غَلَیان|علی محمدی راد
ی فیلم هم دیدم که ی فلسطینی داشت آتیش سیگارش رو از آتیش لاشه میگرفت
پیداش نمیکنم
کسی پیدا کرد واسم بفرسته
نماز جمعه در میانه جنگ
آیا نماز جمعه فردا تلاشی برای شکستن فضای رعب است؟ آیا اقدامی در واکنش به تهدید اسرائیل است؟
شاید این نیز باشد اما فقط همین نیست.
اساسا تحلیل هایی که کنش رهبر انقلاب را در سطح یک استراتژیست تقلیل میدهند آزاردهنده است. رهبر انقلاب استراتژیست نیست. او یک ولی الهی است.
ولی الهی مثل یک شطرنج باز که مهره هایی دارد و هر مهره را در وقت لازم حرکت میدهد نیست. ولی الهی با یک فعل خیر کثیر جاری میکند.
علت این چنین ویژگی، شناخت او از نظام آفرینش است. او میداند که اگر منطبق با جریان نظام احسن فعلی صادر شود، در همه وجوه این نظام خود را نمایان میکند. نظام احسن فعل ولی الهی را تبدیل به افعال حسنی میکند.
لازم است در تحلیل رفتار رهبر به مغز و عمق این رفتار اشاره نمود. عمقی که ولی الهی آن را هدف گرفته و در پس آن است که خیرات جاری میشوند. خیرات مثل همین مواردی که این روزها در تحلیلها میشمرند.
راستش را بخواهید این حال منتظر بودنمان در حقیقت انتظار خطبههاست که بفهمیم آقا چگونه صحنه را رهبری میکنند. اما نماز جمعه که فقط خطبه نیست. نماز جمعه نماز هم هست!
در واقع رهبر انقلاب تصمیم دارند در میانه نبرد نمازی در اندازه یک امت اقامه شود.
همه تلاش های فکری و عملی ما در مبارزه با اسرائیل یک طرف ماجراست که در خطبه ها خواهیم شنید. اما طرف دیگر ماجرا ذل عبودی است که در رکوع و سجود نماز فردا خواهیم دید. نیاز کانونی جبهه مقاومت توجه به حقیقت حی و قیوم است.
در واقع نماز جمعه فردا مظهر اذکرالله ذکرا کثیرا است. و همه خیرات در پس این ذکر کثیر در میانه مدیریت نبرد است.
غَلَیان
@ghalayan
هدایت شده از خانه طلاب جوان
📸#عکس_نوشت
⁉️آیا نماز جمعه فردا تلاشی برای شکستن فضای رعب است؟!
⁉️آیا اقدامی در واکنش به تهدید اسرائیل است؟!
❇️ شاید این نیز باشد اما فقط همین نیست
#نماز_تاریخی
#لبنان #غزه
#راه_نصرالله
🔹.............🔹............🔹
💫 به "خانه طلاب جوان" بپیوندید:
🌐 @khanetolab
امشب تو خونه حرف نماز جمعه فردا بود.
خالهام سرش رو آورد جلو و آروم بهم گفت: نکنه فردا امام زمان میخواد ظهور کنه؛ رهبرم پرچم رو بده بهش!
یک لحظه جا خوردم. با خودم گفتم عجب حرف خیال انگیزی.
اما ایشون خیلی ساده این مطلب رو به زبون آورد. اصلا فکر نکرد داره چیز عجیبی میگه.
یک خورده که فکر کردم بهش حق دادم. باید هم انقدر ساده این احتمال به ذهنش بیاد. چندین ساله حیاتش با این وجود مقدس گره خورده. میفهمید که چی میگم؟
یک جماعت خیلی زیادی همین دور و اطرافمون دارند با امام زندگی میکنند. هرروز و هرهفته دارند به ظهور و دیدن امام فکر میکنند. احتمال ظهور تو این وضعیت تاریخی در جهان چنین افرادی، اصلا اتفاق بی معنایی نیست.
اما کاری با این بخش ماجرا ندارم
من دارم به مسئله فرج فکر میکنم
نمیدونم فردا دقیقا چه اتفاقی قراره بیافته.
اما این رو خوب فهمیدم. جایی که مومنین همه توانشون و همه داراییشون رو میارن وسط باید منتظر فرج و گشایش بود..
قیام در میانه جنگ
لازم است روی دلالتهای روشن خطبههای امروز بایستیم، بیاندیشیم و تبیین کنیم
لازم است روی این هدایت قرآنی عمیقا اندیشید و بسط آن را در مفاهمه امت اسلامی و امتدادش تا نقطه عمل را بارها مرور کرد و آن را توسعه داد.
جداً به این تلاش فکری محتاجیم.
در خطبه امروز مبنای پربسامد قرآنی یعنی "ولایت" تبیین مختصری شد و اثر آن در حیات مومنان مورد توجه قرار گرفت که عبارت بودند از زندگی عزتمندانه(شکستناپذیری) و هماهنگ با نظام آفرینش.
این خطبه تکملهای دارد که ایشان ۳۱شهریور در دیدار با سفرای کشورهای اسلامی مطرح کردند.
در این دیدار یک طرح عملیاتی مبتنی بر همین مبنای قرآنی(ولایت) ارائه شد اما اینبار با کلیدواژه "قدرت درونی".
علت انتخاب این کلیدواژه ارزشمندبودن بودن مفهوم قدرت نزد آحاد است و توجهات را روی مولفه حقیقی قدرت جبهه مقاومت میبرد.
اما یک سوال را میتوان در پس ذهن یافت که همه ما را کم و بیش قلقلک میدهد
چرا امروز و چرا این ایام روی این مسئله یعنی شکل گیری "امت اسلامی" و تبیین زوایای آن تکیه میشود؟
این مهم، آرمان سده اخیر مصلحان اجتماعی و در رأس آنان حضرت امام است و برای تحقق آن تلاشهای فراوانی صورت گرفته.
در اهمیت آن همین بس که کل هیکل جمهوری اسلامی و دولت اسلامی نقش مقدمی برای تحقق این آرمان دارند.
اما چرا این مفهوم اخیرا در بیانات رهبر انقلاب پر تکرار شده؟
شکل گیری امت اسلامی در واقع یک اتفاق انفسی در اندازه یک امت است که البته بروزات بیرونی هم ممکن است داشته باشد. این اتفاق انفسی همان شکل گیری پیوند ایمانی بین آحاد امت است(ولایت) و نتیجه آن مرزکشی با دشمن میباشد.
برای چنین اتفاقی نیازمند یک اتفاق پشینی هستیم و آن توجه امت اسلامی به دارایی ایمان خود است. لازم است ایمان اسلامی یگانه مولفه تعیین کننده رفتار امتاسلامی باشد.
بهترین موقعیتی که میتوان به رخ دادن چنین اتفاقی در جان امت امیدوار بود هنگام درگیری آن با قوای شرارت در عالم است. اصلا فلسفه وجودی قوای شرارت در عالم همین زمینه سازی قیام و ارتقاء ایمانی است.
ولی الهی میداند درگیری با شیطان اکبر بهترین فرصت برای ارتقاء ایمانی جامعه است و این روزها به نقطه اوج این درگیری رسیدهایم.
جنگ امروز بهترین فرصت برای ورانداختن حاکمیت غرب بر ارادههای امت اسلامی است.
غَلَیان
@ghalayan
تبیین در میانه جنگ
بعد از جنگ احد که لشکر مشرکین سرمست از پیروزی بودند، ابوسفیان برفراز تپهای رو به مسلمانان ایستاد و خطاب به پیامبر گفت: "یا محمد! جنگ و پیروزی به نوبت است". یعنی جنگ بدر شما پیروز بودید وماشکست خورده و امروز در جنگ احد ما پیروزیم و شما شکست خوردهاید.
ابوسفیان به دنبال فتح بالاتری از خود جنگ بود؛ یعنی احساس شکست در لشکر اسلام. یعنی فتح ذهن و قلب مسلمانان.
پیامبر خطاب به مسلمانان فرمودند که در پاسخ بگویید "ما با شما مساوی نیستیم. کشته های ما در بهشت و کشته های شما در جهنم اند". پیامبر در مقام تبیین و تنظیم روحیه لشکر اسلام، به یک اصل اعتقادی که بعدها آیات آن نازل شد اشاره فرمودند یعنی احدی الحسنیین.
ابوسفیان با بیان خود سعی داشت محاسبات و چرتکه دنیایی را مبنای تحلیل شکست و پیروزی قرار دهد و نظام محاسبات مسلمانان را به هم بریزد و در نتیجه آنها را دچار یاس کند.
اما پیامبر با یک پاسخ مبیّن، دو اتفاق را رقم زد:
اولا از عمق اعتقادات مسلمانان یعنی مسئله بهشت و جهنم بهره برد و خطای محاسباتی در کمین مسلمانان را با یک منطق عمیق که رنگ و بوی ایمانی به خود گرفته بود اصلاح کرد.
دوما ابوسفیان را در حضور لشکر مشرکین در موضع انفعال قرار داد. چرا که پاسخی که به او داده شد یک اصل روشن اعتقادی بود و جمله "ما بردیم و شما شکست خوردید" تحلیل ساده انگارانهای از جنگ بود. لذا ابوسفیان خود را ناگزیر دید در پاسخ، وارد ساحت اعتقادی لشکر مشرکین شود. لذا در پاسخ گفت نحن لنا الغزی و لا عزی لکم.
او هرچند از روی دست پیامبر اما خوب فهمید که باید روی چه نقطه ای از قلب و ذهن لشکر مشرکین بایستد. اما ندانست که تحول آفرین ترین و محرک ترین بنیان اعتقادی مسلمانان را به مصاف اعتقادشان به عزی فراخوانده. او ندانست که هماورد این سخنش منطق مستحکم توحیدی اسلام است.
تصویری که او از عزی ارائه داد یک تصویر بی خاصیت بود. ما عزی داریم و شما ندارید. عزی یک موجود بی فایده هست که البته خب هست.
اما پاسخ پیامبر به این سخن از پاسخ پیشین طوفنده تر بود.
ایشان فرمودند الله مولانا و لا مولالکم. تو از داشتن عزی بی خاصیت میگویی؟ ما الله را داریم که او هم جبهه ماست. او با همه بی نهایتی و قدرتش با ما در یک سنگر است و یکسره پشتیبان این لشکر است. نه اللهی که در پستوی خانه سرسجاده جایی برای او باز شود و تمام. نه! الله همینجا در همین معرکه پشتیبان ماست.
ابوسفیان احمق بود. ندانست که منطق مستحکم توحیدی اعتقادی بی خاصیت نیست. توحید، اعتقادی است حاضر در همه عرصه های این حیات مادی. توحید اعتقادی زندگی ساز است. و البته توحید اعتقادی ظفرآفرین در جنگ است.
در زد و خورد امروز نیاز به تقریری داریم با همین طنین و با همین نفوذ و با همین وضوح از توحید و مبانی روشن ایمانی. جدا نیازمند تبیین در تراز جنگ امروز هستیم.
غَلَیان
@ghalayan
تله اخبار
حالمان حال نشستن است.
فکرش را نمیکردم. اما گویا خون سید هم نمیتواند مدت زیادی تب و تاب جدی در ما ایجاد کند. یک احساس برافروخته که از حمایت اندیشه برخوردار نیست و در نهایت مرداب زندگی روزمره.
به خروش اندیشه در دهه شصت فکر میکنم. یا حتی قبلتر از آن. دهه چهل. بعد از حادثه وحشتناک اما پیش برنده پانزده خرداد. سید علی خامنهای توصیف جالبی از سالهای بعد از پانزده خرداد دارد. او میگوید از بعد پانزده خرداد، مبارزه وارد یک مرحله جدید شد و آن عمق بخشیدن به حرکت بود. یعنی دوران اندیشه سازی. حزب اللهی دهه چهل فهمید باید اندیشه بکارد که شانزده سال بعد عمل درو کند. در واقع حادثه اندیشه ساخت و اندیشه قیام.
این سالها اما مرگ اندیشه و اندیشیدن را شاهد هستیم. برای عمیق ترین حوادث سطحی ترین روایت ها ساخته میشود و ذهنیت ها شکل میگیرد. قصه ما و ایرانیان و مسلمانان نیست. این دردی جهانی است. ویروسی که توسط مجازی مدام در حال پراکنده شدن است و تمامی ندارد.
ما امت حزب الله نیز مستثنی نیستیم. به شدت مبتلا شده ایم و به نظر میرسد روز به روز اوضاع بدتر میشود. اندیشه در صحنه کمیاب است و غالبا با عمق کم. و این ما حصل زیست مجازیمان است.
چگونه؟
روح انسان مجاهد و قیام کرده، حقیقت جو است و بیقرار فهم حقیقت و این ودیعه ای است الهی. شاید از بلندترین ارزش های یک انسان قیام کرده، درک حقیقت باشد و این لابهلای زندگی بندگان صالح خدا به چشم میخورد. در واقع درک و عرفان حقیقت است که انسان را به قیام وامیدارد و او را حرکت میدهد.
اما میتوان همین طالب حقیقت را نیز از حقیقت بازداشت. هنگامی که او را با واقعیت مشغول کنیم. واقعیت خیلی شبیه به حقیقت است. خیلی نزدیک به حقیقت است. اما همه ماجرا نیست. واقعیت تنها دروازه ما به حقیقت است.
و خبر درگاه واقعیت.
اتفاقی که در حال رخ دادن است بسیار دردناک است. مدت هاست که مجازی اخبار را به گونه ای به ما عرضه میکنند که احساس میکنیم هرآنچه که لازم بوده از حقیقت دریافته ایم. در حالی که حقیقت دارای عمقی است که تنها تیغ اندیشه قدرت نفوذ در آن را دارد. و این بمباران اخبار است که ما را از اندیشیدن بازداشته. در حالی که همه این حوادث، آیاتی برای اندیشیدن بود قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ.
رشد قارچی کانال های خبری در ایتا را دست کم نگیریم. کانال هایی که عضو هستید را مرور کنید. چند درصد آنها خبررسان هستند؟ احتمالا در جریان هستیدکه ایتا این روزها اخبار را زودتر از تلگرام و بعضا توییتر دست به دست میکند.
همه اینها قبل از نوع خبررسانی ای است که در حال اتفاق افتادن است. اوضاع وقتی بدتر میشود که بدانیم اخبار حتی واقعیت را نیز برایمان آشکار نمیکنند.
غَلَیان
@ghalayan