💢خمینیِ بیرجند
🔺«بخشی از مصاحبۀ اختصاصی استاد سیدحمید روحانی با آیتالله العظمی خامنهای در مورد وقایع پیش از ۱۵خرداد سال ۴۲
🔺بازنشر بهمناسبت دیدار مقام معظم رهبری با مردم خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان
🔹خاطرات زیر بخشی از مصاحبه اختصاصی حجتالاسلام والمسلمین #سید_حمید_روحانی با رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دوران ریاستجمهوری در دهه ۶۰ انقلاب اسلامی است که برای اولینبار توسط فصلنامۀ پانزده خرداد منتشر شد. در این مصاحبه خاطراتی جذاب و شنیدنی مطرح شده است که که از عمق نفوذ روحانیت انقلابی و خالص در قلب ملت خبر میدهد. گوشه ای از این مصاحبه را می خوانیم: ⬇️
🔸«[آیتالله العظمی خامنهای]: من آن روز (هفتم محرم سال ۴۲) منبر رفتم و درباره اهداف دشمنان اسلام صحبت کردم و گفتم که قصدشان محو اسلام است و اسلام بزرگترین مانع برایشان در راه اهدافشان است و به قدر چند دقیقه در این باره صحبت کردم و بعد مطلب را به #مدرسه_فیضیه رساندم، گفتم همان خط مشی بود و همان جریان بود که منتهی شد به اینجا که در یک روز مقدس در مدرسه فیضیه در #خانه_طلاب در خانه امام صادق بریزند کماندوها چنین بکنند و چنان بکنند؛ از آتش زدن عمامه، از آتش زدن قرآن، از وسائل طلاب آنچه را که دیده بودم و شنیده بودم همه را بیان کردم. ضجه مردم بلند شد، مردم گریه کردند و غوغایی شد.
🔹صبح بعد از نماز نشسته بودم داشتم تعقیبات نماز میخواندم که دیدم مأمور آمد و گفت آقا بفرمایید برویم شهربانی، گفتم برای چه شهربانی؟ گفت برای چی را بعداً به شما میگویم... بعد دو رکعت نماز استخاره خواندم و صد مرتبه «أستخیرالله برحمته خیرة فی عافیة» را گفتم... روایت دارد که آنچه خیر و صلاح است بر قلب انسان و به زبان انسان جاری میشود و نمازش را خواندم و بنا کردم أستخیرالله را گفتن و بعد با مأمور راه افتادم رفتم.
🔸[رئیس شهربانی] گفت چه گفتید؟ گفتم قضیه #مدرسه_فیضیه بود. حادثه مهمی بود من طلبه هستم دیده بودم تحت تأثیرم مسلمانم خواستم مردم بدانند. بنا کرد مرا نصیحت کردن که شما قول بده که از این حرفها نزنی و برو بیرون؛ گفتم من چنین قولی نمیتوانم بدهم. گفت شما اگر قول ندهی من مجبورم با شما سختگیری کنم. زیرا که من مأمورم گفتم، من هم مأمورم، مأمورم که این حرفها را بزنم او چشمش گرد شد که چه مأموریتی من دارم از طرف کیه و شاید اصلاً فکر کرد که اطلاعات مهمی به دستش آمد. گفت شما از طرف کی مأموری؟ گفتم از طرف خدا؛ این خیلی تحت تأثیر قرار گرفت.
🔹مرا بردند مجدداً توی اتاق رئیس شهربانی آنجا چند تا قاضی از دادگستری آمدند آنجا و نشستند و از من سؤالاتی کردند و شبیه بازپرسی رسمی دادگستری بود. من آن وقت خیال کردم دادگاه است. دادگاه تشکیل داده بودند برای اینکه بتوانند مرا با قرار آزاد کنند. علت این بود که در خارج اوضاع شلوغ شده بود من این را بعد فهمیدم معلوم شد که آن روز که مرا گرفتند خبرش #روز_تاسوعا همه جا پخش شده بود و این پختگی کار امام بود اگر روز تاسوعا کسی این حرفها را میزد فرصت فکر کردن برای مردم نمیماند روز هفتم که آدم این حرف را میزد تا روز تاسوعا و عاشورا که روز تصمیمگیری مردمی است فرصت فکر کردن جا افتادن چیزی برای مردم باقی میماند حرف دهان به دهان میگشت و همین شد.
🔸من روز هفتم این حرفها را زدم، مردم فهمیدند که من #بیرجند هستم صبح نهم که مرا گرفتند مطلب کاملاً جا افتاده بود برای مردم و میتوانستند تصمیمگیری کنند. این بود که راه افتاده بودند هیئت مختلف منزل آقای #تهامی این طرف و آن طرف که بعداً آقای تهامی به من میگفت اینها میخواستند بیایند به شهربانی حمله کنند میگفت من گفتم بابا! خون راه میافتد گفتند راه بیفتد و تهامی نگذاشته بود و مانع شده بود و شاید در حقیقت به داد من رسیده بود چون وضع من به مراتب مشکلتر میشد. ایشان گفته بود من آزادش میکنم از زندان و همین اعمال نفوذها را ایشان کرده بود.
🔹آنها هم از خدا میخواستند که مرا آزاد کنند؛ شهربانیچیها و دستگاه پلیس در آنجا. زیرا که زندانی بودن من مردم را به هیجان میآورد منتظر بهانه بودند و به هر حال آزاد کردند. منتهی از آقای #سادسی همان سیدی که گفتم قول گرفتند که من را ببرد خانه خودشان و من جایی نروم و منبر هم نروم.
🔸وضعیت دستگیری و اخراج من از #بیرجند کاری کرد که تأثیرش در مردم تا مدتها باقی ماند. ماه صفر همان سال یکی از دوستان ما آسید جواد علمالهدی را میشناسید از دوستان مشهدی ماست، ایشان هم میرفت بیرجند محل منبرش بیرجند بود وقتی که رفت آنجا و برگشت به من گفت که تو #خمینی_بیرجند شدهای مردم آنجا مثل آقای خمینی به تو علاقه دارند و عجیب تأثیر رویشان کرده بود.
(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد،ش۴۳ و ۴۴، تابستان ۹۴)
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
@ghalamnegaremonfared
📸 تصویر جالبی از دیدار مردم «سیستان و بلوچستان» و «خراسان جنوبی» با رهبر انقلاب در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۲۰
#ایران_عزیز
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔰 منطقه انقلاب
✏️ رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم سیستان و بلوچستان فرمودند:
«منطقه سیستان و بلوچستان، منطقه انقلاب است، منطقه شهید دادن است، منطقه حرکت در راه خدا است.»
(۱۴۰۲/۶/۲۰)
🖼 #لوح | #ایران_عزیز
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #برش_دیدار | رهبر انقلاب، صبح امروز: دشمن در دشمنی خودش و در نقشهکشی خودش جدّی است، ما هم در مقابلهی با دشمن بشدّت جدّی هستیم.
💻 Farsi.Khamenei.ir
✏️ متن کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم «سیستان و بلوچستان» و «خراسان جنوبی» منتشر شد. ۱۴۰۲/۶/۲۰
🌷 #ایران_عزیز
🔍 بخوانید👇
khl.ink/f/53820
🔻روایتِ فروبستگی
(به مناسبت تولد شهیدسید مرتضی آوینی در ۲۱ شهریور ۱۳۲۶)
جانِ جان است
و تمنّای نهان
دل من بُرده به یغما ایشان
عشق، معنی شده با صوتِ غمانگیزِ دلش
شده همرنگِ شهیدان، سفرش
ساعتی بگذرد آید خبرش
سیّد نورانی، راویِ آنجایی ...
و سفر، آغاز است؛
دستِ تقدیر، رقم خواهد زد،
پای تدبیرش نیز
میرود سوی فتوحاتِ شهیدان، فردا
زیرِآوارِ غمِ تنهایی، خسته از مهجوری
از شهیدان، دوری
خسته از شهر شده
خسته از حجمِ فراوانِ فشار؛
طعنهها، حاشیهها
طردها، زاویهها ...
و روایت، کافیست
هجرت، در راه است؛
مقصدش، مقتلِ فکّه شده است
و ملائک آن سو، بالها گسترده
وَه چه مهمانیِ ناپیداییست!
خون کجا؟! آه کجا؟! ناله کجا؟!
زخم چیست؟! درد، کدام است آخر؟!
شهدا!
مرتضا در راه است
از شهر، رانده شده
و شما دریابید! دلِ دلتنگش را
این سفر، راویتان خواهد رفت ...
صبحِ فردا چه خبرهاست به صحرای جنون
و تو خوب میدانی
موسمِ رفتن و پرواز، همین نزدیکیست
کولهبارت بسته، دلت امّا خسته
قلمت، گوشۀ جیبت بسته
چهرهات، نورانی
نفست، بارانی
و صدایت، محزون
صبحِ فردا، صبحِ پروازِ تو است
صبحِ آزادیِ تو،
صبحِ فتحی که از آن میگفتی
صبح، از آنِ تو است
و شب، بهرۀ ما
صبح فردا، صبحِ دلتنگیِ ما
و چه فرداییست، فردای پس از هجرتِ تو
صبح آمد، ولی صبح برفت
همۀ دلخوشیِ قافلۀ صبح برفت
آه! ای صبحِ غمانگیزِ بهاری!
ما گرفتارِ شب هستیم پس از آمدنت
لحظهها زنجیرند،
واژهها درگیرند
و قلم، عطشِ خون دارد
به گمانم، قصد بازیِ جنون هم دارد
مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🎨 اطلاعنگاشت | جهاد پیامبر اعظم(ع)
✏️ حضرت آیتالله خامنهای خط اصلی زندگی پیامبر اعظم(ص) را جهاد برای تشکیل جامعه اسلامی میدانند. ایشان در بیانات تحلیلی در تاریخ ۱۳۶۵/۰۸/۱۰ به تشریح این موضوع پرداختند که بخشی از آن در این اطلاعنگاشت مرور میشود.
💻 Farsi.Khamenei.ir
می روم مشهد خیابان ها شلوغ
می روم در قم شبستان ها شلوغ
کربلا هم کل ایوان ها شلوغ
در مسیرش هم بیابان ها شلوغ
هیچ کس مثل تو بی زوار نیست…
#یا_حسن_مجتبی
@ghalamnegaremonfared
❤️ اگر عزت واقعی میخواهیم باید در راه پیامبر قدم بگذاریم
🌷 تبرک جستن مردم از آب وضوی پیامبر و اعتراف ابوسفیان به عزت واقعی ایشان
✏️ رهبرانقلاب: پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله ده سال حکومت کرد، اما اگر بخواهیم عملی را که در این ده سال انجام گرفته، به یک مجموعه پُرکار بدهیم تا آن را انجام دهند، در طی صد سال هم نمیتوانند آن همه کار و تلاش و خدمت را انجام دهند! اگر ما کارهای امروزمان را با آنچه که #پیغمبر انجام داد، مقایسه کنیم، آنگاه میفهمیم که پیغمبر چه کرده است. اداره آن حکومت و ایجاد آن جامعه و ایجاد آن الگو، یکی از معجزات پیغمبر است.
❤️ آن مردمی که ده سال با او زندگی کردند، روزبهروز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دلهایشان عمیقتر شد. وقتی در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس - عموی پیغمبر - به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو میگیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شدهاند تا قطرات آبی را که از صورت و دست ایشان میچکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسری و قیصر - این پادشاهان بزرگ و مقتدر دنیا - را دیدهام؛ اما چنین عزّتی را در آنها ندیدهام.
✏️ آری؛ عزّت معنوی، عزّت واقعی است؛ «وللَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ مؤمنین هم اگر آن راه را بروند، عزّت دارند.۸۰/۲/۲۸
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔖مؤسس نظام توحیدی جهانی
▪️از همان زمان که اولین سلولهای پیکرهی امت اسلامی در روزهای دشوار دوران جاهلیت در مکه با دست توانای پیامبر اسلام (صلی الله علیع و آله و سلم) بنا شد، اولین ایمانآورندگان به نور ایشان، ستونهای مستحکمی بودند که بنای امت اسلامی بر دانایی، شجاعت و نورانیت آنها استوار گشت. دلهای آمادهای که به جنگ با تعصبها، کینهورزیها، قساوتها، شقاوتها، ظلمها و شهوتها رفتند. آنها که با نور معارف و دستورات الهی تبدیل به ارادههایی مستحکمی شدند تا پایههای بنای جامعه مدنی و نبوی را استوار گردانند.
▪️برای رسیدن به این مقصود پیامبر خوبیها یک یکِ دلها، ذهنها و خردها را با دانش، علم و حکمت تربیت کرد.« لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قبل لفی ضلالٍ مُبین»(العمران/۱۶۴)و همچنین (جمعه/۲). ایشان امتسازی کرد تا با کمک آنها جامعه اسلامی، حکومت اسلامی و سپس نظام اسلامی را ایجاد کند. در حقیقت حضرت با یک مبارزهی سیاسی، به دنبال ایجاد جامعهای همراه با عدالت و قسط بود تا زمینه را برای تحقق هدف انبیای الهی یعنی تشکیل نظام اسلامی فراهم کند. «نظامی که پیامبر ساخت شاخصهای گوناگونی داشت که هفت شاخص از همه مهمتر و برجستهتر بود: اول) شاخص ایمان و معنویت که موتور پیش برندهی حقیقی نظام نبوی بود. ایمانی که از قلب میجوشد، بدنها را هم در مسیر صحیح به حرکت در میآورد. دوم) قسط و عدل. سوم) علم و معرفت است که به انسانهای انقلابی قدرت تشخیص میدهد. چهارم) صفا و اخوتی است که باعث همدلی میشود. پنجم) اصلاح اخلاقی و رفتاری است که انسانها را تزکیه میکند. ششم) اقتدار و عزت است که جامعه را به صلاح و سعادت میرساند. هفتم) کار و حرکت و پیشرفت دائمی است که به انسان نشاط، نیرو و شوق میبخشد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۳۸۰/۲/۲۸).
▪️در حقیقت حضرت محمد (صلیالله علیه و آله و سلم) به عنوان خاتم انبیا که صاحب «خُلق عظیم» (قلم/۴) است، برانگیخته شد تا در سایهی تکمیل مکارم اخلاق، انسانها را از تاریکی و جاهلیت به نور و عقلانیت رهنمون گردد و از سیطرهی حکومت طاغوت خارج کرده، به «حکومت الله» وارد کند. ایشان به عنوان الگوی حقیقی انسان کامل، اندیشهها و افکار را در قالبِ «کلمهی توحید» تربیت کرد تا در سایهی آن حکومت جهانی توحید برقرار شود. «پیامبر میخواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند. میخواست تمام ممالک دنیا را در تحت یک کلمهی توحید قرار دهد.» (صحیفه امام، جلد ۲، ص۳۲). چرا که اساساً جریان نبوت در طول تاریخ بشریت به دنبال ارائهی سبک زندگی توحیدی است که ضامن سعادت دنیا و آخرت نوع بشر است. بنابراین «مسلمانهایى که امروز پیرو پیغمبرند و به یاد پیغمبر به هیجان مىآیند و عاشق رسول خدا هستند و احکام او و شرایع او را میخواهند عمل بکنند، باید روی این نکته توجّه کنند که تبعیّت از پیغمبر به صورت درست و کامل، در آن صورتى تحقّق پیدا خواهد کرد که یک نظام اسلامى بر اساس دین پیغمبر به وجود بیاید؛ وَالّا نظام جاهلانه، نظام کفرآمیز، جایى نیست و زمینهى مناسبى نیست براى اینکه انسان بتواند در آن طبق خواستهى پیغمبر و شریعت پیغمبر زندگى کند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۳۶۷/۷/۱۷).
🖋آمنه عسکری منفرد
#پیامبر_رحمت
@ghalamnegaremonfared
نهمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب
🔸این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند میسازد.
🔹این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار میگردد.
💠 مزایا:
۱. بهرهمندی از اساتید برجسته
۲. امکان شرکت در دورههای تخصصی سطح۲، در رشتههای مختلف
۳. اعطای گواهینامه
🕰 زمان ثبتنام: از ۲۵ مرداد تا ۳۱ شهریور۱۴۰۲
هزینۀ ثبتنام برای هر بخش: شصت هزار تومان
🔻شروع دورۀ آموزشی: ۲۹ مهرماه ۱۴۰۲
🔺ثبتنام از طریق تارنمای مجموعۀ تبیین:
https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/reg9
راه ارتباطی(ایتا):
@manzome1
مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_r
شهادت حضرت علیابن موسی الرضا (علیه السلام) بر حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) تسلیت باد.
@ghalamnegaremonfared
🔖الگوی مبارزات خستگیناپذیر شیعه
به گواهی تاریخ، دوران امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) دورانی سراسر اختناق و خفقان برای شیعه بود و به قول محمد بن سنان از یاران امام رضا (علیه السلام) «از شمشیرها خون میچکید» (الکافی، ج ۸، ص ۲۵۷)، با این وجود امام هفتم شیعیان در داخل زندان، همچون مشعلی فروزان، روشنگر راه هدایت بود و اجازه نمیداد حرکت فکر و جهاد اسلامی متوقف بماند. خطر وجود امام کاظم(علیه السلام) خطر یک رهبر بزرگ بود که دانشی وسیع و تقوا و عبودیتی بینظیر داشت و با وجود عظمت ظاهری سلطنت هارونی، با قدرت و شجاعتی مثالزدنی، شیعیان را هدایت میکرد.
امام رضا (علیه السلام) نیز همچون پدر بزرگوارشان، در دوران قدرت مقتدرترین خلفای عباسی به امامت رسید و در شرایط خفقان موجود بعد از شهادت امام هفتم، با مأمون خلیفهی وقت عباسی، در پوشش تقیه، مبارزاتی خستگیناپذیر و دائمی شروع کرد. مبارزاتی که به واسطهی دو عامل نفوذ امامت در اندیشهی شیعه، یعنی مظلومیت و قداست، بر تمام تدابیر شیطانی و خصمانهی مأمون پیروز گشت.
مأمون که بعد از کشتن برادرش امین، خلافت عباسی را غصب کرده و به دنبال کسب قدرت و خلافت بود، قدرت و نفوذ امام هشتم را نیز تاب نیاورد. بنابراین قصد کرد با دعوت امام به خراسان، ایشان را از میدان مبارزهی انقلابی در خفا و استتار، به میدان سیاست بکشاند تا هم شیعیان را غاصب خلافت نشان دهد و هم زهد و پارسایی و بیاعتنایی ائمه به دنیا را در چشم همگان نقض کند و در نهایت سلحشوران علوی را تحت سیطرهی خود درآورد. او که میخواست از این راه، قدرت نفوذ علویان را در چشم همگان تضعیف کند، تلاش کرد بعد از دعوت مزورانهی امام به مرو، با تفویض ظاهری ولایتعهدی به ایشان، سرمایهگذاری عظیم تشیع بر ولایتمداری علویان و شیعیان را دچار ضعف و خدشه کند.
اما علیابن موسیالرضا (علیه السلام) با تدبیری الهی بر کیاست مأمون فائق آمد و او را در میدان نبرد سیاسیای که خود مآمون به وجود آورده بود، شکست داد. پس در ابتدای امر، از قبول پیشنهاد ولیعهدی بهشدت استنکاف کرد و وقتی مأمون صریحاً ایشان را تهدید به قتل کرد، امام آن را در هر فرصتی به گوش شیعیان میرساند، تا همگان بدانند قبول این امر از جانب امام، با کراهت و تنها در جواب! تهدید به قتل صورتگرفته است. همچنین شرطی که امام با قبول ولایتعهدی، مبنیبر عدم دخالت خود در جنگ و صلح، عزل و نصب و تدبیر امور گذاشت، ضربهی مهلکی بر ظاهر اعمال ریاکارانهی مأمون زد تا چهرهی نفاق او را برملا کند.علاوه بر این حضور قوی و مستحکم امام رضا (علیه السلام) در جلسات مناظرات با علمای به نام دوران، همراه با استدلالات قوی و محکم ایشان در پاسخ به سوالات و شبهات در امور علمی و فقهی و مسائل مربوط به اثبات حق خلافت و امامت شیعیان، که در حضور مأمون و مردم انجام میشد، مهر تاییدی بر حقانیت عصمت، علم و عدالت الهی امام و حق غصب شدهی امامت او توسط مأمون بود.
بدینسان تمامی نقشههای مأمون درجهت تضعیف قدرت شیعیان و نفوذ امامت بر جانها، نقش بر آب گشت و زندگی این امام همام را الگویی برای مبارزهی همیشگی شیعیان بصیر با دشمنان همیشه بیدار ساخت، چرا که به فرمودهی رهبر انقلاب دشمن همیشه بیدار است و در شکلهای مختلف و در لباسها و نقابهای گوناگون و با آرایشهای رنگارنگ ظاهر میشود و مسلمانان باید چشم تیزی داشته باشند و دشمن را بشناسند و راه مبارزهی با دشمن را یاد بگیرند. پیام زندگی پرماجرای علیابنموسیالرضا (علیه السلام) مبارزهی دائمی خستگیناپذیر است.» ( برگرفته از بیانات رهبر انقلاب، ۳ آذر۶۳).
🖋آمنه عسکری منفرد
#امام_رضا
@ghalamnegaremonfared
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 قربانیِ غربت
معنای غربت، ناشناسبودن نیست؛ بلکه «تنها» و بییار و بییاور بودن است و چه بسا انسان در میان انبوهی از آشنایان نیز غریب واقع شود. امام علیبن موسیالرضا (علیهالسلام) نهتنها به «مرو» عزیمت ننمودند؛ بلکه بهصورت تبعید و بهاجبار به «مرو» منتقل شدند.
«نرمشِ قهرمانانه» اصطلاحی است که رهبر معظم انقلاب، دردیدار با مسئولان وزارت خارجه و نمایندگان سیاسی کشور در ۱۷ مرداد ۱۳۷۵، عرصهی دیپلماسی را میدان نرمشهای قهرمانانه خوانده بودند؛ امام رضا (علیهالسلام) در نمایش هنرمندانهی پذیرش ولایتعهدی که به زور و تهدید مأمون انجام گرفت، هدف کلانی را مدّنظر قرار داده بودند و با استفاده از این نرمش در مقابل حکومت طاغوت، درنهایت موفق به تحقق اهدافی کلان و پیشبٌرد خطّ اصلیای شدند که همهی ائمه (علیهمالسلام) دنبال آن بودند. بدینجهت، «امام رضا (علیهالسلام) از فرصت پنجسالهی جنگِ مأمون و امین، برای نشر اندیشهها و عقاید در سراسر سرزمینهای اسلامی استفادهی فراوان بردند. این فعالیتها مأمون را به فکر چارهجویی انداخت. او برای مقابله با شیعیان و علویان میتوانست همانند خلفای سلف خود، برخورد سخت را در پیش گیرد؛ اما هارون حتی با زندان و مسمومکردن امام کاظم (علیهالسلام) نتوانسته بود از گسترش فعالیتهای شیعیان جلوگیری کند... امام فقط برای حفظ جانشان نبود که تسلیم خواستهی مأمون و پذیرش ولایتعهدی شدند؛ بلکه ایشان میدانستند که با کشتهشدنشان، آشوب و آشفتگی، تمام پایگاههای مردمی امام رضا (علیهالسلام) را فرامیگیرد و این سرآغازی میشد بر کشتار گستردهی خاندان و یاران آن حضرت. همچنین قیامهای مسلحانهای بدون تأمل و روال منطقی به راه میافتاد که فاقد هرگونه نظم و نسقی میبود». (۱۸مرداد۱۳۶۳، پیام رهبر انقلاب به کنگرهی علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسلام).
🔹از عمدهترین دلایل ملقبشدن امام رضا (علیهالسلام) به صفت «غریب» میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱). تغییر جغرافیایی مکان زندگی؛ این تغییر نهتنها برای معصوم (علیهالسلام) که حجت خدا در زمین و آسمانهاست ناگوار و غریبانه نبوده؛ بلکه درصورت ضرورت بهعنوان یک «راهبرد» بدان عمل میگردید. چنانکه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) برای تشکیل حکومت از زادگاه خود مکه به مدینه عزیمت نمود. بردن امام رضا (علیهالسلام) به سوی مرو نیز به خاطر فشار اذهان عمومیِ مردم ایران بود که حکومت را حق اهل بیت (علیهالسلام) میدانستند و مأمون برای فریبِ اذهان عمومی چنین نمود. پس جابهجاییِ مکانی بهتنهایی موجب غربت نیست؛ بلکه «سلب اختیار از اتخاذ محل اقامت» برای یک امام و تبعید او، غربت است. غربت این است که بسیاری از مردم طرفدار و حتی شیعیان خوشحال شدند که «الحمدلله» امام به مرکز حکومت رفتند! آنها حتی نخواستند تأمل کنند که اگر او را برای حکومت میبرند؛ پس چرا اجازه نمیدهند خانوادهاش را به همراه ببرد؟! آری این یک اسارت بود؛ به همیندلیل ایشان وقت خروج از منزل به اهل خانهی خود فرمودند: من میروم و شما برای من مجلس عزا برگزار کنید. [یعنی بهجای خوشحالی و راضیشدن بفهمید و بفهمانید که این سفر شهادت است]. (راوندی، قطبالدین، الخرائج، الجرایح، ج۱، ص۳۶۳). پس غربت در این سفرِ اجباری بدینمعناست؛ نه بهخاطر نقلِ مکان از مدینه به مرو. همچنین شایعهپراکنیهای مأمون و دروغپردازیهایی که به نام امام (علیهالسلام) انجام میدادند؛ از دیگر دلایل غربت آن حضرت بود و دیگر آنکه تا مرگ مأمون (لعنةاللهعلیه) که دهسال پس از شهادت امام (علیهالسلام) واقع شد، هیچکس حق نداشت بگوید که ایشان به شهادت رسیدهاست و باید میگفتند که امام به مرگ طبیعی از دنیا رفتهاند.
✍ پروین صادقیمنش
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی