🖼🔹آوارگیهای خاطرخواهی
✍آن روز ناگهان مسجدی که چند سال محل کلاس معرفت نفس بود تغییر کرد و حضرت استاد(مدظله) در مسجد جدید چند دقیقهای پیش از شروع تشریف فرما شده و زیر منبر محضرشان نشسته بودیم. نگاهی به بنده نموده و با لبخند دردناکی فرمودند :
《بخاطر تبیین
#معارف_توحید_ناب_اهل_بیت
از چند مسجد عذر ما را خواستند
و الان این هشتمین مسجد است.
ولی تکلیف ما تداوم دعوت خلق
بر سفره #توحید_ولایی است》
چند دقیقه دو زانو با سکوت و قبضی سنگین
به چهره مبارک دردمندشان نگریستم.
دلم بسوی دردهای بیشمار #عترت_معصومین
که از دست #جاهلان_مقدس و
#مقدسان_حسود کشیدند رفت.
بعد لحظاتی برخاستند
پا روی پله اول منبر گذاشتند
و ناگهات صورت بسمت ما برگردانده
با نگاهی سرشار از توحید فرمودند:
《 از محبت
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد هر جا که خاطر خواه اوست😔😪》
بعد اهسته زیر لب یک 《یاعلی》 گفتند
و روی منبر نزول اجلال نمودند
#موحد_مطلق
#معلم_اسماءالله
#مربی_نفوس_اهلولاء
#پدر_ربانی_دلسوز
#ابوالاحرار
#دیدبان_برج_بصیرت
╭┅──────┅╮
🌹 @ghalbebasir
╰┅──────┅╯
🌸ه
🍂ه
🌸ه🍃
🍂ه🍃🌸
🍃ه🌸🍃🍂🍃
🌸ه🍂🍃🌸🍂🍃🌸