🔹حاشیهای بر حشاشین
✍️در باب سریال «حشاشین» نقدهایی گفته شده و من هم میخواهم یادداشت خودم را دراینباره بنویسم.
🔸به نظرم روح حاکم بر کلیت این سریال، تعارض بین دو ایده در #حکمرانی است. ایده #دولت_سلجوقی که مبتنی بر علم و حکمت است و نمایندگان آن نظامالملک وزیر و عمرخیام فیلسوف است و ایده #دولت_اسماعیلیان به نمایندگی #حسن_صباح که مبتنی بر #ولایت_و_نیابت از امامِ غایب است.
🔸دستاندرکاران این سریال بهوضوح در «حشاشین» نشاندادهاند چگونه «حسن صباح» یکتنه هیبت و هیمنه دولت مقتدر سلجوقی را به لجن کشیده است.
🔸ایشان پس از نشاندادن قدرت دولت سلجوقی بهمثابه بزرگترین دولت مقتدر روی زمین، داستان این اقتدار را وابسته به حضور دانشمندان برجستهای چون عمر خیام و غزالی در دستگاه و همچنین درایت و مدیریت وزیر حکیم و فرزانهای چون نظامالملک دانستهاند.
🔸در مقابل آن، حسن صباح که قدرتهایی در پی ملاقات با عجوزهای از جن (شیطان) به دست آورده، تلاش میکند به اسم مبارزه با ظلم و جور برای خود پیروانی گردهمآورد و در نهایت موفق میشود با تصرف غاصبانه قلعه الموت، حکومت خود را سروسامان دهد.
🔸به نظر میرسد این سریال فراتر از داستان اخوانالمسلمین یا حماس و حتی فراتر از تفکرات داعشی در حال مقابله با ایده #مهدویت است.
🔸ایده حاکم بر این سریال دوقطبیسازی بین ایده علم و ایده غیب است. حکومت سلجوقیان بر پایه علم عالمانش و حکومت اسماعیلیان بر پایه ایده ولایتِ امام غائب و نیابت حسن صباح از اوست.
🔸به نظر میرسد هدف نهایی این سریال تخریب ایده #ولایت_فقیه بهمثابه نیابت عام از امام زمان است. این سریال میخواهد نشان دهد شوکت و تمدن اسلامی اگر بخواهد بازگشتی قدرتمند داشته باشد نه از دل #جمهوری_اسلامی و نه بر پایهای از تفکرات #شیعی که از دل اسلام عقلانی، منطقی و علمی سربرخواهد آورد.
@ghalayaane_ghalam