eitaa logo
دکّه‌قافیه‌ها)
55 دنبال‌کننده
221 عکس
26 ویدیو
0 فایل
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم -فاضل‌نظری
مشاهده در ایتا
دانلود
چه خیال است که دیوانه و شیدا نشویم؟ بوی مشکیم، محال است که رسوا نشویم عشق ما را پی کاری به جهان آورده‌ـست ادب این است که مشغول تماشا نشویم -صائب
هدایت شده از Motivation🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدونی تو که عاشق نبودی؛ که سخته مرگ گل برای گلدون:)
عاشقم گر نیستی لطفی کن و نفرت بورز بی‌تفاوت بودنت هر لحظه آبم می‌کند...
در دل من چیزی است مثل یک بیشه‌ی نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت. دورها آوایی‌ـست که مرا می‌خواند.
ما را جز خیالی آرام، طلبی نیست از دنیا..!
هدایت شده از رکیذ
چونان صاعقه‌اى بر من فرود آمدى و دو نيمم كردى؛ نيمى كه دوستت می‌دارد و نيمى ديگر كه رنج می‌برد به خاطر نيمه‌اى كه دوستت دارد. - غادة السمان
هدایت شده از دخترِ پاییز 🍁
-
مرا آتش زد و از من دوری کرد تا نسوزد!
گفته بودی درددل کن گاه با هم صحبتی کو رفیق راز داری؟ کو دل پر طاقتی؟ شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتى بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی من كجا و جرئت بوسیدن لب‌های تو آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی
هدایت شده از عـَــینـاه :)
شعر میخوانم که دلتنگی فراموشم شود ؛ گر چه میدانم دوای دوری ات این کار نیست ..!
هدایت شده از ‹ 𝙋𝙖𝙣𝙖𝙝𝙦𝙖𝙝 | 🇵🇸 ›
. ما خندیدیم‌ُ آشنایان باور کردند .
خدایا یک نفس آواز...آواز ! دلم را زنده کن اعجاز...اعجاز ! بیا بال و پر ما را بیاموز ، به قدر یک قفس پرواز...پرواز !
هدایت شده از کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
سینه ام دکان عطاری است دردت چیست؟ شنبلیله، رازیانه، شاهی و گشنیز هل و آویشن، نبیذ سرخ شور انگیز سینه ام دکان عطاری است دردت چیست؟ تو اگر جسمت بهاران است اما جان تو پاییز عازم مسجد سلیمانی و لیکن می رسی تبریز عاشقی تو عاشقی تو من برای عاشقِ بی کس برای عاشق بی چیز راه رفتن گریه کردن زیر باران می کنم تجویز
سلام و نور🌱 با فور کردن این پیام در چنل زیباتون و گذاشتن تصویرِ پروفایل و بیوی خودتون یا چنلتون (به‌دلخواه) ، بنده یک عدد شعر/متن که از نظرم به احوالات اکانت/چنلتون می‌خوره تقدیمتون می‌کنم:) -محل‌قرارگیری‌لینک‌ها -ظرفیت:۱۵چنل -تافرداساعت00:00
دوست دارمش، مثل دانه‌ای که نور را، مثل مزرعی که باد را، مثل زورقی که موج را، یا پرنده‌ای که اوج را، دوست دارمش...
با یکدیگر حرف نمی‌زدند. اما او از دور هنوز دوستش دارد!
هدایت شده از ‹ 𝙋𝙖𝙣𝙖𝙝𝙦𝙖𝙝 | 🇵🇸 ›
‹ یِک قَطرهٔ آبَم که دَر اَندیشه دَرْیا ›