✍سادات طهماسی
مگر اینها زن نبودند!؟
مگر درد شما، دفاع از زن و حقوق زن نبود!؟
اما زن ایرانی کجا و زن فلسطینی کجا!؟
وقتی پیراهن یک زن ایرانی را با حمایت منافقان داخلی، بیاطلاعی و جو زدگی جوانان علم کنی، میتوانی یک کشور را به آشوب بکشی. اما زنان غزه به چه کارت میآیند!؟ کشور آنها نزدیک به یک قرن است که زیر سلطه بمب و موشکهای شماست.
آری شما برای تبدیل شدن ایران به وضعیتی مانند غزه از زنانش حمایت و برای فوت یک زن، گریبان چاک میکنید. اما در مقابل بیشرمی عدهای حرام زاده، به زنان روزهدار غزه خفه خون گرفته اید.
شرم بر انسانیت و دفاع از حقوق زن، وقتی در چنین شرایط اسفناک و فاجعهآوری سکوت کند.
این است همان شعار زن زندگی آزادی شما!!
#غزه
#رمضان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«بی ذکر جزئیات»
✍طیبه فرید
حرف اول
وجدانم راضی نمی شود حالا که حس زنانه ام پرده از اتفاقاتی بر می دارد که دوربین ها از درکش عاجزند و دست خیلی ها به بلندای اعتبارش نمی رسد ساکت باشم و حرفی نزنم.
میان دعوای بین اخبار ضد و نقیض بیمارستان شفاء ،در جدال یورو نیوز از معتبر بودن گزارش شاهدان عینی به نقل از سازمان ملل و خبر صحت نداشتن ماجرا از زبان سید مجتبی ابطحی،فیلم آواره های زخمی و پناهنده های جان سالم به در برده از بیمارستان شفاء بیرون آمد.زن هایی که گریه هایشان با گریه تمام زنهای غزه که طی این چند ماه در رسانه دیدم فرق داشت.این زنها غالبا از مقابل دوربین می گریختند،خیلی هایشان اصلا قربانی مستقیم این داستان نبودند اما بار سهمگینی روی دوششان سنگینی می کرد.احساس ناامنی مفرط حتی با وجود مردها وپسرها.بعضی جلو دوربین دست ها را در مقابل صورتشان حایل می کردند..
من یک زنم و دستگاه ادراکی یک زن بدون هیچ مستندی میان گریه ها و نگاه های ظاهراً شبیه تفاوت را درک می کند.اشک زنهای زنده برگشته از بیمارستان شفاء،برای اینکه بگویند شاهد چه اتفاقاتی بودند نیازی به مستند نداشت.این اولین باری بود در این چند ماه که سازمان ملل بدون در دست داشتن مستندی وقوع یک جنایت را تایید می کرد،شاید آن جا هم زنی بود که می فهمید چشم این زن ها با آن هایی که فقط خانه هایشان خراب شده،بچه ها و همسرشان را از دست دادند متفاوت است واین ها چیزهای بیشتری از دستشان رفته.تاثیر تلخ و مخرب این حوادث را مگر خدا از ذهن شاهدان عینی و قربانی هایی که زنده مانده اند پاککند.ما که فقط شنونده بودیم دیوانه شدیم.
حرف دوم
دیروز دیدمتان که عین اسپند روی آتش جلز و ولز می کنید.کارد بهتان می خورد خونتان در نمی آمد.غیرتتان از بس بهجوش آمده بود دور از جانتان داشتید قالب تهی می کردید!تازه هنوز حتمی بودن ماجرا مشخص نبود.اینستا را داشتید می ترکاندید.یک عالمه مرغ پر بسته ی در قفس بودید.اما بگذارید در کنار همه این خوبی هایتان گلایه ای کنم.اینجا زن و بچه نشسته.چرا روضه مکشوفه را با جزییات می خوانید؟آدم حتی اگر خونش به جوش بیاید حرف های ناموسی را اینقدر با جزئیاتش جار نمی زند.خونتان به جوش آمده قبول،رگ غیرتتان بیرون زده قبول،دستتان برسد اسراییلی ها را تکه تکه می کنید اما وسط این شلوغی ها یادتان نرود هر حادثه ای را همینجوری روایت نمی کنند.روی صحبتم با همه هست حتی آن خانم هایی که همه چیز را با جزییات می نویسد.
در حوادث ناموسی به بیان کلیات اکتفا کنید ....
#غزه
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«هبـــــوطــــــــــ»
✍زهرا نجاتی
اینجا، عصر ارتباطات و رسانه است.
اینجا، زمینِ انسان هزاره سوم است.
اینجا محل نه هبوط انسان، که محل هبوط انسانیت است.
اینجا همان جایی است که تنها زنهایی مهمند که به خاطر زیبایی و اندامشان، شهره شده باشند.
اینجا همانجاست که دروغ بزرگ حقوق بشر، در دهانها میگردد اما حق بشر، توسط سگهایی در پیکر انسان، خورده میشود.
اینجا همانجاست که زنها پیش روی مردهایشان، آرزوی ذبح شدن میکنند و مردها بارها ذبح میشوند و کودکانشان شاهد مرگ و توهین و تحقیر مادر و پدرشان هستند و هرلحظه هزاربار میمیرند.
اینجا همان زمینی است که خداوند وعده داده بود محل دشمنی ابنائ بشر هست اما اکنون ابنای بشر، نه از آدمیت چیزی میدانند نه از همنوع بودنشان.
اینجا همانجاست که چهل هزارنفر انسان در ۱۷۰ روز به مسلخ برده شدهاند و نسل کشی پیش چشم رسانهها، رخ میدهد اما غیرت و حمیت انسانی، مرده و کسی برپیکر آن، فاتحه هم نمیخواند.
اینجا همان است که گروهی از انسانها، به جرم مقاومت، در جان و مال و زمین و ناموس، به تاراج برده میشوند و حکام مسلمان پای سفره همین خون آشامها، به رقص شمشیر و خوردن شراب نشستهاند.
چرا چنین نباشد وقتی سالهاست کثیفترین خوک دنیا«نتانیاهو»، سفره افطاری برای این حکام پهن میکند و آن شکم بارگان بی غیرت را ریزه خوار خود، بار آورده است.
آری صدای ما، مثلا انسانها، را از زمینی میشنوید که در آن عدهای از انسانها، غصه دلار دارند و عدهای تنها به جرم مسلمانی ومقاومت،
اگر از بمباران،
اگر از تجاوز،
اگر از آوار،
جان سالم به در برند،
از گرسنگی و تشنگی جان میسپارند..
🔹کاش خداوند نسخه دیگری از انسان خلق میکرد تا ننگ این انسانها را، از تاریخ پاک کنند.
🔹اینجا زمینی است که در آن معجـــزه صبــــر، توسط مظــــــلوم ترین فرزندان بـنی آدم، هرروز در حال رخ دادن استـــــــ
و مومــــــــــن ترین بندگان خـــــدا، زیر دست دژخیــــــمان،«حسبنـــــــــــــا الله و نعــــــــــم الوکیـــــــل» میخوانــــند.
آری اینجـــــــــا زمیـــــــــن است،
محل هبوط آدم،
محل مرگــــــــــــــــــ انسانـــــیــــتـــــــــــــــــــــــــــ
#غزه
#ماه_رمضان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«مادری به نام غزه»
✍فاطمه مهدوی
نزدیک به یک قرن است که مادری مظلوم و دلشکسته به نام غزه، بر بالین طفل بشریت نشسته و سعی میکند او را بیدار کند. بیدارش کند تا انجام تکالیفش دیر نشده، تا زمانش از دست نرفته، تا سرمایهاش بر باد نرفته است، اما گویی این طفل چموش خواب نیست، بلکه خود را به خواب زده است.
این مادر، مادری را با روحیهی والای مقاومت و ایثار تمام نمودهاست ولی فرزند هنوز وظیفهاش را نشناخته و حق مادر بر گردنش را ادا ننمودهاست. هنوز درنیافته که باید مادر را، غربت و مظلومیتش را، گرفتن حقوق مسلمش را دریابد و او را را در راه رسیدن به اهداف بلند و مهمش یاری دهد. هدف مادر فقط رهایی خودش نیست، او رهایی نسل بشر از طواغیت را آرزو دارد و فقط سنگ خود را بر سینه نمیزند. او اسارت را برای هیچکس نمیپسندد و خواهان حکمفرمایی مطلق پروردگار عالم است.
مگر میشود صدای ضجهی کودکان مانده زیر آوار را شنید و خواب بود؟ مگر میشود مویهی جگرسوز مادران داغدار را شنید و خوابید؟ چگونه میشود با دیدن صحنهی آوارگی، درماندگی و گرسنگی مردمی مظلوم و بیگناه سر بر بالش نهاد؟
در پیش دیدگان دنیا، قلب کوچک دخترکان و پسرکان، از ترس حملهی وحشیان صهیونیسم ترک برداشته، روح و روان مادران این طفلکان، از هجوم صحنههای دلخراش بر سر روزگارشان و از تعدد زخم و داغ، مغموم گشته، غیرت مردان این سرزمین ستمدیده خروشیده و سنگینی داغ جسارت به ناموسشان، خونشان را به جوش آورده و سر تا پا مهیای انتقام به حق از دشمن خبیث گشتهاند.
حال این بشر چگونه به بستر خواب رفته و این گونه آسوده غنوده است و هیچ تلنگری را مجال تاثیر نمیدهد؟
دیگر این مادر چگونه مظلومیت پر صلابتش را به رخ بکشد و چگونه استقامت و از خودگذشتگی را به تصویر درآورد؟
اما بنازم به همت این مادر دلسوز که ناامید نمیشود و دست از هدف نمیکشد و همچنان، مهربانانه طفل را صدا میزند. طفلکم! برخیز که تو برای هدفی بزرگ آفریده شدی و حیف باشد که خواب غفلت تو را از کامیابی ابدیت دور سازد و در دستان خبیثان و مستکبران جهان تباه شوی.
طفلکم! برخیز که کائنات قرونی متمادیست که انتظار بیداری و هوشیاری تو را میکشد، برخیز و ببین که خون چه جوانان رشید و کودکان نازدانهای بر بستری که آسوده بر آن خفتی ریخته است.
طفلکم! این صدایی که به گوشت میرسد، لالایی مادران بر مزار طفلان پرپر شدهشان است نه بر بستر خوابشان، این مادران بر سر گهواره خالی و سرخ از خون نوگلانشان مویه میکنند اما از نفس نمیافتند تا آرامش سهم همه کودکان جهان شود.
طفلکم! برخیز و آرزوی دیرینهی مادر را تحقق ببخش و دست روی زانوانت نهاده و خودت را از گزند اسارت رهایی بخشیده و آزادانه زندگی کن تا سعادتمند شوی.
#غزه
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«دروغ سیزده»
✍طیبه فرید
یکجوری بود!
دفتر نخست وزیری اسرائیل استوری گذاشته بود.خبرگزاری های رسمی و حتی غیر رسمی هیچ کدام حرفی نزده بودند.خبرگزاری های فلسطین هم.
یادم به مظلومیت صالح می افتاد ،گریه هایش وقتی بُریده بود.سیم کشی دندانش وقتی می خندید.بچههای زخمی را وقتی بغل کرده بود و داد می کشید،وقتی آن شب دور آتش با بقیه خبرنگارها ،با وائل دحدوح« سوف نبقی هنا» می خواند.....شش ماه به این قیافه ها عادت کردیم.با گریه هایشان بند دلمان پاره شده.با خنده هایشان یککم دلگرم شدیم.نه...
من باور نمی کنم. به صالح ،به معتز ، به معتصم مرتجی این وصله ها نمی چسبد.با خودم مولفه های جنگ های شناختی را مرور می کنم.خبر صالح خیلی مشکوک به نظر می آید.اخبار دروغ شناخت مخاطب را به هم می ریزد .محاسبات جبهه حق را خراب می کند.یکی را شهید می کنند یکی را تخریب.حتما می خواهند صالح را تخریب کنند.نکند فلسطینی ها ،حماس به او شککنند!نه...اسرائیلی ها گفته اند الان در تلآویو است و سلامت. اما هیچ فیلمی هیچ گزارشی ازونیست!
باید صبر کرد.....
بعد افطار پیج دفتر نخست وزیری اسرائیل همان خبر را دوباره گذاشته و نوشته دروغ سیزده.دروغگوهای پلشت.
نفس عمیقی می کشم،با بغضی که نشکسته .
گفتم دلم دروغ نمی گوید.اشک های صالح و غمتوی چشمهایش...
امشب مقدرات عالم رقم می خورد ،دست ما در مقدرات بسته نیست.تمناهای ما بی اثر نیست.
خدایا ما تاب این همه مظلومیت را نداریم .تاب دیدن این همه رنج .این همه دروغ و پلشتی.
تاب دیدن این همه خون.بارها خودمان را زیر آوار تصور کرده ایم.لحظه ای که سقف فرو می ریزد .لحظه ای که ترکش های داغ توی تنمان می نشیند،لحظه روبرویی با آدم های جانی که وسایل توی خانه ها را خراب می کنند،بچه ها را هدف می گیرند.خدایا این مردم غریب تا لحظات آخر اسم تو روی لبشان است.خدایا به حق آبرومندهای درگاهت با فرج امامِ ما کلک این سرطان سهمگین را بکن و فلسطین عزیز را از غمنجات بده.
برحمتک یا ارحم الراحمین
#غزه
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«آرامشِ گمشده»
✍️آمنه امان زاده
امروز برخلاف همیشه برای خرید نان، بیرون رفتم.
هوا بسیار عالی، خیابانها تمیز همه جا خلوت. پارک روبروی خانه خیلی فضای دلنشین و صدای پرندگان همه جا را پر کرده پارکبان کنار موتورش داشت صبحانه میخورد . از جلوی مدرسه های خیابان مجاور خانهمان که رد میشدم صدای بازی و خندهی بچه ها با صدای توپ که روی زمین میخورد در هم شده، زنگ تفریحشان بود. صدای خنده و دویدن هایشان به گوش میرسید ،آهنگ سلام فرمانده هم از بلندگو به آرامی پخش میشد معلم ها با خیال راحت ماشینهایشان را کنار خیابان جلوی مدرسه پارک کرده و رفته بودند، سکوت و آرامش دلنشینی در کوچه بود ...
یاد غزه افتادم، یاد کودکان و دانش آموزهایش!
الان کجا هستند؟ کیف و لوازمشان کدام گوشه متلاشی شده؟ چه بلایی سر مدرسه هایشان آمده؟ آیا معلمهایشان زندهاندکه با خیال راحت ماشین پارک کنند و بروند سرکلاس؟
صدای توپ از حیاط مدرسه های آنها هم می آید؟ صدای فریاد و دویدن؟
این توپ کجا و آن توپ کجا ...
صدای پایان زنگ تفریح به صدا که درآمد آهنگ مدرسه عوض شد
اینجا ایرانه...
#غزه
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
✍زينب نجیب
دختری از غزه نوشته بود:
"وقتی سران عرب در حال رقص بر پیکر شهیدان ما بودند، تنها او در رویدادهای بینالمللی صدای ما بود!".
به دختران عزیز ما در غزه بگویید؛ امیر عبداللهیان تکثیر شد...
مگر نه اینکه آینه وقتی شکست بیشتر میشود.
ما فرزندانمان را همچون اویی تربیت خواهیم کرد.
#غزه
#شهید_خدمت
@ghalamenajib
.
✍فهیمه فرشتیان
این آتشی است بر جان ما.
غمی است که هرگز کهنه نمیشود.
منطقه امن را، اردوگاه را میزنند،
و بعد مثل یک کودک که ندانم کاری کرده میگویند اشتباه شده. تازه وعده هم میدهند که بررسی خواهند کرد.
چه چیز را بررسی میکنند؟
عمق فاجعه را
گستردگی آتش
و یا تعداد قربانی ها را
حجم خون ریخته شده
یا اندازه انسانیت نداشته خودشان را؟
#رفح
#غزه
#القدس_لنا
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
«اذان بگو...»
✍ #سیده_ال_موسوی
این اذان حق است، اذان که از تمام درهای دنیا نا امید گشته و رجایی جز درهای آسمان ندارند.
هزاران کلمه چیده شود باز قادر به بیان درد های #رفح، #خیام و #غزه نیست.
این قربانی های بی گناه و معصوم آغاز دورهی جدیدی از زمان است.
غزه تمام قد در میان خون،آتش به تنهایی ایستاده است تا یک جهان را بیدار کند.
وای بحال کسانی که خود را غرق دنیا کردهاند!
وای بحال ما اگر قادر به حمایت این امت مسلمان مظلوم حضرت محمد (ص) در صفحات مجازی باشیم، کاری نکنیم.
اذان بگو شاید این قلب های بی مهر عطوفت حکام عرب بیدار شوند. دم از برادری میزنند، در حالی هم سفرهی دشمنان اسلام میشوند.
گناه طفلان معصوم که در آتش سوختند
چیست؟!
قلبتان را بیدار نگهدارید، که روز حق نزدیک است.
همهی مخلوقات خدا برای تکلیف و آزمونی آفریده شدند و میشوند. و مردم صبور و شجاع غزه به نحوی احسنت از این آزمون سربلند آمدند.
حواست هست کجای این دنیا ایستادهای؟!
خدای خوبم عجب صبری داری!!
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکو إِلَیْک فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ کثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا وَ شِدَّهَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا...»
سینهام پر درد میشود وقتی فقط نظاره گر این مصیبت و بلا هستم و سلاحی جز دعا ندارم.
اذان بگو تا بیدار بمانیم!
اذان بگو تا دل گرفتار دنیا بیدار شود!
اذان بگو که خدا شاهد و ناظر است!
اذان بگو که بشارت خدا نزدیک است!
اذان بگو که ظهور مهدی موعود نزدیک است!
یارب انت سمیع دعا اسمع دعانا
https://eitaa.com/afkarehowzavi
.
این "Don't Forget Us" تنها یک جمله نیست؛ یک تاریخ است، مهر حک شده بر پرونده سیاه انسان است علیه انسان!
در هر کجای این جهان صدای حق و حقیقت باشد، #فلسطین، #غزه، #رفح، جنوب لبنان و...دروازههای بهشت باز است و شهید بر بلندترین قلههای انسانیت ما را نظاره میکند.
🥀اَللّهُم اِنّا نَشکُو اِلَیکَ فَقدَ نَبِیِّنا و غَیبَةَ وَلیِّنا و شدّةِ الزّمان علينا "🥀
#نجمه_صالحی
#آتش_در_خیمه_گاه_رفح
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi
.
او پیام آور است
✍خ. محمدجانی
دوباره بوی خون
دوباره بوی سوختن
دوباره شعلههای دودی به آسمان
دوباره خیمهای در میان شعلههای آتش
دوباره طفل سر بریده
چه صحنهای است که این روزها در حال تکرار است! گویی تاریخ دوباره تکرار و زنده شد. دوباره بیرحمی جان مضاعف گرفت و بیگناه و مظلومیت در زیر چکمه های پلید صهیونیست زمانه کوبیده میشود؛ اما مقاومت و آزادگی همچنان بر تارک تاریخ میدرخشد.
فلسطین، رفح پیام آور آزادگی، کرامت، انسانیت و بی گناهی است.
#غزه
#رفح
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
https://eitaa.com/afkarehowzavi