قانون؟ بماند بعد از جنگ!
🔹قانون حجاب این روزها با سطوح مختلفی از مخالفت مواجه است.
اما نگران کننده ترین سطح از مخالفت با قانون حجاب، مخالفت موافقان حقیقی این قانون است. چرا که اگر این دسته نیز دست از حمایت بردارند ضمانت اجرا وجود نخواهد داشت.
🔹دلیل اصلی این حامیان حقیقی قانونمند شدن حجاب، جنگ با آمریکا و اسرائیل در منطقه است. با این توضیح که اکنون در حال یک جنگ بزرگتر با تمدن غرب در منطقه هستیم و برای تامین عقبه این جنگ نیاز به سرمایه اجتماعی در داخل داریم. و تصویب این قانون پرهزینه یعنی ریزش سرمایه اجتماعی و این یعنی ضعف در خطوط مقدم نبرد.
آیا حقیقتا اینگونه است یا ما نیز تکمیل کننده پازل جنگ شناختی هستیم؟
🔹در پاسخ باید گفت
کدام سرمایه اجتماعی؟ منظورتان بات های کف مجازی است یا مردم کوچه و خیابان؟ طبق نظر سنجی های متعدد بالای85درصد مردم ایران موافق پوشش و مخالف کشف حجاب هستند و اختلاف در شکل پوشش است. همچنین نیمی از این حدود15درصد باقیمانده نیز در صورت قانونمند شدن خود را ملزم به رعایت آن میبینند.
یعنی بیش از نود درصد مردم ایران با قانونمند شدن مسئله حجاب مخالفتی ندارند و خود را ملزم به رعایت آن میبینند.
آیا مخالفت اقلیت پرهیاهوی ریزش سرمایه اجتماعی است؟
🔹اما برای درک خواست این اقلیت و حامیان آنها باید به یک سوال بزرگتر پاسخ داد
آیا بی قانونی یا هرج و مرج کاهنده حقیقی سرمایه اجتماعی است یا قانونمندی؟ وقتی یک مانیفست مورد وفاق جمعی در خارج نباشد و هرکس از زعم خود عمل درست را انجام بدهد میشود همین چیزی که طی این دوسال شاهدش هستیم. هر روز یک ماجرای جدید و یک شکاف عمیقتر. تا جایی که در گروه های خانوادگی نیز دو دستگی را شاهد هستیم. بی قانونی بستر مناسبی برای قطبیدگی بیشتر جامعه شده و این دو قطبی منتهی به هرج و مرج، خود دو نتیجه را به دنبال دارد. 1.از دست دادن سرمایه اجتماعی که دلیل اصلی آن همین شکاف اجتماعی است 2.استبداد در موضوع حجاب یا همان بی حجابی اجباری. که به دنبال آن استبداد در موضوعات دیگر نیز خواهد آمد و این همان خواست حقیقی اقلیت پرهیاهو است.
بگذریم از اینکه عرصه حجاب لبه درگیری تمدنی ما با غرب است و در طرح کلان درگیری ما با غرب از جایگاه خطیری نیز برخوردار است.
🔸خلاصه کلام
طرف مقابل با یک طرح جامع به مقابله آمده و برای ما نیز در این طرح نقش تعریف کرده. او روی نگرانی ما برای جبهه مقاومت حساب باز میکند و از همانجا خط تحلیلی به خوردمان میدهد و ما میشویم مدافع هرج و مرج که نتیجه ناخواسته آن دیکتاتوری خواهد بود.
اگر امروز به تبیین ضرورت تصویب چنین قانونی بپردازیم میتوان امیدوار بود که هیاهوی این اقلیت طرفی نبندد.
غَلَیان
@ghalayan
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحلیلهای صدمن یک غازی که این روزها به اسم واقعبینی قضایای سوریه منتشر میشود را کنار بگذارید
مسئله معارضین نه شورش اکثریت علیه اقلیت است و نه تلاشی برای سرنگونی دیکتاتور
حاجقاسم عمق ماجرای سوریه را تبیین میکند
غَلَیان
@ghalayan
قدرت جدید/نظم جدید
🔻بعد از جنگ جهانی دوم نظم کنونی دنیا سامان یافت. نظمی به حاکمیت غرب و در راس آن آمریکا.
آنچه که به آمریکا این امکان را داد، تجمیع مولفه های قدرت در پهنه جغرافیایی ایالات متحده و متحدان استراتژیک او بود. و حمله هستهای به ژاپن بیش از آنکه جنبه نظامی داشته باشد، اقدامی نمادین برای القاء این مطلب به جهانیان بود.
هرچند که این روزها سخن از تغییر نظم مدام به گوش میرسد اما موضوعی نیست که قابل پیش بینی نبوده باشد بلکه از همان روزهای بعد از جنگ جهانی روی میز قدرتهای جهان است.
همه میدانستند که در سایه نظم موجود، کشورهایی قدرت میگیرند و قدرت مسلط زمان خود را به چالش خواهند کشید و از دل یک جنگ دیگر مجددا حاکمی سر برمیآورد و نظم جدیدی شکل میگیرد.
لذا کشورهایی که اراده داشتند در نظم آینده نقش آفرینی کنند، نقشه راه را مبتنی بر بدست آوردن هرچه بیشتر مولفه های قدرت در جغرافیای خود طراحی کردند.
🔻اما در این میان اتفاقی افتاد که قابل پیش بینی نبود؛ انقلاب ایران.
انقلاب ایران از چندین جهت قابل پیش بینی نبود اما مهمترین آن تاسیس یک مولفه جدید قدرت در مناسبات جهانی بود. این جغرافیا یک جنس جدیدی از قدرت را رو کرد. این نشناختن از نحوه مواجهه آنها با انقلاب ایران در ابتدای رخداد مشخص است. تا جایی که گمان میکردند با یک طراح کودتا و یک چمدان دلار میتوانند ورق را برگردانند.
اما طولی نکشید که فهمیدند باید مولفههای قدرت بیشتری را به کار ببندند. و جنگ تحمیلی آغاز شد. و در نهایت با این جنگ کارآمدی قدرت نوظهور در آسیای غربی، بیش از گذشته آنها را متحیر ساخت. به تفاوت ماهیت این قدرت پی بردند.
🔻شاید دولت های غربی تا این زمان به این جدیت با یک قدرت از جنس ایمان برنخورده بودند اما اینگونه نبود که کاملا هم ناآشنا باشند. میدانستند که برای رخنه در چنین قدرتی و از اثر انداختن آن چه باید کرد.
لذا در دو دهه بعد نحوه دیگری از مواجهه را انتخاب کردند. و آن رخنه فرهنگی بود. یعنی ضربه به آن هسته کانونی. درگیری مستقیم با توده متراکم ایمان. این اقدام نیز از دو جهت تلاش مذبوحانه ای بود. اول اینکه ایمان اسلامی پایه های مستحکمی داشت که با حمله مستقیم بدان هرچند آسیب میدید اما تزلزل در آن راه نداشت و دوم اینکه نظام جمهوری اسلامی وجود داشت که همواره به این ایمان رسیدگی میکرد.
🔻در دهه چهارم، تلاش های خود را برای مقابله با این مولفه قدرت در دو جهت طراحی کردند. اول ساقط کردن نظام اسلامی به عنوان اصلی ترین پشتیبان قدرت ایمان مردم با جنگ اقتصادی و فشار حداکثری.
دوم در اختیار گرفتن این قدرت نوظهور با تاسیس داعش. در واقع ایجاد داعش تلاشی بود از سمت حاکمان دنیا برای تحصیل این قدرت ایمانی در کنار دیگر مولفه های قدرتی که در اختیار داشتند.
در همه این درگیری قوا، آنچه که هربار سربر می آورد و کارآمدی خود را نشان میداد قدرت ایمان مبتنی بر اسلام ناب بود.
🔻و حالا در دهه پنجم حیات این قدرت در عرصه بینالملل، شاهد یک جنگ ترکیبی برای حذف آن هستیم. جنگ ترکیبی یعنی طرف مقابل همه مولفه های قدرت خود را وسط آورده تا پیروز شود.
🔻اما این روزها
حالا که سخن از تغییر نظم جهانی در میان است آنچه که نظم آینده را خواهد ساخت این مولفه های قدرتاند. نظم پیش رو در یک توازن قوا شکل میگیرد و بازیگران نظم جدید شاهد نوع بدیعی از قدرتاند که جمهوری اسلامی ایران تحصیل این قدرت و به کار گیری آن را بارها آزموده.
عضویت ایران در نهادهای بین المللی مثل بریکس و شانگهای که نظم آینده را پایه ریزی میکنند معنا دارد. همه میدانند که نظم آینده علاوه بر قدرت اقتصادی و نظامی لاجرم متاثر از نوع دیگری از قدرت است که این روزها در غرب آسیا نقش تعیین کننده ای دارد. و الا معنایی نداشت ایرانی که به لحاظ اقتصادی حرفی برای گفتن ندارد و به لحاظ نظامی مثل بسیاری دیگر از کشورها است وارد این مناسبات شود.
حقیقت این قدرت هنوز در ادراک جهانی ناشناخته است هرچند به کارآمدی آن پی بردهاند. اما در داخل نه حقیقت این قدرت آنچنان که باید شناخته شده و نه کارآمدی آن مورد توجه قرار میگیرد.
🔻تلاش کنیم این قدرتی که در دستان جمهوری اسلامی است را بشناسیم و تحلیل های راهبردی خود را بر آن مبتنی کنیم. حقیقتا این چه قدرتی است که هرچه میجنگد بر افروخته تر میگردد؟
🔹 در این صورت است که میتوان امیدوار بود این تحلیل ها، تبیین هم باشند و از دل این چنین تبیینی است که میتوان نقشه راه ترسیم کرد.
غَلَیان
@ghalayan
اختلال در تحلیل دولت و ضدتبیینها
(بخش اول)
🔸 قطعی گسترده برق، افزایش جهشی قیمت دلار، بالا رفتن شبانه قیمت خودرو و برخی کالاهای اساسی، تصمیماتی است که یک سوی آن مستقیماً به دولت و سوی دیگر آن به زندگی مردم مربوط میشود.
در این شرایط، ما نیروهای منتسب به گفتمان انقلاب، فرصت را مناسب میشماریم تا به مردم نشان دهیم که این مسائل، نتیجه انتخاب خود آنهاست و از این انتخاب درس بگیرند. به همین دلیل، تلاش میکنیم عمق فاجعه را هرچه بیشتر نمایان کنیم تا تنبه عمیقتری در مردم ایجاد شود. اما پس از گذشت چهار سال، مشاهده میکنیم که اوضاع تغییر چندانی نکرده و همچنان در همان مسیر پیشین حرکت میکند. اشکال کار کجاست؟
🔹 مفهوم دولت در ذهن برخی نیروهای انقلابی، فاصله زیادی با جایگاه حقیقی آن در نظام جمهوری اسلامی دارد. تبیینهای مربوط به دولتها اغلب از سوی مردم شنیده نمیشود و گاه نیز در راستای طرح کلان رهبر انقلاب عمل نمیکند. این مشکل ریشه در اختلالات ذهنی و برداشتهای غلط درباره نقش و جایگاه دولت دارد:
1⃣ اختلال در فهم نسبت دولت با مردم
درک عمومی این است که نقش مردم در دولت، همان رأیی است که هر چهار سال یکبار به صندوق میاندازند. بر این اساس، تبیینها نیز اغلب در راستای کسب آرای مردم به نفع نامزد مطلوب تنظیم میشود. این ذهنیت باعث میشود در طول حیات دولتها، نیروهای انقلابی درگیر بازیهای جناحی شوند که نهتنها برای مردم خوشایند نیست، بلکه آنها شناخت کافی از این جناحبندیها ندارند.
🔹 در حالی که نقش مردم فراتر از رأی دادن است. مردم بازوی عمل دولتها در تصمیمات کلان هستند. دولت وظیفه دارد بستری برای فعال شدن مردم در صحنه فراهم کند، همانطور که جمهوری اسلامی در چالشهایی مانند جنگ تحمیلی از این ظرفیت بهره گرفت. این نقش فعال مردم، شرط لازم برای تحقق دولت اسلامی است.
➖ نتیجه عملی ذهنیت اول رسواسازی دولتهای مخالف گفتمان خود و برجسته کردن ضعفها و خطاها است و خروجی آن یأس و انفعال مردم است
➕برخلاف ذهنیت دوم که اصلاح خطاهای دولت پیش از تصمیمگیری مورد توجه است و همراهی بیشتر پس از تصمیم را در پی دارد و خروجی آن تربیت مردمی است که در مسیر تحقق دولت اسلامی نقشآفرین هستند
غَلَیان
@ghalayan
اختلال در تحلیل دولت و ضدتبیینها
(بخش دوم)
2⃣ اختلال در درک نقش دولتها در ساختار نظام
یکی دیگر از مشکلات اساسی، تصور دولت بهعنوان یک نهاد مستقل یا جزیرهای است. این نگاه، دولتها را از کلیت نظام جدا میکند و بهجای درک آنها بهعنوان بخشی از پیکره جمهوری اسلامی، آنها را نهادی منفصل و گاهی حتی رقیب میپندارد. این ذهنیت باعث میشود دولت بهجای ابزار اجرایی برای تحقق عدالت، به نهادی ناکارآمد و مقصر تقلیل یابد.
🔹 در حالی که در جمهوری اسلامی، جابهجایی دولتها به معنای تغییر ریل حاکمیت نیست. تصمیمگیری در نظام اسلامی مبتنی بر خرد جمعی است که ذیل عقل بالاتر سامان مییابد و نظام در کلیت خود، عزم اجرای این تصمیمات را دارد، هرچند دولت نوک پیکان اجرا باشد.
با این ساختار، دولت نمیتواند و نباید بهعنوان نهادی مستقل عمل کند. موفقیت دولت در گرو تعامل سازنده با سایر ارکان نظام و همراهی مردم است.
دولت در نظام اسلامی، واسطهای میان نظام و مردم است و وظایفی چون ایجاد بستر برای فعالسازی ظرفیتهای مردمی، عملیاتی کردن تصمیمات کلان نظام و تقویت اعتماد میان مردم و نظام از طریق شفافیت و پاسخگویی را بر عهده دارد.
➖در ذهنیت اول هدف تبیین رسواسازی دولت، برجسته کردن ضعفها و جدا کردن آن از نظام در ذهن مردم است که از طریق تأکید بر ناکارآمدی دولت، حتی در مسائل جزئی انجام میشود
که نتیجه آن کاهش اعتماد عمومی به دولت و کل نظام و ترویج یأس و انفعال در جامعه و افزایش دوقطبیسازی و تضعیف انسجام ملی است
➕اما در ذهنیت دوم هدف اصلی همراه کردن مردم با دولت برای اصلاح مسیر و تقویت آن بهمنظور تحقق اهداف نظام است که با روش همچون شفافسازی مشکلات با تمرکز بر ارائه راهحل، تشویق مردم به مشارکت در اقدامات اجرایی و تصمیمگیریها و نقد سازنده با هدف اصلاح خطاها انجام میگیرد
غَلَیان
@ghalayan
از خوشحالیام گلهمندم
🌱به برخی حوادث که میاندیشم، حس خوب یا بدی که از آنها میگیرم، کمرنگ و کمرنگتر میشود و در نهایت، آنها را مثل آدامسی که بعد از جویدن زیاد بیمزه شده، از حافظهام دور میاندازم. اما اندیشیدن به برخی حوادث یا شخصیتها، مثل بالا رفتن از یک کوه با ابهت است. هرچه بیشتر با آنها کلنجار میروی و سعی میکنی آنها را درک کنی، عظمت بیشتری از خود به نمایش میگذارند.
🌱شهید مطهری تمثیل جالبی از ماجرای کربلا دارند. ایشان میفرمایند اگر یک سنگ را در یک برکه بیندازی، امواجی حول محل سقوط آن سنگ ایجاد میشود که رفتهرفته ضعیف میشوند. حادثه کربلا مثل سقوط یک سنگ در برکه جامعه اسلامی بود که هرچه زمان گذشت، امواج آن قوت بیشتری گرفتند. تا جایی که اکنون حیات آحاد بشر را متلاطم کرده است.
🌱رک بگویم، افق ادراکی ما هنوز توان فهم آنچه در جنگ غزه گذشت را ندارد. نسلها لازم است و اندیشههای بلند تا آنچه گذشت را آنگونه که حقش است، تبیین کنند. درک این حادثه نیاز به زیست در یک افق تاریخی دارد که ما عموماً فاقد آن هستیم. ما از پیروزی امروز برای امروز خوشحال هستیم، در حالی که سید علی خامنهای از آنچه که در کتابها خواهند نوشت، میگوید. از آنچه که بشریت را تا نسلها، از رازی در این عالم آگاه خواهد کرد.
🌱نمیدانم از کِی و چرا به گفتوشنود تحلیل عادت کردیم. اما من دلم برای شنیدن تبیینهای سید علی خامنهای و شاگرد شهیدش، سید حسن، تنگ میشود. تبیینهایی که مرا تا افقهای دلچسبی بالا میبرد، هرچند برای مدتی کوتاه...
غَلَیان
@ghalayan
هیچ!
🔹همزمانی بعضی ماجراها خیلی انسان را متعجب میکند. دو ماجرایی که هریک به تنهایی معنا دارند اما کنار هم که قرار میگیرند چیز جدیدی خلق میشود.
🔹 دیدار نتانیاهو با ترامپ در کاخ سفید و حضور رهبر انقلاب در مجلس قرآنی از این دست همزمانی هاست.
یکی با کلی زمینهسازی رسانه ای و خبری، خودش را به آمریکا میرساند و ادعا میکند این از مهمترین سفرهایش به آمریکا است. آنجا که میرسد کنار ترامپ شروع به اجرای پلن رسانهایشان نسبت به ایران و تصویب قوانین ریز و درشت راجع به ایران و غزه و... میکنند. بعد هم کلی تحلیل و کره گیری از این دیدار در خبرگزاری های داخلی و خارجی منتشر میشود و باقی ماجرا.
🍀اما این دیگری، همزمان با ایام جشن شعبان، در حسینیه خود کنار جمعی از جوانان و نوجوانان قاری قرآن نشسته و با انواع دستگاه ها و نغمه ها متن قرآن را میشنود و آنها را تحسین میکند و در یک محفل صمیمی بعد از کلی گپ و گفت راجع به قرآن شروع به سخنرانی میکند. بخش اول سخنرانی او همچنان راجع به قرآن است.
🍀 اما در بخش دوم هم که سیاسی ترین بیان خود را ایراد میکند، بالکل توجه و روی صحبتش به سمت و سوی دیگری است. یک جنس متفاوتی از سیاست ورزی را تبیین میکند که هیچ نگاهی به طرف مقابل ندارد و جوری صحنه را توضیح میدهد که گویا همه چیز بین ما و خدا رقم میخورد و بس.
🍀خدا رحمت کند امام را. اما این دو ماجرا را که کنار یکدیگر میبینم یاد جمله ایشان هنگام بازگشت از فرانسه می افتم که در پاسخ خبرنگار راجع به احساسشان فرمودند: «هیچ!»
اینها در یک هوای سراسر آرامش و اطمینان سیاست ورزی میکنند و درگیر هیاهوها نیستند.
🔻توصیه رهبر انقلاب راجع به توکل و عقیده و عمل را در زد و خوردهای رسانه ای، مخاطبش را گفتمان مقابل تفسیر میکنیم. اما به نظرم این بیانات اولا متوجه مومنین و جلوداران است. سپس گروه های دیگر و سایر مردم..
غَلَیان
@ghalayan
عینک وارونه
✨بچه که زمین میخورد رفتار بزرگترها را دیده اید؟ انواع و اقسام و شکلک ها و صداها برای پرت کردن حواس بچه از اتفاقی که افتاده. چون میدانند ثانیه ای فکر کردن به زمین خوردن مساوی است با احساس درد و اشک و گریه. معمولا هم جواب میدهد؛ مگر اینکه درد شدید باشد و کاری از دست قیافه کج و کولهمان بر نیاید.
🔻حکایت ما مردم ایران هم چنین است. اما به عکس. یعنی تا میاییم نگاهی به داراییمان بیاندازیم و دلمان شاد شود حواسمان را پرت میکنند. چرا که لحظه ای فکر کردن به قدرتی که داریم، مساوی است با عزم برای حرکت های بعدی.
🔹این روزها پیروزی ملت ایران و محور مقاومت آنچنان بی پرده و واضح است که اگر برای لحظه ای حواس او را با مسائل دیگر پرت نکنند، آن را خواهد دید و شیرینی آن را زیر زبان خود احساس خواهد کرد.
جلو چشممان هر هفته اسرائیل اسرای خود را با خفت و خواری مبادله میکند و حماس به ریش اول تا آخر آمریکا میخندد. اما مردم ایران که اصلی ترین پشتیبان این پیروزی اند لذتش را نمیبرند.
🔹اجازه تصور آنچه که هست را نمیدهند چرا که میدانند در مقابل چنین حقیقت آشکاری، قلب بلافاصله پیشرفت و پیروزی را تصدیق خواهد کرد. این حال را میتوان در گفتوگوهای حضور درک کرد. مردمی که با شمردن دو مورد از مصادیق امیدبخش به سادگی خاضع میشوند و تایید میکنند.
🔸و مایی که در این دستگاه حقیقتنمای مجازی دستمان بسته است و خود قربانی هستیم و باید منتظر باشیم تشییع جنازهای یا راهپیمایی اتفاق بیافتد و غافلگیر شویم.
حتما غفلتی هست که رهبری تذکر تکراری میدهند.
دنبال آدرس غلط هستیم. دنبال گیر دادن به این و آن هستیم. ما اندیشه را هدف نگرفته ایم. ما محتوا را نمیفهمیم. چشمانمان سخت افزار بین شده. و الا چنین تذکری بی معنا بود.
غَلَیان
@ghalayan
اسکار و زهرماری
📸جایزه اسکار انیمیشن ایرانی حواشی زیادی داشت.
اما از میان همه آنها مصاحبه زوج کارگردان، پشت صحنه اسکار برایم جالب بود. نه محتوای حرفهایشان. قابی که این دو در آن بودند. یک دست مرد اسکار و دست دیگرش زهرماری. شاید این هم از شرایط یک اثر شایسته اسکار بود. بگذریم.
🔹روشن است که جایزه اسکار به یک اثر ایرانی، سیاسی بازی است.
کارایی این جایزه برای همین بازی سیاسی نه در تصویر سازی از ایران در فضای بین الملل است. چرا که برای چنین کاری معطل سازنده ایرانی نمیمانند و به هزار و یک طریق در حال انجام این کار هستند.
و نه کارایی داخلی دارد به این معنا که مردم ایران و کودکان وقتشان را برای دیدن چنین اثری خالی کنند.
اما این اسکار یک کارایی بسیاری مهم دارد. کما اینکه در سینما هم همین کار را انجام داد.
🔹اسکار به یک اثر در محیط حرفه ای آن مهارت یعنی قله. و گرفتن اسکار یعنی فتح قله. یعنی شهرت یعنی پول یعنی زندگی آسوده و از این قبیل خواستنی ها.
وقتی به یک اثر اسکار داده میشود یعنی تو هم برای گرفتن اسکار باید این گونه باشی. ره چنان رو که ره روان رفتند.
چه به لحاظ فرمی و چه محتوایی
▪️ما یک اسکار گرفتن میبینیم و با دو سه خبر دیگر که رسانه ها بالا می آورند بالکل فراموش خواهیم کرد چه اتفاقی افتاده. اما بدانیم عده ای در این کشور هستند که از این لحظه هرشب خود را جای آقای کارگردان انیمیشن شایسته اسکار روی آن سکو میبینند و با این آرزو زندگی میکنند. و این کارکرد اصلی اسکار است.
🔸صنعت انیمیشن چند سالی میشود که با اقبال عجیب مخاطبین روبه رو شده. خیال انگیز است و زبان جهانی دارد و کم هزینه و پربازده. و اتفاق مهم روز در این حوزه هم انیمیشن نژا2 ساخت چین است که فروشش از تایتانیک و جنگ ستارگان و انتقام جویان بالا زده و تا پنجمین اثر پرفروش تاریخ سینما بالا آمده.
اما این صنعت در ایران ماجرای پیچیده تری پیدا میکند.
🔸 نطفه انیمیشن های سینمایی در ایران با جهت گیریای در خدمت ایده ایران انقلابی بسته شد. انیمیشن سازان جوانی که نسبتی با جریان غربگرا نداشتند و مسائل حقیقی فرهنگی مردم را دنبال میکردند. جوانانی که سرمایه شان به ساخت فیلم های سینمایی آن چنانی نمیرسید و متوجه حساسیت تربیت نسل آینده هم بودند.
🔸پیشرو بودن این افراد، برای انیمیشن سازان ایرانی که کم هم نیستند زیست بوم ایجاد کرده است. و اسکار میخواهد همین را خراب کند. جوانانی که دیگر نگاهی به پیشروان حقیقی خود ندارند و چشمشان به اسکاربگیران است.
🔻انیمیشن ابزاری فوق العاده است برای ایده جمهوری اسلامی. کم هزینه، جهانی با مخاطب ویژه.
اسکار خوب جایی را هدف گرفته است...
غَلَیان
@ghalayan
مسئله امروز ما تهدید سخت افزاری دشمن نیست(۱۴۰۳/۱۱/۲۹)
▪️تهدید به جنگ آمریکا و اسرائیل را جدی نگیرید
اسرائیل که نعشی بیش نیست و این آمریکاست که زیر بغلهایش را گرفته و سرپا نگهش داشته
خود آمریکا هم اوضاع خنده داری دارد
زورگیری میکند و محتاج منابع اوکراین شده
مثل اسلافشان رو به استعمار سرزمینی آورده
جنگ تعرفهای اش مقابل کانادا و مکزیک چون تورمزا بود در عرض ۴۸ساعت هوا شد.
و...
🔸 جنگ برای آمریکا در این وضعیت یعنی خودکشی. آمریکا اگر اهل جنگ بود جنگ اوکراین را ادامه میداد و رابطهاش با اروپا را تا این اندازه تیره نمیکرد
اما چرا تهدید به جنگ؟
🔻واقعیت این است که اگر آمریکا و اسرائیل در کوتاه مدت نتوانند روی زمین ورق را برگردانند بلند مدتی وجود نخواهد داشت.
و این دوگانه جنگ و مذاکره تلاشی کوتاه مدت برای مهار ایران است که اسرائیل احیا شود
جنگ نخواهد شد. اما چه مذاکره شود و چه ایران نسبت به این دوگانه منفعل شود و از حرکت بازایستد در هردو صورت این سناریو کوتاهمدت کار خودش را کرده.
آمریکا و اسرائیل در وضعیتی نیستند که ایران را در چنین دوگانههایی گیر بیاندازند. نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره. ایران مسیرش را خودش تعیین میکند و جلو میبرد.
لازم است بیان حضرتآقا را مرور کنیم. نگرانی در لایه سخت افزار نیست. ذهنهایی که فریب میخورند را دریابیم
جلوی تکمیل کنندگان پازل انفعال بایستیم
غَلَیان
@ghalayan
هدایت شده از غَلَیان|علیمحمدیراد
اخراج قدرتمندانه
🔺این دوکلمه عبارتی است که حضرت آقا در معنای کلمه حشر بیان میکنند.
نام سورهای که اشاره به یک واقعه سیاسی در صدر اسلام یعنی اخراج یهودیان از شهر مدینه دارد.
آیه اول و آخر آن تسبیح خداوند متعال است و صفات عزیز و حکیم را توجه میدهند.
🔺آنچیزی که در این اخراج قدرتمندانه مورد توجه است یک سنت الهی است. و آن اینکه کفار و منافقین در مقابل ایمان مومنان و مکر الهی تاب مقاومت ندارند و کاملا آسیب پذیرند.
البته آسیب پذیر بودنشان نه به این معنا که آنها نیز تدبیر میکنند و تدبیرشان خطا میرود و مومنین تدبیر میکنند و آنها را از پای در میآورند.
🔺با نگاهی دقیقتر باید گفت تدبیر آنها در واقع تدبیر خداوند را تکمیل میکند. آنها خود بخشی از طرح حرکت مومنین هستند. مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین. یعنی هر دست و پایی که آنها میزنند در واقع در حال جلو بردن طرح جبهه حق و مومنیناند و این است معنای انتم الاعلون ان کنتم مومنین.
این اخراج را در حالی قدرتمندانه وصف میکنند که اصلا جنگی بین مسلمانان و یهودیان شکل نگرفت. یعنی قدرتمندانه به این معنای سخت ظاهری محقق نشد. بلکه از اتفاق دیگری تعبیر به قدرت میکند و آن را آتاهم الله من حیث لم یحتسبوا میداند که همان قذف فی قلوبهم الرعب است.
از جایی ضربه خوردید که گمان نمیکردید.
🔺این است معنا موضع برتر و دست بالا را داشتن. تا جایی که خود بیوتشان را تخریب کردند و فعلشان نقشه مومنین را تکمیل کرد.
از جهت دیگری نیز این اخراج قدرتمندانه است. اخراج یهودیان تسبیح امت مسلمان بود. تسبیحی که بروز و ظهور میدهد صفت عزیز و حکیم را. نفی و تنزیهی که خود از بروزات صفت عزیز خداوند متعال است.
🔹مومن اگر به ایمانش تکیه کند و آن را بالا بگیرد احساس ضعف و انفعال نمیکند. هیچ گاه در فکرچاره جویی برای برون رفت از مشکلات نیست. بلکه همواره در موضع تهاجم است. در موضع حمله است. مومن از موضع اعلی به جبهه کفر ضربه میزند
توجه به این سنت الهی به مومنین احساس قدرت میدهد. مومنین را امیدوار میکند. گره امید را همین احساس قدرت باز میکند.
سوره حشر را این روزها بیشتر قرائت کنیم.
غَلَیان
@ghalayan
نمایندگان هیچ کس
تصویری که از تحصن و حواشی بعدش ساخته شد مقابله بدنه هوادار نظام با تصمیم حاکمیت بود و برعکس.
من با این تصویر مشکل دارم.
از متحصنین دفاع میکنید و آنها را متدین میدانید مشکلی ندارد. اما این شکل از آرمان خواهی را تعمیم به کل بدنه متدینین ندهید. این افراد به هیچ عنوان نماینده واقعی بدنه هوادار نظام و متدین نبودند.
به نظرم افرادی که از تحصن دست کشیدند به نمایندگی بدنه متدین نزدیکتر هستند تا این تعداد معدود.
در جریان ز.ز.آ همه فریاد ما این بود که جمع محدود را به کل مردم تعمیم میدهند و القاء میکنند که همه مردم در خیابان هستند. حالا این مریضی به جان خود ما افتاده.
متدینین از وضعیت حجاب ناراضی هستند و مطالبات آنها باید شنیده شود و جایگاه آنها در حرکت ایران اسلامی واضح است. اما همین متدینین رضایت به رفتار های مقابل مجلس هم ندارند.
غلیان
@ghalayan