🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💐 سالروز عملیات بیت المقدس ۲ دی(۱۳۶۶، شمسی)
✍ پس از عملیات نصر4 و 8 و تصرف شهر «ماووت» شرايط لازم براي اجراي عمليات بيت المقدس2 در شمال سليمانيه فراهم شد. این عمليات با رمز «يا زهرا(س) در ساعت1 و15 دقيقه 25 دي ماه1366 براي آزادسازي ارتفاعات غرب شهر ماووت عراق درمنطقهاي به وسعت130 كيلومترمربع آغاز شد و در سختترين وضعيت جوي در ميان برف و سرما توسط يگانهاي سپاه پاسداران ادامه پيدا كرد.
✅ يگانهاي خودي، هنگام پيشروي و رسيدن به مواضع دشمن با دشواريهاي بسياري مواجه بودند، چنان كه رزمندگان مسيرهاي طولاني را به مدت6 تا 8 ساعت در ميان برف و كوهستان طي ميكردند و علاوه بر دشمن، به نوعي با طبيعت و سرماي كشنده منطقه نيز مبارزه كنند.
✅ عمليات بيت المقدس2 در دو مرحله طرحريزي شده بود. که در مرحله دوم متوقف گرديد، اما نتايج خوبي را براي رزمندگان اسلام به همراه داشت. در این عملیات بيش از40 ارتفاع و چند روستاي منطقه آزاد شد و دهها دستگاه تانك و نفربر، دهها قبضه خمپاره انداز و ضدهوايي، دهها دستگاه خودروي نظامي و مهندسي و 2 رادار رازيت منهدم شد.
✅ عراق در اين عمليات5 تيپ و گردان خود را از دست داد و تعداد كشته و زخميها و اسراي دشمن بالغ بر 5400 نفر بود. غنايم اين عمليات عبارت بود از؛ 15 دستگاه تانك و نفربر زرهي، 76 قبضه خمپاره انداز و 17 قبضه توپ ضدهوايي، 75 دستگاه خودرو، تعداد زيادي انواع دستگاههاي مخابراتي، مقدار زيادي انواع سلاح سبك و مهمات.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
پ.ن. امروز ۲۵ دی، سالروز عملیات بیت المقدس بود که در نوع خودش یکی از روزهای خداست. یعنی ایامالله.
وقتی با خود میاندیشم که فرزندان این مرز و بوم با چه شجاعت و مقاومتی در چنین سرمایی، که امروز ما فقط مقداری از آن را تجربه میکنیم؛ اینچنین جهاد میکردند به آنها افتخار کرده و از خود شرمسار میشوم.
آنها برای مقابله با دشمن در این شرایط به کوه و بیابان زدند و یکی از نتایج کارشان این شد که امروز در کمال استقلال و اقتدار، خط لوله گاز در ایران ۳۵۰ هزار کیلومتر باشد(حدود ۴۰هزار کیلومتر خطوط پرفشار و افزون بر ۳۰۰هزار کیلومتر شبکه فرعی).
این یعنی تقریبا ۹ برابر خط استوا؛ که میتوان با این خط لوله ۹ بار دور زمین را لولهکشی کرد؛ گاز رسانی به دورترین نقاط کشور و از روستاهای لب مرز تا کوهستانهای برفگیر.
حال یک سوال‼️
ما چقدر در این سرما و برف که برکات آسمان و زمین است و بر ما ارزانی داشته شده و در خانههای گرم به سر میبریم، به وظیفهی خود که جهاد در برابر گزافهگویان است عمل میکنیم⁉️
نکند که با تکرار سخنان جاهلان و خائنان و دشمنان مصداق ناشکران باشیم.
خواهرم، برادرم
هوشیار باش در جنگ شناختی، تو را از گذشته و حال پر افتخارت دور نکنند و آینده را آنچنان که نقشه دارند در ذهن تو ترسیم نکنند.
✍ زینب نجیب
@ghalamenajib
سرد است هوا بیا وضویی بکنیم
در عشق دوباره جست و جویی بکنیم
گرمای دل هموطن خود باشیم
در مصرف گاز صرفه جویی بکنیم
"مهتا صانعی"
شعر بسیار زیبای دوست عزیزم بانو صانعی که بسیار ظریف و بهروز میسرایند.
@ghalamenajib
.
♻️ یک شخصیت آمریکایی در صفحه توییتر خود نوشت:
ایران 300 سال است که به کشوری حمله نکرده است، اما ما آمریکاییها با 246 سال سن، 236 سال است که در حال جنگ هستیم. تهدید واقعی جهانی برای صلح کیست؟
پن: ایشون به نکتهی خوبی اشاره کرده اما نکته مهمتر تو عکس میدونید چیه؟
.
.
.
استقلال و اقتدار ایران
شاید باز هم کشوری در نقشه پیدا بشه که مانند ایران در تاریخ حیاتش هرگز به کشوری دیگری حمله نکرده باشه اما کشوری نداریم که اینچنین مستقل، مقتدر، متحد و یکپارچه در برابر این همه دشمنی قد علم کنه.
یه سوال دیگه!
فکر میکنید دلیلش چیه؟
.
.
.
بله...ولایتمداری
این خصلت، ریشه در هویت ایرانی_اسلامی داره.
مواظب باشیم نفوذیهای دشمن خدشهای بهش وارد نکنند.
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
امروز با دخترم درس دهم هدیههای کلاس چهارم رو مطالعه میکردیم.
برایم بسیار عجیب بود که چطور بعد از گذشت نزدیک به نیمقرن از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان آموزش ما از بعثت و رسالت پیامبر اکرم (ص) انقدر سطحی است؟
آیا برای کودک ما این ابهام ایجاد نمیشود که اگر پیامبر اکرم (ص) برای مبارزه با بتپرستی، مبعوث شده، پس دیگر در دنیای امروز نیازی به ایشان نیست؟
استاد پناهیان در دوره تاریخ تحلیلی اسلام گفتند:
"متأسفانه فرزندان و جوانان در کشور ما فکر میکنند پیغمبر آمده بود که از اولِ خداشناسی شروع بکند و آموزش بدهد! درحالیکه اینطور نبود. متأسفانه تاریخ پیامبر اکرم(ص) را طوری به جوانان یاد دادند که اکثر افراد چنین برداشتی پیدا کردهاند. لااقل حدود نیمی از مردم کشور ما به واسطۀ آموزشهایی که در مدرسه، تلویزیون، فیلمها و... دیدهاید، تصور میکنند پیغمبر آمد که از اول اثبات وجود خدا و خداشناسی شروع کند. این آموزش غلط است. چون اولین حرفی که در آموزش دین به شما میزنند اثبات وجود خداست. شما هم فکر میکنی که پیغمبر از همینجا شروع کرده است درحالیکه اصلاً پیغمبر بحثی در اینباره نداشت چون پیغمبر بین خداپرستها مبعوث شد. ما هیئتیها هم بیشتر به تاریخ ائمۀ معصومین(ع) میپردازیم نه تاریخ پیغمبر(ص)؛ چون میگوییم پیغمبر با مشرکین مشکل داشت و ما الان در این شرایط نیستیم. درحالیکه پیامبر(ص) هم با مذهبیها و خداپرستها مشکل داشت."
بله در حقیقت روایت ما از رسالت پیامبر اسلام حداقلی است و این مسیر دشمنان آخرین پیامبر خدا حتی قبل از بهدنیا آمدنشان است.
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
«مدیریت فضای مجازی،صراحت در مرزبندی با دشمنان»
«لا تَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاءَ تُلقونَ اِلَیهِم»...«تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّةِ وَ اَنَا اَعلَمُ بِما اَخفَیتُم» سوره ممتحنه،آیه ۱
🔸۱. مرزبندی صحیح و صریح با جبههیدشمن، سیرت انبیاء و اولیای دین بوده و در قرآن نیز از آن به عنوان اسوهی حسنه نام برده شده است.
باید توجه داشت معنای حقیقی مرزبندی، قطع ارتباط با دنیا نیست؛ بلکه تسلیم شدن در برابر قوانینی است که افراد را به آن ملزم میکند تا نظم و امنیت هر ملت را تأمین کند. مانند مرزهای جغرافیایی که نافی ارتباط با کشورهای دیگر نیست بلکه به منظور ارتباط صحیح و صریح ایجاد میشود.
🔸۲. مرزها به خطوط جغرافیایی، به عنوان فضای عینی ختم نمیشود؛
بلکه باید معتقد به مرزهای مجازی هم بود. این مرزبندی به معنای این است که صریح و مشخص شود که ما چه کسانی هستیم و آنها چه کسانی هستند
و هر کاربر با چه هدف و با چه انگیزهای در آن حضور دارد و آیا حضور او نافی آزادی دیگر کاربران هست یا خیر؟
🔸۳. هر مخلوط شدن، محو و هضم شدن این مرزها به همان اندازه ظلم است که از بین رفتن مرزهای جغرافیایی و از بین رفتن استقلال ملت ها به بهانه جهانی شدن؛ زیرا اگر عدم شفافیت در مرزبندی فضای عینی، استقلال یک ملت را تهدید میکند و امنیت آن را متزلزل میسازد ؛عدم صراحت مرزی در فضای مجازی هم ملتها را در معرض تهاجم نرم، نفوذ و خدعه قرار میدهد. اگر مرز عقیدتی، سیاسی و فرهنگی صریح نباشد؛ قطعاِ خطر تسلط بیگانه بر ملتها را در پی خواهد داشت.
🔷۴. لذا یکی از نکات مهم در بسیاری از سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، موضوع مرزبندی با دشمن است که به عنوان یک نکته اصولی و به قول رهبر انقلاب "وظیفهای که همیشه باید مورد نظرمان باشد" مطرح شده است. که این خود مسئولیتی عظیم بر عهده قانون گذاران خواهد گذاشت و ترک فعل واجب نیز حرام شرعی ست.
✍ زینب نجیب
@ghalamenajib
مصونیتزایی و مقاومسازی فرهنگ حجاب
مسئله حجاب یک مسئلهی فرهنگی است. در سادهترین تعاریف تا پیچیدهترین و دقیقترین تعاریف آمده است که فرهنگ، «عقاید» یا «باورها»، مجموعه «نظرها» و «افکار» و «اندیشه» هایی هست که انسان آن را پذیرفته و در ذهن او رسوب و رسوخ کرده است. پس فرهنگ ریشه در هویت یک جامعه دارد و فرهنگ ایرانی بهویژه، نشات گرفته از دینی است که در طول قرنها در هویت تکتک آحاد جامعه ریشه دوانده است. شاید گاهی فرهنگ، استحاله شود اما قطعاً اگر در مسیر خود حرکت کند خود را بازخواهد یافت. این سنت دربارهی حجاب به عنوان یک مقولهی فرهنگی نیز صدق میکند. «حجاب از بین نمیرود. البته اگر قدرتی مثل «قدرت رضاخانی» تحکم کند... درنهایت همان کشف حجاب دوران رضاخانی پیش میآید؛ اما به مجرّد آنکه این زور برداشته شود، مردم به سمت حجاب برمیگردند.( بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار 18/07/1377) از طرف دیگر، حد زدن به حجاب با الفاظی همچون «قانون، الزام یا اجبار» نیز تنها میتواند بستر مناسبی باشد برای دشمنان و فریبخوردگانی که نه عرصه حجاب، بلکه حقیقت والای زن را نشانه گرفتهاند. بهطور مسلم در مواجهه با این مسئله از زوایای مختلفی بحث میشود اما نگارنده در این فرصت قصد تحلیلی فرهنگی از این مسئله داشته و به دنبال راهکارهایی برای مبارزه با استحالهی فرهنگ حجاب با توجه به اندیشههای مقام معظم رهبری است.
[1] گرایش به پوشش و عفاف یک گرایش فطری در میان زنان و مردان است اما میزان و شکل آن رابطه مستقیمی بااخلاق و فرهنگ جوامع داشته و دارد. در سرزمینهای مختلف در طول تاریخ، انسانهایی که به ارزشهای اخلاقی اعتقاد بیشتری داشتند از پوشش کاملتر و متینتری استفاده کردهاند و هرقدر سطح ارزشهای اخلاقی در آن جوامع پایین آمده پوشش مردان و زنان نیز در سطح پایینتری قرارگرفته و شکل نامناسبی پیداکرده است. در واقع حجاب «ارزشی» است منطبق با «طبیعت» انسان و برهنگی و حرکت بهسوی اختلاط هرچه بیشتر دو جنس با یکدیگر و افشا شدن اینها در مقابل هم یک حرکت خلاف طبیعی و خلاف خواست انسانی است. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران، مسئولان و سردبیران نشریان دانشجویی، 04/12/1377) بنابراین آشکار است که برای حرکت برخلاف سیر طبیعی انسان، ما با ستیز و خدعهای همهجانبه از طرف دشمنان مواجهیم. کسانی که تاریخچهی ورود بیحجابی و عریانی زنان در جامعهی ما را که بهوسیلهی خاندان شوم پهلوی انجام گرفت، خواندهاند و یا کسانیکه سنشان اقتضا میکند و آن روزها را دیدهاند، میدانند که چگونه بیحجابی و اختلاط زن و مرد را به داخل کشور وارد کردند و آن را به ملت تحمیل نمودند. ملت ما بهآسانی این پدیده را نپذیرفت؛ ولی متأسفانه به دلیل گذشت دو سه نسل در زیر سایهی سنگین و شوم خاندان پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی، عدهای با این فرهنگ به دنیا آمدند و قبح آن را نفهمیدند و سلامت و صفای محیط ناب اسلامی را درنیافتند. دستگاههای تبلیغاتی هم، توان شناسایی عیوب فرهنگ غربی را به آنان نداشتند.(بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم و جمعى از پرستاران و مددکاران به مناسبت میلاد حضرت زینب (علیها السّلام)15/09/1368) بنابراین برای حفظ این امر فطری ما نیز نیازمند جهادی فرهنگی هستیم چراکه جهاد بهطور مطلق به معنی درگیری و مبارزهی باقدرتهای ارتجاعیِ ضد تعالی و تکامل معنوی و الهی انسان است. (همرزمان حسین صفحه ۱۱۱)
در چنین مواجههی فرهنگی ما معتقد به دو رویکرد هستیم (یک) مصونیت فرهنگِ حجاب (دو) مقاومت فرهنگِ حجاب.
ادامه👇
@ghalamenajib
[2] در بخش اول، یعنی در بخش مصونیت فرهنگی ما ملزم به دو روش«تبلیغی/تبیینی» و «برخورد همراه با قاطعیت» هستیم که البته معنای خاصی از قاطعیت مدنظر است و بدین ترتیب باید چنان این فرهنگ، مصونیت یابد تا فرهنگ حجاب در جامعه مستحکم، مقتدر و نفوذناپذیر گردد و در مسیر خود دچار ابتذال نشود. یکی از مسیرهای مصونیتزایی، وجاهت و اعتبار علمی حجاب است که ذیل مباحث «تبلیغی/تبیینی» میگنجد و حجاب مقبولیت اجتماعی پیدا میکند. بنابراین باید با «تبلیغات» کارکرد؛ یعنی همان حربهای که افراد موردنظر برای سست کردن اعتقاد به حجاب به کار میبرند. باید روی مسئله حجاب «تحقیق» و «فکر» کرد و آن را از لحاظ «دینی» و «اجتماعی» مورد واکاوی قرار داد و روی مسئلهی «کیفیت» حجاب تکیه کرد؛ و سپس بدون «دغدغه»ی از «بین رفتن حجاب» در «دل مردم» به «ترویج» دیدگاههای خودپرداخت و آن چیزی که به نظر «درست» است، بیان کرد. (بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار 18/07/1377) همچنین باید در محیط دانشگاه، نشریات و در جامعه فکر را با «استدلال» و «منطق» پراکنده کرد؛ بهترین راهِ «تأمین حجاب» این است که با منطق برخورد شود. البته اگر چیزی جزو مقرّرات باشد و کسی برخلاف آن مقرّرات رفتار کند «دولت» برخورد میکند. درعینحال آن چیزی که در «اساس» لازم است و مهمتر از همه است، آشنا کردن ذهنها با «اهمیت حجاب» است؛ یعنی؛ حجاب را ازلحاظ «شرعی» و «منطقی» تفهیم کرد و «استدلال صحیح» را در مورد «رعایت حجاب» در ذهنها «راسخ» کرد. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات، 04/12/1377) حجاب میان زن و مرد از دیدگاه اسلام منطبق بر یک «حکمت» است. باید دانست که حجاب بههیچوجه مانع و محدودیتی برای ورود زن در عرصههای گوناگون «علمی»، «فرهنگی»، «سیاسی»، «مبارزاتی»، «انقلابی» و «نظامی» ایجاد نمیکند. (دیدار زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب30/04/1376) همچنین باید «خصوصیّات» زن در این «گفتمان» مانند «کرامت زن»، «عزت زن»، «ظرافت زن»، نهفقط ظرافت جسمی بلکه ظرافت ساختمان فکری و عصبی و ظرافت کارکردی او گفته شود.( بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاهی، 21/02/1392)
[3] در روش دوم از بخش اول، ما ملزم بهنوعی برخورد قاطعانه همراه با امر کردن هستیم. «قاطعیت» برخورد فیزیکی و جسمانی نیست و اصلاً توصیه نمیشود؛ باید «گفتن» و «تذکّر دادن»، با اخلاق خوب همراه باشد و «آمر به معروف و ناهی از منکر» خود به آنچه امرونهی میکند، عالم و عامل باشد. باید دانست که امرونهی، یعنی دستور دادن و این غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، مدارا و محبت - نه با خشونت – باید انجام داد. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، 22/02/1382) در سال شصتوچهار عدّهای از جوانان در خیابانها به بدحجابها حمله میکردند. امام با این جوانان مخالف بود؛ درحالیکه امام، آن مرد شجاع و بینظیری است که مسئلهی حجاب را به این کشور برگرداند و در همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب فرمودند: «زن ها باید باحجاب بیایند»! این همان امام است؛ امّا درعینحال با آن روش، مخالف بود و ایستادگی کرد.( دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلام، 14/12/1376) بنابراین مشهود است که امامین انقلاب رویکرد متفاوتی نسبت به این مسئله دارند و معتقدند که دل آن خانم بیحجاب نیز متعلق به این «جبهه» است؛ جان او، دلباختهی به این «اهداف» و «آرمان»هاست و اگر او یک نقصی دارد ما نیز نقصی داریم. با این نگاه و با این روحیه باید برخورد کرد. (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی19/07/1391)
ادامه دارد👇
@ghalamenajib
[4] در بخش دوم یعنی در بخش مقاومت فرهنگ حجاب، شفافیت و وضوح در مرزهای فرهنگی با دشمن مهمترین قاعده است. درواقع مقاومت فرهنگی در مقابل تحمیل سبک زندگی غربی آورده میشود و مرزبندی با کفر یکی از راهکارهاست. لیکن در مقاومت فرهنگی، ما دو مرحلهداریم یکی «شبهه زدایی و مغالطه زدایی» از این مفهوم والای قرآنیست تا جلوی کجفهمیها و روایتهای جعلی گرفته شود که در اینجا مجالی برای پاسخ به شبهات نیست و فقط به روش آن اشارهای شد. و مرحلهی بعد نیز مرحله «تهاجم» است که جایگزین «تدافع» می باشد. چراکه رهبر معظم انقلاب در مسئله زن میفرماید: «موضع شما تدافعی نیست؛ تهاجمی است.». ( بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت امور خارجه، 15/05/1383)چراکه این زن در فرهنگ و دنیای غربی به «ابتذال» کشانده شده، «تحقیر» و به او «اهانت» شده است. بنابراین، «گفتمان اسلام»، «زنِ حقیقی» است و این گفتمان باید بهصورت «تهاجمی» و «طلبکارانه» مطرح شود، یعنی؛ نهتنها اعتراض آنها بهاجبار حجاب بیجاست بلکه ما نیز بهاجبار بیحجابی در غرب معترضیم. و نهتنها رویکرد آنها را ستایش مقام زن نمیدانیم بلکه معتقدیم مقام زن در تمدن غرب به مسلخ رفته است. پس در کنار تبیین مفهوم خود حجاب و بیان شکوه زن لازم است به افشاگری مقاصد پلید دشمنانِ مقام زن نیز بپردازیم. در این زمینهها خیلی باید متین برخورد کرد، «متین» و «منطقی»، دور از «احساسات بیمورد». باید «منطق استعماری غربی» را که آتشبیار معرکه است با دلایل روشن تبیین کرد.(بیانات در دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور، 05/05/1401) گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد زن مرتکب شده است، قابل جبران نیست. امروز در دنیا یکی از مهمترین وظائف زن این است که جلوهگری کند، زیباییهای خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ ظلمی بالاتر از این وجود ندارد که انسانی را به اسارت ببرند و نام آن را آزادی بگذارند. این درحالی است که احتجاب زن، تکریم زن است؛ احترام زن است؛ ایجاد حریم برای زن است. بزرگترین اهانتی که درزمینهی مسئلهی زن انجامگرفته، همین است. اگر در یک جامعهای مسئلهی بیحجابی و تبرّج زنان در محیطهای عمومی محکوم شود، معترض میشوند اما اگر در یک جامعهای عریانی زنان مطرح شود ما صدای اعتراضی نخواهیم شنید. و برعکس «دستگاههای مسلط تبلیغاتی دنیا» سربلند میکنند، این نشاندهندهی این است که یک «فرهنگی»، «سیاستی» و «راهبردی» وجود دارد که سالهای متمادی است دنبال میشود. آنها حجاب را نماد یک حرکت «مذهبی» معرفی می کنند؛ در صورتی که بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحثِ این است که «سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانی غرب» بر «عرضه» شدن و «هرزه» شدن زن است و حجاب مخالف آن است. حتّی اگر حجاب ناشی از یک انگیزه و ایمان دینی و برآمده از مذهب هم نباشد، با آن مخالفت میکنند. حال جمهوری اسلامی در مسئلهی زن باید بهطور صریح و بدون هیچ مجامله، حرف خودش را که عمدتاً اعتراض به نگاه غربی و این نامعادلهی ظالمانهی غربی است بگوید.
[5] بنابراین با مرور اندیشه رهبری که ما را به این دو رویکرد رهنمون میکند میتوان به این نتیجه رسید که مسئله حجاب علاوه بر حکم الهی و قانون نظام اسلامی، یک امر فرهنگی بوده و بدین ترتیب موضعی فرهنگی میطلبد. هرچند خضوع در برابر احکام دین و قوانین نظام اسلامی وظیفهی تک تک افراد جامعه است و تخطی از قانون نیازمند برخوردی مناسب است اما به طور قطع بسترسازی برای تحقق آن لازم است.
مسئله حجاب را میتوان با جهاد تمام عیار تبیین در کنار وضع قانون حجاب به مقصد رساند و کوتاهی افراد جامعه و مخصوصا متولین امر را در این مسئله توجیه نکرد و تنها با راهکار «برخورد با بیحجابی» حل شده نپنداشت.
@ghalamenajib
بهمن ۱۳۵۰ یادآور سرمایی خانمانسوز
در بهمن ماه ۱۳۵۰، کولاک و بوران، بخش وسیعی از ایران را به گونهای در برف و یخبندان فروبرد که سرانجام منجر به مرگ بیش از ۴۰۰۰ نفر شد و به خشکسالی سیزده ساله کشور پایان داد. برخی معتقدند، این رویداد به عنوان سختترین و مصیبتبارترین بوران در تاریخ نوشتهشدهٔ بشر بودهاست. همچنین در این مدت برخی از شهرهای کشور به دمای منفی ۳۷ درجه رسید(سرد تر از کمترین دمای قطب شمال) که این حادثه در کتاب گینس نیز ثبت شده است.
اما مصیبتبارتر از این واقعه در سال ۱۳۵۰، دستور محمدرضا پهلوی برای تشکیل كمیتهی مشترك ضد خرابكاری با هدف هماهنگسازی عملیات سركوب مخالفان بود که نتیجهی آن، ۷ سال شکنجهی ملت ایران به بهانهی حمایت از آرمانهای امام به وحشیانهترین و شنیعترین رفتارها بود. آری، حکومت طاغوتی پهلوی، روزهایی بسیار سردتر و رنجآورتر از آنچه زمستان با طبیعت خود به همراه دارد خلق کرده بود.
از جمله:
۱- بستن دستها و پاها به تخت و شلاقزدن با کابلهای نازک و کلفت به کف و روی پاها که منجر به ریختن ناخنها میگردید.
۲- بستن دستها و پاها توسط آپولو و گذاشتن کلاه مخصوص همراه با سر و صدا و زدن کابل و شوک الکتریکی به جاهای حساس بدن.
۳- زدن دستبند قپانی و آویزان کردن با همین حالت و زدن کابل از نوک پا تا فرق سر.
۴- بستن به آسیبان، همراه زدن با کابل و شوک الکتریکی.
۵- صلیبی آویزان کردن از نردههای اطراف فلکه (طبقات) همراه با شوک، زدن با کابل و انواع آزار و اذیتها مانند سوزاندن و لگد کردن.
۶- آویزان کردن به وسیله دو دست یا یک دست از قلابهای اتاق بازجویان پس از تحمل شکنجههای اتاق شکنجه.
۷- سوزاندن جاهای حساس به وسیله سیگار، فندک، شمع، بخاری برقی، قفس آهنی، ماند روی دستها، پشت کمر، باسن، سینهها، روی پاها، روی کتفها.
۸- تهدید و استعمال بطری به زندانی.
۹- ایستادن تک پا و دواندن زندانی و رفتن بازجو با کفش روی پاهای مضروب و مجروم و به شدت ورم کرده و سیاه شده.
۱۰- بیخوابیهای ممتد و ایستاده همراه با گرسنگی و تشنگی.
۱۱- بستن دستها و پاها به تخت و بستن چشمها و قرار دادن زندانی در کنار هشتی بند برای مدت بسیار طولانی در شبانه روز (یک روز تا ۵ روز مشاهده شده).
۱۲- نگه داشتن در سلول انفرادی برای مدت طولانی همراه با بازجوییهای مستمر وقت و بیوقت (چندین ماه).
۱۳-تحقیر و توهین و دادن فحشهای رکیک و مستهجن به همه بستگان زندانی به ویژه مقدسات و اندیشهها و امام و روحانیان و مبارزین خاص.
۱۴-دادن شوک به وسیله باطوم الکتریکی و استفاده از آن به عنوان دروغ سنج.
۱۵-کشیدن ناخنها و زدن روی دستها و پاهای متورم و مجروح و چرک کرده و متعفن شده.
۱۶-فرو کردن سوزن یا سنجاق زیر ناخنها و داغ کردن آنها به وسیله فندک و کبریت و عفونی شدن ناخنها و افتادن آنها (معمولاً دست چپ).
۱۷-زدن سیلیهای ممتد توی صورت و گوش افراد که منجر به پاره شدن پرده گوش میشد.
۱۸-فرو کردن چوب و میله آهنی به مقعد زندانی و گذاشتن چوب به و میله آلوده در دهان فرد.
۱۹-ادرار کردن در دهان زندانی به شدت تشنه و دارای دهان و گلوی خشک شده.
۲۰- لگد کردن فرد در حالات مختلف (زیر شکنجه- آویزان- داخل سلول- بستن به تخت و...)
حال میپرسم
آنانکه کمی کمتر از نیمقرن از پیروزی انقلاب اسلامی، با این حجم از اقتدار، زبان به مدح پهلوی باز کردهاند و با تطهیر دولتی این چنین فاسد و وحشی قصد مقایسهای ناجوانمردانه با جمهوری اسلامی را دارند و توهم بازگشت آن دوران را با ربع پهلوی در سر میپرورانند، بهراستی سر در کدام آخور دارند و به چه حقی ملت ایران را همچون خود... فرض میکنند؟
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
.
مجله افکار بانوان حوزوی
🔰 در مجلهی🖐افکار 🖐🏻 بانوان🖐🏼 حوزوی🖐🏽 بانوان از نقاط مختلف ایران، دور هم جمع شدهاند تا از دنیای مادری، همسری، کنشگریهای اجتماعی و...قلم بزنند.
✔️✔️ ☆شما هم دعوتید☆ 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
اگر زنها با قرآن مانوس شوند...
🌸 حضرت آیتالله خامنهای:
☀️ اگر زنها با قرآن مأنوس بشوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد؛ چون انسانهای نسل بعد در دامن زن پرورش پیدا میکند.
🌺 زنِ آشنای با قرآن و مأنوس با قرآن و متفاهم با مفاهیم قرآن، خیلی میتواند در تربیت فرزند تأثیراتی داشته باشد.
🗓 ۱۳۸۸/۷/۲۸
پ.ن.
قرآن انسانساز است چراکه کلام خداوند با تمام ابعاد تبشیری و تنذیری، احکام، مبانی اخلاق و...انسان میسازد.
زن نیز هم از جهت جسمانی در فرایند خَلقی نقش بسزایی دارد و هم از جهت تربیتی، به علت خصایص ویژهی اخلاقی نقش بسزایی در فرایند خُلقی دارد.
حال که یک زن هم خَلقاً و هم خُلقاً آینهی پروردگار هستی است میتواند با نزدیک شدن به کلام خداوند، انسانها را همانطور تربیت کند تا هدف از آفرینش تأمین شود.
به نظر میرسد تعمیق و ترویج این نگاه در بین زنان یک جامعه سرعت تشکیل تمدن نوین اسلامی را افزایش دهد.
تمدنی که غایتش تولید انگشتشمار انسان نیست بلکه هدفش کارخانهی انسانسازی است.
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
🔹️ پدران و مادران، معلمان و استادان، اندرزگویان و راهنمایان، این حقیقت را در رابطه میان نماز و جوان، به یاد داشته باشند و وظیفهئی را که بر دوش آنهاست بشناسند.
🔹️ مدارس، دانشگاهها، بطور ویژه دانشگاه فرهنگیان، صداوسیما و دیگر دستگاههای فرهنگساز، در شمار مخاطبان اصلی «اقیموا الصلاة» جای میگیرند.
پ.ن. سوال؟
مگر نماز یک عمل عبادی واجب و جزء فروع دین نیست؟
مگر نماز از بایستههای یک مسلمان نیست؟
چرا رهبر معظم انقلاب، اقامهی آن را به عهدهی فرهنگسازان قرار دادهاند؟
آیا با خود اندیشیدهایم که اقامهی نماز یعنی چه؟ و از چه روی نیاز به تدابیر متولیان فرهنگی دارد؟
چقدر زیبا رهبرم، احکام خدا را پیوست فرهنگی میزند.
حال فهمیدم حجاب هم قانون الهی است و هم نیازمند پیوست فرهنگی
(در پاسخ به آنان که دوگانهی قانون_فرهنگ را در رابطه با مقوله حجاب عَلَم کردهاند)
✍زينب نجیب
@ghalamenajib
چرا؟؟؟
چرا این همه حرکت علمی پیش از انقلاب نبود؟
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
این استعدادی که امروز شما در کشور میبینید، امروز که پدید نیامده؛ این استعداد ایرانی، یک چیز طبیعی است؛ چرا این همه تولید علم پیش از انقلاب نبود؟ چرا این همه حرکت علمی پیش از انقلاب نبود؟ حالا یک آماری به من دادند،...چیز عجیب و غریبی است؛ تولید علمی در دانشگاههای کشور را ــ مثل دانشگاه تهران، دانشگاه شریف، دانشگاه شیراز ــ مشخّص کردهاند که چند درصد آن مال قبل از انقلاب است، چند درصد مال بعد از انقلاب است؛ حیرتآور است. انقلاب و حرکت عظیم انقلابی کشور و حاکمیّت تفکّر انقلابی و اسلامی بود که کشور را حرکت داد و پیش برد؛ تا اینجا رسانده، به اوج هم انشاءالله خواهد رساند، جهشهایی خواهیم داشت؛ ما هنوز اوّل راهیم.۱۳۹۸/۰۷/۱۷
بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی
@ghalamenajib
ایران در مقام کنش، دشمن در واکنش
«ابتکار، دست ملت ایران است»
👆 این یکی از عباراتی است که رهبر انقلاب در تحلیلِ همه جانبهی خود از اغتشاشات اخیر فرمودند.
🔹۱. برخلاف بسیاری از نقدهایی که این روزها از زبانِ دلسوزان و حامیانِ نظام جمهوری اسلامی شنیده میشود؛ که نظام در بسیاری از زمینهها دچار انفعال شده و فعل و روایت اول را به دشمن واگذار کرده است و بدین ترتیب دچار چالش شدهایم؛ اما آیتاللهخامنهای به عنوان رهبر انقلاب که همیشه سخنان و تحلیلهایشان از جریانات و اتفاقات جامعه، همهجانبه، بهدور از اغراق، مستدل، محکم و در یک کلام عادلانه بوده است؛ میفرمایند: «ابتکار دست ملت ایران است». ۱۴۰۱/۷/۲۰، دیدار با رؤسا و مدیران کشور
🔹 ۲.این موضع گیریِ صریح رهبری نشان از آن دارد که تمامی جریانات واقع شده در ایام کنونی، از بازی رسانهای درصدها شبکه مجازی و تلویزیونی خارجی، مجهز کردن عواملشان در داخل کشور، فریب اذهان عمومی با دغل بازی و هزاران دروغ، شکار برخی جوانان و نوجوانان فریب خورده و بعضا هیجانزده و حتی کشتهسازی و متأسفانه شهید کردن برخی از جوانان غیور این مرز و بوم، همه و همه تنها واکنشی بود به وجههی باشکوهِ ایران قوی و دستاوردهای اخیر نظام جمهوری اسلامی در ایام کرونا، در راهپیمایی میلیونی اربعین، صدور پیام انقلاب با یک سرود مردمی، حضور دولت در اجلاس شانگهای، ارتباط موثر با دیگر کشورهای همسایه، حفظ مرزهای ایران در برابر برخی شیطنتهای اخیر و...
🔹۳. بدین ترتیب ما باید باور داشته باشیم که طرح گفتمانِ «حرکت و روایت اول از آنِ ما» موفق شده است و دشمن، ناتوان از پاسخگویی به جهان و ناامید از هجومی دوباره به جایگاه واکنش دل سپرده است. بنابراین باید در همین مسیر ایستادگی کرد و هر لحظه دشمن را به منظور تهاجمی دوباره به گوشهی رینگ کشانید.
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
❌ضرورت تربیت معلمین تمدن ساز
1⃣ فلسفه خلقت انسان عبودیت است.
2⃣ تا تمدن نوین اسلامی شکل نگیرد عبودیت حقیقی رخ نمی دهد.
3⃣ برای ایجاد یک تمدن اسلامی مانند هر تمدن دیگر دو عنصر لازم است.
(یک) تولید فکر (دو) پرورش انسان.
4⃣ برای تمدن اسلامی نیاز به نیروی انسانی تراز انقلاب اسلامی داریم.
5⃣ نیروی انسانی تراز انقلاب اسلامی و تمدن ساز چه خصوصیاتی دارد؟
(الف) مومن باشد، خردمند باشد، اندیشمند باشد، دانشمند باشد، مجاهد و اهل عمل باشد، با اخلاق باشد.
(ب) هویت ملی-دینی داشته باشد.
6⃣ چنین نیرویی را چه کسی فعلیت می بخشد؟ معلم
7⃣به طور طبیعی همه خصوصیات تمدنساز از معلم به متعلم منتقل می شود.
♦️ نتیجه:
ما در قدم اول نیازمند تربیت معلمین تراز انقلاب اسلامی هستیم.
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
به بلندای درخت اکالیپتوس
«در قم من درخت اکالیپتوس دیده بودم تقریباً به اندازهی یک درخت سیب؛ درخت اکالیپتوس [به اندازهی یک] درخت معمولی بود. در ایرانشهر که بودیم، یک باغی بود، مزرعهی بزرگی بود نزدیک بَمپور در چند فرسخی ایرانشهر. یک باغی بود که ایتالیاییها سالها پیش آنجا برای آزمایشها و مانند اینها ساخته بودند؛ من گاهی به آن باغ میرفتم. یک درختی ــ البتّه یک مجموعهی درختی ــ خیلی بلند من دیدم؛ مثل این چنارهای قدیمی بلند که شاید مثلاً فرض کنید پانزده متر ارتفاع داشت؛ تعجّب کردم این چه درختی است. پرسیدم چیست؟ گفتند اکالیپتوس. من اکالیپتوس را در قم به آن اندازه و با آن حجم دیده بودم، اینجا حالا اکالیپتوس [به این بلندی]! من رشد ملّت ایران و استعداد رشد ملّت ایران را تشبیه میکنم به این تفاوت اکالیپتوس بَمپور ایرانشهر با اکالیپتوس قم. استعداد ما خیلی خوب است، تواناییهای ما خیلی خوب است».
(۱۰ بهمن ۱۴۰۱، بیانات در دیدار کارآفرینان، تولیدکنندگان و دانش بنیانها)
@ghalamenajib
↙️ما به رشد اقتصادی احتیاج داریم؛ چرا؟
به این چهار دلیل:
1️⃣ علاج مشکل معیشت مردمی و رفاه خانوار
2️⃣ ارتقای جایگاه ایران در اقتصاد منطقه و جهان
3️⃣ ایجاد شغل برای نیروی انسانیِ جوانِ متخصّص
4️⃣ ممکن است فردا اینهمه جوان نداشته باشیم؛ ما باید کشور را برای آن روز ثروتمند کنیم.
🏷الزامات رشد کشور
📍بعضی از این الزامات، متوجّه دستگاههای حکومتی است که آنها موظّفند و باید دنبال کنند؛
📍بعضی متوجّهِ خود فعّالانِ اقتصادی است؛
📍بعضی متوجّه آحاد مردم است.
پ.ن . رهبر معظم انقلاب ، یکی از الزامات رشد کشور را متوجه آحاد مردم دانستند و یکی از مصادیق آن را پرهیز از اسراف برشمردند.
پس از پیگیری این واژه در بیانات ایشان دریافتم در طول ۱۹ سال حداقل ۵۰ بار در مورد اسراف توصیه و نصیحت داشتهاند. یکی از آنها بند زیر میباشد.
«من به خانمهاى مسلمان، به خانمهاى جوان و به خانمهاى خانهدار عرض مىکنم: سراغ این مصرفگرایى که غرب مثل خوره به جان جوامع دنیا و از جمله جوامع کشورهاى در حال توسعه و کشورهاى رو به پیشرفت و از جمله کشور ما انداخته است، نروید. مصرف باید در حد لازم باشد، نه در حد اسراف. خانمهاى کسانى که همسرانشان یا خودشان مسؤولیتهایى در بخشهاى مختلف کشور دارند، باید از لحاظ دورى از اسراف، نسبت به دیگران الگو باشند. باید براى دیگران درس باشند و نشان دهند که شأن زن مسلمان بالاتر از این حرفهاست که اسیر زر و زیور و جواهر آلات و از این قبیل شود. نمىخواهیم بگوییم اینها حرام است؛ مىخواهیم بگوییم شأن زن مسلمان بالاتر از این است که در دورانى که بسیارى از مردم جامعهى ما محتاج کمکند، کسانى بروند پول بدهند طلا بخرند، زینتآلات بخرند، وسایل زندگى رنگارنگ بخرند و در انواع و اقسام روشها و منشهاى زندگى، اسراف کنند. اسراف، الگوى زن مسلمان نیست».
( بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار گروهى از زنان، به مناسبت فرخنده میلاد حضرت زهرا(س) و روز زن۱۳۷۱/۰۹/۲۵)
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
هدفم از تحلیل سومین الزام رشد کشور از سوی آحاد مردم این بود که:
۱. من نه دستگاه حکومتی هستم و نه فعال اقتصادی. من جزئی از مردمم.
۲. من یک خانم هستم.
بنابراین به عنوان یک شهروند خانم، در مسیر رشد اقتصادی کشورم مسئولم و باید ابتدا وظیفه ی خودم را مشخص کنم و در این مسیر قدم بردارم.
سپس به نقد و تحلیل دیگر اقشار جامعه بپردازم.
بیاییم تحول را از خویشتن آغاز کنیم.
✍زینب نجیب
@ghalamenajib
مساجد در تسخیر نوجوانان
نوجوانی بودم پر از غرور، پشت کنکوری و مملو از انرژی. در کتابخانه محله، ثبت نام کرده بودم تا در شرایط بهتری کتابهای تستی را به امانت گرفته و خود را بیازمایم. ساعت هشت صبح تا ظهر در مکانی بزرگ و ساکت مشغول درس خواندن و تستزنی میشدم.
روز اول بود، بعد از چهار ساعت اولین صدایی که بلند شد و هیچ کس به شکسته شدن این سکوت اعتراضی نداشت اذان ظهر بود. برای من فرصت خوبی بود تا به بهانهی نماز اول وقت، کمی به سرم هوا بخورد. از جا بلند شدم و به سمت مسجد کنار کتابخانه حرکت کردم. از آنجا که آن ایام به شدت نیازمند حافظهای قوی بودم، همیشه وضو داشتم، به همین دلیل خیلی سریعتر از نمازگزاران دیگر وارد محوطه مسجد شدم. نیاز به نگاه خاص خدا بود که صف اول را برگزیدم و به سمت آن خیز برداشتم که یکدفعه، پیرزنی با غیظ و ناراحتی گفت: "چقدر جوونهای امروز پرتوقع و بیحیا شدند". به این طرف و آن طرف نگاهی انداختم، به غیر از من کسی نبود فقط کمی آن طرفتر، خانمی با دخترش نشسته بود. من نیز چیزی نگفتم.
از روی کنجکاوی، زیر چشمی او را نگاه میکردم، بعد از چرخاندن چند مهره در تسبیحاش، دوباره با لحنی جدی گفت:" دختر، صف اول برای بزرگترهاست. برو به عقب."
از آنجا که کلاً دختری با جسارت بودم و به راحتی سخنی را قبول نمیکردم سریع پرسیدم: "چرا؟" در جواب گفت: " کسی که هر روز و هر وعده به مسجد میآید صف اول حق اوست. دلیلش قانعام نکرد اما آهسته به سمت صف دوم رفتم و در همین حین، همان مادر که آنسو تر نشسته بود، گفت: "حاج خانوم سخت نگیر این جوانها پاکترند، اینها جلو باشند شما هم از ثواب آنها بهره میبرید." من که اصلاً دلیل گفتگوی آنها را متوجه نمیشدم، نشستم و برای قبولی خود در کنکور دعا کردم. پیرزن هم تا زمان شروع نماز سر خود را تکان میداد و غرغر میکرد به گمانم به بیادبی نوجوانهای روزگار میتوپید.
بعدازظهر، به خانه برگشتم و از مادر دلیل این رفتارها را پرسیدم لبخندی زد و گفت: "صف اول ثواب بیشتری دارد به خاطر همین مشتریش بیشتر است." تازه دوزاریام افتاد. اما دیگر به آن مسجد نرفتم.
تا اینکه سالها گذشت و من مربی مهدویت مسجدی شدم تقریباً در همان منطقه از شهر. موقع نماز حواسم بود که جلو نروم اما دیگر این گونه نبود. هرکدام از نمازگزاران مدام به هم تعارف میکردند که خانم شما بفرمایید. شما مقدمی.حتی خانمی صدا میزد، دخترا بیاین جلو. با خودم گفتم الحمدلله که انقلاب اسلامی نرمنرمک بسیاری از فرهنگهای غلط را که در اذهان رسوب کرده بود اصلاح کرد و امروز شاهد آنیم که، رفتارهای منسوخ جای خود را به رفتارهای شایسته میدهد. اما این داستان به همین جا ختم نشد، روزی شاگردانم بیش از روزهای دیگر از من سوال داشتند و نیم ساعتی بیشتر ماندند. دقیقاً همان نیمساعتی که قبل از نماز مغرب، پیرمردها به مسجد میآیند برای عبادتی بیشتر و انجام اعمال مستحبی.
صدای گفتگوی ما به طبقهی پایین رسید، همانجاکه آقایان حضور داشتند. ناگهان صدای بلندی گفت تمامش کنید میخواهیم نماز بخوانیم. من که در جایگاه مربی بودم در مقام پاسخ برآمده و گفتم حاج آقا بیش از نیمساعت تا اذان مغرب باقیست بچهها سوال دارند.دوباره با لحنی طلبکارانه فریاد زد جمعاش کنید.
در پاسخ گفتم" شرمندهام نمیتوانم. شما یک روز نماز مستحبی خود را تعطیل کن.
مگر نشنیدهاید که بزرگان ما میفرمایند نمازگزارانی که نسبت به بینمازی جوانان جامعه بیتفاوتاند و تکلیف و مسئولیتی در خود احساس نمیکنند دیگر نمازگزار نیستند".
دیگر جوابی نشنیدم؛ اما قبل از نماز با همان نوجوانان به صفهای نماز جماعت پیوستیم و در کنار هم نماز جماعت خواندیم.
دیگر حتی کسی نبود که برای نشستن در صف اول باعث دلخوری نوجوانان باشد بلکه این نوجوانان بودند که مقتدرانه در مسجد رفت و آمد میکردند و مسجد در تسخیر آنان بود.
✍زينب نجیب
@ghalamenajib