نشخوار
✍ سعید احمدی
خیلی وقتها که به شبکههای اجتماعی سر میزنم، فضا و حال و هوا را شبیه بازاری میبینم پررونق اما کساد. چه دکانهای ردیفی، چه تابلوهای رنگ و روداری، چه بیا برویی و چه شور و حالی؛ ولی عرضه و تقاضا و فروشنده و مشتری بیشتر به یک کالا میل و رغبت دارند. هر چه بساط فرهنگ و هنر و دانش، خالی و کممشتری است، جنس «خبرها و تحلیلهای سیاسی» جور و بدهبستانها جورتر. هر کس شده یک بلندگو و در فضای واقعی و مجازی یکبند از سیاست و مشتقات آن میگوید؛ به هر چیزی از این چشم مینگرند که شاهان، رهبران، رؤسا، وزرا، وکلا و مسئولان و نامسئولان. این تکمحصولی بودن بازار اجتماعی همان مرضی است که باید نامش را گذاشت سیاستزدگی. مرضی مثل قند، شیرین؛ اما مرگ گامبهگام ذائقه جمعی. سیاست اگر به درد بشر نمیخورد که درست نمیشد؛ مثل خیلی چیزهای دیگر. ضرورت آن جای خود؛ ولی مصرفگرایی در آن هم جای خود. آیا چه میزان؟ آیا کسی به آن نگاه و توجه میکند؟ چه کسانی به تنور آن میدمند؟ چه کسانی به بوی نان آن خو میگیرند و به دود آن معتاد میشوند؟ مگر همه چیز ما و همهی زندگی ما این است که بدانیم کی، کی و کجا عزل و نصب شد؟ تهدیدها و تطمیعها جنگها و صلحها دید و بازدیدها بین اشخاص حقیقی و حقوقی چقدر و چگونه نوسان دارد؟ نمودارهای بازار، پروندههای قضایی، حبسها، اعدامها و هر چیزی از این قماش چقدرش به کار زندگی و ترفیع شخصیت ما میآید؟ کم؟ بیشتر از کم؟ چقدر؟ اینهمه رویداد جورواجور با این همه سکوهای انتشار و بیشترش نشخوار دنیای سیاست از ما چه میسازد؟ آیا چیزی فراتر از موجوداتی دهانجنبان؟ جویدن آدامس یا مکیدن پستانک، کدام شکم گرسنه را سیر میکند؟ زندگی با طعم همیشگی سیاست کمکم چه میکند با ما؟ با روح ما؟ کی میشود درست زندگی کنیم؟ بهنظر میرسد جامعه ما هنوز هم با فرهنگ و هنر، فرسنگها فاصله دارد.
🌱
@ghalamdar
#با_شاعران
✍ سعدی
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من آن است که نزدیک تو زشت است
🌱
@ghalamdar
#با_شاعران
✍ حافظ
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایم گل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفش با باد همیکردم
گفتا غلطی، بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا اینجا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم، می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
🌱
@ghalamdar
ای پادشه خوبان.mp3
زمان:
حجم:
284.1K
خوانش غزل ای پادشه خوبان
🎙 سید علی موسوی گرمارودی
🌱
@ghalamdar
📣 خانۀ نویسندگان بهانش برگزار میکند.
📚 سلسله جلسات «خوانش ادبی»
«جلسه پنجم»
با حضور سعید احمدی
(ویراستار، داستاننویس و مدرس نویسندگی)
🗓️ دوهفته یکبار، یکشنبهها
🕰️ رأس ساعت ۱۵:۳۰
📍 خانه جهاننما (قم، خیابان صفائیه، کوچه ۳۹، کوچه دوم، پلاک۱۱)
🚙 مسیریاب نشان
🔸 جهت ثبتنام و عضویت در گروه مجازی خوانش از طریق لینک زیر اقدام فرمایید:
🔗 https://survey.porsline.ir/s/RLUtzBSW
#خوانش_بهانش
📝بهانش | بهانهاے براے نوشتن✿
✏️@bahanesh
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از وصف این عجایب و از شرح این عِبَر
عاجز بود عبارت و قاصر بود کلام
🌱
@ghalamdar
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کار مجلس هم به «و یا» کشید.
واو قبل از یا حشو زائد است.قندعلی واوش را دیده قالیباف یایش را. 😂 🌱 @ghalamdar