eitaa logo
قلم نجیب
105 دنبال‌کننده
287 عکس
97 ویدیو
0 فایل
دل‌نوشته، تحلیل، تبیین از نگاه یک بانو در جنگ نرم. ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/ZeinabNajib
مشاهده در ایتا
دانلود
او کیست❓❓❓ 1⃣ در خاندانی اصیل و برجسته دیده به جهان گشود. فرهنگ‌دوست، دانش‌طلب و تحول‌خواه بود. با معنویت و به دور از هرگونه شرک زندگی می‌کرد. از هرگونه عقب‌ماندگی، محافظه‌کاری و تاریک‌اندیشی به‌دور بود. حریت و ظلم‌ستیزی، درایت و آینده‌نگری از ویژگی‌های شاخص ایشان بود. ژرف‌اندیشی و استقلال‌طلبی نیز از دیگر ویژگی‌های شخصیتی ایشان بود. ذوق و ابتکار و پرهیز از هرگونه واپسگرایی و دنباله‌روی را می‌توان به‌عنوانِ سبک رفتاری ایشان معرفی کرد. او در جامعه خود به عنوان یک الگوی زن برتر، تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشت. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکاری، عفت و پاکدامنی، توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانی و صبر و استقامت، از جمله فضیلت‌های پسندیده‌ای‌ در او بود که تاریخ گواه آن است. 2⃣ ریشه و تبار او به قومی با اصل و نسب می‌رسد. بطوری‌ که حتی برخی از بزرگترین رهبران جهان اسلام از تبار آن‌ها بودند. پدر ایشان از چهره‌های برجسته و شجاع زمانِ خویش بود. در زمان حیاتش برای دفاع از یک قانون، با حاکمِ جامعه‌ای که ستم روا می‌داشت؛ ابتدا ملاقات کرد و با شجاعت او را از کارش برحذر داشت سپس با دعوت چهره‌های بانفوذ جامعه، شورای امنیتی_ملی تشکیل داد و همگان را به مقاومت دعوت کرد. از سوی دیگر آنها را مسلح کرد و همین اقدامات وی باعث شد تا حاکم ظالم را سرجایش بنشاند و جنگی هم رخ نداد. مادرش نیز از اصیل‌ترین خاندان‌ها بود. اسیر خرافات نبود بلکه اهل اندیشه بود. رفتار او را نیز بسیار پاک توصیف می‌کنند. 3⃣خانواده‌ی او در جامعه آن زمان، بانفوذ بودند. آن‌ها بسیار ثروتمند و سخاوتمند بوده و ثروت خود را از طریق تجارت به دست می‌آوردند اما بسیاری از آن را در راه بخشش به محرومان و دستگیری از افتادگان به کار می‌بردند از سوی دیگر بسیار اندیشه‌ورز و خوش‌فکر و اهل تحقیق بودند. این بانوی بزرگوار با سبک زندگی درست و خردمندانه‌ی خانواده‌ی خود، شخصیت ویژه‌ای به دست آورده بود. 4⃣ از ویژگی انسان‌های هوشمند، روح نواندیش و نوگرا داشتن است. آنان به آداب و رسوم رایج، فرهنگ و مقررات غالب، بافته‌ها و یافته‌های موروثی و بینش و منش رسمی صاحبان قدرت و آیین و باور مردم روزگار خود بسنده نمی‌کردند و هماره در جست‌وجوی راهی نو، سبکی جدید، شیوه‌ای برتر، برنامه‌ای جالب‌تر، آیین و منشی مترقی‌تر و دنیایی خردمندانه‌تر برای زندگی و تأمین حقوق انسان‌ها بودند. همین ویژگی یکی از رازهای پذیرش نهضت‌های آزادی‌خواهانه و ترقی‌خواهانِ تاریخ از سوی این چهره‌ها بود. 5⃣ او به آیین مرسوم جامعه‌ی خود که از اصلش منحرف شده بود، اهمیت نمی‌داد و از رهاورد آن بر کنار بود. او نه بسان زن عادی آن روز، به انزوای تحمیلی تن سپرده بود و نه شب‌نشینی و بردگی جنسی زن اشرافی را به رسمیت می‌شناخت. کار، پویایی اندیشه‌ی او بود که او را به مدیریت و تجارت و جسارتی مستقل سوق داد تا جایی که نه تنها خود را نیازمند مردِ خودکامه روزگار نمی‌دید که ازدواج با زورداران و زرداران تاریک‌فکر نیز برای او تحمل‌ناپذیر شده و جویای جوانی متفاوت از مردنمایان دنیای خویش بود. 6⃣ هنر مدیریت اقتصادی و مهندسی اجتماعی و روش هوشمند در تجارت را از برادرزاده‌های باتدبیرش اقتباس کرده بود و مردم‌خواهی را از عمویش به یاد داشت و همین سبب شد که نزد ایشان آموزش ببیند و همواره در مسائل گوناگون از او مشورت گیرد. از جمله در ازدواج با شخصی که بعدها یکی از بزرگ‌ترین رهبران جامعه خود شد و داعیه‌ی جهانی پیدا کرد. 7⃣این بانو، دارای ثروت و اعتباری بسیار بود، امّا به جای کار ظالمانه رایج ـ که رباخوارگی و مکیدن خون محرومان و خوشگذرونی رایج زرداران بود ـ سرمایه‌اش را در راه سازندگی و تجارت و سود عادلانه و گره‌گشایی و مردم‌نوازی به کار می‌انداخت. از این راه سودمند، هم بر ثروت خود می‌افزود و هم به اقتصاد جامعه خون سالم تزریق می‌کرد. با کارآفرینی، گروهی را در شبکه تجاری خود به کار می‌گرفت که اینچنین نیازهای مردم به وسایل زندگی را برطرف سازد و مطلوبتر از همه به ندای آزادگی و ناسازگاری خود با روزگارش پاسخ دهد. اگر شرایط رباخواری آن روز را بنگریم و بدانیم که چگونه و در چند مرحله به جنگ این آفت بزرگ اجتماعی رفته بود، بیشتر به عظمت این انسان خوش‌فکر پی‌‌می‌بریم. 8⃣ایشان کارگزارانش را از میان انسان‌های سالم استخدام می‌کرد و خود از دفتر کارش این شبکه‌ی تجاری را با سرانگشت تدبیر و قدرت به حرکت می‌آورد و به کار اقتصادی‌اش سامان می‌بخشید. با دقت در انتخاب فرصت، نوع کالا و مقدار آن را تعیین می‌کرد. حرکت، بازگشت و توقف کاروان را با آگاهی از زمان و مکان، به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌نمود که شگفتی‌ها را برمی‌انگیخت و کاروان بزرگ تجارتی‌اش هماره در راه بود و سود فراوانی باخود به همراه می‌آورد. ✍زينب نجیب @ghalamenajib ادامه دارد👇
9⃣ اگر با شرایط جهان آشنا باشیم و محرومیت کامل زن از حقوق انسانی‌اش را به یاد بیاوریم، آن‌گاه اداره چنین شریان مهم اقتصادی به وسیله یک دختر هوشمند و پاک‌منش را می‌ستاییم و درمی‌یابیم که او خردمندترین و کارآمدترین مدیران روزگارش بود. این عوامل، دخت خردمند را با جامعه‌ی روزگارش متفاوت ساخت و او را انسانی وارسته تربیت کرد؛ به گونه‌ای که هم از حقایق جاری روزگارش آگاه بود و هم به خداجویی و بشردوستی آراسته شد و هماره در اندیشه‌ی جامعه و جهانی نو می‌زیست. 0⃣1⃣ این بانوی بزرگوار، بانویِ بانوان جامعه خود نامیده شد و چنان نیکبخت و اهل بالندگی بود که حتی پس از وفاتش، خواص جامعه در وصف او شعرها سرودند. از سوی دیگر او را صدیق می‌نامیدند زیر راست‌گفتار و راست‌عقیده بود و در مجموع، آثار بزرگی و نجابت و شرافت از کردار و گفتار و رفتار او پدیدار می‌گشت. ایشان از انفاق‌کننده‌ترین افراد در زمان خود شناخته شد و این باعث شد تا بسیاری از زنان دیگر به تأسی از او در آن زمان و چه در زمان‌های بعد، این فرهنگ انفاق را الگو گرفته و گسترش دهند. 1⃣1⃣ این دوشیزه‌ی گرانقدر به‌خاطر موقعیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی والایی که داشت از خواستگاران زیادی برخوردار بود مخصوصاً از بزرگان جامعه و اشراف زادگان. اما به هیچ یک از آنها توجه نداشت، تا اینکه توجه او را جوانی به خودش جلب کرد که بسیار با اخلاق و دارای معنویات بود و صفات ویژه‌ای را به خود اختصاص داده بود بدین ترتیب از او خواست که به منظور تجارت با هم همکاری کنند جوان نیز پذیرفت این بانوی بزرگوار با ذکاوت، دو نفر از افراد امین خود را به سوی او فرستاد تا در تمامی یک سفر تجاری، او را زیر نظر داشته باشند پس از بازگشت از این سفر و تعریف و تمجید آنها از آن جوان برومند و ذکر وقایع قابل توجه، این بانوی بزرگوار به دلیل صداقت، امانت، حسن خلق و درست‌کاری آن جوان، پیشنهاد ازدواج را مطرح ساخت که البته این نیز از درایت ایشان بود و از سوی آن جوانمرد پذیرفته شد و در روز خواستگاری، عموی داماد صیغه‌ی ازدواج را جاری کرد و بعد جملات زیبایی در وصف این بانوی بزرگوار مطرح کرد که نشان از بارز بودن ایشان در جامعه‌ی خود بود. 2⃣1⃣ایشان زمان ازدواج، جوانی حدوداً ۲۵ ساله بود. در اوج زیبایی و جوانی و استقلال. اما تمامی اموالش را به همسرش بخشید و مدیریت املاک خود را در اختیار او قرار داد. این عشق و محبت فقط به اندازه‌ی اهدای تمامی اموال مادی یک زن نبود، این عشق و محبت تا جایی پیش رفت که در وصف همسر خود شعرها می‌سرود، از او اطاعت می‌کرد، او را حمایت می‌نمود، با او همکاری می‌کرد و در پستی و بلندی زندگی یار و غمخوار و مونس او بود. این در حالی بود که بسیاری از بزرگان جامعه و زنان نیز با ازدواج او موافق نبودند و مرد جوان را به‌خاطر تهی‌دستی، مناسب ایشان نمی‌دانستند اما عشق ایشان زبانزد خاص و عام شد و جالب‌تر اینکه این شیدایی یک طرفه نبود. در آن ۴۰ شبی که همسر او برای مأموریتی از این بانوی بزرگوار دور بود به هر ترتیبی که می‌شد برای او پیغام می‌فرستاد تا هم از حال خود برای او بگوید و هم با گفتگو، موجبات دلگرمی او را فراهم کند. 3⃣1⃣بعد از وفات این بانو، همسر ایشان همواره از خاطرات شیرین و ایثار آن بانوی گرامی به نیکی یاد می‌کرد و هرگاه به یاد او می‌افتاد، اشک فراق بر دیدگانش جاری می‌شد تا آن‌جا که سال فوت همسرش را سال غم و اندوه نامید. او هر نشانه‌ای که یادآور همسر متوفایش بود را گرامی می‌داشت. از آن جمله می‌توان به تکریم از پیرزنی که روزگاری فقیر خانه آنها بود اشاره کرد. آن پیره زن یکی از فقرایی بود که همیشه درِ این خانه را می‌زد و خانم خانه او را بسیار تکریم می‌نمود. حال پس از فوت آن بانوی یگانه مورد تکریم خانه بود چراکه یادآور مادر خانه می‌شد و هر نشانه‌ای که یادآور محبوب این خانه باشد شایسته‌ی تکریم و عنایت بود. 4⃣1⃣همسر او وقتی می‌خواهد مقام محبوبش را وصف کند می‌گوید: او زمانی مرا یاری کرد که همه من را تکذیب می‌کردند و او را مسخره. ایمان و باور او به من باعث رفع غم و اندوه از من می‌شد. حمایت مالی او از من و بخششِ هر آنچه که داشت در راه من، بی‌همتا بود. 5⃣1⃣از ویژگی‌های بارز او، چهره ادبی و ذوقِ هنری اوست؛ به گونه‌ای که خانه او، مرکز انجمن ادبی و علمی شهر بود. بزرگان جامعه او را در شمار سرایندگان نامدار شمرده‌اند. از سوی دیگر او را مادر مومنین می‌نامند. او پس از اهدای همه سرمایه‌ی مادی و معنوی خود، در سخت‌ترین شرایط تحریمِ دشمنان درگذشت در حالی که تنها ۲۵ سال از ازدواجش می‌گذشت. حاصل ازدواج این دو بزرگوار فرزندانی بود که البته آخرین آن‌ها دختری شد که بعدِها روح آزادی و آزادگی، بخشش و بخشندگی، مدیریت و همسرداری، ظلم‌ستیزی و جهاد...را تمام و کمال از مادر به ارث برده بود. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر بدانند... رهبر انقلاب، امروز در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: "مسئله‌ی حجاب محدودیت شرعی و قانونی است. محدودیت دولتی نیست. قانونی است و شرعی است. کشف حجاب حرام شرعی است، حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است". ۱. حجاب یک محدودیت دولتی نیست 👈 یعنی یک‌جور حدّ تعیین کردن در پوشش توسطِ یک دولت یا یک جناح یا بر اساس سلیقه‌ی قوای یک کشور نیست بلکه👇 ۲. حجاب یک مسئله شرعی و قانونی است👈 یعنی از دل دین (شریعت) و از دل قانونِ برآمده از دین است. قانون نیز بُعد اجتماعی و حکومتی دارد که برای اصلاح جامعه هدف‌گذاری می‌شود و چون از دین استخراج می‌شود، دستور خداست. ۳. بنابراین، خلاف آن، هم حرام شرعی است هم حرام سیاسی👈 یعنی چون هم ابعاد فردی دارد، هم ابعاد اجتماعی، هم تأثیر و تأثرات درون مرزی دارد و هم برون مرزی، سرپیچی از آن علاوه بر حرام شرعی منتهی به حرام سیاسی هم خواهد شد. ایشان در ادامه می‌فرمایند: "خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند نمی‌دانند این را؛ اگر بدانند، بدانند که پشت این کاری که این‌ها دارند می‌کنند چه کسانی هستند، قطعاً نمی‌کنند". ۱. می‌توان گفت که کشف حجاب، دقیقاً به همین دلیل، حرام سیاسی نام گرفت. زیرا کشف حجاب مسیر را برای دشمنی دشمن و تسلط او هموار می‌کند یعنی دست دشمن را برای سلطه بر مسلمان باز خواهد کرد و حقیقتاً کدام انسان عاقلی است که بداند عمل او دشمنش را تقویت می‌کند اما باز همان عمل را تکرار کند؟ باتوجه به آنچه رهبر معظم انقلاب فرمودند و با توجه به فهم نگارنده، باز هم به یک نکته می‌رسیم و آن :تبیین" است. تبیین اینکه👇 ۱. منفعت حجاب در چیست؟ ۲. آیا منفعتش تنها در خودش خلاصه می‌شود یا در دفع ضرر یا ضررها؟ (مثل ضرر تسلط دشمن) آری، مسئله حجاب باید درست و دقیق تبیین شود. هم بگوییم با حفظ حجاب چه منافعی عایدمان می‌شود و هم بگوییم که در صورت رعایت نکردن آن چه ضررهایی متحمل خواهیم شد. اگر درست تفهیم شود همه در برابر آن تسلیم خواهند شد. ان‌شاءالله ✍زينب نجیب @ghalamenajib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاه رزمایش کشورم ایران، رزمایش دلاورمردان نظامی با سلاح سخت در آب و خاک و هواست و گاه رزمایشش، در موسیقی و شعر و اثر هنری است. امروز در رزمایش سخت و نرم وطن ببینید که قلم و بیان ما نیز همچون سلاح سخت نظامی، تیز و بران است و به دشمنان هشدار می‌دهد... اینجا ایران است نه ... @ghalamenajib
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر تا دیروز تردید داشتم که مسئله حجاب در جامعه امروز ما بیش از آنکه سیاسی باشد فرهنگی است؛ امروز قاطعانه عرض می‌کنم که مقوله‌ی حجاب در دنیای کنونی یکی از مهم‌ترین عناصر سیاسی جامعه‌ی ما و حتی جوامع دیگر است. حتی به جرأت می‌توان گفت مسئله‌ی حجاب رابطه‌ی تنگی با ایران قوی دارد. یعنی جنگی با پیشرفت در ایران به سبک مسئله‌ی زن و حجاب صورت گرفته است. وقتی شاهد این هستیم که فرد معتقد یا علاقه‌مند به حجاب را تهدید به مرگ و نابودی می‌کنند؛ نمی‌توان به این نتیجه نرسید که مقوله‌ی حجاب به یک مقوله‌ی سرنوشت‌ساز تبدیل شده، تمرکز و توجه به آن اهمیت دارد و کشف راهکارهای حفظ و ترویج آن در شرایط کنونی جهادی بس عظیم است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد افراد تخریب و تهدید کننده، لزوماً همه‌ی افراد مخالف حجاب نیستند چرا که بسیاری از بدحجاب‌ها و بی‌حجاب‌ها که ظاهرا به مخالفت با حجاب برخاسته‌اند افراد بی‌دین و بی‌اعتقاد به انقلاب اسلامی نیستند. بسیاری از این بانوان اهل مذهب و دیانتند. پس این افراد چه کسانی هستند و از کجا تغذیه می‌شوند؟ به نظر می‌رسد که این افراد تهدیدکننده جریانی هدایت شده‌اند که مقابله با آن‌ها پیگرد قانونی و امنیتی می‌طلبد. ✍زينب نجيب @ghalamenajib
غربت رمضان در برخی مدارس اولین، مهمترین و موثرترین نهاد هر جامعه‌ای به طور قطع، بعد از خانواده، مراکز آموزشی و پرورشی آن جامعه است. چرا که مهمترین عنصرِ پیشرفت هر کشور افراد آن جامعه است. در میان تمامی مراکز تربیتی، نهاد آموزش و پرورش والاترین و عمده‌ترین نقش در هویت‌سازی را ایفا می‌کند زیرا در سنین ابتدایی حیات بشر وارد زندگی او شده و نقش بسزایی خواهد داشت. حال سؤال اینجاست که در جامعه‌ی ما آموزش و پرورش کجای نقشه‌ی تمدن‌سازی و هویت‌سازی ایستاده است؟ گفته نشد؛ کجا قرار گرفته است؟ زیرا آشکار است که در این نقشه باید در رأس باشد و هست. اما پرسیده شد؛ کجا ایستاده است؟ یعنی؛ تا به امروز خود را تا کجا رشد داده و چقدر در این مسیر موفق بوده است؟ سؤالات از این دست در مقوله‌ی عملکرد آموزش و پرورش، بسیار است اما در این فرصت نگارنده قصد تحلیل و بررسی دقایق این مسئله را ندارد و تنها با هدف مقدمه‌ای بر ضرورت بررسی عملکرد این نهاد از آن عبور کرده و به بررسی مصداقی ملموس به‌نام روزه‌خواری علنی در برخی مدارس می‌پردازد. ناگفته نماند که نگارنده هرگز نگاه صفر و صدی به عملکرد این نهاد ندارد و به وجود نقاط قوت بسیاری در کارنامهٔ آن از جمله تلاش در تأمین محتوای مناسب در کتب درسی و غیر درسی، برگزاری مسابقات و جشن‌های مناسبتی و ...اذعان دارد. اما مسئله‌ی امروز، روزه‌خواریِ آشکار دانش‌آموزان در فضای به اصطلاح تربیتی مدارس است. در این رابطه چند سؤال پرسیده می‌شود و قضاوت آن را به عهده‌ی مخاطب می‌گذاریم. ۱. آیا یک انسان که در مهم‌ترین مرکز آموزش‌ و‌ پرورش کشور به تربیت آن مبادرت ورزیده شده است و برای شکل‌گیری و رشد هویت او تلاش و هزینه می‌شود نباید با اوّلیات احترام به ماه مبارک رمضان آشنا باشد؟ قطعا افراد در امر روزه‌داری آزادند و تکلیف و تشخیص آن حکمی فردی می‌طلبد. مسئله این است که آیا افرادی که به هر دلیل در جرگه‌ی روزه‌داران نیستند؛ نباید به این میزان از فهم و شعور برسند که در مقابل افراد روزه‌دار و در ملأ عام به خوردن و آشامیدن نپردازند؟ اگر در مدرسه این اصول را نیاموزند؛ کجا برای آن‌ها نهادینه شود؟ آیا وجود معضل روزه‌خواری علنی در جامعه‌ی امروز نتیجه‌ی کوتاهی نهاد‌هایی همچون آموزش و پرورش نیست؟ ۲. تا به‌حال دقت کرده‌اید که در بیمارستان‌ها اتاق کوچک و دور افتاده را برای استراحت و سیگار کشیدن پرسنل آنجا تعبیه کرده‌اند؟ این کار به دلیل حفظ سلامت بیماران است. خب، فکر کردن و خرج کردنِ کمی خلاقیت برای حل معضل روزه‌خواریِ علنی دانش آموزان در مدارس برای سلامت روحی و اخلاقی دانش‌آموزان و در مرحله بعدی سلامتی اخلاقی جامعه ضروری نیست؟ شاید مثال، مثال مناسبی نبوده باشد، چرا که روزه‌داران یک جامعه از کوچکترین تا بزرگترین آن‌ها قطعا از سالم‌ترین افراد جامعه چه از نظرجسمی و چه از نظر فکری هستند و نباید با بیماران بیمارستان مشتبه شوند اما به قول اهل فن در مثال مناقشه نیست. هدف تنها بیان ضرورت تلاش و غیرت و مسئولیت‌پذیری افراد در جهت حفظ فضای شایسته برای یک جامعه‌ی اسلامی است. به‌نظر می‌رسد حتی پیشنهاد مکانی برای روزه‌خواران در مدرسه پیشنهاد مناسبی نباشد چرا که باز هم حرمت ماه مبارک حفظ نخواهد شد و شاید بسترساز تشویق به روزه‌خواری شود. پس متولیان امر باید به دنبال راهکار مناسبی باشند. ۳.همه‌ی ما به وفور شاهد عزم و اراده‌‌ای جدی در مدارس برای پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان و رقابت‌های دیگر مثل مسابقات علمی_فرهنگی و... بین مدارس بوده‌ایم تا آن‌ها در بحث رتبه‌بندی‌ها و گزارشات به مناطق از یکدیگر کم نیاورند. حتی گاهی با طرح‌هایی مواجه بوده‌ایم که نه‌تنها تربیتی نبوده بلکه فقط دانش‌آموزان را در یک رقابت بی‌امان قرار می‌دهد. بدین‌ترتیب، چطور مدارس نمی‌توانند با همین اراده درس انسانیت به فرزندان خود دهند؟ آیا روزه‌خواری در مقابل چشم همکلاسی، که اغلب با بوی غذا و خوراکی همراه است رنگی از انسانیت دارد؟ آیا باز بودن بوفه‌‌ی مدارس در ایام ماه مبارک، محلی از اعراب دارد؟ آیا خود این عمل نیز نوعی تشویق به روزه‌خواری نیست؟ درخواست نگارنده و بسیاری از دغدغه مندان در این مسئله این است که: ✅مدرسه تنها مرکز یادگیری پیچیده‌ترین فرمول‌های منطق، ریاضی، فیزیک، شیمی و یا حفظ چند شعر و وزن، کلمه ترکیب و اطلاعات تاریخی و جغرافیایی نیست مدرسه نماد و نهاد هویت‌سازی یک جامعه است شاید بتوان با چند فرمول توسعه یافت اما هرگز پیشرفت به‌معنای دقیق و حقیقی آن حادث نخواهد شد زیرا پیشرفت در گرو تحقق انسانیت و معنویت است. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
به جز از علی نباشد به جهان گره‌ گشایی طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی چو به کار خویش مانی در رحمت علی زن به جز او به زخم دل‌ ها ننهد کسی دوایی ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غم سر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی بشناختم خدا را چو شناختم علی را به خدا نبرده‌ ای پی اگر از علی جدایی علی ای حقیقت حق علی ای ولی مطلق تو جمال کبریایی تو حقیقت خدایی نظری ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن تو که یار دردمندی تو که یار بینوایی همه عمر هم چو شهری طلب مدد از او کن که به جز علی نباشد به جهان گره‌ گشایی شعر از عباس شهری @ghalamenajib
هم‌تراز با ۲۲ بهمن روز قدس همتراز و هم‌پایه با روز ۲۲ بهمن به چه معناست؟ این عبارت چه قصدی دارد و چه آرمانی را دنبال می‌کند؟ این جمله‌ایست که بارها به مناسبت‌های مختلف از زبان شهید سلیمانی عزیز شنیده شد. توجه ایشان به مسئله‌ی فلسطین و نقش ایران در حمایت از ملت و مقاومت فلسطین تا جایی است که او را شهید قدس می‌نامند. بررسی خدمات این مرد بزرگ به جهان اسلام بالاخص، فلسطین عزیز و کمک و تجهیز آن‌ها با تلاش و ابتکارِ او، بر کسی پوشیده نیست. با یک جستجوی ساده می‌توان به اطلاعات برخی از عملیات‌های ایشان و قهرمانی‌های او دست یافت. هرچند سال‌ها باید بگذرد که به عمق شخصیت ایشان دست یابیم و به کُنه سخنان او پی‌بریم. در این یادداشت سعی شده است تا در حد بضاعت به تحلیل یکی از بیانات ایشان بپردازیم. از آنجا که حاج قاسم شاگرد مکتب خمینی کبیر بود؛ به نظر می‌رسد با سیری در سخنان امام خمینی(ره) راه برداشتی شایسته برویمان باز شود. امام خمینی در روز مقابله مستضعفین با مستکبرین، به عنوان روز جهانی قدس می فرماید: "‏‏«روز قدس» یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته‏‎ ‎‏باشد. روز مقابلۀ مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابلۀ ملت‌هایی است که در زیر فشار‏‎ ‎‏ظلم امریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزی است که باید مستضعفین‏‎ ‎‏مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند... روز قدس روزی است که باید سرنوشت ملت‌های مستضعف معلوم شود، باید‏‎ ‎‏ملت‌های مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین. باید همان‌طور که ایران قیام‏‎ ‎‏کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملت‌ها قیام کنند و این‏‎ ‎‏جُرثومه‌های فساد را به زباله‌دان‌ها بریزند." (صحیفه امام جلد ۹ ص ۲۷۶) چند نکته از این بیاناتِ امام قابل احصاء است: ۱. روز قدس مخصوص فلسطین نیست؛ روز همه‌ی آزادی‌خواهان جهان است زیرا تنها، روز مبارزه‌ی مردم یک منطقه با دشمنانش نیست، بلکه روز مقابله ملت‌هایی است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر آمریکا هستند یعنی مبارزه در مقابل ابرقدرت‌ها. ۲. روز آماده شدن و تجهیز در مقابل مستکبران جهان است. زیرا وحدت در اعلام برائت از دشمنان انسان و انسانیت خود بستری برای آمادگی و تجهیز مادی و معنوی انسان‌هاست. ۳. روز اعلام و ابراز وجود ملت‌های مستضعف است زیرا با حضور سیل جمعیت‌های استکبارستیز در تمام نقاط این کره‌ی خاکی، وحشتی خانمانسوز بر دل دشمنان حاکم می‌شود. ۴. روز الگوگیری از قیام ملت ایران در انقلاب ۵۷ و پایداری در این مسیر در به خاک مالیدن بینی دشمنان اسلام است. زیرا همانطور که ملت ایران توانست با وحدت و مقاومت عامل بیرون راندن طاغوت از مرزهای سرزمینی خود شود فلسطین و فلسطینیان و همه مظلومان جهان خواهند توانست. بدین‌ترتیب، با توجه به اشتراک آرمان‌های قیام ملت ایران و پایداری ملت فلسطین، روز قدس برای ما به همان اندازه اهمیت دارد که روز پیروزی ما در ۲۲ بهمن ۵۷. بنابراین، با عنایت به بیانات امام و جمله‌ی ناب سردار رشید حاج قاسم سلیمانی می‌گوییم: نه ۲۲ بهمن ایران متعلق به یک کشور است و نه روز قدس متعلق به یک مکان کوچک در غرب آسیا، بلکه هردو، انقلابی است در مسیر انقلاب مهدوی و متعلق به همه آزادی‌خواهان جهان. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه، شب قدر، در آستانه‌ی روز جهانی قدس، در لحظات آسمانی شدنش یادی کنیم از او و گریه‌هایش...شاید شفاعتی کند و مرگ ما را هم شهادت رقم زنند... اللهم صل علی محمد و آل محمد @ghalamenajib
اندر احوالات مقوله‌ی دینداری مردم قسمت اول امروز در برخی محافل به اصطلاح روشنفکرانه و به قلم تاریک‌اندیشانِ‌ روشنفکرنما مطالبی شنیده و خوانده می‌شود که نه به طرز ماهرانه و هنرمندانه که به شیوه‌ای ناشیانه و مغرضانه چنان مغالطات را به هم تنیده‌اند که تنها تشویق هم‌قطاران خود را با خود همراه می‌کنند و همیشه سوسوی امیدی به پذیرش آن از سوی عموم مردم دارند. البته در بسیاری از موارد، این مردم هستند که در بزنگاه‌ها مسیری خلاف آنچه آنان ترسیم کرده‌اند انتخاب می‌کنند. و اما سخن ایشان درباب جایگاه دین در جامعه ایرانی👇 موارد استدلال ایشان بدین گونه است: ۱. فرود دینداری در سال‌های اخیر آن هم با شیب تند.👈 البته هیچ سندی بر این قول ارائه نمی‌شود و صرفاً در مقام یک ادعا باقی می‌ماند. ۲. عدم باور و پذیرشِ حکومت بر این موضوع که مردم فاصله زیادی با دین گرفته‌اند.👈 بر این ادعا هم هیچ سندی ارائه نمی‌شود و تنها به عدم رفراندوم توسط خود حکومت و عدم نظرسنجی از مردم اشاره می‌شود. که البته این جنابانِ جامعه‌شناس، خود بهتر می‌دانند که این نظریه چقدر مضحک می‌نماید. اما نگارنده برای مخاطب، این نکته را یادآور می‌شود که در هیچ جای دنیا و در هیچ حکومتی در طول سال‌های حیاتِ آن حکومت، هیچ‌گونه رفراندومی برگزار نمی‌شود. این در حالی‌ست که جمهوری اسلامی ایران به مناسبت برخی مناسک ملّی مانند ۲۲ بهمن و روز قدس و به دلیل انتخابات به تعدادِ حداقل دو برابر سال‌های حیاتش، خود را به رفراندم گذاشته است. از سوی دیگر، رفراندوم در حکومت اسلامی معنا ندارد. یعنی اگر افراد یک سرزمین مسلمان‌اند یا باید در حال تشکیل حکومت اسلامی باشند یا اگر این حکومت تشکیل شده باید در مسیر حفظ آن و آرمان‌هایش و البته رفع نواققصش حرکت کنند نه اینکه آن را به رأی بگذارند. ۳. کاهش حضور در مساجد، روزه‌خواری، عدم پرداخت خمس از دیگر استدلال‌های این جنابان است.👈این مطلب را هم بدون سند و آمار دقیق مطرح کرده‌اند که البته نگارنده کامل رد نمی‌کند اما فراگیر نمی‌داند. ۴. از دیگر دلایل ایشان این است که👈پیاده‌روی اربعین و یا حضور میلیونی مردم در زیارتگاه‌ها مانند مشهد و قم و جمکران نمی‌تواند به معنای دینداری مردم باشد. زیرا این مناسک حواشی دین است و نه خود دین.👈این مطلب را با شماره ۵ با هم پاسخ میدهم. ۵. تمسک به برخی شاخص‌ها مانند آمار انتخاب اسامی غیراسلامی بر کودکان.👈سؤال می‌پرسم چطور چنین آماری می‌تواند شاخص دینداری باشد و مثلا استفاده از اسامی ایرانی به‌جای اسامی ائمه نشان از بی‌دینی تلقی شود اما حضور میلیونی مردم در اربعین، اعتکاف، کمک‌های مؤمنانه، حضور در حرم رضوی در لحظه تحویل سال و... نمی‌تواند نشان از علاقه مردم به دینداری باشد؟ این عالیجنابان، بعد از کلی آسمان‌ریسمان کردن، از هدف اصلی نگارش و سخن خود پرده برداشته و به نقد تقابل با مسئله‌ی کشف حجاب در جامعه‌ی ایران می‌پردازند. از نگاه این آقایان، قانون حجاب ضربه‌ی مهلکی به دین می‌زند و از آنجا که در ایراد استدلال‌های به‌اصطلاح آبکی دستی بر آتش دارند؛ کشف حجاب را با قتل و دزدی مقایسه کرده و معتقدند دزدی و قتل حرام شرعی نیستند و فقط برای حفظ نظم اجتماعی جرم شناخته شده‌اند و به عبارتی عرف عقلا آن‌ها را جرم می‌انگارند نه حکم خداوند. لذا امروز که عرف، کشف حجاب را پذیرفته است جرم نیست و قوانین از این زاویه باید تصویب شود.👈 عجبا بر این استدلال! 🤔 به نظر می‌رسد این نکته آخر را مخاطب خود پاسخ خواهد داد.... پایان قسمت اول ادامه دارد... ✍زينب نجیب @ghalamenajib
اندر احوالات مقوله‌ی دینداری مردم قسمت دوم... خب با توجه به آنچه درباره‌ی دینداری ملت ایران مطرح شد در ادامه باید گفت: 💫دینداری به چه معناست؟ آیا دینداری تنها به معنای داشتن یک‌سری اعتقادات و انجام یک‌سری واجبات است؟ اگر دینداری فقط در اینها بود که بسیاری از دشمنان پیامبر و ائمه معصومین اهل دین و دینداری بودند. آیا آن‌ها سعی در انجام ظاهری واجبات نداشتند؟ آیا نمایش پرهیز از محرمات نداشتند؟ آیا بسیاری از آنها که در بالا رفتن سر امام حسین بر نیزه ها نقش داشتند؛ نماز و روزه و حج‌شان قضا می‌شد؟ یا زنانشان بی‌حجاب بودند؟ یا اسامی فرزندانشان خارج از عرف جامعه‌ی دینی بود؟ مگر نه اینکه ابن‌ملجم حافظ قرآن و اهل نماز شب بود و معاویه کاتب وحی؟مگر نه اینکه شمر چهل بار به حج رفته بود و بالاتر از آن جانباز جنگ صفین بود؟ و باز هم از همه اینها بالاتر مگر طلحه و زبیر روزگاری زیر تابوت حضرت فاطمه را دوشادوش حضرت علی علیه السلام نگرفته بودند؟ 💫پس چه شد عاقبت این دینداران؟ چه بسیاراند به اصطلاح مسلمانانی که یک عمر انجام واجبات داشتند و پرهیز از محرمات اما آنچه نداشتند؛ فهم درست از دینی بود که فلسفه بعثت نبی‌اکرم نام نهاد. دینی که ایمانش بالاتر از اعتقاد است و تعهد ایمانیش شاخص دینداری. تعهدی که مسئولیت ایجاد می‌کند مسئولیت در قبال بشری که تحت ظلم است مسئولیت در برابر مردمی که تشنه‌ی عدالتند و در یک کلام، مسئولیت در جهت نفی طاغوت. 💫آن روز که پیامبر اسلام مبعوث شد نه برای احیای حج بود و نه برای احیای پرستش خدا چرا که هم مراسم حج به قدرت خودش باقی بود و هم مسئله‌ی بت‌پرستی در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام حل شده بود. پس پیامبر با چه هدفی مبعوث شد که اینچنین مورد دشمنی قرار گرفت، تحریم شد و آزار و اذیت دید؟ 💫به‌طور قطع پیامبر تنها برای دو رکعت نماز و سی روز روزه‌داری و گرفتن زکات با قافله‌ای از مهاجرینِ دل‌کنده از مال و فرزند، راهی یثرب نشد و قطعا انصار فقط برای رونق مناسک عبادی‌شان پذیرای پیامبر اکرم و مهاجران نشدند. البته درست است که حفظ شعائر و ظواهر دین لازم است و باید در مسیرش کوشا بود زیرا یکی از راه‌های حفظ دین حفظ مناسک و شعائر آن است، اما با کمی تأمل در تاریخ صدر اسلام و فلسفه جنگ‌ها و صلح‌ها می‌توان فهمید که فلسفه ارسال رُسل و بعثت نبی مکرم اسلام چیزی جز تشکیل حکومت و تمدن اسلامی نبود. حکومتی که در بستر آن توحید حقیقی یعنی نفی طاغوت و حکومت خدا بر مردم شکل گیرد. 💫حال شما قضاوت کنید با این تفاسیر، بزرگترین عبادت چیست؟ اگر هدف از آفرینش بندگی‌ست و بندگی جز در سایه حکومت اسلامی محقق نمی‌شود؛ آیا تشکیل حکومت اسلامی و پس از آن حفظ و یاری آن در برابر دشمنان، بندگی و دینداری به معنای دقیق و حقیقی‌اش نیست؟ آیا ایجاد بستری که آرمانش نفی تضاد طبقاتی و تحقق عدالت است، عین دیانت نیست؟ آیا استقامت در برابر دشمنی‌ها و سعی در حل مشکلات درونی به گونه‌ای که استقلال حفظ شود آزادی و آزادگی نیست؟ 💫مسلماً نگارنده قصد ندارد اذعان کند همه آنچه گفته شد تحقق یافته که به طور حتم خود این ادعا دور از عدالت است بلکه سعی دارد این فهم را ایجاد کند که معنای دینداری نفس کشیدن در فضایی است که مهمترین عناصر آن اسلام است و مردم. مردمی که اگر مسلمانان‌اند باید در طول حیاتشان، یا همچون پیامبر اسلام و یارانش در مسیر تشکیل حکومت اسلامی باشند یا اگر این حکومت تشکیل شده است در مسیر حفظ آن و حفظ اصول و آرمان‌های آن باشند و البته در رفع نواقص و خلأهای آن بکوشند. این همان مردم سالاری دینی است که به عنوان جمهوری اسلامی در جامعه ظهور و بروز کرد. 💫در یک کلام، اگر انسانی ساعت‌ها، سر بر سجده گذارد و روزها روزه باشد و شب‌ها شب‌زنده‌داری کند اما در حکومت طاغوت تنفس کند دیندار نیست ولو همه عالم به دینداری او شهادت دهند. همچون اسلام آمریکایی که مسلمانان را تنها در همین وضع می‌پسندد و نه در وضعی که قدرت از آنِ او باشد. بنابراین بستگی دارد شما دین را چه بدانید، شاخص‌های آن را چه تعیین کنید و کدام شاخص را اولویت دهید. 💫بنابراین، به طور قطع با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی و تلاش در راه ساخت دولت اسلامی و پس از آن، جامعه اسلامی و انشاالله تمدن نوین اسلامی نسبت به دوران طاغوت و پیش از آن دیندارتریم هرچند وجود کاستی‌ها را کتمان نمی‌کنیم. ☘امام باقر عليه السلام فرمود: خداي تبارك و تعالي فرموده است: هر آينه عذاب مي‌كنم هر رعيتي را كه در اسلام با پيروي از امام ستمگري كه از جانب خدا نيست دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت به اعمال خود نيكوكار و پرهيزگار باشد و هر آينه در ميگذرم از هر رعيتي كه در اسلام با پيروي از امام عادل از جانب خدا دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت بخود ستمگر و بدكردار باشد. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده‌ی دینداری مردم عالیجنابانی که خیلی علاقمند هستند میزان دینداری مردم را اندازه بگیرند لطفا فردا با چشمانی باز، همراه با دوربین‌هایشان به مصلای تهران تشریف بیاورند و ببینند ترقی دینداری مردم را ... البته یادآوری می‌کنم، دینداری علاوه بر حضور در صفوف نماز جماعت و حفظ شعائر دینی، حضور و نقش‌آفرینی در نقشه‌ی ولایت است. به‌عبارتی فردا با گوش سپردن به خطبه‌های رهبر معظم انقلاب و اقامه‌ی نماز پشت سر ایشان و ان‌شاءاللّه عمل به فرامینشان مهر تأیید دیگری خواهیم زد بر دینداری خود. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ استکبارستیزی در قامت مقاومت 🔹[1] مقاومت در برابر دشمن یک اصل استوار در میان مؤمنان به خداست. بدین ترتیب با یک فرهنگ روبروییم که تمدن ساز است چراکه اولین و مهم‌ترین ویژگی انسان‌های تمدن ساز «صابر» و «ثابت‌قدم» بودن آن‌هاست. رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «معنای مقاومت این است که انسان یک‌راهی را انتخاب کند که آن را راه حق می‌داند، راه درست می‌داند و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقف کند؛ این معنای مقاومت است».14/03/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭1398‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ 🔹[2] مقاومت دو جنبه دارد جنبه نظری و جنبه عملی. جنبه نظری این اصل باید با تحلیل هدف استکبار به‌منظور سیطره و سلطه بر ملت‌ها تبیین گردد.«مقاومت زمانی معنا پیدا می‌کند که بنای مستحکمی همچون نظام جمهوری اسلامی به وجود می‌آید که روزبه‌روز اقتدار یافته و گریبان نظام سلطه را می‌گیرد و برای آزادی و عدالت اقدام می‌کند لذا دشمن با هر توان و قدرتی می‌خواهد آن را به عقب براند اینجاست که استقامت لازم است این یعنی مقاومت. (06/09/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭1398‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬) لذا تأکید بر باور به مقاومت برای دشمن تهدید بزرگ‌تری است.«آنچه رژیم صهیونیست را تهدید می‌کند، موشک‌های ایران یا گروه‌هاى مقاومت نیست تا در برابر آن سپر موشکى در اینجاوآنجا به پا کنند؛ تهدید حقیقى و بدون علاج، عزم راسخ مردان وزنان و جوانانى در کشورهاى اسلامى است که دیگر نمی‌خواهند آمریکا و اروپا و عوامل دست‌نشانده‌شان بر آنان حکومت و تحکم و آنان را تحقیر کنند. البته آن موشک‌ها هم هرگاه تهدیدى از سوى دشمن بروز کند، وظیفه‌ى خود را انجام خواهند داد»(‌09/07/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭1390‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬) 🔹[3] ازلحاظ عملی نیز باید با تقویت جریان مقاومت در بخش سخت‌افزاری، به تقویت این فرهنگ پرداخت. چنانچه «معادله‌ى مقاومت در منطقه با کمک جمهورى اسلامى تغییر یافت. تبدیل و ارتقاء سنگ در دست فلسطینیان به «موشک جواب موشک» در غزه و سایر مقاومت‌های اسلامى در برابر اشغالگران، الهام از انقلاب اسلامى بود».آری،«هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی، مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش می‌کنیم و هیچ ابایی هم از گفتن این حرف نداریم».(14/11/‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭‭1390‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬) بنابراین حمایت از خط مقاومت تنها به حمایت لسانی ختم نمی‌شود این پیمانی ست که جمهوری اسلامی از بدو تولد با برادران آزادی‌خواه خود در سراسر جهان بسته است و از هیچ اقدام عملی نیز کوتاهی نکرده و نخواهد کرد. 🔹[4] یکی از نمادهای مقاومت به‌طورقطع فلسطین عزیز است. ملت فلسطین رهبران حقیقی مبارزات و مقاومت‌اند. در واقع هویت و ماهیت فلسطین مقاومت است چراکه هویت و ماهیت رژیم اشغالگر، توسعه‌طلبی و سرکوبی و تضییع حقوق حقه فلسطینیان است یعنی تا مادامی‌که رژیم جعلی، سفاک و کودک کش اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی نفس می‌کشد مقاومت تنها راه نجات فلسطینیان خواهد بود. لذا اگر سخنی از جنبه‌های دیگر غیر از مقاومت که رنگ و بوی سازش‌کاری دارند از زبان کسی شنیده شود مسلماً نابودی فلسطین را هدف قرار داده و توطئه‌ای از سوی مستکبران عالم خواهد بود. به همین دلیل حفاظت از فلسطین و پاسداری از مقاومت آن و تقویت هرچه بیشتر آن امری واجب و ضروری و جهادی مقدس است. 🔹[5] و در پایان "هرچه این مقاومت بیشتر بشود رژیم صهیونیستی ضعیف‌تر خواهد شد، فجایعش آشکارتر خواهد شد، وضع واقعا فلاکت‌باری که امروز رژیم صهیونیستی دارد ناشی از ایستادگی جوانهای فلسطینی است". ۱۴۰۲/۲/۲ ✍زینب نجیب @ghalamenajib
افول آمریکا، یک روز به دست شن‌ها و امروز به‌دست فرزندان مقاومت 💫خداوند همیشه دین خود را و قیام‌هایی که برای احیای دین‌اش شکل گرفته است، حفظ می‌کند گاهی با بازشدن نیل برای موسی و اصحابش، گاهی با ابابیل و سجیل‌هایشان، گاهی با دانه‌های شن و امروز با دستان پرقدرت جوانان خط مقاومت... 💫همیشه نیاز به معجزه نیست. زمانی که انسان هنوز در مسیر رشد است و گاهی قد و اندازه‌ی فهمش به قامت اندیشه‌ی ولیِ زمان نمی‌رسد و یا سپاهش اندک است و کم‌توان، خداوند متعال آب و باد و آتش و خاک را به یاری ولی زمان مأمور می‌کند اما امروز که شجره‌ی طیبه‌ی انقلاب میوه داده و نسل برومند آن در خطوط مقاومت کمر همت بسته‌‌اند، سپاهیانش بسیار گشته و گوش به فرمان ولایت‌ شده‌اند؛ دیگر چه حاجت به معجزه و نقش آفرینی اجزاء بی‌جان عالم؟ 💫معجزه‌ی امروز، فتح‌الفتوح خمینی کبیر است که دنیا در تحلیل حتی یک خط از خاطرات انقلاب او درمانده است. 💫معجزه‌ی امروز، نفسِ قدسیِ خمینیِ دیگر است که با یک جمله...تنها با یک جمله نقشه‌های دشمن را چنان در هم می‌پاشد که گویی هرگز نوشته نشده است. آری یک روز افول چند هواپیما و بالگرد آمریکایی در صحرای طبس، به کمک دانه‌های شن محقق شد و امروز افول هیمنه‌ی آمریکا در کل کره‌خاکي به دست نیروهای مقاومت. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
انتشار یادداشت شاه‌راهی برای بندگی در هفته‌نامه‌ی ۹ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مقابله با اژدهای هفت‌سر [۱]. یکی از نکاتی که در بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگران(۹اردیبهشت،۱۴۰۲) مطرح شد، تأکید بر تحقق فرهنگِ ارتباط درآمد با کار بود که برگرفته از آیه‌ی «وَأَن لَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ»(نجم،۳۹) است.یعنی درآمد یک فرد باید ناشی از سعی و کار و تلاش او باشد. این قاعده علاوه‌بر تأکید بر اهمیت و ارزش «کار» و «کارگر» که ارزشِ حیات جامعه‌اند و باعثِ پویاییِ سرمایه‌های ملی یک سرزمین‌‌اند، قاعده‌ایست که ریشه‌ی بسیاری از فسادها و تبعیض‌ها را خواهد کَند، جلوی بسیاری از کارهای بی فایده و غرق شدن در تجملات و ثروت‌های مضر را خواهد گرفت و در نتیجه، سایه‌ی مترفین در جامعه را کمرنگ خواهد کرد. سایه افرادی که فزونی نعمت آن‌ها را غافل، مغرور و سرمست کرده و به طغیان کشیده است که حقیقتا ریشه‌ی بسیاری از فسادها همین افرادند. به طور قطع تحقق کامل این فرهنگ مسیری بلندمدت و دشوار خواهد داشت. چرا که نیازمند سیاست‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و بسترسازی‌هایی است که از یک‌سو جامعه را تربیت کند، تا برای کسب درآمد سعی و تلاش نماید و از دگر سو، فرهنگ کسب ثروت‌های بادآورده را متوقف سازد. از راه‌های تحقق این فرهنگ، مبارزه‌ی جدی با کسب و کارهای کاذبی همچون واسطه‌گری‌ها، دلال‌بازی‌ها، رشوه‌دادن‌ها و رشوه‌گرفتن‌ها، رباخواری‌ها، ویژه‌خواری‌ها و در یک کلام مبارزه با فساد خواهد بود. [۲]. از آنجا که مسئله‌ی مبارزه با فساد مطرح شد بهتر است تأکید کنیم که یکی از شاخص‌های اصلی برای اصلاح امور کشور مبارزه در سه مسئله‌ی فقر، فساد و تبعیض است. در واقع اگر ادعایی برای اصلاحات مطرح است، ریشه در مبارزه با این سه موضوع دارد و تا زمانی که به صورت اساسی و بنیادین به این سه پرداخته نشود؛ نه‌تنها هیچ اصلاحی در کشور صورت نمی‌گیرد بلکه یا این سخن در حد شعار باقی خواهد ماند و یا جای خود را به مفاهیمی خواهد داد که اصالتا اصلاحات نیستند بلکه مفاهیمی‌اند که برای فریب اذهان عمومی طراحی شده‌اند. از طرف دیگر باید توجه کرد اگر شعاری بر زبان جاری شود اما در مسیر عمل قرار نگیرد ایجاد ناامیدی خواهد کرد بنابراین نه‌تنها مبارزه با فقر و فساد و تبعیض از وظایف اساسی دولت اسلامی است و برای داشتن یک جامعه اسلامی ضروری می‌نماید بلکه اگر نظامی با عنوان اسلامی پا بگیرد اما در این مسیر(مبارزه با فقر،فساد،تبعیض) تلاشی جدی صورت نگیرد، قطعا پیامد آن عدم تحقق آرمان نخواهد بود بلکه ناامیدی و یأس از تحقق آرمان شکل خواهد گرفت و شکی نیست که پیامد دومی از پیامد اولی خانمان‌سوزتر است. [۳]. رهبر معظم انقلاب ضرورت مسئله‌ی مبارزه با فساد را تا بدانجا می‌داند که اداره‌ی کشور را متوقف بر مبارزه با فساد می‌انگارد و فساد مالی را مثل «خوره»، «ایدز» و «سرطان» بر می‌شمارد.(۲۷خرداد۱۳۸۳، دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی) و اذعان دارد؛ «وقتی مناسبات غلط اقتصادی در جامعه حاکم باشد، وقتی رانت‌خواری رواج داشته باشد، وقتی سوءاستفاده‌ی از قدرت برای به دست آوردن ثروت‌های بادآورده رواج داشته باشد، کسی که تولیدکننده و زحمتکش واقعی است، ناامید می‌شود ... این پدیده‌ها اساس پیشرفت کشور را دچار آسیب‌های جدی می‌کنند».(۱۵ تیر ۱۳۸۳،اجتماع بزرگ مردم همدان) پس مشکلات ما از این سه پایه‌ی شوم و مخرب است و اگر بخواهید امنیت کشور، معیشت مردم و عزت بین‌المللی را تأمین کنیم راهش دفع این آفت‌ها است و باید دانست، آنچه باعث مخالفت آحاد جامعه می‌شود اساس نظام نیست بلکه تبعیض، فقر، فساد، عدم رعایت ضوابط در بخشی از تشکیلات اداری کشور و شکاف طبقاتی است که آن‌ها را بیزار می‌کند. [۴]. این نکات و توصیه‌هایی است که حدود ۲۰ سال پیش بر زبان رهبر انقلاب جاری شد. در آن روز ایشان پدرانه فرمودند: «بنده دو سه سال پیش آن نامه را درباره مبارزه با فساد به مسئولان کشور نوشتم... آن روزی که بنده مسئله‌ی مبارزه‌ی با فساد را گفتم، توقعم این بود که مجلس شورای اسلامی سینه سپر کند و جلو بیاید و در این میدان حرکت کند تا ما دیگر احتیاج نداشته باشیم دنبال کنیم؛ اما متأسفانه این‌طور نشد. آن‌ها نکردند، شما بکنید ... البته ... اگر انسان بخواهد با فساد مبارزه کند، باید در درجه‌ی اول مراقب باشد که فساد دامن خودش را نگیرد.(۲۷خرداد۱۳۸۳، دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی) ✍زينب نجیب ادامه دارد.... @ghalamenajib
امروز هم پس از بارها تکرار در طول سال‌های متمادی بار دیگر فرمودند: "بنده حدود بیست سال پیش یک نوشته‌ی مشروحی در باب مبارزه‌ی با فساد دادم؛ مربوط به سال ۸۰،۸۱... در آن نوشته هم من گفتم که مبارزه‌ی با فساد پیگیری می‌خواهد؛ به قول این داستان‌ها و افسانه‌ها، مثل مار هفت‌سر، اژدهای هفت‌سر است که یک سرش را بزنی، شش سر دیگرش آن طرف زنده‌اند و مشغول کارند. باید همه‌جانبه مبارزه کرد. اگر از آن روز دولت‌های محترم و مسئولین محترم این قضیه را دنبال می‌کردند، بلاشک ما امروز وضع بهتری داشتیم. خب حالا بحمدالله امید این هست که دولت مردمی و مجلس انقلابی این کار مبارزه‌ی با فساد را دنبال کنند.(۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، دیدار با کارگران) [۵]. آن روز رهبر انقلاب از سه قوه خواستند که لباس مبارزه به تن کنند و در این مسیر، سختی را به جان بخرند چرا که "مبارزه با فساد، یک مبارزه جدّی و واقعی است. مفسدین تهاجم خواهند کرد و فشار خواهند آورد؛ بنابراین کار سختی است و برای مقابله با شیوع فساد اقتصادی و مالی، باید لباس مبارزه به تن کرد". (۱۱ مرداد۱۳۸۰، مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری) امروز نیز از دولت مردمی و مجلس انقلابی نیز این انتظار به مراتب بیشتر خواهد بود. البته این‌ها بدان معنا نیست که افرادی آن چنان در این موضوع مبالغه کنند که این تصور ایجاد شود که فساد همه‌گیر شده است. به عبارتی باید مواظب بود که در تحلیل و بیان به‌گونه‌ای نباشیم که با دشمن مخرج مشترک پیدا کنیم. دشمنی که به واسطه‌ی تبلیغات دروغین در باب تعمیم و گسترش فساد در پیِ ریشه‌کن کردن فساد نیست بلکه هدفش ناامیدی و یأس از مبارزه‌ی با فساد است. همان‌طور که در زمان اغتشاشات هدفش از به آتش کشیدن و ایجاد و هرج و مرج اعتراض و اصلاح خطاهای کشور ایران نبود، بلکه هدفش مقابله‌ با ایران قوی بود و همچنان هست. ✍زينب نجیب @ghalamenajib
انتشار یادداشت "در مقابله با اژدهای هفت‌سر" با نام "باید لباس مبارزه به‌تن کرد" در روزنامه راه مردم @ghalamenajib
غیرتی در پاسداشت غیرت [۱]. غیرت و حمیت یعنی تلاش در نگهداری از آنچه که حفظش ضروری است. این صفت انسانی از شجاعت و بزرگ‌منشی سرچشمه می‌گیرد و جزء کمالات عالیه انسان بوده و به آن میزان مُعرّف انسانیت است که اگر در فردی از بین برود به ورطه‌ی پوچی و تباهی سقوط می‌کند. از سوی دیگر باید توجه داشت باغیرت‌ترین موجود، خداوند است که انسان‌ها را از زشتی‌ها دور می‌کند. به‌عبارتی، خداوند هم تکویناً انسان را بر فطرت پاک آفریده است و هم تشریعاً برای او قوانینی وضع می‌کند تا از پلیدی‌ها دور بماند و دقیقاً بر همین اساس است که خدا به هر غیرتمندی نظر لطف و رحمت دارد. چنانچه امام صادق (عليه السلام) می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ غَیوُرٌ یُحِبُّ كُلَّ غَیورٍ» خداوند، غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد. (فروع كافی، ج ۵، ص ۵۳۵) [۲]. غیرت انواع گوناگونی دارد. غیرت دینی، غیرت ناموسی و غیرت ملی که هر یک از اشکال آن به فراخور عرف و آنچه بر ذهن افراد جامعه حاکم است و یا بر زبان‌ها جاری است؛ به معنایی اشاره دارد اما آنچه بر همه این عناوین سایه افکنده، روح انسانیت و حفظ ارزش‌هاست چرا که این صفت هم ریشه در آفرینش او دارد و هم بر پایه‌ی ایمان و اعتقاد به یک‌سری ارزش‌هاست. امیرالمومنین غیرت را عین دیانت دانسته و می‌فرماید: "«غَیْرَهُ الرَّجُلِ ایمانٌ» غیرت مرد (عین) ایمان است.(شرح غررالحكم، ج ۴، ص ۳۷۷) [۳]. بدین ترتیب غیرت را می‌توان از مهمترین شاخصه‌های یک ایرانی دانست. چرا که هم در طول تاریخ حیاتش اثبات کرده که در حراست از کیان اسلام و همه آنچه بدان مربوط می‌شود حساس است و با تمام توان در اثبات و اجرای احکام آن می‌کوشد و هم نسبت به حفظ زنان و نوامیس خود همت می‌گمارد و هم در حفظ تمامیت ارضی کشور اسلامی و دلسوزی و حمایت از مسلمانان و عزت و شرف آنان در تلاش است. این همان وطن‌دوستی و مشارکت در دفاع از میهن و پاسداری از مذهب خود است که در دین مبین اسلام نیز بر آنان تأکید بسیار شده است. [۴]. از آنجا که وجود این خصلت شریف در انسان مهمترین مانع و دیوار دفاعی در برابر تهاجم و تجاوز دشمنان داخلی و خارجی است؛ هر چقدر این ویژگی در افراد یک جامعه بیشتر و عمیق‌تر باشد، امنیت و بازدارندگی و تاب‌آوری آن ملت در همه‌ی زمینه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... بیشتر خواهد بود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت یکی از روش‌های دشمن برای هرگونه نفوذ مخصوصاً نفوذ فرهنگی، سست کردن و نابودی این صفت قدرت‌بخش در یک ملت است. [۵]. از آن رو که ایران اسلامی به دلایل بسیاری، از جمله ذخایر، استعدادهای فراوان، موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی، فرهنگ و تمدن، استقلال و ...، همیشه مورد تهاجم دشمنان بوده است، می‌توان از بین بردن و سست کردن "غیرت" در میان افراد جامعه‌ی ایرانی را یکی از حربه‌های دشمن برای شکننده کردن آن‌ها دانست. [۶].حال سؤال این است که دشمن چگونه در این مسیر( تخریب غیرت)، قدم می‌گذارد و بستر آن را فراهم می‌کند؟ البته باید توجه داشت که منظور از دشمن، دشمنان داخلی و البته مهم‌ترین آن، نفس انسان و هم دشمنان خارجی است. یکی از آن روش‌ها مشغول کردن افراد جامعه به تفریحات مبتذل، سرگرمی‌های خلاف شرع، دیدن فیلم‌ها و تصاویر نامناسب و غیر اخلاقی، عادی‌سازی ارتباط بین نامحرمان، نشر واژه‌ها و تعابیر خلاف عفت عمومی و... است که حساسیت‌ها را در درازمدت کمرنگ می‌کند. این کمرنگ شدنِ حساسیت نسبت به همه چیز می‌تواند باشد نه فقط نسبت به ناموس. چنانچه در تاریخ بسیار شاهد آن هستیم که استعمارگران برای به‌ثمر رساندن اهداف خود در جامعه‌ی مخاطب، به روش‌های گوناگونِ ضدفرهنگی به دنبال انحراف جوانان بودند تا بدون مزاحمت از روحیه‌ی پرسشگری آن‌ها به چپاول خود ادامه دهند.دومین روش، تن دادن به یک‌سری مفاسد اجتماعی و عبور از آنها به دلایل مختلف است مانند آنجا که به علت جلب منافع خویش یا جلب رضایت دیگران، در برابر فحشایی، کنشگری نباشد. به عنوان مثال، به بهانه‌ی رضایت یک قشر گمراه از جامعه، در برابر کشف حجاب سکوت اختیار شود یا وقتی مبارزه با آن، با منافع عده‌ای در تعارض قرار گیرد؛ با آن همراهی شود. گاهی حتی به دلیل اذعان ناتوانی در امر به معروف و نهی از منکر واکنشی نشان داده نمی‌شود. از دیگر عوامل ایجاد بی‌غیرتی، همچنین اعتیاد و خوردن گوشت خوک و حضور در محیط‌های آلوده است. ادامه دارد...👇 @ghalamenajib
[۷]. اما نگارنده معتقد است گاهی در شرایطی از همه این موارد مهم‌تر، عدم حمایت از غیرتمندان در یک جامعه است. آری، عدم حمایت از غیرتمندان در جامعه بیش از عوامل دیگر می‌تواند در نابودی غیرت مؤثر باشد. امروز یکی از مواردی که می‌تواند در برگشت فرهنگ عفاف و حجاب ما را یاری رساند؛ بزرگداشت تمامی افراد و اشخاصی است که در طول تاریخ ایران پرچم‌دار شعار غیرت هستند. از آرش کمانگیر و بهرام چوبین و سورنا، فرماندهان غیور و شجاع ایرانی گرفته تا تمام علما و فقها و روحانیون و مردمانی که در بنای تاریخ ایران، مفتخرند به صفت غیرت‌ورزی، به‌ویژه پاسداشت شهدای گرانقدر امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و شهدای غیرت و جوانمردی که احیاگرِ این امر حیاتی در جهان امروزاند. فرقی نمی‌کند در کجای ایران و در چه دوره‌ای از تاریخ این سرزمین نفس کشیده باشند و تفاوت نمی‌کند در کسوت روحانیت، بسیجی، سپاهی یا ارتشی باشند یا در لباس یک شهروند عادی، همان که از جرگه‌ی غیرتمندان سرزمین ایران، نامشان پرآوازه شود تا ابد قابل ستایش‌اند و بر ماست که یاد و نام و عمل شایسته‌ی ایشان را دمادم بر صفحه‌ی تاریخ پرافتخار کشور مهر زنیم. چه بسا اکنون، حفظ نام ایشان از سوی ما، به میزان عمل ایشان نزد خداوند قبول واقع شود. ✍زينب نجیب @ghalamenajib