هدایت شده از ختم نهج البلاغه در ۱۹۲روز
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت22
🔴 بخش اول
🔹اختصاص حق ولایت به امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) 1⃣
💠 لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى؛
🔹 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود : « ما را حقی است اگر به ما داده شود وگرنه بر ترک شتر می نشینیم هر چند سِیر ما در شب به طول انجامد».
🔻موضوع حکمت ۲۲ اختصاص حقّ ولایت، خلافت پیغمبر، امامت و رهبری جامعه، به امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) است.
🔰 می دانیم که کلمه "حق" دو نوع معنا دارد:
🔸۱. معنای اسمی : در معنای اسمی یعنی چیزی که در اختیار کسی باید قرار بگیرد، مالکش باید کسی باشد.
🔸۲. معنای فعلی : در معنای فعلی یعنی ثبوت.
🔰 اما بحث اصلی عبارت است از اختصاص حقّ ولایت به اهل بیت (علیهم السلام).
🔻 در خطبه ۲ نهج البلاغه بند۶ اینگونه میخوانیم:
"از این امّت احدی را نمیشود با آل محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) مقایسه کرد و نمیشود کسانی را که نعمت اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها جاری شده است، ابداً با اهل بیت مساوی دانست. زیرا اهل بیت (علیهم السلام) اساس و ریشه دین و ستونهای یقین اند. کسی که افراط کرده و جلو افتاده باید به سمت آنها برگردد. کسی که جامانده و کوتاهی کرده باید به اهل بیت ملحق بشود.
🔻 بعد این عبارت را میخوانیم: « وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ »؛ و اختصاص دارد حق ولایت به اهل بیت و در آنها وصیت پیامبر و وصایت و وراثت پیامبر هست . پس حق ولایت، اختصاص به اهل بیت دارد.
🔻 اما مسأله اینجاست که چرا حق ولایت و خلافت پیامبر به اهل بیت (علیهم السلام) اختصاص دارد؟
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه حداقل چهار شرط برای کسی که بخواهد با شایستگی جانشین پیامبر شود و حاکم و رهبر جامعه بشود بیان کرده اند:
1⃣ شرط اوّل : در خطبه ۱۷۳ بند ۳ : «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ» ؛ ای مردم همانا شایسته ترین مردم به امر ولایتِ امّت، کسی است که در این امر از همه قوی تر است.
2⃣ شرط دوم : در خطبه ۱۷۲ بند ۱ ؛ شرط دوّم را اعلم بودن به دستورات الهی می دانند: «أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ» کسی شایسته حقّ ولایت است که از همه به آنچه که امر خداست در مسأله حکومت داری عالمتر باشد.
3⃣ شرط سوم : در خطبه ۳ نهج البلاغه اعتدال و میانه روی را شرط رهبری می دانند و در مذمّت سیره خلیفه دوم می فرمایند: کسی که بر مرکب ولایت و رهبری سوار می شود مثل سوارِ بر یک حیوان چموش وحشی است؛ که اگر طنابی که به بینی آن شتر وصل شده و در دست سوار هست را محکم بکشد، بینی شتر پاره میشود؛ اگر رها کند شتر او را به زمین می زند. کنایه از اینکه نه باید تند باشد و نه باید کند باشد، بلکه اعتدال باید داشته باشد.
4⃣ شرط چهارم : در حکمت ۱۱۰ می فرمایند :« فرمان خدا را برپا ندارد جز آنکس که در اجرای حق مدارا نمی کند، سازشکار نمی باشد و پیرو طمعها و آرزوهای شخصی نمی رود». که در واقع خود این سه شرط در دل این حکمت است. اینکه انسانی باشد، مدارای نابجا نکند، سازشکار نباشد و دنبال طمع شخصی خود نباشد.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🍃هر تلاشى سرانجام به نتیجه مى رسد، کم یا زیاد...
🌺مَنْ طَلَبَ شَيْئاً نَالَهُ أَوْ بَعْضَهُ
«هركس براى رسيدن به چيزى تلاش كند يا به همه آن مى رسد يا به قسمتى از آن»☘
#حکمت_386
#نهج_البلاغه
#بنیاد مهدی موعود عجل الله شهرستان مهریز
#هیئت قدیم الاحسان شهرستان مهریز
@ghadimal_ehsan_mehriz
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت31 ( ادامه قسمت1)
🔹اهمیت، ارزش و جایگاه صبر در نهج البلاغه1⃣
🔻و در خطبه ۱۹۲ بند ۱۳ حضرت بعد از اینکه بیان میکنند مؤمنان گذشته دوره زیر دست طواغیت در شکنجه،محرومیت، تحقیر و حقارت بودند، بعد می فرمایند خدا وقتی اخلاص این مؤمنین را در استقامت و صبر مشاهده کرد چنان روزگار را برایشان برگرداند و فرجی برایشان حاصل کرد که خودشان خواب و خیالش را هم نمی دیدند.
🔻 مسأله بعدی در ارزش، اهمیت و جایگاه صبر این است که صبر مایه تتمیم و اکمال نعمت است. حضرت یکبار در خطبه ۱۷۳ بند ۳ می فرمایند: نعمت های خدا را بر خودتان با صبر بر طاعت خدا کامل کنید. یکبار هم مولا در خطبه ۱۸۸ همین مطلب را به زیبایی باز میکنند و می فرمایند: "نعمت های خدا را بر خودتان با طاعت الهی و دوری از محرمات کامل کنید".
🔻مسأله دیگر که ذیل عنوان اهمیت، ارزش و آثار صبر باید بررسی بشود، اینکه در نظر مولا علی(علیه السلام) صبر دفع کننده غم و غصّه است. لذا امیرالمؤمنین در نامه ۳۱ خطاب به فرزند عزیزشان میفرمایند:«اطْرَحْ عَنْكَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْيَقِينِ»؛ این غم و غصه هایی که به قلبت وارد میشود، دفع کن. با صبر محکم و یقین زیبا.
🔻آخرین نکته هم در این درس و این جلسه پیرامون صبر این است که انسان باید در مصیبت ها یا صبر کند یا چاره ای نیست باید خودش را به تغافل بزند که این حقیقت هم در حکمت ۴۱۳ بیان شده است و هم در حکمت ۴۱۴ متنها با کمی تفاوت در عبارات. امیرالمؤمنین در حکمت ۴۱۳ اینگونه میفرمایند: در مصیبت ها یا مانند آزادگان باید صبور بود، یا چون ابلهان خود را به فراموشی زد. ولی در حکمت ۴۱۴ میفرمایند: در مصیبت ها یا مردان بزرگوار صبور باش، یا مانند چهارپایان بی تفاوت باش. این کنایه است از اینکه خودت را به غفلت بزن تا فشار به روح و روان و جسمت نیاید.
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#بنیاد مهدی موعود عجل الله شهرستان مهریز
#هیئت قدیم الاحسان شهرستان مهریز
@ghadimal_ehsan_mehriz
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت31 2⃣
🔷 ابعاد و ارکان انواع و مصادیق صبر
🔻بحث ما به بهانه حکمت ۳۱ نهج البلاغه پیرامون صبر بود. در بخش قبل ارزش، اهمیت و جایگاه صبر را از نهج البلاغه را خواندیم و دیدیم و شنیدیم. این جلسه پیرامون ابعاد و ارکان تشکیل دهنده صبر و در واقع ماهیت صبر از نهج البلاغه صحبت میکنیم.
🔵 ارکان صبر:
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حکمت ۳۱ چهار چیز را شعبه ها و ارکان صبر می دانند و می فرمایند صبر که خودش اولین رکن از ایمان است، چهار شعبه دارد: شوق و شفق، زهد و ترقّب. بعد خودشان توضیح می فرمایند و می فرمایند:
🔸 کسی که شوق بهشت داشته باشد از شهوات دست میکشد، یعنی در مقابل خواسته های نفسش صبر میکند.
🔸 کسی که ترس از جهنّم داشته باشد از محرمات اجتناب میکند. یعنی در مقابل کشش نفسش به سمت حرام صبر و استقامت به خرج میدهد.
🔸 کسی که زهد و بی رغبتی به دنیا داشته باشد ، مصیبتهای دنیا را کوچک می شمار، یعنی در مقابل جزع و فزع نفسش در برابر مصیبت ، صبر و استقامت میکند.
🔸 کسی که انتظار و توقع واقعی بودن مرگ را دارد و منتظر مرگ هست، در عمل صالح و کار خیر سبقت می گیرد، سرعت می گیرد. یعنی در مقابل سستی و تنبلی نفسش استقامت میکند.
پس این ابعاد و ارکان شعبه های صبر است.
🔵 انواع صبر:
اما در نهج البلاغه انواع صبر هم بیان شده است. مولا علی(علیه السلام) در یک دسته بندی کلی صبر را به دو قسمت می کنند:
🔸صبر کردن در مقابل آن چیزی که نفس انسان آن را نمی پسندد اما به صلاح انسان است.
🔸 صبر کردن در مقابل چیزی که نفس انسان آن را دوست دارد ولی به ضرر انسان است.
🔻لذا در حکمت ۵۵ میفرمایند: «الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ»؛ صبر دو نوع است،صبر کردن بر چیزی که بدت می آید ولی خیر تو است و صبر کردن در مقابل چیزی که دوستش داری اما به ضرر تو است. هر کدام از این دو نوع صبر را هم دوباره مولا علی(علیه السلام) باز می کنند. اما قبل از اینکه مصادیق صبر بر مکروه و ناپسند و صبر بر چیزی که دوست داری ولی مصلحت نیست را بیان کنیم، از مولا علی(علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی(علیه السلام) این جمله را به یادگار داشته باشیم که حضرت فرمود: نفس خودت را عادت بده به تصبُّر و استقامت. بعد فرمود یکی از بهترین اخلاقها این است که انسان نفس خودش را عادت بدهد به اینکه در مقابل گناه صبر کند و بر طاعت الهی هم استقامت کند.
🔵 مصادیق انواع صبر:
🔻 حالا باید برویم سراغ مصادیق انواع صبر. نوع اول صبر چه بود؟ نوع اول صبر، صبر کردن بر انجام کاری یا رفتار و خصلتی بود که نفس انسان از آن بدش می آید اما در واقع خیر و مصلحت انسان در آن است. اینها در کجاها هستند؟
1⃣ صبر در مصیبت
2⃣صبر در طاعت خداوند
3⃣صبر در دشمنی روزگار
4⃣ صبر در ابتلاء و بلاء
5⃣ حوائج مردم نسبت به مسؤولین
6⃣ استقامت در اجرای حق
7⃣ استقامت در مقابل حرام
8⃣ استقامت در برابر از دست دادن منافع دنیوی
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#بنیاد مهدی موعود عجل الله شهرستان مهریز
#هیئت قدیم الاحسان شهرستان مهریز
@ghadimal_ehsan_mehriz
✨ بسم الله الرحمن الرحيم✨
🌹شرح #حكمت31 (3)
🔷 مصادیق صبر در نهج البلاغه
🔻عرض شد كه اميرالمؤمنين(علیه السلام) اقسام صبر را به دو نوع كلی تقسیم فرمودند:
🔵 صبر یا در مقابل چیزی است که خیر انسان در آن هست، اما نفس اماره از آن بدش می آید ؛ « صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ».
🔵 صبر در مقابل چیزی است که ضرر و مفسده دارد اما نفس امّاره آن چیز را دوست دارد؛ «صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ».
وعده دادیم مصادیق این دو نوع صبر را از نهج البلاغه خدمت شما تقدیم کنیم.
🔻مصداقهای «صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَه»:
1⃣ اولین مصداق در نهج البلاغه "صبر بر مصیبت" است. بالاخره دنیا دنیای ابتلاء و امتحان با مصیبت هاست. انسان گاهی با از دست دادن عزیزش گرفتار مصیبت و با این مصیبت مورد آزمایش قرار می گیرد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۲۹۱ وقتی که به منزل اشعث رفتند که فرزندش را از دست داده بود و خیلی خیلی غصّه دار و غمگین بود، درباره این ماجرا یعنی صبر بر مصیبت به او اینگونه فرمودند: ای اشعث اگر برای فرزندت اندوهناکی به خاطر پیوند و عاطفه خویشاوندی سزاوار است، اما اگر صبور باشی، هر مصیبتی را نزد خدا پاداش و ثواب است. ای اشعث اگر صبور باشی تقدیر الهی که بر تو جاری شده است اما تو پاداش داده خواهی شد. یعنی به هر حال چه صبور باشی و چه جزع و فزع کنی فرزندت که زنده نمیشود، اما فرقش این است که اگر صبور باشی در این صبر پاداش می بری. و اگر بی تابی کنی نیز باز تقدیر الهی برتو جاری شده است و تو گناهکاری. ای اشعث پسرت تو را شاد می ساخت و برای تو گرفتاری و آزمایش بود. و مرگ او تو را اندوهگین کرد درحالی که برای تو پاداش و رحمت است. یعنی سعی کن نیمه دوم لیوان را هم ببینی که حالا که مرگ یک واقعیتی است که قابل دفع هم نیست، حالا که این مصیبت سرت آمده لااقل از این مصیبت ثواب و اجر و مقام کسب کن.
خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۴۴ درباره صبر بر مصیبت یک مژده فوق العاده میدهند و می فرمایند: صبر به اندازه مصیبت فرود می آید و کسی که در مصیبت ها بی تابی کند و بر رانش بزند، اجر خودش را نابود کرده است.
2⃣ مصداق دوم صبر، صبر بر دشمنی های روزگار است.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹۶ نهج البلاغه می فرمایند: روزگار دو روز است، روزی به سود توست و روزی به زیان تو. پس آنگاه که به سود توست به خوشگذرانی و سرکشی روی نیاور- این یک نوع صبر. اما آن صبر که شاهد بحث ماست- و آنگاه که روزگار به زیان توست صبور باش. به این حکمت ۳۹۶ باید خیلی توجه کرد چون بسیاری از مطالب نهج البلاغه پیرامون دنیا بر اساس همین مبنا حل میشوند.
3⃣ سومين مصداق از مصادیق صبر تلخ، صبر بر بلا و ابتلاء است.
مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۹۸ میفرمایند: «إِنِ ابْتُلِيتُمْ فَاصْبِرُوا»؛ اگر مبتلا به یک گرفتاری شدید استقامت کنید.
در خطبه ۱۹۰ هم می فرمایند: « وَ اصْبِرُوا عَلَى الْبَلَاءِ» ؛ در بلاها صبور باشید.
4⃣ مصداق بعدی از مصادیق صبر در چیزی که به ظاهر تلخ و زحمت آور است اما در باطن زیبا و شیرین است، صبر کردن مسؤولین و کارگزاران نظام در رفع و رجوع حوائج مردم است.
در نامه ۵۱ نهج البلاغه میخوانیم: «وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ»؛ به کارگزاران حکومت خودشان می نویسند برای برطرف کردن حوائج مردم صبور باشید، استقامت داشته باشید.
5⃣ مصداق بعدی مصداق حق است. حق گفتن، حق حکم کردن و در مقابل باطل از حق دفاع کردن و آثار و تبعات دفاع از حق را تحمل کردن خیلی کار سختی است، لذا صبر و استقامت می خواهد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#بنیاد_مهدی_موعود_عجل_الله_شهرستان_مهریز
#هیئت_قدیم_الاحسان_شهرستان_مهریز
@ghadimal_ehsan_mehriz
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت31 (4)
🔷 مصادیق "صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَه" در نهج البلاغه (3)
9⃣ مولا علی(علیه السلام) یکی دیگر از مصادیق صبر را از دست دادن چیز اندکی از دنیا می دانند.
🔻 انسانها گاهی وقتها به خاطر ضعف ایمان اگر یک چیزی از دنیا از حقوقشان کم شود ، یک مقداری گرانی بشود، ایمان خودشان را از دست می دهند.
حضرت در خطبه ۱۱۳ نهج البلاغه شروع می کنند به گله کردن از مردم زمانه خودشان و یارانشان که خیلی از نظر معنوی و اخلاقی سقوط کرده اند و گله های مفصّلی دارند که حتما در خطبه ۱۱۳ ، عزیزان من بخوانند که در روزگار ما هم مشابهان بسیار زیادی در یاران رهبر عزیز انقلاب و مدّعیان انقلابیگری پیدا کرده است.
🔻در خطبه ۱۱۳ بند ۳ حضرت می فرمایند : " ياد مرگ از دلهای شما رفته و آرزوهای فريبنده جای آن را گرفته است. دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنيا، بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنيازدگی قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينی يکديگريد؛ چيزی جز درون پليد و نيّت زشت شما را از هم جدا نساخته است. نه يکديگر را ياری می دهيد، نه خيرخواه يکديگريد و نه چيزی به يکديگر می بخشيد و نه به يکديگر دوستی می کنيد. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنيا شادمان می گرديد، ولی از متاع بسيار آخرت که از دست می دهيد، اندوهناک نمی شويد! -حالا اینجا شاهد مثال بنده است- ولی با از دست دادن چيزی اندکی از دنيا مضطرب میشوید که آثار پريشانی در چهره تان آشکار می گردد و بی صبری می کنيد" . بی صبری در مقابل از دست دادن یک چیز اندکی از دنیا. حالا یک پستی، مقامی، شهرتی، مالی...
🔟 آخرین مصداق از صبر بر چیزی که ظاهرش تلخ است، صبر بر نماز است.
🔻 مولا علی(علیه السلام) درقالب توصیف صبر پیامبر بر نماز در خطبه ۱۹۹ عباراتی دارند که تن انسان به لرزه در می آید.
حضرت در بند اول از خطبه ۱۹۹ بعد از اینکه جایگاه نماز را در شکستن استکباری که انسان را به جهنم خواهید کشید بیان می فرمایند، برای اینکه فرمایش خود را خوب محکم کاری کنند، از پیغمبر خدا سخن می گویند؛ از پیغمبر خدا که خودش صاحب بهشت است. بعد اینگونه از پیامبر عزیز (صلی الله علیه و آله وسلم ) بیان می کنند: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلم) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَالتَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ». عجیب است می فرمایند: بعد از اینکه خداوند بشارت قطعی به پیامبر داد که تو اهل بهشت هستی پیامبر برای نماز خودش را خیلی به سختی می انداخت. بعد وقتی از ایشان می پرسند آقا شما چرا اینقدر به خودتان سختی میدهید؟ می فرمود به خاطر این آیه قرآن: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها»؛ خدا به من دستور داده است در آیه۱۳۲ سوره طاها که ای پیغمبر اهل و خانواده ات را به نماز امر کن و خودت هم بر این مسأله نماز استقامت کن. بعد امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرمایند:« فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ »؛ " از وقتی این آیه نازل شد پیامبر دائماً خانواده اش را به نماز امر می کرد و خودش هم بر این مسأله صبر می کرد".
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#بنیاد_مهدی_موعود_عجل_الله_شهرستان_مهریز
#هیئت_قدیم_الاحسان_شهرستان_مهریز
@ghadimal_ehsan_mehriz
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت31 (5)
🔷 مصادیق صبر "صَبْرٌ عَلیٰ ما تُحِبُّ"
🔻درباره «صَبْرٌ عَلیٰ ما تُحِبُّ » ؛ یعنی صبر کردن در مقابل چیزی که نفس آن را دوست دارد اما به صلاح و مصلحت نیست، نکات خیلی زیادی را در نهج البلاغه می توانیم ببینیم؛ مثلاً :
1⃣ صبر کردن درباره انتقام
🔻 امیرالمؤمنین(علیه السلام) بارها در نهج البلاغه در قالب عنوانها و محتواها و بیانات مختلف به ما می آموزند که وقتی قدرت بر انتقام داری عفو کن و این یک نوع صبر بسیار بسیار سنگینی است، چون انسان دلش میخواهد از کسی که به او بدی کرده انتقام بگیرد و امکانش را هم دارد، اما جلوی نفس خودش را در مورد حتی همین حقّ قانونی خودش می گیرد و عفو می کند.
2⃣ آنجایی است که انسان نسبت به کسی خشم می کند و میتواند با ابراز خشمش در قالب الفاظ یا بعضی رفتارها خودش را آرام کند اما خشم خودش را فرو می خورد .
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه فرمود: جرعه ای را مثل خشم فرو نخوردم که نتیجه اش اینقدر خوب باشد.
3⃣ آنجایی که انسان در یک مقام و منصبی قرار می گیرد، از راه کاملاً مشروع حتی امکان اینکه امکاناتی، رفاهی، تجملاتی برای زندگی خودش راه بیندازد هست اما جلوی خودش را می گیرد، که در نهج البلاغه در دو وجه مثبت و منفی ورود دارد.
🔻 یعنی یک وقتی می بینید در نامه ۳، شریح قاضی رفته با پول خودش خانه اضافه خریده و سند زده و شاهد گرفته، حضرت به شدت توبیخش می کنند.
از یک طرف در مقابل این سؤال در خطبه ۲۰۹ و حتی در حکمتها که شما چرا با اینکه حاکم جامعه هستید اینقدر ساده زندگی می کنید، لباس وصله دار دارید، غذای خیلی ساده و سخت می خورید، آن موقع حضرت می فرمایند که اولاً خود نفس انسان رام می شود و ثانیاً چون من حاکم جامعه هستم الگویی می شوم برای دیگران در ساده زیستی و پرهیز از تجملات.
و ثالثاً طبق خطبه ۲۰۹ وقتی مسؤولین حکومت اسلامی در عین حالیکه از اموال زیادی از حلال برخوردار هستند اما در دوران مسؤولیت خود در حدّ مردم ضعیف زندگی می کنند، این باعث می شود که در جامعه اغتشاش و طغیان شکل نگیرد. بنابراین کلیّت داستان این است:
🔻 آنجایی که انسان می تواند به چیزی برسد حالا یا در قالب تخلیه خشمش نسبت به کسی که به او بدی کرده، یا در قالب انتقام از کسی که به او ظلم کرده، یا در قالب به دست آوردن امکانات و رفاه مادی دنیا در روزگاری که در مقامی است که مردم به او نگاه می کنند و امثال این، اما جلوی خودش و میل و شهوت و خواسته خودش را میگیرد و مخالف میل خودش عمل می کند، در واقع به مقام بالای صبر رسیده است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#بنیاد_مهدی_موعود_عجل_الله_شهرستان_مهریز
#هیئت_قدیم_الاحسان_شهرستان_مهریز
@ghadimal_ehsan_mehriz