eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
685 دنبال‌کننده
800 عکس
127 ویدیو
11 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تحریریه تولید محتوای بانو مجتهده امین است. *کلیک بر روی عبارات آبی رنگ در نوشته‌ها، شما را به صفحه نویسنده هدایت می‌کند. 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. انتخابات ویژه ✍سبزه‌ای یک‌سال زودتر از آنکه قرارمان بود عکس‌هایت در و دیوار شهر را پر کرده‌اند. بدون رقیب، بدون کد، بدون مناظره، بدون تایید شورای نگهبان... تو مرد قانون و قضایی! این انتخابات ویژه را خدایت بر پا کرده... او اراده کرده تو پشت تریبون بدون محدودیت زمان از خدماتت بگویی و دوست و دشمن فقط گوش کنند! دیگر نباید توهین شوی، باید تکریم شوی! خدا تو را انتخاب کرده! مبارکت باشد. مبارک‌مان باشد🖤 @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أَخٌ فِي اللَّهِ» ✍والعصر پیش از ظهر امروز رهبر معظم انقلاب در دیدار نخست وزیر عراق فرمودند: «ما شخصیت برجسته‌ای را از دست دادیم. آقای رئیس‌جمهور برادر بسیار خوب و مسئولی کارآمد و با کفایت و صمیمی و جدی بود». و من بی درنگ به یاد این حکمت از نهج‌البلاغه افتادم که امیرالمؤمنین سلام الله علیه فرمود: «كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، وَ كَانَ [يُعَظِّمُهُ] يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ...» و فرمود (ع): پيش از اين مرا برادرى بود، در راه خدا كه خرد بودن دنيا در نظرش او را در چشم من بزرگ داشته بود. برای من نهج البلاغه از یک بعد کتاب روضه است و بارها و بارها پای روضه‌هایی که علی سلام الله علیه خطیب و واعظ و منبرای‌اش است گریسته‌ام. و اما امروز پای منبر یک سید علی دیگر از سلاله‌ی پاک آن حضرت با این کلمات به ظاهر معمولی و به باطن عمیق آتش گرفتم و سوختم... «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» @AFKAREHOWZAVI
. حفظ وحدت ✍ زهرا ابراهیمی رازِ نجاتِ هر ملتی، در حفظ ِوحدت است و شهادت از جمله مولفه‌هایی است که تشتُت و پراکندگی یک ملت را، تجمیع می‌کند! گو اینکه هر بار وحدت خدشه‌دار شود باید شهادتی رقم بخورد تا دوباره ملت گِرد هم جمع شوند. خدا، حواسش به جمعِ ما است! او به زیبایی هرچه تمام، تقدیر را بر تجمیعِ آدم‌ها رقم می‌زند. او خودش می‌داند که دل‌های زیادی برای سرپا نگه‌داشتن این جمع خون شده است! تصورم این است که باید دستِ تقدیرِ الهی در این حادثه را بیش از هر دستِ دیگری دید! روحِ ملتِ ما به تلنگر نیاز دارد و این شهادت‌ها همان تلنگرهای الهی‌ست که اجتماع را به‌خود می‌آورد. «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» @AFKAREHOWZAVI
. انتشار یادداشت سرکار خانم مرضیه عاصی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی با عنوان "اینک تکلیف ما..." در خبرگزاری حوزه لینک خبر https://hawzahnews.com/xcRQf @AFKAREHOWZAVI
. پیش به سوی دولت‌اسلامی ✍محدثه زندی از یکشنبه که خبر آمد و دوشنبه که شهادتش قطعی شد گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌ها آغاز شد و برخی چنان حادثه را می‌کاوند و به این و آن نسبتش می‌دهند انگار فراموش کرده‌اند جهان ربی دارد که اکبر است و تنها اوست که جهان را اداره و تدبیر می‌کند او بهتر از همه بلد است چگونه همه چیز را جفت‌وجور کند و همه را با هم ببرد. او مربی است گاهی لازم می‌داند آزمونی سخت از ملتی بگیرد چون بنا دارد اجری گرانبها به او بدهد. چون بنا دارد به آنها بفهماندکه آیا درسشان را خوب یاد گرفته‌اند یا نه . یاد گرفته‌اند پی شایعات نروند، حرف دشمن‌پسند را از حرف دوست‌پسند تشخیص بدهند، یادگرفته‌اند حلم داشته باشند و مثل مولایشان علی برای وحدت دندان روی جگر بگذارند و تصفیه حساب جناحی و حزبی و سیاسی نکنند. آری! ما خدا داریم، رب داریم ما مثل یهود نیستیم که باورشان یدالله مغلوله است. اینکه این حادثه به اجر بیانجامد یا به شر و عذاب انتخاب ما و وابسته به واکنش ما است، و این معنای سوره فلق است. قل اعوذ برب الفلق. وظیفه‌ی ما از حکمت خدا که خبر نداریم اما وظیفه‌مان در این حادثه ناگوار چیست؟ پاسخ آن در شناخت راه و روش و منش و آرمان شهدای این حادثه و ادامه‌دادن آن راه است. راه آنها همان بود که کمتر از نیم قرن پیش خمینی کبیر برای آن قیام کرد، ساخت جامعه‌اسلامی و بعد تمدن‌اسلامی. تمدن‌سازی گام‌هایی دارد که از پنج گام آن گام، انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه‌سازی و تمدن‌سازی، دو گام اول برداشته شده است، ولی نزدیک چهل سال است در کار ساخت دولت‌اسلامی ( تمام کارگزاران نظام و تمام سه قوه) مانده‌ایم. آیت‌الله رئیسی مرد این میدان بود. او با بینش صحیح و تمدنی از انقلاب و با پیروی از منویات و اولویت‌های رهبری، خوب می‌دانست در چه جایگاهی است و به کجا باید برود برای همین حاشیه‌ها، تهمت‌ها و طعنه‌ها او را از مسیر منحرف نکرد، گرچه بی‌عیب نبوده، چون می‌دانست هدف چیست. شهید رئیسی، رئیس جمهوری در قد‌و‌قواره تمدن سازی و ساخت دولت اسلامی بود. بنابراین جای او را نمی‌توان صرفا با یک رئیس‌جمهور دیگر پرکرد اگر بخواهیم راهش ادامه یابد باید مردی در حد و قواره او و دنباله‌رو او بر جای او بنشیند وگرنه مسیر این شهید عزیز و تلاش‌های خستگی ناپذیرش ابتر خواهد ماند. در ادامه به برخی از خصوصیات ایشان پرداخته می‌شود. عدالت محوری رئیسی انقلاب و آرمان‌هایش را فهمیده بود. او برای ایجاد عدالت و برخوردی همگان از امکانات تلاش می‌کرد،کثرت سفرهای استانی آن هم به استان‌های محروم و مرزی و رسیدگی‌اش به محرومان که الحق او را سید محرومان لقب داده بود، نه صرفا کاری اخلاقی که در راستای رسیدن به این آرمان انقلاب بود . تلاش خستگی ناپذیر او در حمایت از تولید و احیای کارخانه‌های تعطیل شده و اصلاح ساختار مالیاتی که صدای برخی ثروت‌اندوزان را درآورد، همه و همه را باید در همین راستا تحلیل کرد. رئیس جمهور مردمی رئیسی مثل رهبرش تکیه‌اش بر مردم بود، مردم را می‌فهمید و به آنها اعتماد داشت. مردم برای او صرفا یک شعار انتخاباتی نبود. او اطمینان داشت آنها در بزنگاه‌ها خود را نشان می‌دهند. رئیسی اگر مردمی و همیشه در میان مردم بود، چون فهمیده بود که یکی از سه مولفه‌ی اصلی قدرت جمهوری اسلامی مردم‌اند، تلاش بی‌وقفه او در خدمت به مردم علاوه بر عشق او به مردم از این نگاه ناشی می‌شود. او از متن مردم و به اصطلاح خاکی بود زیرا در دید توحیدی‌اش، خود را با مردم برابر و یکسان می‌دید، گرچه بر دومین صندلی قدرت درکشور تکیه زده بود. 🍃ادامه دارد @AFKAREHOWZAVI
. پیش به سوی دولت‌اسلامی ✍محدثه زندی روابط خارجی رئیسی جهان را با دید اسلامی می‌نگریست. برای او جهان، دهکده جهانی به رهبری کدخدا نبود. جهان برای او صف‌بندی حق و باطل، مستضعف و مظلوم در مقابل طاغوت بود. او روابط ایران با جهان را بر اساس نفی طاغوت پیش برد. او با کشورهای اسلامی دوست و رفیق بود و با کشورهای دیگر اگر خوی استکباری و استعماری نداشتند همکاری خوبی بر پایه برابری و منافع کشور و ملت داشت. اما هرگز به کشورهای مستکبر باج نداد و با آنها مقتدرانه برخورد می‌کرد، وزیرخارجه شهید او نیز چه همراه خوبی در این مسیر بود. عملکرد او در سطح جهان، ارزش‌های ایران اسلامی را با افتخار در تریبون‌های جهانی فریاد زدن، دفاع او از قرآن در سازمان بین‌الملل، اقتدارش در مقابل خودکدخداپنداران جهان، حمایتش از جبهه مقاومت و کلا مشی بین المللی او، موج استکبارستیزی که در انقلاب آغاز شده بود و بعد شهادت حاج قاسم جلوه تازه گرفته بود را سرعت بخشید و از منطقه به جهان سرایت داد. امیدآفرینی رئیسی یک الگو برای مسئولان بود. در روزگاری که دیگر مردم امید نداشتند که مسئولانی شبیه مسئولان خالص اول انقلاب را درک کنند، رئیسی شهید نشان داد که هنوز هم هستند مردان انقلابی، هنوز هم هستند کسانی که می‌توانند مسئول باشند اما حیات شهدایی داشته باشند و همین باعث امید در مردم ایران بود. ایجاد امید در دل مومنان و ایرانیان و ایران‌دوستان از مهم‌ترین خصوصیات این شهید بود؛ و این غیر از تمام دستاورهای این دولت در حوزه‌های مختلف اقتصادی و علمی و سیاست خارجه و... است،که هر کدام وزنه سنگینی در ایجاد امید است. این فقط برخی از خصوصیات ایشان است که او را فردی تمدن‌ساز می‌سازد. گرچه او به تنهایی نمی‌توانست دولت اسلامی بسازد اما حضور او و مشی تحول‌خواهانه‌اش به اطرافیان سرایت‌کرده و آنها را برای رسیدن به دولت‌اسلامی رشد می‌داد و تربیت می‌کرد. او در مدت کوتاه سه ساله خدمتش، الگویی از مسئول طراز انقلاب‌اسلامی را پیش‌روی مردم و مسئولین گذاشت که فراموش‌شدنی نیست. همانطورکه مردم شهید بهشتی و رجایی را معیار سنجش مسئولین می‌دانستند، ایشان را هم معیار قرار خواهندداد و رئیسی چون هم مسئول و هم شهید متعلق به امروز است نه متعلق به اوایل انقلاب، شاخص بروزی برای مردم در انتخاب مسئولان است. خوب است مدعیان مسئولیت‌پذیری در ایران بدانند که از این به بعد مردم با عینک شهید رئیسی آنها را رصد‌می‌کنند. شهید را با عینک تمدن‌سازی و دولت‌اسلامی‌سازی باید شناخت و راهش را با استقامت ادامه داد تا خداوند در این مصیبت اجری شایسته به ما عطا کند. ان‌شاء‌الله در سایه هوشیاری مردم و الگوگیری مسئولین از ایشان این حادثه به ایجاد دولت‌اسلامی منجر شده و قدم دیگری تا ایجاد جامعه اسلامی و سپس تمدن اسلامی برداشته شود. 🍃پایان @AFKAREHOWZAVI
. «کلمات خیس» ✍راوی م. ن به قلم طیبه فرید می روم توی آشپزخانه یک دور می زنم و سعی می کنم سر خودم را با کاری گرم کنم.اما فایده‌ندارد!یک دل سیر گریه می کنم .انگار گریه دانی ام قصد پر شدن ندارد.اصلا انگار وصل شده به یک منبع بی نهایتی که پر از اشک داغ تازه است.از داغش یک‌جوری سوختیم که دلمان شده شبیه انگشترش!عقیق دلمان کباب شده!تلفنم را بر می دارم و خبرهای آخرین سفر استانی خادم جمهور را بالا و پایین می کنم.یک حس مشترک سوختن توی دل غریب و آشنا شعله ور شده. توی شلوغیِ خبرها یکی برایم پیام گذاشته.صفحه اش را باز می کنم و شروع می کنم به خواندن.کلماتش را انگار با گریه نوشته ،انگار پرده اشک‌جلوی چشم‌هایش را گرفته بوده.این را نه از اشتباهات تایپی که از لحن کلامش می فهمم.کلماتی که آدم با گریه می نویسد با کلماتی که در حالت عادی تایپ می کند روحشان فرق دارد.کلمه های غمزده گرمند،رد اشک روی حروفشان‌شوره بسته.وقتی می خوانیشان دلت می لرزد،بناگوشت داغ می شود و چشم‌هایت می جوشد. «اربعین هزار و چارصد و یک همه خانواده ام رفتن کربلا.منِ بیچاره پاسپورت نداشتم و جاموندم.دلم گرفته بود.شبش آقای رئیسی داشت توی تلویزیون درباره صدور پاسپورت موقت صحبت می کرد.فرداش سر از پا نشناخته پا شدم رفتم‌ و باهزار امید ثبت نام کردم.چند روز گذشت و دیدم خبری نشد.خیلی به امام حسین التماس کردم کار منو ردیف کنه....بازم خبری نشد .منم که دلم پر بود و از وضع موجود شاکی بودم هی می رفتم اینستاگرام و برای صفحه آقای رئیسی پیامای گلایه آمیز میزاشتم و شکایت می کردم.می گفتم گناه چشم انتظاری منِ کربلا ندیده گردن شما،اصلا میرم ازتون به امام‌حسین شکایت می کنم ....حسابی بهش غر زدم و به ادمین گفتم‌مدیونی گلایه منو به رئیس جمهور نرسونی.چند روز بعد پاسپورت موقتم‌اومد و راهی شدم....کم کم یادم رفت. امروز داشتم پیامای اینستامو زیر و رو می کردم که چشمم افتاد به نوشته هایی که برای صفحه آقای رئیسی ارسال کرده بودم.دلم شکست!پشیمون بودم.از ته دل احساس می کردم دلم براش تنگ شده و زیر بار غمش خُرد شدم.چقدر غرزده بودم.توی دلم بهش گفتم انگار تو زودتر رسیدی پیش امام حسین!سلام منو بهش برسون و بگو منِ ابراهیم رئیسی هر کی آرزوی زیارت رفتن داشت رو با یه تیکه کاغذ راهی کربلا کردم» به اینجای متنش که رسیدم حس کردم دارد های های گریه می کند.کلمه های آخر متنش قشنگ خیس اشک بود.... و دلش داشت می ترکید! @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ویدئوی سرکار خانم پرستو علی عسگرنجاد، پژوهشگر و کارشناس رسانه، به زبان انگلیسی در تشییع پیکر 🥀عجب گلی روزگار ز دست ایران گرفت🥀 @AFKAREHOWZAVI
. «سخنی با صدا و سیمای ملی!» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ چندی است که پیام های کاربران فضای مجازی با صدا و سیما، رویکردی انتقادی پیدا کرده که البته جای تأمل دارد! جناب صدا و سیمای ملی، شما به فکر جذب مخاطبت هستی، قبول! به دنبال رشد میزان مقبولیت در بین تمام اقشار هستی، باش! می‌خواهی کارنامه‌ات را درخشان کنی! بسم الله! اما چرا مسیر را اشتباه می روی؟! مگر در این‌همه سال ندیده‌ای که درخشانی آدم‌ها، تنها با اخلاص در اعمال به دست می‌آید؟! به بهانه‌ی انسجام ملی، حضور زنان بی‌حجاب را در مجامع، موجه می‌کنی؟! در ایامی که دل‌ها داغدار از دست دادن شخصیتی وارسته است، مسببان گرفتاری‌هایمان را در برابر چشمان‌مان حاضر می‌کنی؟! که انسجام صورت بگیرید!؟ هنوز نمی‌دانی که تفکر لیبرالیسم این آقایان است که در این سال ها، ملت ما را به تفرقه کشانده است؟! کمی بیشتر بیاندیش، آیا مصائبی که از ابتدای انقلاب تا کنون در کشور ما رخ داده، حاصل رفتارها و تفکرات این قشر نامحترم نبوده است؟ کوی دانشگاه، یا فتنه سال ۸۸ و مانند آن، که خسارت‌های عظیم بر کشور متحمل کرد، آیا محصول کردار این آقایان نبود؟ راستی چه زمانی در این سال‌ها بیاد داری که این تفکر، برای اعتلای وطن شهیدی تقدیم کرده باشد! که به هنگام شهادت بزرگ‌مردان مقاومتی این وطن، از وجود منتقدان این مسیر بهره می بری؟ اصلا راه دور نرویم، کدام یک از شهدای انقلاب‌مان، موافق نظرات این جنابان بودند که شما به هر حادثه‌ای در صدد مطرح کردن قشری مصبیت آفرین هستید؟! راستی شاید یادت رفته که طرفداران اصلاحات، اصلا صداوسیمای ملی را میلی می‌نامند، و تو هر چقدر تلاش برای جذب مخاطبان این طیف کنی، بازهم به صداقت رسانه‌های معاند ایران، اعتماد بیشتری دارند! در آخر آن‌که، بیا و مخاطبت را بشناس! آنان که عمری با تمسخر برنامه‌ها و اهداف تو، روزگار را گذرانده‌اند، هرگز مخاطب پر و پاقرص تو نخواهند شد! پس با دل مخاطبان همیشگی‌ات، بازی نکن و به علائق آنان بیشتر توجه کن! @AFKAREHOWZAVI
. لحظات خدمت ✍فهیمه فرشتیان دل چیزی می‌خواهد و دنیا چیز دیگری. دوست دارم بنشینم پای تلویزیون، یا توی کانال ها و گروه ها بچرخم و مدام برای خودم روضه پیدا کنم، پشت هم فیلمها و عکس‌هایش را ببینم که چقدر مهربان، مُخلِص و مردم دار بود. دلم می‌خواهد هیچ‌کس دوروبرم نباشد تا نخواهم هق هق گریه ام را قورت بدهم، اما از این خبرها نیست. پسرم از خواب بیدار شده و اگر گریه ام را ببیند باید به سوالهای تو‌در‌تویش جواب بدهم. فوری خودم را جمع و جور می کنم. می‌فرستمش تا آبی به دست و صورت بزند‌. دو قطره اشک‌ می‌ریزم. می‌آید و با همان صدای رسای همیشگی اش درخواست دمنوش اول صبح می‌کند. صبحانه اش را آماده می‌کنم و خوشحالم که خواهر بزرگترش حالا خانه است و باهم صبحانه می‌خورند. هر چند دخترم هم چندان حال خوبی ندارد، اما بالاخره می‌خواهد چند لقمه ای بخورد. می‌روم سراغ گوشی‌ام. باید چند خطی بنویسم و در کانال تشکیلات بانوان نویسندگی که با دوستان داریم بگذارم. اشک می‌ریزم و می‌نویسم. پسرک در قابِ در ظاهر می‌شود. صبحانه را خورده نخورده در فکر نهار است‌:«مامان، مگه امروز روز امام رضا نیست؟ پس چرا هنوز ماکارونی رو درست نکردین؟» از چند روز قبل درخواست داده بود و من که می دانستم بچه ها این غذا را خیلی دوست دارند، گذاشته بودم در منوی روز عید. دلم می‌خواست فقط چند تا تخم مرغ بیندازیم توی تابه و بخوریم برود‌. اصلا دلم می‌خواست می شد هیچ چیز نخوریم.‌ اشکی که هنوز خودش را گوشه ای از چشمم نگه داشته با انگشت می‌گیرم. باشه ای تحویل پسرم می‌دهم. و دوباره سر برمی‌گردانم روی گوشی‌ام. توی گروه دوستی یک تصویر گذاشته. بازش می‌کنم . عکس شهید سیّد ابراهیم رئیسی است با نوشته ای که مرا از جا می کَند:«همه خادم الرّضاییم‌» بلند می شوم و دست روی سر پسرم می کشم:«آره‌. امروز روز امام رضاست.درست می‌کنم مامان. می‌خوای تو‌ هم کمکم کنی؟» تمام صبح را توی آشپزخانه دوروبرم می‌چرخد، حرف می‌زند،سوال می‌پرسد، مواد غذا را به دست و صورتش می‌مالد و چند بار با فاصله این سوال تکراری را می پرسد:«امام رضا همونیه که می‌ریم حرمش؟» من یک نیم روز مدام بغضم را قورت می‌دهم به این امید که مزه شیرین عشق به امام رضا بیشتر در جان پسرم بنشیند. به این امید که در میان تَف دادن پیازها و آبکش کردن رشته های باریک ماکارونی، لابلای خنده ها و سوالهای فرزندم لحظاتی پیدا شود که من هم خادم امام رضا به حساب بیایم. @AFKAREHOWZAVI