تمام لحظه هایم این روزها بیادت، بهانه می گیرند… تمام نقطه های خالی از یادت، بیادت خاطره سازند.. ز یاد تو اما؛ چقدر دیر فهمیدم، که بی تابم… قرار من بودی، آرام دلم، هرگز نفهمیدم... چقدر محتاج آن آغوش خفته در خاکم… بگو بی تو چگونه ز ین پس، بخندانم… گذر کردم به هر کویی، نشان از تو می بارد… به خانه مانده‌ام اما؛ به‌ یادت سخت بیمارم… هوای گریه دارم…می شوم باران، بر مزار تو چگونه در فراقت، با هوای این سراپرده کنار آیم… چرا دنیا بی تو، شام آخر شد… چرا هرگز نفهمیدم… چه دیرهنگام فهمیدم… نه اشکم می کند؛ این درد بی پایان را جبران… نه بی تابی کند؛ این هجر بی درمان را درمان… چه شد هرگز نفهمیدم… چرا من دیر فهمیدم… ✍🏻فاطمه شکیب رخ #برای_مادرم #شب_جمعه @Ghalamzaniii

دوستی می پرسید ایام چگونه می گذرد؛ گفتم بی مادر، عمر فقط می گذرد… نه صبحی خواهد آمد که به شوق آن از جا برخیزی… نه دعوتی که به عشق آن، بال رفتن گشایی… نه چشمی می یابی که به انتظار دیدار تو بر درب خانه، منتظر باشد... نه محبتی که بی هیچ توقعی، جاری بر تمام احوالت باشد… گفت ای وای که بی مادر چقدر، تنگ می گذرد… گفتم، گاهی می پندارم که زمان از لحظه ی بی مادری ام گذر کرده، آنگونه که انگار هیچ لحظه ای، دیگر نمی گذرد… ✍🏻 فاطمه_شکیب‌رخ #برای_مادرم @Ghalamzaniii

می دانم که افراد هرگز نمی تواند تصور کند که وقتی یک مادر از حیات جسمانی می رود، دنیا چگونه بی روح می شود… باورش سخت است ولی حسرت دیدار یک لحظه ی او ذره ذره قلب آدمی را آب می کند… عطر وجود مادرانه هایش و آن چادر گل گلی به هنگام ‌نمازش و یا سجده های طولانی و نماز های نیمه شبش با هیچ جبرانی، پُر نمی شود… نه گمان نمی برم، کسی بتواند درک ‌کند؛ وقتی خاک بهشت زمین را از دست می دهد، وقتی آن نگاه مهربان و خالص و همیشه نگران را دیگر ندارد؛ چه التماس هایی تمام وجودش را پُر می کند… اینها را اینجا می نویسم تا آنان که نعمت مادر را در این سرای زمینی دارند، یادشان نرود که اگر او را از دست بدهند؛ حسرت تمام لحظه های تلخ و شیرین مادرانه اش را عمری در اعماق جان، حمل خواهند کرد… شادی تمام عزیزان سفر کرده و مادر مرحوم بنده “من یقرا الفاتحه مع الصلوات”. ✍🏻فاطمه شکیب‌رخ #برای_مادرم #شب_جمعه @Ghalamzaniii

دیشب برای دقایقی بعد از خواب، گرمی بوسه هایت را هنوز بر گونه هایم حس می کردم… چه حسرت داغی از تو، بر دلم مانده… سرد که نمی شود هیچ، گاهی به سوزاندن قلبم هم افاقه نمی کند… شادی همه ی درگذشتگان؛ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم. #برای_مادرم @Ghalamzaniii

بشنویم؛ دو خط روضه، بیاد تمام شهداء و در گذشتگان... صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ الحُسَین علیه السلام نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت... نه سیٌدالشٌهدا بر جدال طاقت داشت... #شب_زیارتی #برای_مادرم @Ghalamzaniii

آدم‌ها هرگز نمی‌توانند تصور کنند وقتی یک مادر از حیات جسمانی می رود، دنیا چگونه بی روح می شود… باورش سخت است ولی حسرت دیدار یک لحظه‌ی او ذره‌ذره قلب آدمی را آب می کند… عطر وجود مادرانه‌هایش و آن چادر گل‌گلی به هنگام ‌نمازش و یا سجده های طولانی و نمازهای نیمه شبش با هیچ جبرانی، پُر نمی شود… نه گمان نمی برم، کسی بتواند درک ‌کند؛ وقتی خاک بهشت زمین را از دست می دهد، وقتی آن نگاه مهربان و خالص و پناه را دیگر ندارد؛ چه التماس‌هایی تمام وجودش را پُر می کند… اینها را اینجا می نویسم تا آنان که نعمت مادر را در این سرای زمینی دارند، یادشان نرود که اگر او را از دست بدهند؛ حسرت تمام لحظه های تلخ و شیرین مادرانه اش را عمری در اعماق جان، حمل خواهند کرد… شادی تمام عزیزان سفر کرده و مادر مرحوم بنده “من یقرا الفاتحه مع الصلوات”. ✍🏻فاطمه شکیب‌رخ #برای_مادرم #شب_جمعه ‏@Ghalamzaniii