🔹انتخاب شما کدام است: منزلت اجتماعی یا مرتبه فکری؟
🔸زندگی اجتماعی تحت سلطه عقائد و ارزشهای عوامی است که همواره بردهی هواهای نفسانی خویشاند؛ بنابراین انسان در جامعه، موجودی آزاد نیست که در پیِ خیر و صلاح خود باشد، بلکه بردهای است که دوستدار ستایشِ دیگران و هراسان از نکوهش آنان و نهایتا کسی است که صرفا چیزی را میخواهد که دیگران میخواهند.
🔸کسانی که درگیر امور عمومیاند، تحت #سلطه_تأیید_دیگراناند و آنچه را باید بیاموزند، از نگاه دیگران میآموزند. آنان خود صاحب هیچچیز نیستند. خانه آنان، خوابشان، غذایشان، از آنِ ایشان نیست؛ و جدیتر از این، حتی #ذهنشان متعلق به خودشان نیست؛ سر و وضعشان نیز همین طور.
🔸آنان بنابر امیال طبیعیشان نمیگریند یا نمیخندند، بلکه عواطف خود را فرو مینهند تا عواطف دیگران را اختیار کنند. کوتاه سخن، آنان در پای معامله دیگران عمل میکنند، به اندیشههای دیگران میاندیشند و تحت الطاف دیگران زندگی میکنند.
🔸بدین ترتیب عوام از پیِ یکدیگر میروند و این یعنی آنان تحت سیطره پستترین امیالاند و ارضای این امیال را به موضوعی برای ستایش تبدیل میکنند. این وضعیت، فضیلت را ناممکن و انسان را لاجرم رذل و بردهی حسد و کینجویی میکند.
🔸خیانت، قلبِ انسانِ سرگرم به امور روزمره را کاملا اشغال میکند؛ او را به انسانی خطرناک، بیقرار، بیایمان، بوالهوس، خشن و خونریز تبدیل میکند.
🔸#زندگی_فکری نیز در عرصه عمومی از میان میرود؛ چون زندگی عمومی وقف ارتقای #منزلت_اجتماعی میشود، نه ارتقای #مرتبه_فکری. در این وضعیت، جنونِ سخنپراکندن، سر و صدا راه انداختن و بلوا به پا کردن، اذهان را به کام مرگ میکشاند.
فضیلت و شهرت در گفتههای پترارک به نقل از مایکلآلنگیلسپی در «ریشههای الهیاتی مدرنیته»
@ghalayaane_ghalam