حکایت حاشیهنشینی
ما مردم پای تلویزیونیم. ما شهرستانیها!
ما غمها و شادیهایمان را پای تلویزیون میگذرانیم.
ما دستمان به قلب وقایع نمیرسد.
در حاشیهها میایستیم و نگاه میکنیم و صبر!
اینطوری است که ما صبر کردن را بیشتر بلدیم.
زندگی ما مملو از حسرت حضورهاییست که دلمان خواسته داشته باشیم ولی نتوانستهایم.
ما مردم حاشیهها هستیم. ما حاشیه نشینیم! حاشیه نشین امکانات. حاشیه نشین حوادث! حاشیه نشین اقدامات. حاشيه نشین حضورها!
ما به حاشیه نشینی خو کردهایم و با این غم بزرگ شدهایم.
ما مردم دور از مرکز از دنیا چیزهای زیادی طلبکاریم.
یک فقرهاش عزاداری کردن در میانهی میدان است و نماز خواندن پشت سر 'ولی' در روز شکستن ستونهایی که دل یک ملت بهشان گرم بوده!
ستونهایی مثل حاج قاسم وسید ابراهیم!
ما عادت کردهایم دلمان را دورادور به صدای شما گرم نگه داریم. به تصویرتان از قاب تلویزیون. به نمازهای فرادای جلوی تلویزیون همراه شما.
ما با اینها آرامیم. ما تا شما را داریم آرامیم آقا جان.
ما توی مملکت امان زمان(عج) اگر بخواهیم هم؛ نمیتوانیم ناآرام و بیقرار باشیم. صدای شما سالهاست که از قاب تصویر تلویزیون آرام و قرار دلهای ماست. در شادیها و غمها.
ما به تبعیت از رییس جمهور شهیدمان همچنان میگوییم:" سر خمّ می سلامت؛ شکند اگر سبویی"
#سرسلامتی
#ما_حاشیه_نشینها
#سید_شهدای_خدمت
#نماز_بدرقه
#سر_خم_می_سلامت
#آخرین_دیدار
#دلنوشته