده باشید. 👌نام و شهرت ایشان آقا سیدکریم محمودی بود و در گوشه‌ای از بازار تهران به پینه دوزی و پاره دوزی مشغول بود، به همین جهت مشهور به این عنوان شد. 🔶آقا سیدکریم با وجود آن مقامات ولایی و توحیدی، تا حدودی گمنام بود و در زمان حیاتش فقط خواص و علمای اهل معنای تهران از حالات و مقاماتش باخبر بودند. ➕ایشان ارادت ویژه‌ای به حضرت سیدالشهداء (ع) داشتند. نقل است آقا سیدکریم پینه دوز همچون آقا و مولایش حضرت بقیة الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هر روز به صورت دائم در هر صبح و شام دقایقی را به یاد سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام گریان می گشته است و بدون استثناء در طول سال، در هر صبح و شام قطره های اشکی جانسوز از دیدگانش سرازیر می شده‌ است. 🔶آقا سیدکریم، در پرتو ارتباط خاص ولایی با امام زمان (ع)، به مقامات والای عرفانی و توحیدی دست یافته بود؛ تا آنجایی که بیشتر علمای اهل معنای تهران معتقد بودند که حضرت بقیة الله الاعظم (ع) به مغازه کوچک آن جناب تشرف می‌برده و با او هم صحبت می‌شدند. 🔶در دوران حیات آقا سیدکریم، تنها برخی از اولیای خدا و معدودی از دوستان صمیمی آن جناب از مقامات، حالات و تشرفات او باخبر بوده‌اند. همین عده اندک به برخی از تشرفات آقا سیدکریم، آن هم بعد از وفات او، اشاره کرده‌اند؛ به عنوان مثال بسیاری از حکایات و تشرفات آقا سید کریم، بعد از وفاتش، از طریق مرحوم حاج شیخ مرتضای زاهد که حق استادی برسید کریم داشته، فاش شده است. ✅ 🔺جناب شیخ عبدالکریم حامد نقل می‌کند که از جناب سیدکریم پینه دوز که هر هفته به ملاقات مولا توفیق می‌یافت، پرسیده شد: «چه کرده‌ای که به چنین توفیقی دست یافته‌ای؟» او در جواب گفت: «شبی در خواب بودم جدم پیامبر ختمی مرتبت (ص) را در عالم رویا دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات امام عصر (ع) را نمودم.آ ن حضرت فرمود:«در طول شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا(ع) گریه کن!» از خواب بیدارشدم و این برنامه را به مدت یک سال اجرا نمودم تا به خدمت آن حضرت نایل آمدم. ✅ 🔺در یکی از تشرفات سید کریم، امام زمان (ع) به او می‌فرمایند: «اگر هفته‌ای بر تو بگذرد و ما را نبینی چه می‌کنی؟ «سید در پاسخ می‌گوید: «آقا جان! به خدا می‌میرم!» و امام زمان (ع) می‌فرمایند: «اگر این طور نبود، هفته‌ای یک ما را نمی‌دیدی!» @Ghadamitazohor 🔶در یکی دیگر از تشرفات، امام زمان (ع) خطاب به سیدکریم می‌فرماید: «آیا کفش ما را نیز می‌دوزی؟» و سید بلافاصله می‌گوید: «بله آقاجان! اما سه نفر جلوتر از شما کفششان را آورده‌اند.» امام زمان (ع) دقایقی بعد، بار دیگر می‌فرمایند: «سید!کفش ما را نمی‌دوزی؟» و سید می‌گوید: «چرا آقاجان! بعد از این سه کفش می‌دوزم.» دقایقی می‌گذرد و امام زمان (ع) برای بار سوم می‌پرسند: «سید! آیا کفش ما را نمی‌دوزی؟» 🔻در این هنگام، سید طاقت از کف می‌دهد و بر می‌خیزد و امام زمانش را در آغوش می‌گیرد و می‌گوید: ❤️«سید و آقای من! این قدر مرا امتحان نفرمایید! اگر یک مرتبه دیگر بفرمایید، فریاد می‌زنم و همه را خبردار می‌کنم که یوسف فاطمه در آغوش من است». ☑️ امام زمانی شو↙️↙️ http://eitaa.com/joinchat/972095488C2c50f6e136
🔴 ⃣ 📢امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: 👈به بروید...👉 ⏺مردی بود بنام سرور که از کودکی گنگ بود و قدرت سخن گفتن نداشت. به مرز سیزده یا چهارده سالگی رسیده بود که پدرش دست او را گرفت و نزد سومین ، جناب حسین بن روح آورد و از او درخواست کرد که از حضرت مهدی علیه السلام تقاضا کند که خود آن گرامی، شفای زبان او را از خدا بخواهد. 🔹جناب حسین بن روح پس از اندکی به آنان گفت:انکم أمرتکم بالخروج الی الحائر. 🔹یعنی: حضرت مهدی علیه السلام به شما دستور داده است که به مرقد مطهر امام حسین علیه السلام بروید. 🔹آن جوان گنگ را پدرش به همراه عمویش به کربلا آوردند و پس از زیارت مرقد منور پیشوای شهیدان، پدر و عمویش او را بنام صدا کردند و گفتند: سرور! که بناگاه با زبانی فصیح و گشاده گفت:لبیک! سرور گفت:آری! پدر جان!۱ 🔹با اینکه حضرت مهدی علیه السلام می‌توانست خودش دعا کند و بی درنگ شفا بخشد، اما دلها را متوجه کربلا ساخت. 🔹در روایت صحیح آمده است که:خداوند، سرزمین‌ها و مکانهای مقدسی دارد که دوست می‌دارد در آنجا خوانده شود... و از جمله آنها کنار قبر منور حسین علیه السلام است. 📚منبع: ۰۱غیبت شیخ طوسی، ص 188 و بحارالانوار، ج 51، ص 323. ✔️ 🚩 ✌️ ❤️ پیش بسـوی ظـهور↙️↙️↙️ @Ghadamitazohor
قــدمــی تـا ظـهــــور
🔴دیدار امام زمان عج در دسته عزاداری اباعبدالله علیه السلام 🎤 #حجت_الاسلام_عالی #کلیپ #سخنرانی #
📃 🔴 💠نقل است كه شخصی بسیار مشتاق دیدار حضرتولیّ‌عصر ارواحنافداه بود‌‌؛ امّا هر ‌چه سعی و تقلاّ كرد‌، موفّق نشد. 🔷سرانجام در پی كند ‌‌و‌ كاو‌هایش به این نتیجه رسید كه اگر علم جفر را در حدّ كمال آن بیاموزد‌، با محاسبات جفری خواهد توانست مكان امام زمان ارواحنافداه را بیابد. 🔷او قریب به بیست سال برای فرا‌گیری فنون جفر تلاش کرد تا در نهایت به مرحله‌ای رسید كه توانست با محاسبات جفری تشخیص دهد حضرت مهدی ارواحنافداه در فلان تاریخ‌، در فلان مكان خواهند بود و این مكان‌، دکّه‌ای در بازار است.در زمان معیّن‌، خود را به‌ سرعت به آنجا رساند و دید كه این دکّه‌ی كوچك‌، متعلّق به یك پیرمرد قفل‌ساز است و دركنار این حجره‌، سیّدی نورانی و جلیل‌القدر برروی چهار‌پایه‌ای نشسته است. 🔷 آن شخص با نگاه اوّل دریافت كه ایشان حضرت ولی ّ‌عصر ارواحنافداه هستند‌؛ امّا بسیار متعجّب شد كه چرا آن حضرت به این صورت در اینجا نشسته‌اند‌. 🔷 قفل‌ساز مشغول کار خود بود و حضرت نشسته بودند و با او چاق سلامتی می‌کردند! خواست نزدیک برود و خود را در آغوش حضرت بیندازد؛ امّا امام با تصرّف ولایی خویش جلوی او را گرفتند و به او فهماندند كه جلوتر نیاید و از دور نظاره‌گر باشد. 🔷لحظاتی بعد‌، پیرزنی نزد قفل ‌ساز آمد‌؛ در‌حالی ‌كه قفل دست‌ دومی برای فروش آورده بود. قفل ‌ساز نگاهی به قفل کرد و گفت‌: آیا كلید این قفل را هم داری‌؟ پیرزن گفت‌: نه‌، كلیدش گم شده است. قفل ‌ساز گفت‌: این را نُه دینار از تو می‌خرم؛ امّا اگر كلیدش را داشتی‌، ده دینار می‌ارزید. پیرزن با نهایت تعجّب پرسید: چطور ممكن است؟! من از ابتدای بازار‌، این قفل را به هركس نشان دادم‌، آن را بی ‌ارزش خواند و حدّاكثر قیمتی كه بر آن نهاد، نیم ‌دینار بود‌! سرانجام پیرزن با خوشحالی‌، نه دینار را گرفت و رفت. 🔺سپس ✨امام زمان ارواحنافداه از دور به همین شخص اشاره فرمودند كه: 👈لازم نیست برای دیدن ما بیست سال زحمت بكشید و علم جفر بیاموزید؛ اگر به اندازه‌ی همین پیرمرد قفل‌ساز‌، پاك و خالص و ساده باشید‌، ما خودمان هفته‌ای یك‌بار به سراغ شما می‌آییم و احوالتان را جویا می‌شویم. 📚به نقل از آیت الله صافي اعلی الله مقامه الشریف ❤️ امـام زمـانی شــو↙️↙️ @Ghadamitazohor