eitaa logo
غلط ننویسیم
14.1هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
432 ویدیو
5 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خسته نباشید، یک سال پیش برای اولین بار رفته بودم ڪربلا! بعد که برگشتم و رفتیم مسجد همه بهم زیارت قبول میگفتن، اونجا هم یکی از خانمهای محلمون که بالای ۵۰ سال سنش بود برگشت خیلی سریع احوالپرسی کرد، آقا دیدین بعضی ها آنقدر همچین کلمات رو کنار هم ردیف میکنن و تحویلت میدن؟ اینم خیلی تند شروع کرد به زیارت قبول گفتن و حال و احوال کردن حالا هی می‌گفت ان شاءالله بار دیگه قسمت بشه بری منم تند تند میگفتم قربان شما، همچنین، این وسط برگشت گفت ان شاءالله عروس بشی منم خیلی بلند و رسا گفتم همچنین شما!حالا اون لحظه دوستم کنارم ایستاده بود یعنی پوکید از خنده... همون وسط پقی زد زیر خنده... جلوش. و هم نگرفت نامرد... قیافه من اون لحظه:🙊🙊😳 قیافه اون خانمه:😂🤨😐 قیافه دوستم:🤣🤣 🎬@khaterehay_shirin
سرود كریسمس - قسمت ۱.mp3
زمان: حجم: 4.23M
🎙| سرآغاز داستان در شب کریسمس 🔸اسکروچ مردی خسیس و منزوی بود. برف و بوران سخاومتمندانه می‌باریدند اما از دست او قطره‌ای آب نمی‌چکید... 🖼قسمت اول کتاب سرود كریسمس، نوشتۀ چارلز دیكنز 🖊@ghalatnanevisim
هر دل که اسیر عشق دلبر گردد هر دم گذرد غمش فزونتر گردد هر غم بزمانه کاهد‌ اما غم عشق هر روز فزون ز روز دیگر گردد 🖊@ghalatnanevisim
-سپهبد بر او کرد لَختی شتاب / برون بردش از پیشِ افراسیاب: سپهبد (پیران) کمی شتاب کرد و او (کیخسرو) را از پیشِ افراسیاب بیرون بُرد (مبادا افراسیاب از تصمیمش پشیمان شود). -ایوان: کاخ -افروخته: هیجان‌زده یا سرخ‌شده از شدتِ تشویش -چشمِ بدی دوخته: کنایه از بدی را از بین بردن -درختی نو آمد جهان را به بار: درختی نو برای جهان به‌بار آمد. کنایه است از پیش‌بینیِ پادشاهیِ کیخسرو. -ساز کردن: تجهیز/آماده کردن -تیغ: در شاهنامه معمولاً کنایه است از شمشیر. -بدره: کیسه -گستردنی‌: کنایه از فرش یا پارچه -به داد و دهش آفرین برفزود: به بخشش به او ستایش و دعای خیر نیز اضافه کرد. -گسی کردشان سوی آن شارستان / کجا گشته بُد باز چون خارستان: آن‌ها را سوی آن شهر فرستاد که (سیاوش در خارستان ساخته بود و حالا در اثرِ رسیدگی نکردن) دوباره چون خارستان شده بود. -به دیده سپردند یکسر زمین: به مژگان راهش را جارو کردند. چشم بر زمین نهادند. -زوانِ دد و دام پر ز آفرین: حتی حیوانات نیز او را ستایش می‌کردند. -از آن بیخ‌برکنده‌فرخ‌درخت / از این‌‌گونه شاخی برآورد بخت: کنایه از سیاوش که درختی‌ست فرخنده که ریشه‌کن شده و بر خاک افتاده و از او دوباره بخت نهالی جوان یعنی کیخسرو را برآورده. -نرد: تنه‌ی درخت -نگاریده: نقاشی‌شده -گنده‌: گندیده -پیوسته شدن: رسیدن -کفِ تنگ: کنایه از فقر -مرنجان روان؛ کاین سرای تو نیست: روانِ خود/دیگران را مرنجان که این دنیا خانه‌ی (جاویدِ) تو نیست. -روزگارِ درنگ: فرصتِ ماندن (در این دنیا) -فراز آوردن: فرود آوردن -نهادن نباید؛ به خوردن نشین / بر اومیدِ گنجِ جهان‌آفرین: چیزی پس‌انداز نکن و با امید به رحمتِ الهی و روزی‌دهیِ (دائمیِ) پروردگارِ جهان‌آفرین مشغولِ لذت بردن از آن شو. -ز خونِ سیاوش گذشتم به کین / بدآوردنِ شه ز توران‌زمین: (قصه‌ی) کُشته شدنِ سیاوش را به پایان بردم و از آن می‌گذرم به (گفتنِ قصه‌ی) گرفتنِ کینِ (سیاوش) و آوردنِ شاه (کیخسرو) از توران‌زمین. 🖊@ghalatnanevisim