#بوي_غذا
مهمان داشتند؛ براي شام دعـوت كـرده بودنـد. وقتـي سـفره را پهـن كردند، از خانمش سؤال كرد: «براي همسايه غذا برده ايد؟»
خانمش جواب داد: «نه!»
گفت: «يك بشقاب غذا براشون ببرين! بوي غذا رو استشمام کرده اند، خدا رو خوش نمياد!»
غذا را كه براي همسايه بردند، آن وقت ذبيح الله شروع به خوردن كرد.
#شهيد_ذبيح_الله_عامري
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈
#آويزة_گوش
هر چه اصرار ميكردم بي فايده بود. ازش ميخواستم تا به من اجـازه بدهد جايي كار كنم. اما ذبيح الله مي گفـت: «مـي خـواي كـار كنـي، پـول دربياري؟ من راضي نيستم! هر چي ميخواي بگو من بـرات تهيـه كـنم! همين قدر كه من از بيرون ميام و ميبينم با حوصله به بچه ها مـيرسـي و اعصابت راحته و با من و بچه خوش رفتاري ميكني برام كافيـه! هـر چـي بخواي خودم كار ميكنم و برات تهيه ميكنم ولي تو همينطور صبورانه بچه ها رو تربيت كن.»
تا حالا هميشه حرفهايش آويزه گوشم است. اگر يك وقتي هم طاقتم طاق شد و بي صبري كردم به خوابم مي آيد و مي گويد: «فاطمه! حرفهاي من رو فراموش كردي؟ مگه قـرار نبـود كـه صبر كني؟ مگه بهت نگفته بودم كه به حضرت زينب(س) متوسـل بـشي و بخواهي كه خدا صبر بده!»
#شهيد_ذبيح_الله_عامري
🍃🌷
#قاف_عشق
@ghafeshgh 👈👈