امسال ماه رمضان غنی داشتیم.

⚘️﷽ حسرت‌های همیشگی ✍صدیقه طهماسبی نژاد ماه مبارک رمضان که تمام می‌شود باز حسرت به دل داریم که ای‌ کاش بهتر و بیشتر از مهمانی خدا توشه بر می‌داشتیم. در روز قیامت هم نیکوکاران آرزو می‌کنند که ای کاش بیشتر نیکی می‌کردند. حسرت در آخرت به خاطر این است که متوجه می‌شویم چه توان‌هایی برای رشد،کمال وتقرب به خدا داشته‌ایم اما استفاده نکردیم. سوالی در که گوشه ذهن‌جا می‌گیرد این است که آیا می‌توان حسرت روز قیامت را کم کرد؟ شاید مهمترین کاری که بتواند حسرت آن روز را کم کند شناختن استعدادهای خودمان برای رسیدن به کمال معنوی و تقرب به خدا باشد‌ یکی از استعدادهای انسان، دیدن ملکوت آسمان‌ها در همین دنیا است. بنا به فرموده پیامبر اکرم(ص) : "اگر نبود كه شيطان‌ها بر گرد دل‌هاى آدميان مى چرخند، هر آينه آنان ملكوت آسمان‌ها را مى ديدند."* درمیدان مبارزه یکی از اصول اساسی دشمن شناسی است.چگونگی عملکرد شیطان را براساس کلام وحی می‌توان فهمید. علامه طباطبایی می‌فرمایند: " آیات قرآن دلالت دارند بر این‌که میدان تاخت وتاز شیطان ادراک انسانی است و ابزار کار او عواطف و احساسات بشری است. شیطان افکار باطل را در نفس انسان القا می‌کند همان گونه که در آیات سوره ناس می‌فرماید:" الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ" البته اين القائات طورى نيست كه انسان آن را احساس نموده ميان آنها و افكار خودش فرق بگذارد، و آن را مستند به كسى غير از خود بداند، بلكه بدون هيچ ترديدى آن را نيز افكار خود می‌داند."* پس از شناخت دشمن ودشمنی او باید درجست وجوی راه مقابله با او باشیم. برای پیروزی بر دشمن از کسی یاری بجوییم که او را به طورکامل می‌شناسد و کمک گرفتن از او می‌توانیم دشمن ر اضربه فنی کنیم. راه نجات و سعادت را پروردگار عالمیان در کتاب راهنمایی که بر پیامبرنازل فرموده به همه انسان‌ها نشان داده است آن‌جا که فرمودند: " قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾ به راستى كه مؤمنان رستگار شدند الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿۲﴾ همانان كه در نمازشان فروتنند" نماز اصلی ترین برنامه دین اسلام برای رستگاری بندگان الهی است. نماز آن اکسیری است که خاک سیاه را طلا می‌کند. "خوشا آنان که دائم در نمازند" ماه مبارک رمضان هم فرصت پر‌ارزشی برای بندگی و رشد معنوی است زیرا بنا به سخنان گهربار رسول الله(ص) که فرمودند: " شیطان در ماه مبارک رمضان درزنجیر هست و شاید هرکسی درحدی که از فضائل این ماه بهرمند شود،دست شیطان از او کوتاه می‌شود. از خداوند می‌خواهیم که پس از ماه مبارک رمضان شیاطین همچنان درغل وزنجیر بمانند و برقلب‌های ما دسترسی پیدا نکنند. * ميزان الحكمه ،محمد محمدی ری شهری،ج۱۱،ص۶۷. *ترجمه المیزان،ج۸،ص۴۷. https://eitaa.com/loh_ghalam

⚘️﷽ شنبه آغازی دیگر ✍صدیقه طهماسبی نژاد گاهی که برنامه ریزی می‌کنیم و تصمیم می‌گیریم کارجدیدی را شروع کنیم این جمله را می‌گوییم: "از شنبه شروع‌می‌کنم." امسال برای خیلی‌ها شنبه شروع تازه‌ای است.سال پیش با همه خوبی‌ها وبدی‌ها گذشت. درسال نو عزم‌هایمان را جزم کنیم و طرحی نو دراندازیم. بنا به فرمایش پروردگاربی همتا " فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب﴿۷﴾ پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ می‌شوی به مهم دیگری پرداز."* با توجه به نامگذاری که امام خامنه‌ای برای امسال انجام دادند به نظر می‌آید که تک‌تک افراد جامعه به قدر توان خود می‌توانند در راستای خواسته امام جامعه گام بردارند. اگر همه خودشان را مخاطب پیام رهبری بداند و به فکر این باشند که گوشه‌ای از کار را به دست بگیرند، سخن رهبری بر زمین نمی‌ماند. شایدبا نگاه اول به کلمات "سرمایه گذاری" و "تولید" در ذهن‌ها تداعی شود که سرمایه زیادی نیاز است و تولید هم در حد کشوری یا حتی جهانی باید باشد، آن وقت هرکس با خود واگویه می‌کند من که چنین سرمایه و توانی ندارم پس از دست من کاری برنمی‌آید و یا این که بعضی با شنیدن نام سرمایه‌گذاری ذهن‌شان به سمت سرمایه گذاری خارجی کشیده می‌شود اما به واقع عمق مطلب این‌چنین است؟ فرمایشات رهبر انقلاب خط بطلانی بر این افکار است آن‌جا که فرمودند: "سرمایه‌گذاری هم تا می‌گوییم، ذهن بعضی‌ها می‌رود به سرمایه‌گذاری خارجی‌ها؛ نه!" و در ادامه اشاره کردند که منظور از سرمایه گذاری؛ سرمایه گذاری مردم و همین نقدینگی که در اختیار مردم است. در واقع با این بیانات نقطه‌زن رهبری راه بر هربهانه تراشی بسته شده و نمی‌توانیم به این افکار اکتفا کنیم و خودمان را از زیر بار مسئولیت بیرون بکشیم. هرکسی در درون خودش می‌تواند بلند بلند(!) فکر کند: "من به اندازه مهارتم ، به اندازه باغچه کوچک حیاط خانه‌ام یا به اندازه پانصد هزار تومان پس اندازم‌،به اندازه چرخ خیاطی و تنوری که مد‌ت‌ها استفاده نکرده‌ام و ... می‌توانم سرمایه‌گذاری و تولید داشته باشم." همین قدر که بشود هر خانواده‌ای حتی یک مورد از نیازهای روزمره خودش را تولید و تامین کند به این شعار سال جامه عمل پوشانده است. امام امت در دیدار با اقشار مردم در سال جدید وظیفه مردم را بیان فرمودند و گفتند: "وظیفه‌ی مردم همین است که هر کس می‌تواند، پولی دارد، امکانی دارد برای اینکه یک تولیدی، ولو کوچک، به وجود بیاورد، این کار را بکند ــ آن کسانی که همّتی کردند و اقدام کردند، سودش را هم خودشان بردند، هم کشور و مردم سود بردند ــ تا کسانی که کارسازان و کارفرمایان و اشتغال‌آفرینان بزرگ هستند که می‌توانند چند هزار نفر را به کار وادار کنند با تولید" پس کمر همت ببندیم ، "یا علی"بگوییم و عشق آغاز کنیم! همانند آن پیرزنی که با ده کلاف ریسمان در صف خریداران حضرت یوسف(ع) قرار گرفت تا دوست و دشمن بداند او هم با دارایی کم و همت بلندش، می‌خواهد نامش را در میان خریدارهای آن مروارید گرانبها ثبت کند. ما نیز با سرمایه کم می‌خواهیم در صف خریداران و اطاعت کنندگان امر نائب امام زمانمان(عج) قرار داده شویم. *سوره انشراح/آیه۷ https://eitaa.com/loh_ghalam

⚘️﷽ نابغه قرن ✍صدیقه طهماسبی نژاد سالروز شهادت شهید بزرگوار سید محمدباقر صدر(ره)بود. دلم می‌خواست برای یاد بود این دانشمند سترگ مطلبی بنویسم، کتاب آقای "رضا اسلامی" را باز کردم، زندگی‌نامه شهید را ابتدای کتاب "قواعد کلی استنباط" نوشته است. نکته‌ای که توجهم را به خودش جلب کرد اهتمام شهید عزیز به تربیت فرزندانشان بود. ایشان در سخنانشان گفته بودند :" جدیت و سختگیری درجای خود و نرمی و عطوفت درجای خود لازم است و معمولا نقش اول را پدر و نقش دوم را مادر به عهده دارد ولی من با مادر بچه‌ها قرار گذاشتیم به عکس عمل کنیم." و دربیان دیگرشان اشاره داشتند :" من در دل بچه ام از کودکی کینه و دشمنی با صهیونیست‌ها را ایجاد کرده ام." نکته برجسته دیگری که زندگی ایشان به چشم می‌خورد توجه فوق العاده ایشان در زمان تحصیل به درس خواندن بود به طوری که از ایشان نقل شده که می‌فرمودند: " در ایامی که مشغول تحصیل بودم هر روز به قدر پنج طلبه پرکار درس می‌خواندم." چقدر زیبا و دلنشین است که انسان به چشم امام نازنینش بیاید آنچنان که سید محمد باقر صدر(ره)به چشم امیرالمومنین (ع) آمدنددرخاطراتشان آمده :" در ایام تحصیل ساعتی را اختصاص داده بودم که به حرم شریف حضرت امیر(ع) بروم و در مسائل علمی فکر کنم و از برکات محضر امام استفاده ببرم و الهام بگیرم. بعد از مدتی این برنامه تعطیل شد؛ در حالی که هیچ کس از آن اطلاع نداشت. سرانجام یکی از اهل منزل، حضرت را به خواب دید که فرمودند به باقر بگو چرا درسی را که نزد ما می‌خواندی ترک کردی؟" * پس از خواندن این مطالب به ذهنم رسید که جست و جویی کنم و کتاب‌های دیگری درباره شخصیت و زندگی این مرد بزرگ پیدا کنم. شروع به گشتن کردم‌.اسم کتاب "نابغه قرن" آمد. کتاب را باز کردم. گزیده‌ای از بیانات امام خمینی(ره)و امام خامنه‌ای درباره شخصیت علامه سید محمدباقر صدر(ره) بود. امام خمینی(ره) در وصف آیت الله صدر(ره)فرموده‌اند:"سید محمد باقر صدر مغز متفکر اسلامی بود و امید بود که اسلام از او بهره‌برداری‌های زیادتری بکند و من امیدوارم که کتاب‌های این مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمین قرار بگیرد." امام خامنه‌ای به نیکی از آن فقیه و فیلسوف شریف یاد کرده اند: " او یکی از شخصیت‌های کم نظیری بود که فقاهت اسلامی را با اندیشه جدید و نوآوری در مسائل و با شجاعت و با دیانت و تقوا همراه داشت بنده آن شهید بزرگوار را در سال ۱۳۳۶ [شمسی] در نجف دیدم آن وقت جوانی بود بیست وچهار،پنج ساله و در همان سن این مرد به فضل و تسلط بر مبانی اسلامی و فقاهت معروف بود." " باید این شهید را زنده نگه داشت اگر احیا شهید وجود نداشته باشد و به عنوان یک مسئولیت پذیرفته نشود، تاثیرات او ضعیف خواهد شد." * دو کتاب دیگر در شرح احوالات و زندگی ایشان دیدم به نام‌های ۱."شرح صدر" به قلم آقای محمد رضا نعمانی ۲."شهیدصدر" نوشته علامه شیخ عفیف نابلسی زندگی شهید صدر (ره) در راه اسلام هزینه شد. امید آن داریم که روح پاکش یاری‌گر ما باشد تا در مسیر اسلام عمرمان را سپری کنیم و جانمان را فدا نماییم. * رضا اسلامی،قواعد کلی استنباط،ج۱،ص۲۳_۲۵. *نابغه قرن، ص ۲۸،۲۱و۴۱. به مناسبت سال‌روز شهادت شهید صدر(ره) و خواهرشان مجتهده بنت الهدی صدر(ره) هدیه کنیم به ارواح طیبشان فاتحه به همراه صلوات https://eitaa.com/loh_ghalam

⚘️﷽ قدر زر زرگر شناسد! ✍صدیقه طهماسبی نژاد عباس معروفی را من با کتاب "سمفونی مردگانش" می‌شناسم، تعریف کتاب راشنیده‌ بودم. کتاب را از کتابخانه امانت گرفتم و خواندم به سلیقه و مذاق من خوش نیامد و دوستش نداشتم. خب، سلیقه‌ها مختلف است.من نظر شخصی‌ام را گفتم. حتما کارشناس‌ها نکات فنی در آن دیدند که برنده جایزه شده است. آقای عباس معروفی سر دبیر مجله ماهنامه "گردون" بود. داستانی دارد که خودش این‌گونه تعریف می‌کند: 《محسن سازگارا، رئیس تعاونی مطبوعات به من گفت:روزهای سه شنبه آقای رئیسی بار عام (دیدارعمومی) می‌دهد. من سه تا چهار تا سه شنبه رفتم،از شش صبح می‌رفتم ،اسم می‌نوشتم ولی نوبتم نمی‌شد. بلاخره نوبتم شد رفتم تو و نزدیکای ظهر بود.پنج نفربودیم ما را فرستادن تو. گفت: شما؟ گفتم:من عباس معروفیم. گفت:همان عباس معروفی معروف؟ گفتم ؛بله،همون کرکس شاهنشاهی به قول کیهان* گفت:شما بمونید. بعد گفت: آقا چه کار می‌کنی؟ گفتم : من رمان می‌نویسم،ادیت می‌کنم. دادستانی انقلاب مجله‌ام رو توقیف کرده و برای من حکم اعدام زدن. بعد رفت کامپیوترش را نگاه کرد و گفت:آقا لک تو پرونده‌ات نیست. گفتم:می‌دونم. من حتی سمپات هیچ گروهی نبودم. تنها عضویتم تو زندگیم فقط کانون نویسندگان بوده و الان عضو انجمن بین المللی قلم. بالاخره آن روز این آقا شروع کرد از این صحبت‌ها و به من گفت: دیشب قم بودم،پیش آقای فاضل میبدی، کتاب سمفونی مردگان شما را آن‌جا دیدم.برداشتم خوندم‌.اومدم ازش بگیرم.دیدم امضا کردید، به من نداد. دلم می‌خواد این رو بخونم. گفتم:اتفاقا چاپ جدیدش الان تو کیفم یه نسخه‌اش هست. کتاب را گذاشتم روی میز. گفتش:خب،چقده قیمتش؟ گفت:قابلی نداره؟ گفت:نه،این‌جا میز قضا وقدره. گفتم:سیصد تومن. سیصدتومان را در آورد گذاشت، من هم برداشتم. بعد گفت:شما "گردون"ها را تا شماره‌ای که منتشر شده بیارید من خودم شخصا بررسی کنم. گفتم:باشه صبح می‌گم براتون بیارن. گفت:نه،همین الان. دیره. تلفنش را برگرداند طرف من ، گفت: زنگ بزن بیارن. من زنگ زدم به همکار مجله‌ام گفتم: گردون‌ها را بیار. گردو‌‌ن‌ها رو بهش دادم‌.بعد حکم توقیف و حکم اعدام برای خود من، یکباره بعد پنج،شش روز عدم صلاحیت خورد.》 رئیس جمهور شهید و عزیز ما در هر جایگاهی بود مرد میدان و عمل بود. جناب "سید ابراهیم رئیسی" دُر گرانبهایی بودند که قدرشان شناخته نشد و باید از او گفت گرچه فقدانش خسارتی است که جبران نمی‌شود و نبودنش داغی است که سرد نمی‌شود. رساترین سخن درباره این‌که قدر ایشان ناشناخته بود همان کلام رهبر انقلاب اسلامی پس از آسمانی شدن رئیس جمهور محترم بود که فرمودند: " بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریباً همه‌ی روزنامه‌ها، همه‌ی مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریانهای مختلف، از خدمات او و تلاشهای شبانه‌روزی او حرف می‌زنند، از او تمجید می‌کنند، تعریف می‌کنند؛ دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ [بعضی از] اینها در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها را بگویند؛ در زمان حیات او این برجستگی‌ها را می‌دیدند امّا کتمان می‌کردند، بلکه عکس آن را می‌گفتند و او را می‌آزردند. البتّه او غالباً جواب نمی‌داد امّا گاهی پیش من می‌آمد و مقداری شکایت می‌کرد. خدای متعال درجات این مرد عزیز و مغتنم را عالی کند." *مدیر مسئول و سردبیرکیهان در آن زمان آقای مهدی نصیری بودند. https://eitaa.com/loh_ghalam

⚘️﷽ "منصور" افسانه نیست! ✍صدیقه طهماسبی نژاد همراه خانواده نشسته بودیم فیلم "منصور" را تماشا می‌کردیم. بازیگر نقش‌ شهید ستاری چنان زیبا نقش او را بازی می‌کرد انگار که "منصور" را زندگی کرده است. با دیدن صحنه‌های فیلم‌ به داشتن چنین فرمانده‌ای افتخار کردیم. فرمانده‌ای شجاع‌، رشید و با شهامت که عزتمندانه زیسته و تن به ذلت و خواری نداده‌ بود. در آن بحبوحه‌ی جنگ که دنیا علیه کشور ما بود و کمر بسته بودند برای خشکاندن ریشه‌های انقلاب اسلامی، به فکر ساخت هواپیما افتاد. تحریم‌ها و نداشتن امکانات مانعی برای عزم و اراده این امیر سلحشور نبود. ما در زمان دفاع مقدس هیچ امکاناتی نداشتیم اما با داشتن ایمان و اراده سختی‌ها را پشت‌ سر گذاشتیم. باور شهید به "ما می‌توانیم" سبب جذب نیروهای متخصص این فن شد. پشتیبانی و حمایت از کار و فعالیت شهید ستاری توسط رئیس جمهور که در آن زمان حضرت آقا (امام خامنه‌ای) بودند. نکاتی بود که توجهم را جلب کرد. رفتار شهید ستاری و حمایت رئیس جمهور وقت من را به‌ یاد این جمله انداخت:"النّاس علی دین ملوكهم". امام خامنه‌ای در دیدار اعضای هیئت دولت در سال ۱۳۸۴ این سخن را شرح داده‌اند: "در یكی از تاریخ‌ها خواندم زمانی كه ولیدبن‌عبدالملك خلیفه شده بود، چون خیلی اهل جمع‌كردن ثروت و جواهرات و اشیاء قیمتی بود، مردم كوچه و بازار وقتی به همدیگر می‌رسیدند، مكالماتشان از این قبیل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خریدید؟ آقا! فلان نگین را فلان كس آورده، شما خریدید؟ یعنی مردم همه‌اش راجع به خرید و فروش وسایل و اشیاء زینتی و امثال اینها حرف می‌زدند. بعد از ولید، سلیمان‌بن عبدالملك خلیفه شد. او اهل ساختمان‌سازی بود و به كاخ‌سازی و ساختمان‌سازی خیلی عشق می‌ورزید. این مورخ می‌گوید مردم حتّی وقتی برای نماز به مسجد می‌آمدند، یكی می‌گفت: آقا! شما كار ساختمانیِ منزلتان را تمام كردید؟ دیگری می‌گفت: آقا! شما فلان خانه یا زمین را خریدید؟ دیگری می‌گفت: آقا! شما آن دو اتاق را اضافه كردید؟ حرف‌هایشان همه از این قبیل بود. بعد از این دو نفر، عمربن‌عبدالعزیز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ می‌گوید مردمِ كوچه و بازار وقتی به هم می‌رسیدند، یكی می‌گفت: آقا! راستی شما دیروز دعای ماه رجب را خواندید؟ دیگری می‌گفت: آن دو ركعت نماز را خواندید؟ بنابراین رفتار ماها یك تأثیر قهری در رفتار مردم دارد." کسانی مانند شهید "منصور ستاری" اسطوره‌هایی هستند که افسانه نیستند. زندگی این قهرمانان می‌تواند الگوی فرزندان ایران‌زمین باشد. ۲۹ فروردین/روز ارتش جمهوری اسلامی https://eitaa.com/loh_ghalam

⚘️﷽ شنبه‌های مذاکراتی ✍صدیقه طهماسبی نژاد " گنجه دیروزت ، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف بسته های فردا ، همه ای کاش ای کاش"* برجام پس از مدت‌‌های طولانی و جلسات سنگین بین مذاکره کنندگان امضا شد. ضمانت اجرای آن امضای "جان کری" بود. خیلی‌ها برای پیروزی(!) که به‌دست آورده بودند جشن گرفتند؛ چون همه چیز مملکت حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زده‌ بودند. و به قول شاعر آقای ناصر فیض: " قولی است به وامی که قرار است دم صبح بعد از شب پیروزی برجام بگیرم" اما پس از آن معلوم شد برجام «تقریبا هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است.درباره خطوط قرمز جمهوری اسلامی‌ کاشف به عمل آمد که ای دل غافل از برخی خط قرمزها هم عبور کرده بودند. سرانجام همین "ترامپ قمار باز" از برجام خارج شد و به هیچ تعهدی پایبند نشد. این‌ها نتایج برجامی بود که برایش کف و‌‌‌ سوت زدند. حالا دوباره مذاکرات غیر مستقیم از سر گرفته شده است. رهبر جامعه تذکر دادند : "مسائل کشور نباید به این گفت‌وگوها گره زده شود و اشتباهی که در برجام انجام شد و همه چیز کشور را به پیشرفت مذاکرات منوط کرد، نباید تکرار شود چرا که کشور شرطی می‌شود و همه چیز از جمله سرمایه‌گذاری تا مشخص شدن نتیجه مذاکرات معطل می‌ماند." در ادامه گوشزد کردند:"ضمناً، به این گفتگوها هم نه به صورت افراطی خوش‌بین باشیم، نه به صورت افراطی بدبین باشیم؛ این هم بالاخره یک کاری است،‌ یک حرکتی است، تصمیم‌گیری شده، دارد اجرا می‌شود... نه خیلی خوش‌بینیم، نه خیلی بدبینیم. البتّه به طرف مقابل خیلی بدبینیم، طرف مقابل را قبول نداریم، می‌شناسیم طرف مقابل را، امّا به توانایی‌های خودمان خوش‌بین هستیم، می‌دانیم که ما خیلی کارها می‌توانیم انجام بدهیم، شیوه‌های خوبی بلد هستیم." پیام رهبر انقلاب درباره مذاکرات به جهت یادآوری بیان‌ شد تا برخی از افراد که دلبسته‌اند و آرزوهایشان را گره زده‌اند به توافق در این مذاکرات مراقب باشند که خودشان را غرق در عالم خیالاتشان نکند تا ناگهان از عالم خیال به بیرون پرت شوند و ناچار ابرهای بالای ذهنشان را پاک کنند و این شعر را با خود زمزمه کنند: "نقش هایی که کشیدم در روز، شب ز راه آمد و با دود اندود. طرح هایی که فکندم در شب، روز آمد و با پنبه زدود"* *شاعر سهراب سپهری https://eitaa.com/loh_ghalam