🔰 اهل سنت و غلو در مورد عمر (1)
🔸 صدای عمر از مدينه تا فسا رسيد !:
🔹 اين قصه آن قدر معروف است كه حتى كتابهای لغت نيز آن را نقل كردهاند.
🔻 ذكر سيف عن مشايخه أن سارية بن زنيم قصد فسا و دار أبجرد فاجتمع له جموع ـ من الفرس و الأكرادـ عظيمة و دخم المسلمين منهم أمر عظيم و جمع كثير، فرأي عمر في تلك الليلة فيما يري النائم معركتهم و عددهم فخاوفت من النهار و أنهم في صحراء و هناك جبل إن اسندوا اليه لم يؤتوا ألاّ من وجه واحد. فنادي من الغد الصلاة جامعة، حتي اذا كانت الساعة التي رأي أنهم اجتمعوا فيها، خرج الي الناس و صعد المنبر، فخطب الناس و أخبرهم بصفة ما رأي، ثم قال: يا سارية! الجبل الجبل!!! ثم اقبل عليهم و قال ان الله جنودا و لعل بعضها أن لم يبلغّهم. قال: ففعلوا ما قال عمر، فنصرهم الله علي عدوهم و فتحوا البلد.
🔺 جناب عمر بن خطاب در مدينه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه و آيات قرآن را میخواند؛ يكدفعه سه مرتبه گفت: «يا ساريه الجبل»، همه ماندند كه چه اتفاقی افتاده؛ بعد از نماز از او پرسيدند كه چه شد وسط خطبه اين چنين گفتی⁉️ گفت: در حين خطبه خواندن، يك نگاهی كردم به ملكوت زمين و زمان، ديدم لشكری كه برای فتح نهاوند فرستاديم، دشمنان از 4 طرف میخواهند محاصره كنند و آنها را از بين ببرند، فرمانده شان آقای ساريه بود، او را صدا زدم كه بيائيد به طرف كوه و از يك طرف با دشمن بجنگيد، تا آنها از 4 طرف حمله نكنند؛ آنهاهم آمدند به سمت كوه و جنگيدند. بعد از 3 ماه كه لشكر آمد به مدينه، سؤال كرديم كه آيا اين قضيه را شما هم ديديد؟ گفتند: بله، در فلان روز در بيابان نهاوند بوديم كه صدای آقای عمر در فضا طنين انداز شد و همه لشكر هم صدای او را شنيدند و او از مدينه صدا زد: «يا ساری الجبل»، و اگر صدای عمر نبود، همه از بين رفته بوديم و اين پیروزی هم نصيب اسلام نمىشد‼️
📚 منابع:
1️⃣ البداية و النهاية، ج7، ص94
2️⃣ فيض القدير شرح الجامع الصغير، المناوی، ج4، ص664
3️⃣ تفسير الرازی، الرازی، ج21، ص89
4️⃣ أسد الغابة، ابن الأثير، ج2، ص244
5️⃣ الكامل فی التاريخ، ابن الأثير، ج3، ص42–43
7️⃣ تاريخ الإسلام، الذهبی، ج1، ص384
8️⃣ تاريخ ابن خلدون، ابن خلدون، ج1، ص110
9️⃣ تاج العروس، الزبيدی، ج16، ص327
#عمر
#اهل_سنت
#توهم_کرامت
#الغدیر
#حقانیت_شیعه
═इमाम👑الغدیر{حقمشبک}👑अली═
https://eitaa.com/joinchat/3251437753Cfbf6c03517
🇵🇸 روشنگری الغدیر 🇮🇷
🔰 اهل سنت و غلو در مورد عمر (1) 🔸 صدای عمر از مدينه تا فسا رسيد !: 🔹 اين قصه آن قدر معروف است كه
🔰 اهل سنت و غلو در مورد عمر (2)
📌 رود نيل تحت فرمان عمر !: !:
♦️ فخر رازی در تفسيرش مىنويسد:
🔹 الثاني : روي أن نيل مصر كان في الجاهلية يقف في كل سنة مرة واحدة وكان لا يجري حتى يلقى فيه جارية واحدة حسناء ، فلما جاء الإسلام كتب عمرو بن العاص بهذه الواقعة إلى عمر ، فكتب عمر على خزفة: أيها النيل إن كنت تجري بأمر الله فاجر ، وإن كنت تجري بأمرك فلا حاجة بنا إليك‼️ فألقيت تلك الخزفة في النيل فجرى ولم يقف بعد ذلك.
🔸 رود نيل طغيان كرده بود و خانه های مردم داشت نابود میشد. آمدند خدمت عمر بن خطاب كه ای خليفه رسول الله‼️‼️ به داد ما برس كه خانه هايمان رفت. جناب عمر بن خطاب گفت: يک سفالی برای من بياوريد؛ سريع براى او آوردند و با دستش بر روی آن سفال نوشت: اگر به امر خداوند جاری میشوی، پس جارى شو و اگر به امر خودت جاری میشوی، ما كاری نداريم هر كاری میكنی بكن. بعد از آن، اين رودخانه ديگر طغيان نكرد و مردم از طغيان رود نيل راحت شدند.
📚 منبع: تفسير الرازی، ج21، ص89
#عمر
#اهل_سنت
#توهم_کرامت
#الغدیر
#حقانیت_شیعه
═इमाम👑الغدیر{حقمشبک}👑अली═
https://eitaa.com/joinchat/3251437753Cfbf6c03517
🇵🇸 روشنگری الغدیر 🇮🇷
🔰 اهل سنت و غلو در مورد عمر (2) 📌 رود نيل تحت فرمان عمر !: !: ♦️ فخر رازی در تفسيرش مىنويسد: 🔹
🔰 اهل سنت و غلو در مورد عمر (3)
📌 زمين از شلاق عمر ترسيد‼️ !:
♦️ فخر رازی مینويسد:
🔹 الثالث: وقعت الزلزلة في المدينة فضرب عمر الدرة على الأرض وقال: اسكني بإذن الله فسكنت وما حدثت الزلزلة بالمدينة بعد ذلك.
🔸 روزی در مدينه زلزله شديدی آمد و مردم ريختند بيرون و پناه آوردند به خليفه دوم، خليفه دوم شلاق خود را محكم بر زمين كوبيد و گفت: " آرام باش به اذن خدا " زمين هم آرام شد؛ بعد از آن، زمين مدينه ديگر زلزله نگرفت.
📚 منبع: تفسير الرازی، ج21، ص89
#عمر
#اهل_سنت
#توهم_کرامت
#الغدیر
#حقانیت_شیعه
═इमाम👑الغدیر{حقمشبک}👑अली═
https://eitaa.com/joinchat/3251437753Cfbf6c03517
🇵🇸 روشنگری الغدیر 🇮🇷
🔰 اهل سنت و غلو در مورد عمر (3) 📌 زمين از شلاق عمر ترسيد‼️ !: ♦️ فخر رازی مینويسد: 🔹 الثالث: و
🔰 اهل سنت و غلو در مورد عمر (4)
📌 آتش، تحت فرمان عمر‼️‼️
🔹 الرابع: وقعت النار في بعض دور المدينة فكتب عمر على خزفة: يا نار اسكني بإذن الله فألقوها في النار فانطفأت في الحال.
🔸 يكی از خانه های مدينه آتش گرفت و سرايت كرد به بخش أعظمی از خانه های مدينه. مردم مانده بودند حيران و سرگردان كه خانه ها آتش گرفته. عمر نوشت: " اى آتش به اذن خدا ساكن و خاموش شو" و آن را انداخت در آتش و آتش در همان لحظه ساكت و خاموش شد.
📚 منبع: تفسير الرازی ، ج21 ، ص89
#عمر
#اهل_سنت
#توهم_کرامت
#الغدیر
#حقانیت_شیعه
═इमाम👑الغدیر{حقمشبک}👑अली═
https://eitaa.com/joinchat/3251437753Cfbf6c03517