اگر آن استاد، یک انسان باانصاف و بااخلاق باشد، امکان تربیت دانشجوی باانصاف و بااخلاق بالا خواهد رفت." (۱۳ تیر۱۳۹۴، دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها با رهبر انقلاب)
2. عدم توجه به تربیت انقلابی دانشآموزان و در پی آن فاصلهگرفتن آنها از آرمانهای انقلاب ،بهمرورزمان باعث تحریف انقلاب خواهد شد.
3. عدم وجود معلمین طراز انقلاب اسلامی کمکم زمینه را برای نفوذ دشمن و استحاله مفاهیم اصیل انقلابی فراهم خواهد کرد.
4. با توجه به وجود فضای مجازی ولنگار و تهدید مخاطبان آن و با در نظر گرفتن انس همه دانش آموزان اعم از نوجوانان و جوانان به چنین ابزاری، فقدان معلمین توانمند برای پاسخ دادن به شبهات روز دانش آموزان آسیبهای بسیار جدی را در تربیت نسل امروز به همراه خواهد داشت.
5. عدم تربیت انقلابی در مدرسه، روح انقلابیگری را روزبهروز در میان دانش آموزان کاهش میدهد و این باعث تولید انسانهایی میشود که دیگر سرمایه انقلاب نیستند.
6. به دلیل محدودیتِ زمانِ معلمان و مربیان پرورشی، ما با فقدان آموزش مهارتهای لازم به دانش آموزان مواجه هستیم بنابراین راه مقابله با اینگونه محدودیتها، علاوه بر بیشتر کردن اختیارات مربیان متعهد پرورشی، توانمند کردن خود معلمان و تربیت انقلابی آنهاست تا در همان فضای آموزشی به تربیت شاگردان خود بپردازند و در اثنای درس با رفتار، با کردار، با بیان، ایمان را، صلاح را، صلاحیّتهای انسانی را در این شاگرد پرورش دهند.
7. جز باوجود معلمان انقلابی، پشتیبانی از حرکات انقلابی دانش آموزان نهتنها مورد تجلیل قرار نمیگیرد بلکه اصلا خلق نمیشود.
8. با توجه به تأخیر در اجرایی شدن سند تحول بنیادین و ماندگاری بسیاری از اشکالات جدی در سامانه آموزشی و پرورشی کشور، ما با تهدیدی بسیار جدی مواجه هستیم و تعلل به هر دلیل در این زمینه نابودی یک نسل را به همراه خواهد داشت.
در پایان؛ اینکه ما تکیه میکنیم بر روى نیروهاى انقلابى و نیروهاى متدیّن، به خاطر این است که ما راهی طولانى در پیش داریم... هدفى که ما براى جمهورى اسلامى، بر اساس آموختههاى عمومى انقلاب در نظر گرفتیم... آن هدف، هدف خیلى والایى است".(۱۷ اردیبشت ۱۳۹۳، دیدار با معلمان)
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
حجاب، راهی بهسوی آزادی
[۱]. در خطبه ۱۴۷ نهج البلاغه می خوانیم "فَبُعِثَ مُحَمَّداً بِالحَق". معنای لغوی این عبارت این است که: پس محمد را برانگیخت به حق (برای حق)و یا محمد را برانگیخت به وسیلهی حق. اگر این عبارت را تنها با نگاهی گذرا و بیتعمق بخوانیم اینطور معنا میشود که پیامبر اسلام به حق مبعوث شد و این شاید برای همه ما مسلمانان از بدیهیترین مباحثی باشد که به آن ایمان و باور داریم اما اگر این عبارت را با تأملی دقیق و عمیق بخوانیم؛ در اندیشه و تفکر، فتحِ بابی خواهد شد. اینکه میگوییم فتح بابی خواهد بود، یعنی کلید فهم بسیاری از آیات و روایات و معارف اسلامی در آن است.
[۲]. حق یعنی چه؟ یعنی آن مکتبی که بر طبق سرشت انسانها و بر طبق فطرت این عالم است. بهعبارتی حق آن آییننامهای است که بر طبیعت انسانها و جهانی که در آن زیست میکند منطبق است. بدینترتیب دستورات _احکام، مسائل اخلاقی_تربیتی، مسائل اجتماعی_ فرهنگی، مسائل اقتصادی_ نظامی و تمام این داستانها و روایاتی که در این مکتب آمده است با سرشت بشر همپوشانی دارد. این نکتهی ظریف در فهم واژهی حق و هم در فهم متضاد آن یعنی واژهی باطل بسیار کارگر است.
[۳]. بنابراین دعوت حق یعنی؛ دعوت به شیوهای از زیست و تفکر که با کیفیت ساختمان وجود انسان و وجود جهان برابر و هماهنگ است و هر فلسفه، قانون و نظامی که با این ساختمان هماهنگ نباشد باطل است. چنانچه در آیات قرآن آمده است؛ "وَقُلْ جَاءَالْحَقُّ وَزَهَقَالْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا". (و بگو حق آمد و باطل نابود شد. آرى باطل همواره نابودشدنى است). (۸۱: اسراء)
[۴]. رهبر معظم انقلاب در بیان مثالی برای فهم این مطلب میفرماید:" آبی که در جوی میریزید، وقتی که این جوی بر طبق سنت طبیعی عالم به صورتی ساخته شده باشد که به طرف سراشیب حرکت کند، این آب همیشه در این جوی جاری خواهد بود اما اگر آب را بریزید و بخواهید به آن طرف برود و آن طرف سر بالا باشد اگر آن را هُل هم بدهید یک مقداری میرود [اما] باز برمیگردد پایین. "القَسر لایدوم". کار زورکی باقی نمیماند.(منشور حکومت علوی در نهجالبلاغه، ۱۳۵۲_۱۳۵۳)
[۵]. شاید بهنظر برسد که باطل یک روزی باشد و عرض اندامی کند اما باید دانست که پس از آن یک روز، دیگر نیست. چراکه باطل مانند کفهای روی آب است و نباید تصور کرد که وجود دارد بلکه در بطن و اصل، حظ و بهرهای از وجود ندارد. همچون تصوری که بسیاری دربارهی تاریکی دارند و با همین نگاه میپندارند که تاریکی وجود دارد ولی در حقیقت، تاریکی عدم نور و نبودِ نور است.
[۶]. حال با توجه به آنچه درباره حق گفته شد، عبارت :آزادی حق است" را بازخوانی میکنیم. در این مرور، نکات زیر را میتوان احصاء کرد:
۱. آزادی با فطرت انسان و سرشت جهان منطبق و هماهنگ است.
۲. انسانها هم بهطور تکوینی و هم بهطور تشریعی آزاد آفریده شدهاند و در جهانی قرار گرفتهاند که باطن آن، آزادی انسان را تأمين میکند.
۳.عدم آزادی یعنی حرکت بر خلاف فطرت انسان و جهان.
۴. عدم آزادی یا نفی آن، باطل است و پایدار و ماندگار نخواهد بود.
[۷].میتوان از مقدمات بالا چنین نتیجه گرفت که خداوند انسانها را آزاد خلق کرده است و از سوی دیگر عالم هستی را چنان طراحی کرده که در مسیر آزادی است و برای حفظ این آزادی و دفاع از آن در برابر آنچه آزادی انسان را تهدید میکند، قوانین و دستورالعمل و توصیههایی دارد که اگر تسلیم شده و متواضعانه به رعایت آنها مبادرت ورزیده شود به طور قطع آزادی انسان به خطر نخواهد افتاد. اما اگر از آن اصول، عدول شود باید شاهد اسارت انسانها باشیم.
[۸].حال مسئله حجاب را از همین منظر مورد تحلیل قرار میدهیم. امروزه با افرادی مواجهیم که از روی جهالت، غفلت و ناآگاهی فریب خورده و حجاب از سر برداشتهاند. با توجه به آنچه درباب مکتب حق و آزادی گفته شد، این سؤال مطرح میشود که آیا این افراد، ۲۴ آیه از قرآن که به صراحت، وجوب و ضرورت حجاب را بهحق بیان کرده است ندیدهاند؟
یعنی ۲۴ بار تأکید بر حق زندگی کردن، ۲۴ بار تأکید بر حفظ آزادی، ۲۴ بار تأکید بر دوری از اسارت. یعنی دستوری که میتواند تنها با یک بار گفتن ضرورت خود را به اثبات رساند؛ ۲۴ بار تکرار میشود این در حالی است که حتی آیات مربوط به روزه و روزهداری به ۱۸ آیه هم نمیرسد. آیا بانوانی که به بهانه و بیبهانه مرتکب کشف حجاب شدهاند تا به حال اندیشیدهاند که حتماً مسئلهی مهمی است که این همه بر آن تأکید شده است و حتی به حد پوشش در برابر افراد مختلف اعم از محارم و غیرمحارم نیز پرداخته است؟ آری، مسئله، مسئلهی حفظ آزادی است مسئله، مسئلهی احیای حق است. بنابراین حجاب را میتوان وسیلهای برای حفظ آزادی دانست آزادیای که حق مسلم یک زن است.
ادامه دارد...
@ghalamenajib
بدینترتیب، رفتار خلاف حجاب و مبارزه با آن امری باطل است که شاید چندی توسط دشمنان بر طبل آن کوبیده شود و از سوی غافلان و نااهلان با آن همراهی شود اما همان کف روی آب است که هویتی ندارد و بنابراین، محکوم به فناست.
[۹]. نکتهی پایانی اینکه این حجاب نیست که اجباری و تحکمی است بلکه مسئلهی اصلی و مشکل اساسی، مشی و رفتارِ بر خلاف آن است که در جرگهی تحمیل، جبر و الزام قرار میگیرد. چرا که مسیر اصلی و روان، همان مسیر فطرت انسان است. و دعوت به انحراف از آن، یقیناً از سرِ زور و اجبار. البته امروز به روشهای گوناگون این جبر تحمیل میشود مانند همین سلطهی فضای مجازی و باطن اختاپوسگونهی آن که بر ذهن و فکر بشر چنبره زده و او را استعمار میکند. یقیناً هرچقدر انحراف در مسیر حق صورت گیرد روزی اصلاح خواهد شد و این همان سنت الهی است. پس پیروزی نهایی به وقوع خواهد پیوست و صاحب اصلیِ نتیجه، پروردگار عالم است و ما تنها مأمور به تکلیفیم. تکلیفی که در جهاد تبیین و امربهمعروف و نهیازمنکر تعبیه شده است. در واقع کاروان حق بهسوی غایت خود در مسیر مستقیم بیهیچ تعلل و توقفی در حرکت است و این ما هستیم که باید برای بهرهمندی بیشتر و برداشت توشهای با قافله همراه شویم.
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
رمز پیروزی...
[۱]. یکی از اساسیترین مسائل امروز دنیای اسلام مسئلهی فلسطین است که البته مسئلهای صرفاً اسلامی نیست، یک مسئلهی انسانی است یعنی اگر کسی چه مسلمان و چه غیرمسلمان تاریخ فلسطین و سرگذشت این ملت مظلوم را مرور کند به طورقطع با رژیم غاصب اسرائیل مقابله خواهد کرد.
[۲]. امروز که بسیاری از مردم آزاد اندیش، آزادیخواه، تشنه عدالت و حقیقت در سراسر جهان برای دفاع از فلسطین به خیابانها میآیند شاهدی بر همین ادعا است. تظاهرات ملتها در اروپا و حتی در خاک آمریکا که اغلب دولتمردان آنان در برابر بسیاری از جنایات اسرائیل نهتنها سکوت میکنند بلکه از این همه جنایت و خشونت حمایت نیز میکنند، مهر تأیید دیگری بر انسانی بودن مسئلهی فلسطین است.
[۳]. این همدلی از سوی ملتهای گوناگون، یکی از برکات مقاومت مردم این سرزمین است. این مقاومت درونی آنهاست که رمز حفظ آنها و زنده ماندن یاد آنها در اذهان عمومی جهان است و همین زندگی در مسیر حق است که دلها را به آنها متوجه میکند تا در حمایت از آنان حضور یابند.
[۴]. ایستادگی جوانان فلسطینی در مسیر حق و صبر در برابر شهادت و جانبازی و بیخانمانی، برکات دیگری نیز داشته است، و آن تضعیف دشمن و خدشه بر قدرت بازدارندگی رژیم اشغالگر قدس است. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: "امروز قدرتِ بازدارندگی رژیم صهیونیستی به پایان رسیده؛ همان چیزی که دهها سال پیش، شاید حدود شصت سال قبل از این، بِنگوریون ــ یکی از مؤسّسین اصلی رژیم صهیونیستی و نخستوزیر این رژیم ــ هشدار داد. او گفت که هر وقتی قدرت بازدارندگی ما به پایان برسد، رژیم ما مضمحل خواهد شد. قدرت بازدارندگی الان به پایان رسیده یا نزدیک به پایان است. خودشان هم میدانند، خودشان هم میفهمند که اضمحلال و انحلالشان نزدیک است، اگر اتّفاقی رخ ندهد؛ این به برکت مقاومت است؛ این به برکت این است که جوان فلسطینی توانست قدرت بازدارندگی دشمن خودش را مدام ضعیف کند، کم کند، کم کند، نابود کند."(۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی)
[۵]. از دیگر برکات این مقاومت، تقویت وحدت بین گروههای مبارز در فلسطین است. این جنگ اخیر بر اساس محاسباتی بود تا اتحاد بین گروههای مختلف مبارزه در سرزمین فلسطین تضعیف شود اما ناکام ماند. همانطور که سید حسن نصرالله گفت: "محاسبات نتانیاهو برای اقدام صرف علیه جهاد اسلامی و هدف قرار ندادن دیگر گروهها و ایجاد فتنه در مقاومت ناکام ماند. اشغالگران به دنبال از بین بردن زیرساخت رهبری گردانهای قدس و نابودی توان موشکی از طریق هدف قرار دادن فرماندهان آن هستند. جنبش جهاد اسلامی با ترور فرماندهانش حکیمانه برخورد کرد و با فرماندهان گردانهای قسام برای اتخاذ موضع واحد، رایزنی کرد. دشمن منتظر واکنش جنبش جهاد اسلامی بود و هنگامی که برخورد آرام را دید آشفته شد."(سخنانی به مناسبت هفتمین سالگرد شهادت مصطفی بدر الدین از فرماندهان حزب الله)
[۶]. آری، مقاومت و ایستادگی که ریشه در صبر و بصیرت دارد، یکی از مهمترین عوامل پیروزی است. بهطورقطع همدلی ملتها، تضعیف دشمن و ایجاد اتحاد بین گروهها و جناحهای مبارزاتی، تنها تعدادی از برکات این تاکتیک پر معناست و قطعا برکات دیگری نیز دارد. بنابراین وظیفهی دنیای اسلام کمک به همین راهبرد مقاومت است. چنانچه رهبر انقلاب میفرمایند: "امروز دنیای اسلام دربارهی فلسطین باید کمک به آن نیروی داخلی فلسطین باشد... این تلاشها باید متمرکز بشود در تقویت عناصر مبارزی که در داخل فلسطین دارند مبارزه میکنند و جان خودشان را به خطر میاندازند و خطرپذیری ميکنند." (۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی)
[۷]. اگر امروز رژیم اشغالی، بیش از ۵ روز توان ادامهی جنگ و کنترل بحران در سرزمینهای اشغالی را ندارد و در پی حل بحران خود و البته برای کم کردن اختلافات درون سازمانی، آتشبس اعلام میکند و اگر فرماندهان فلسطینی ادامهی آتشبس را منوط به شروطی میدانند و آن را در گرو تعهد اسرائیل، این نیز حاکی از افزایش قدرت و توان ملت فلسطین و تضعیف دشمن در سایهی مقاومت است.
این پیروزی بزرگ بر ملت مظلوم فلسطین مبارک
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
حباب دانایی
با ورود اینترنت به کشور و همزمان با افزایش هرروز کاربران فضای مجازی، به تدریج فرهنگ جامعه دچار تغییرات گسترده و بنیادینی شده است. یکی از مهمترین تغییراتی که در زندگی میلیونها کاربر فضای مجازی اتفاق افتاده، تغییر در سبک و میزان مطالعه آنها است.
فضای مجازی به دلیل امکان دسترسی نامحدود به اطلاعات با انواع جذابیتهایی که این فضا برای کاربران دارد بسیار وسوسهکننده است. همین امر باعث میشود افراد از این صفحه به صفحه دیگر و یا از این کانال به کانال دیگر بروند. گاه یک شخص آنقدر با تعداد بالای صفحات و موضوعات مواجه میشود که متوجه گذر زمان نیست و همین هم باعث میشود گاهی بهجای مطالعه دقیق به مرور سطحی روی بیاورد. این در حالی است که مرور سطحی دادهها باعث بازدهی پایین مطالعه، درک سطحی از موضوعات و از این شاخه به آن شاخه پریدن وی میشود و وقت و عمر خود را به جای مطالعهی کتاب صرف گشتوگذار در فضای مجازی میکند و درواقع آن را به کتاب ترجیح میدهد.
تاسفبارتر اینکه، وقتی از آنها پرسیده میشود که شما چقدر مطالعه دارید ادعا میکنند که ساعتی را به مطالعه میگذرانیم اما وقتی ادامه میدهند و میگویند؛ از زمانی که فضای مجازی مهیا شده است ما بهتر و راحتتر مطالعه میکنیم، متوجه میشویم که آنچه در نظر آنها مطالعه معنا دارد با آنچه بهمعنای واقعی مطالعه نام دارد فاصلهای بسیار دارد. چرا که اکثر آنان خواندن پیامهای روزانه یا پیامهای یک کانال خاص را مطالعه میپندارند بهعبارتی فضای مجازیخوانی و گشتزنی در کانالها، وبلاگها، صفحات و سایتهای مختلف و خواندن عبارت های کوتاه و ساندویچی برای آنان مطالعه نام دارد این در حالی است که چنین روشی در کسب دانش و اطلاعات بیش از آنکه دانایی باشد، توهم دانایی است، یعنی حضور در بستری که نادانی پنهان افراد را تقویت میکند نه دانایی افراد را. شاید بهتوان این پدیده را حباب دانایی نام نهاد.
در چنین شرایطی افراد تصور میکنند که مدام بر دانش و معرفت آنها افزوده میشود در صورتی که پرسهزنی در فضای مجازی و مرور لقمههای کوچکی از اطلاعات و اخبار گوناگون و گاهاً بیربط بههم، معرفت نیست.
به طور قطع این سبک از زندگی عوارضی دارد که نه تنها بر فهم و اندیشه نمیافزاید بلکه شرایط کوتهاندیشی را فراهم میکند. وقتی فردی در فضای مجازی حضور دارد این خواننده است که در خدمت پیام قرار میگیرد و اسیر آن میشود بهطوریکه اطلاعات یکی پس از دیگری با جذابیتهای گوناگون و براساس یکسری قوانین علوم شناختی و روانشناختی، در اختیار کاربر قرار میگیرد و او را به هر سو میکشاند اما وقتی فرد کتابی را مطالعه میکند این کتاب است که در خدمت او است و با او به گفتگو مینشیند. به اینترتیب که مطالعهکننده در ارتباط عمیقی که با نویستده برقرار میکند میتواند او را رد، تأیید یا نقدکند. میتواند دوستانه بر آن شرح بنویسد و زیر نکات آن خط بکشد و از همه مهمتر مطالب آن را با سند به دیگران ارجاع دهد. بنابراین این کتاب است که در اختیار اوست نه انسان در اختیار پیام. کتاب آزادی فرد را نمیگیرد و به او فرصت اندیشیدن میدهد.
از سوی دیگر فضای مجازی با این حجم گسترده از اطلاعات پراکنده، باعث عدم تمرکز انسان میشود بهطوری که ذهن انسان را مدام به سمت شنیدن و دیدن اخبار گذرا کشانده و درواقع حساسیت ذهنی مغز را از بین میبرد و ذهن را به گونهای تربیت میکند که از تعمق دوری کند. ساختار سلولهای مغز به گونهای است که اگر به مطالعه و مواجهه با اخبار و پیامهای روزمره و سطحی عادت کند، خودبهخود دچار تنبلی خودساخته میشود و البته به مرور زمان دیگر قادر نخواهد بود عمیق بیندیشد یا در مسائل پیچیده تفکر کند.
از سوی دیگر گاه سرعت اطلاعات آن قدر زیاد است که خواننده، فرصت تحلیل ندارد و بنابراین هر آنچه در مقابلش قرار گیرد یا کامل میپذیرد یا اگر با پیشفرضهای او فاصله داشته باشد، حداقل در ناخودآگاه فرد تهنشین میشود.
بیشک کتاب وسیله ایست که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون میماند و به آیندگان منتقل میشود. پدید آوردن آثار علمی و فرهنگ مکتوب از توصیههای مهم اولیای دین است و به گسترش دانش کمک میکند و به عنوان یک میراث فرهنگی برای نسلهای آینده ماندگار میشود. از اینرو یکی از مهمترین مسائل یک جامعه دینی مسئلهی کتاب و کتابخوانی است، چرا که آنها در یک جامعه به ویژه جوانان احتیاج به سلامت فکری دارند که این سلامت فکری را میتوان با کتابخوانی تأمين کرد. رهبر معظم انقلاب در اینباره میفرماید: "سلامت فکری را با کتابخوانی تأمین کنید؛ از کتابهای خوب، راهگشا، راهنما که از سوی متفکّران و نویسندگان خوب ما تهیّه شده و در اختیار ما گذاشته شده استفاده کنید و بخوانید.(۱۳۹۵/۰۹/۲۳
بیانات در مراسم جشن تکلیف دانشآموزان)
ادامه دارد...
@ghalamenajib
در پایان لازم است که به این نکته نیز متذکر شویم که امر تألیف کتاب بهنوبهی خود قابل ستایش است اما از آن مهمتر، رساندن آن به دست مخاطب است رهبر معظم انقلاب در اینباره نیز میفرمایند: "سعی کنید... منشورات و... محصولات کار خودتان را به ذهنها برسانید، به مخاطبها برسانید. یعنی ما فقط دلمان به این خوش نباشد که حالا کتابی را تولید کردیم؛ البتّه بلاشک تولید کتاب مهم است یا تولید فیلم و تولید هنری مهم است؛ منتها در کنار این، پیدا کردن مخاطب یا به یک معنا تولید مخاطب [هم] مهم است. سعی کنید کتاب را بتوانید به ذهن مخاطبین برسانید. امروز جوانهای ما احتیاج دارند به خوراکهای فکری. خیلی از این جوانهای امروز ما حتّی جوانهای فعّال و خوب ما هم نه انقلاب را درک کردند، نه امام را درک کردند، نه دوران جنگ را درک کردند، نه از این قضایای گوناگون مطّلعند... اینکه جوانها تاریخ خودشان را، گذشتهی خودشان را و در واقع شناسنامهی انقلابی خودشان را بدانند، خیلی مهم است. این را باید سعی کنید که حتّیالمقدور انجام بدهید. این هم البتّه احتیاج دارد به کار؛ یعنی کار سادهای نیست. مشکلتر از کتاب نوشتن، رساندن کتاب به چشم و ذهن مخاطب است؛ این خیلی مهم است. این هنر لازم دارد، دقّت لازم دارد، ظرافتهایی دارد که بایستی بتوانید اینها را وارد ذهن اینها بکنید." (۱۳۹۵/۰۹/۱۵
بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت چهارهزار شهید استان گلستان)
آری با توجه به دردسترس بودن و جذابیت روزافزون فضای مجازی باید با روشهای جدید در تالیف و تولید کتاب در پی جذب مخاطب و رساندن محتوای شایسته به ذهنها بود و در این مسیر با فضای مجازی رقابت کرد. مطمئنا بکارگیری روشهای برخاسته از علوم شناختی و روانشناسی بهاضافهی زمانهشناسی میتواند در این مسیر از متولیان امر دستگیری کند.
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
مجاهدت خاموش
از روزی که فرمانده کل قوا، آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی )، نیروی دریایی را یک نیروی راهبردی نامیدند بیست و اندی سال میگذرد. ایشان آن روز تأکيد کردند باید نیروی دریایی را به چشم یک نیروی راهبردی نگریست و بستر پیشرفت نیرو و جغرافیای در اختیارش را فراهم کرد.
در راستای فرمان مقام معظم رهبری و با توجه به لزوم تحول در نیروی دریایی، اهداف و طرحهایی برای تقویت این امر تدارک دیده و گامهایی برای آن در نظر گرفته شد از جمله: بهینهسازی و نوسازی تجهیزات و ساخت آنها، برنامهریزی و اجرای رزمایشهای مختلف در سطوح گوناگون، حضور مقتدرانه در آبهاي آزاد بینالمللی و تأمين امنیت خطوط مواصلاتی کشور.
اطلاعات و اخبار و تحلیل و تشریح این گامهای استوار در طول سالهای متوالی آنچنان گسترده و عظیم است که اگر بنابر بیان آن داشته باشیم باید برای هر کدام از اقدامات کتب قطوری در نظرگرفت که با این وصف در این مجمل نمیگنجد ضمن اینکه به طور قطع در کنار تمام فعالیتهای سختافزاری این نیروی راهبردی نمیتوان از بیان خطبهخط ایثار، فداکاری، گذشت، ایستادگی و معنویات پرسنل این نیروی بزرگ نظامی و خانوادههای بزرگوارشان غافل شد.
بنابراین با توجه به بازگشت مقتدرانه ناوگروه ۸۶ که متشکل از ناوشکن تمامایرانی دنا و ناوبندر مکران است به تبیین یکی از آن گامهای اساسی در نقشهی راهبردي نیروی دریایی ارتش میپردازیم.
اینکه ناوگروه با حرکت از مبدأ بندرعباس به مدت ۸ ماه، ۶۵ هزار کیلومتر مسیر را به منظور دور ۳۶۰ درجه دور کره زمین طی کرده و از منازل گوناگون عبور کرده و در میانهی راه به طور کاملاً خودکفا سختیها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و با موفقیت پیام خود را به دنیا صادر کرده و در پایان به آغوش جمهوری اسلامی ایران رسیده است بر هیچ کس پوشیده نیست. افتخار و غرور، احساسی است که هر کدام از ایرانیان از هر جناح و سلیقه و قوم و قبیلهای، امروز تجربه میکنند و به داشتن چنین ثروتی در کشور مباهات میورزند.
اما آنچه نگارنده در پی آن است بیان نتایجی است که در این سفر ۲۴۰ روزه، توسط این "مجاهدان خاموش" کسب شده است.
بیشک مهمترین نتیجهی این حرکت شجاعانه و عالمانه، تحقق شعار "ما میتوانیم" است. اینکه مطالعات درباره چگونگی مسیر و شرایط اقیانوس با استفاده از منابع موجود خودمان بوده است و برای بسیاری از بررسیهای دیگر تنها از کاپیتانهای ایرانی مشورت گرفته شده و با این حال دنا و مکران وارد اقیانوس آرام، هند و اطلس شدند، گوشهای از تواناییها است.
از دیگر نتایج، به منصه ظهور گذاردنِ دستاوردهای علمی و عملی این نیروی راهبردی است که بهعنوان مثال، با یک نرمافزار که توسط نخبگانِ نیرو تهیه شده بود شرایط جوی را پیشبینی کردند و این نرمافزار، به گونهای است که نه فقط برای امروز بلکه هر زمان که اراده کنیم پیشبینی وضعیت جوی را حداکثر با دو درصد خطا در اختیار میگذارد.
نباید غافل بود از اینکه تمام این تواناییها و دستاوردها در شرایطی تحقق پیدا کرده است که ما در تحریم بسیاری از ملزومات اصلی به سر میبریم.
یکی دیگر از نتایج، نمایش قدرت و اقتدار نیروی مسلح ایرانی همراه با پیام صلح و دوستی در سراسر این کره خاکی است این اولین باری است که آبهاي آرام و هند و اطلس، با این وسعت و عظمت حضور "ناوهای تاریخساز" را تجربه کردهاند ناوهایی که به دست توانای این غیورمردانِ دریادل ساخته و پرداخته شده و بر گوشهای از صفحهی زرینِ "ما میتوانیم" مهر دیگری زدند.
قطعاً موجهای اقیانوس آرام اینبار چهرهی "دریای اقتدار" را تصویر میکنند و چه زیباست حرکت غیورمردان که از هر کوی و برزن عبور کردند و ندای صلح و دوستی را در گوش جهانیان نجوا نمودند. نمیتوان از حضور در کانالها و جزایر و سواحل ۵ کشور و مسیرهای مهم دریایی گفت و از قدرت حضور در حیاط خلوت آمریکای مستکبر در آمریکای جنوبی نگفت.
آنجا که حضور نظامی ایران در محدوده آمریکای جنوبی مصادف با سالروز آغاز روابط دیپلماتیک آمریکا و برزیل بود و آنها سعی داشتند تا مانع پهلوگیری ناوهای ایرانی در برزیل شوند که البته ناکام ماندند.
ادامه دارد...
@ghalamenajib
این نتایج، شمارش اندکی از هزاران نتایج مادی و معنوی این سفر است که توسط این جهادگران عرصه قدرت، بصیرت و معنویت کسب شد. آری، این اقدامات همگی برای تأمین منافع ملی ایران و سرافرازی و سربلندی جمهوری اسلامی ایران است. چنانچه رهبر معظم انقلاب میفرمایند: "هر روز و شب شما، هر دورهی کاری شما، هر مسئولیت عملیاتی یا پشتیبانی یا آموزشی شما یک حسنه است؛ یک اقدام در راه منافع ملت ایران و سربلندی جمهوری اسلامی ایران است. خدای متعال این مجاهدت را ـ مجاهدتی که بسیاری هم آن را نمیشناسند؛ در حقیقت مجاهدت خاموش را ـ به حساب میآورد و برای شما اجر و ثواب در دیوان الهی مقرر میفرماید."
(۱ مرداد ۱۳۹۰، بیانات در پایگاه نیروی دریائی ارتش در بندرعباس)
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
سخنی با دختران سرزمینم
دخترم!
گرچه تو را با شعارهای حبابیِ تساویِ زن و مرد به ظاهر، نوازش میکنند و برایت سرود زیبای آزادی سر میدهند، اما بدان نه به سود جسم زیبا و متمایزت و نه به روح بلند و خداییات بلکه برای روح پلیدشان فریبت میدهند. و تو را به تساوی که نه! به زیر پا گذاشتن هستیات... به آزادی که نه ! به بردگیات... فرا میخوانند.
دخترم!
تو! تنها آیهای از میان آیات پروردگار جهانیان هستی که شبیهترینی به زیباییهای او، شبیهترینی به مهربانیهای او و لطیفترینی به الطاف نورانی او. اما در عین حال تو برای حفظ عزت و بزرگداشت این نعمات باید عزیز باشی و متکبر. در یک کلام تو باید قامت خود را در آیینهی جمال و جلال خدا بنگری.
دخترم!
صادق بیاندیش و استوار،
تو را پروردگار جهانیان به قصد مأموریتی بزرگتر و باعظمتتر از جلوهگریها و طنازیها به جهانیان هدیه کردهاست.
تو را گاهی در توحید آسیه، گاهی در صبر هاجر، گاهی در حیا و عقلانیت دختران شعیب، گاهی در پاکدامنی مریم مقدس، گاهی در عشق و سخاوت خدیجه و از همه بالاتر فخر عالمیان، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را زینت پدر، زینب کبری(علیه السلام) را روح عبادت، کریمه عظمی(علیه السلام) را در قالبی چون تو به زمین خاکی عطا کرده است. پس، ببال به خودت که با استعدادترینی برای بزرگترین روحها.
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
از اولین آگهی تا...
شاید در نظر بسیاری از ما تبلیغات و پیامهای بازرگانی یک امر مدرن و پدیدهی جدید جهانی باشد و آن را زاییدهی عصرجدید بدانیم اما به قول خانم نانسی لی دموس، نویسندهی کتاب "دروغهایی که زنان باور میکنند"، در ابتدای خلقت انسان نیز، شیطان با بهکارگیری ترفند مکر و حیله و تصمیم بر تغییر تفکر آدم و حوا درباره خدا و راه راست اولین آگهی را طراحی کرد." البته شاید این امر از ابتدای خلقت تا امروز با یک هدف طراحی میشده اما بهطور قطع در طول تاریخ بشریت از لحاظ روش و تاکتیک، فرازونشیبهای بسیار داشته است.
به نظر میرسد ابزار تبلیغات و آگهی در قالبهای گوناگون تنها برای تغییر عالم ذهن انسانها است، بهطوریکه سبک زندگی آنها را با آن سبک زندگیِ تبلیغشده، همجهت میکند و بدینترتیب اندیشه، کالا و خدمات مورد نظر، پذیرش میشود. برای موفقیت در این کار، فعالانِ عرصهی تبلیغات به صورت کاملاً جدی به این امر پرداختند اما با گذر زمان با رشد عقل و اندیشهی بشر و از سوی دیگر به دلیل کیفیت و کمیت پیامها، روشهای گذشته دیگر پاسخگو نیست. بهعنوان مثال به علت تعداد بالای پیامها، بسیاری از آن مغفول میمانند و یا به دلیل بزرگنمایی بیش از حد، از باورپذیری آن کاسته میشود و ...
بنابراین امروز برای بهبود وضع امر تبلیغات، از علوم روانشناسی و علوم شناختی استفاده میشود و با بهکارگیری نتایج و دستاوردهای این علوم، این امر وارد عرصههای رقابتی بسیار جدی شده است زیرا رقابت بر سر تحقق اهدافی نظیر نفوذ در ذهن مشتریان، سوق دادن هدفمند آنها به انجام رفتارهایی مانند خرید کالا و ایجاد حس وفاداری نسبت به کمپانیهاست.
از اینرو امروز بیش از پیش امر تبلیغات به سمت روشهای نگرانکننده در حرکت است از جمله بهکارگیری علوم بازاریابی عصبی که به ناخودآگاه بشر ورود کرده و در واکنشها و تصمیمگیریهای او دخالت میکند، بدینترتیب میتوان اذعان داشت که انسان امروز تنها در معرض تبلیغات قرار نمیگیرد بلکه گاهی با ورود به ناخودآگاه او، دستگاه محاسباتیاش تحت تاثیر قرار میگیرد تا آنچیزی را انتخاب کند که دیگری میخواهد.
ورود به مهمترین عضو بدن انسان و در خدمت گرفتن آن برای مقاصدی چون بازاریابی و فروش، هرگز پسندیده نبوده و نیست اما متاسفانه امروزه با وجود انبوهی از پیامها و محتوای تبلیغاتی، به وفور شاهد این امر ناپسند هستیم بهطوری که در یک برآیند آماری، یک انسان چیزی حدود ۱۵ ساعت در ماه در معرض تبلیغات قرار دارد و بسیار انسانهایی که در طول عمرشان بارها دچار فریب و تخریب دستگاه محاسباتی و تصمیمگیری شدهاند و به علت مصرف کالایی اشتباه و یا ورود به کلاس و دورهای ناشایست، هزینههای گزافی را متحمل شدهاند. از طرف دیگر گاهی این هزینهها یک نفر را تهدید نمیکند بلکه یک جامعه را با تغییر در فرهنگ و سبک زندگیاش مورد تهدید قرار میدهد بهعنوان مثال همین اسراف، تجملگرایی و تنوعطلبی مخصوصاً در میان بانوان یک جامعه میتواند پایههای جامعه را سست کند چرا که زنان یک جامعه به دلیل محوریت خانواده نقش بسیار موثری در عمق بخشیدن به فرهنگ جامعه دارند و این ابتذال زنان به ابتذال جامعه منتهی میشود.
آری، نگرانی اصلی درباره این مسئله وقتی رخ مینماید که متوجه باشیم این مسئله یک مسئلهای صرفا بازاری و اقتصادی نیست بلکه میتوان این موضوع را از یک امر مادی به یک امر فرهنگی و اعتقادی تعمیم داد و یا آن را به یک امر انسانی در همه ابعاد مربوط دانست، آنجا که رفتارهای انسانی مبتنی بر سیستم عصبی و مغزی با نقشه برداری و رمزگشایی مورد تهدید انسان های دیگر قرار گیرد تا جایی که افراد به تدریج به گونهای بیندیشند که دیگری میخواهد، موتور اراده آنها، تا آنجایی روشن باشد که دیگری امر میکند و این یک محاصره تبلیغاتی بزرگ است که شکستن آن قطعاً عزمی جدی میطلبد و غفلت از آن نابودی آزادی و انسانیت را رقم خواهد زد.
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
بارها خواستم بهمنظور نقد لایحه حجاب قلم در دست بگیرم اما به چند دلیل منصرف شدم:
۱. همچنان این لایحه غیر رسمی است و قلمفرسایی درباره آن موضوعیت نداشت.
۲. عدم باور به صحت مفاد آن. (از بس که غیر موجه و سبک نگاشته شده بود)
۳.عدم توانایی در نوشتن نقد کامل. چراکه اگر قرار بر نقد آن بود محتمل باید دو برابر صفحات خود لایحه نقد نگاشته میشد تا شاید کمی از وظیفهی خود را در قبال تشریح آن انجام میدادیم.
الحمدللّه استاد گرانقدرم، جناب آقای دکتر جمشیدی در برنامه زنده شبکه ۳ حضور یافته و به زیبایی خط بطلانی بر این لایحه کشاندند.
در خانه گر کس است....یک حرف بس است.
پیشنهاد حقیر، تماشای این برنامه و تحلیل شایستهی جناب استاد است.
@ghalamenajib
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقد لایحه حجاب-۱
https://telewebion.com/episode/0x6a92f57
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
27.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقد لایحهحجاب-۲
http://www.telewebion.com/episode/0x6a93f73
مقاومت راهی بهسوی شادابی ابدی
ترس و حزن تو آفتی است که بشر را از ابتدای خلقت به خود دچار کرده است و نترسیدن و محزون نبودن آرزو و خواستهی همه انسانهاست. برای بشر رسیدن به این مرتبه ستودنی است تا جایی که خداوند نیز در قرآن برای شهدا که از والاترین مقامات نزدش بهرهمند هستند به عدم ترس و اندوه بشارت میدهد. این آرمان و امید نه زمان میشناسد و نه مکان بلکه حق هر بشری است که در آرامش زندگی کند. اگر انسانی بتواند به درجهای برسد که هرگز نترسد و غمگین نشود به طور قطع از اعماق وجود احساس خوشبختی و سعادت را تجربه کرده است و چه کسی است که تشنهی چنین سعادتی نباشد.
از سوی دیگر فطرت انسان برای رشد، نیازمند فضایی است که در آن نه ترسی باشد و نه اندوهی. بهعبارتی بستری باشد بدون موانع. برای اثبات این مطلب نیاز به استدلال نیست. با رجوع به خویشتن، بهوضوح این میل را در خود در مییابیم اما مسئله اینجاست که وقتی چنین نیازی را احساس میکنیم به دنبال پاسخ آن میگردیم و قطعاً پروردگار حکیم برای آن پاسخی قرارداده است چرا که ساختار عالم و انسان بهگونهای است که در مقابل هر میلی پاسخی در خارج به ودیعت نهاده است همچون "حق" و "تکلیف" که به ازای هر حقی تکلیفی بر گردن انسان نهاده شده و هر جا تکلیفی است قطعاً در پسِ آن حقی مطرح است. آری، این نظام هستی است که بر اساس چنین حکمتی تعبیه شده است.
حال این سؤال بدینگونه برای ما مطرح میشود که در دنیایی که انسان از هر سو مورد هجوم و تهدید و دشمنی قرار دارد و دچار تشویش و نگرانی و سرخوردگی است برای رسیدن به مقام نترسیدن و اندوه نشدن چه باید کرد؟ پاسخ را میتوان در نظریهی مقاومت که به دکترین امام خمینی معروف است، یافت. در واقع "یک امتیاز بزرگ امام این بود که ملّت را با مفهوم مقاومت آشنا کرد. ملتها در موارد زیادی به دنبال کاری هستند امّا قدرت مقاومت ندارند؛ وقتی فشار وارد میآید، عقبنشینی میکنند. امام ملّت ایران را این جور بار آورد، این جور تقویت کرد: مقاومت، ایستادگی را به این ملّت تزریق کرد؛ لذا ملّت ایران امروز یک ملّت کاملاً مقاوم و کاملاً مستحکم است." ۱۴۰۱/۳/۱۴
نظریهی مقاومت برآمده از یک روح توحید است و شعار توحیدی لا اله الا الله همگان را به این مسئلهی اجتماعی دعوت میکند و آن ایستادگی و صبر است. در واقع اگر چه بزرگترین رسالت توحید، بنای جامعهی توحیدی است اما از تأثيرات این عقیده در یک جامعه حالت مقاومت در فرد و اجتماع آنهاست یعنی مهمترین تأثیر روانی توحید در روح یک انسان این است که در راه خدا در راه تکلیف، از دشمنانِ راه نهراسد.
هرچند قبل از انقلاب مفهومی به نام مقاومت اصلاً مطرح نبود اما پس از آن مورد تأکید امامین انقلاب قرار گرفت چنانچه رهبر معظم انقلاب نیز با تأکید بر تبلیغ نظریه مقاومت می فرماید: "نظریّهی مقاومت در مقابلِ دشمنِ قویپنجه را تبلیغ کنید، ترویج کنید. بعضی تصوّر نکنند که چون دشمن بمب دارد، موشک دارد، دستگاههای تبلیغاتی دارد و از این قبیل، ما عقبنشینی کنیم؛ نخیر، نظریّهی مقاومت، یک نظریّهی اصیل و درست است؛ هم در مقام نظر، هم در مقام عمل؛ از لحاظ نظری و از لحاظ عملی -از هر دو جهت- باید [ترویج شود]. معنای نظری این است که تبیین کنید. شما جوانها خیلی خوب میتوانید این نظریّهی مقاومت را تبیین کنید؛ هم در بین خودتان و هم محیطی که در آنجا قرار دارید و هم حتّی در ارتباط با کشورهای دیگر و جوانهای دیگر. نظریّهی مقاومت را، این را که هدفِ استکبار سیطره است، هدفِ استکبار سلطه است، سلطهی بر ملّتها است، برای همه تبیین کنید، بدانند که هدف استکبار این است.
از لحاظ عملی، جریان مقاومت را ما حقّ جوانها میدانیم؛ جوانهای عراق، جوانهای سوریه، جوانهای لبنان، جوانهایی در شمال آفریقا، جوانهایی در مناطق شبهقارّه و اطراف آنها، یک مشت جوانهایی هستند که در مقابل آمریکا مقاومت میکنند، ایستادهاند؛ حقّ اینها است، ما حقّ اینها میدانیم؛ تقویت این جریانها بهمعنای تقویت نظریّهی مقاومت است."۱۲/۸/۱۳۹۷
"معنای مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق میداند. راه درست میداند و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از هر که در این راه منصرف کند و او را متوقف کند".۱۳۹۸/۳/۱۴
بیشک وقتی پا در مسیر مقاومت میگذاریم این مقاومت است که خوف و حزن را برطرف میکند. به عبارتی از برکات استقامت در برابر دشمنیها از بین رفتن حزن و اندوه و ترس است.
ادامه دارد...
@ghalamenajib
در این جا سؤال را میتوان اینگونه پرسید که مقاومت چطور این هدف را تأمین میکند؟ یعنی پروسهی(روند) ایجاد مقاومت و در پی آن، از بین رفتن ترس و اندوه چگونه است؟ البته باید توجه داشت که مقاومت یک بُعد نظری دارد و یک بعد عملی آنگاه که انسان از لحاظ فهم نسبت به نظریه مقاومت اقناع شد و عمل به آن را لباس تحقق پوشاند؛ بهتدریج آثار آن را در زندگی خود شاهد خواهد بود. بدین ترتیب که انسان بعد از شناخت خداوند، از او خواهد ترسید و نه از غیر او. در واقع غیر از او بهرهای از قدرت ندارند. بنابراین ترسی هم ندارند. لذا اولین قدم ترس از خدا و تقویت این حس مقدس است. وقتی از خدا ترسیدیم مرعوب هیچ چیز و هیچ کس نخواهیم شد از سوی دیگر با حفظ و افزایش مقاومت بهتدریج عرصه در برابر مستکبران و ظالمان تنگ خواهد شد چراکه آنها از هر دری دشمنی کنند از همان در به بنبست ناکامیها خواهند خورد و تهدیدها برای اهل مقاومت، یک به یک تبدیل به فرصت میشود و ظلمت ناامیدی جای خود را به روشنایی امید میدهد. هرچند این مسیر در بیان آسان است و در عمل از سختیها و پیچیدگیهای بسیار برخوردار است اما نتیجهی آن به شیرینی شادی و شادابیست. آری، این وعده و سنت الهی است که امروز در خط مقاومت شاهد آنیم.
و در پایان قرآن میفرماید:
"اِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلٰئِکَةُ اَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا؛... اگر میخواهید خوف نداشته باشید، حزن نداشته باشید، مقاومت و استقامت را سرمشق کار خودتان قرار بدهید؛ آن وقت خوف هم نخواهید داشت، حزن هم نخواهید داشت؛ اینها گزارههای قرآنی است. ۱۳۹۹/۶/۳۱
✍زينب نجیب
@ghalamenajib