مجله قلمــداران
ببین من از حرف های شعاری بدم میاد.. یه سری تو یکی از این مجلسهای اخلاقی اسلامی بودم. استاد داشت نهج
یه استادی دارم یک بار در مورد اراده باهامون صحبت کرد. میگفت اراده رو بد به ما معرفی کردن! تا بوده بهمون گفتن اگه تو کاری شکست بخوری بیاراده ای.
مثل آدمی که هی رژیم میگیره، هی ورزش میکنه ولی لاغر نمیشه. این آدم دوباره که رژیم شروع میکنه همه بهش میگن تو که اراده این کارو نداری ولش کن! اراده رو توی رسیدن به هدف میدونن،
فارغ از اینکه اراده یعنی شروع کردن!
اراده یعنی من خیلی شروع کردم و شکست خوردم اما باز شروع میکنم.
اراده یعنی شروع دوباره با تمام زخم هایی که از شروع قبلی رو تنته.
شاید بشه گفت معنی درست اراده همون امیدی هست که خانم مقیمی گفتن. معنیش اینه که آدم هرچقدر هم شکست بخوره، بره از خودش ناراحت بشه، بره گریه کنه، بره حرص بخوره ولی باز باید برگرده و دوباره شروع کنه.
پس اگر شروع کردی و نرسیدی حق نداری دلسرد بشی. برو عصبانی باش، اصلا برو گریه کن ولی برگرد...
شروع تازه قدم اوله...
موندن توی مسیر مهمه....
━━ .•🦋•.━━━━━━━━
👈 عضو شوید👉
━━━━━━━━━━━━
خداوکیلی اگه تو جای هر کدوم از این دو تا بودی چیکار میکردی؟
https://eitaa.com/joinchat/773914688Cebfbca7170
لینک تالار👆👆👆👆👆
لینک پیام ناشناس هم که داری؟👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16948972943032
فعلا با این برنامه پیام ناشناس بده
‼️👆👆👆👆👆👆‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش بچههای کانال بعد از خوندن این پست
https://harfeto.timefriend.net/16948972943032
فعلا با این برنامه پیام ناشناس بده
‼️👆👆👆👆👆👆‼️
هدایت شده از 🇮🇷مقیم ِ حریم ِ حرم🇵🇸
سلام و نور
برداشت من از این قسمت
اول از همه چیزی که به ذهنم رسید این بود که چقدر حیف که پروانه تا حالا تولد برا محسن نگرفته بوده و آرایش و تزیین و کیک و ... نداشته و تو دلم محسن رو تحسین کردم که با وجود همه ی کمبودهای عاطفی از جانب همسرش بازهم با زنی وارد رابطه نشده(منظورم رابطه ی حقیقیه نه دیدن فیلم و خ.ا)
دومین چیز ، تغییر رفتار آنیِ محسن ،خیلی باهاش حال کردم ، اینکه از سرویس بهداشتی که اومد بیرون جو رو دست گرفت و همه رو خوشحال کرد.
از پروانه ممنونم که حرف زد...که فیلم گرفت و شادی کرد..
با اینکه رابطه ی یه زن با همسرش خیلیییی روی خلقش اثرگذاره اما خودش رو کنترل کرد و نتیجه اش شد نیشگون و حرف محسن...
اماااااا قسمت مهم این پارت🤦♀
تنها چیزی که میتونم بگم اینه
محسن گفت چرا پیامامو چک کردی و بعد رفت، علتش این بود که شبِ به این خوبی و رویاییش خراب شده...و محسن اصلا آدمی نیست که بتونه توضیح بده ،نمیتونه جدی حرف بزنه و مسئله رو حل کنه و برای همین فرار رو بر قرار ترجیح داد. محسن بخاطر تربیت خانوادگیش دوست داره توی اینطور مواردی، توپ رو تو زمین طرف مقابل بندازه و فرار کنه...
و در نهایت , چیزی که بهش مطمئنم اینه که ، شیطان رجیم ، همیشه در تلاشه بین زن و شوهر اختلاف بندازه...و متأسفانه اینجا گریبان محسن رو گرفت...
قدم قدم با پیام دلداری برای الناز شروع کرد و به اینجا رسوند...مخصوصا زمانیکه برای بهبود رابطه تلاش میکنی شیطان بیشتر از قبل سنگ پراکنی میکنه ...
پس قدم اول رو برنداریم که راه برای شیطان باز نشه
هدایت شده از bamdad
چقدر جای یک بزرگتر در زندگی پروانه و محسن خالیه؛ پدر و مادر محسن زیاد موثر نبودند ولی یکی مثل خاله اگر زودتر بود، زودتر این جمع ها رو برپا می کرد، زودتر ارتباطات فامیلی رو سرو سامون می داد، تبادل تجربه میکرد، زمینه تبادل احساسات بعدی رو بین زوج ها فراهم می کرد.
هم پروانه و محسن بهش احتیاج دارند، هم لیلا و پناه، هم پریسا و مهرداد
بزرگتریه که داناست و خوب میتونه جوونترها رو راهبری کنه؛ کسی هم ازش به دل نمی گیره
مثل یه خونه امن با یک آدم امنه برای همشون
تمام تنهایی های پروانه خبر از کم کاری خانواده محسن میده و بچگی و کم فهمی خواهر خودش
آخه بعد چندین سال زندگی مشترک، تازه اولین باره تولد گرفته؟ نمیخوام بگم مقصره؛ هر دو مقصرن و شاید به دلیل بی تحربگی و عدم وجود یک بزرگتر و راهنما بوده
ولی این میرسونه چقدر زندگیشون حتی از هیجانات ساده و خوشی های بی دردسر و حال خوب کن، خالی بوده و هست ...
آدم بدون ریشه و فامیل واقعا میخشکه و خیلی تلاش میخواد
در ضمن پیداست محسن هنوز گول نخورده ولی صمیمی تر شده و الناز داره اغواش می کنه و یه حسی میگه تیرش به سنگ میخوره
هدایت شده از 𝓗𝓪𝓶𝔃𝓮𝓹𝓾𝓸𝓻
سلام
چند تا نکته:
۱_ جای خالی یک مادر و خاهر بزرگتر به شدت در زندگی پروانه حس میشه و خاله و لیلا شاید بتونن تاحدودی این جارو پر کنن
با توجه به حرف خاله که گفت زن و شوهر هرچقدر تو جمع باحیاتر باشن تو خلوت بی حیاترن میشه احتمال داد اگر پروانه صمیمیتشو با خاله و لیلا بیشتر میکرد زودتر موفق میشد تا محسن سمت خودش بکشه.حالا میتونیم بگیم همه تقصیرا گردن اعتیاد محسن نیست لوند نبودن و خجالتی بودن و ناشی گری و تلاش نکردن پروانه برای بهبود رابطه اتاق خوابشون توی سردی رابطه موثر بوده چون دیدیم که با یک ارایش ساده و خوش رویی محسن نسبت بهش کشش پیدا کرد تو قسمتای قبلم با رنگ کردن موی پروانه محسن ری اکشن خوبی نشون داده بود
۲_پروانه باید دست از مقایسه کردن خودش با پریسا برداره تا کمی از حجم سرخوردگیش کم بشه چون شخصیتش کلا با لیلا فرق میکنه.مگه وحی نازل شده بود تو بارداری رفت و روب و اشپزی کنه که اینارو برا خودش حسرت کرده چون الان گفت محسن ظرفارو شست پس اگر کمی اعلام نیاز میکرد محسن کمکش میکرد یا اگرخودشو لوس میکرد چه بسا محسن نازشم میکشید به قول خودش از اول برای خودش ارزش قائل نشد که محسن اصلا به این موارد کمک و ناز کشیدن توجهی نکرد
۳_ به نظرم با تبریک تولد الناز و اوردن چند باره اسم صولت این فرضیه که الناز پرستوی صولته قوت گرفت و با فرض صحت این مطلب و شناخت دقیق صولت از محسن و دادن اطلاعات به الناز حالا الناز تمام توانشو برای به جوش اوردن غیرت محسن و کشوندن اون سمت خودش گذاشته
اصلا شاید قبل رفتن به خونه پیامو به محسن داده بود و علت لحن عصبی محسن پشت تلفن قبل رسیدن به خونه با پروانه همین بود که از این پیام عصبی شده ولی نرفته سراغش و اومده خونه و تو سرویس سرو سامونی به افکارش داده و حالا ازینکه پروانه پیامو خونده و شبشون خراب شده عصبی و داغون شده
صدالبته مقصر خودشه که از اول بلاکش نکرد
حالا پیشنهاد من به پروانه اینه گریه کنه جیغ بزنه ولی بذاره محسن توضیح بده شاید فرجی شد بلکه یکم اعصاب بچه های کانال اروم بشه
کانال رو یه هول بدید دوباره بره بالا..
تو این مدت که نبویم چهار کا ریزش داشتیم
https://eitaa.com/joinchat/453312565Cad8008b0ac