eitaa logo
🌙کانون فرهنگی وهیئت آقاقمربنی هاشم.روستای کاغذی ✴
423 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
218 فایل
تاهست جهان🖤شورمحرم 🖤باقیست کانال عمومی جهت اطلاع رسانی ازبرنامه های کانون فرهنگی وهیات اقا قمربنی هاشم روستای کاغذی شهرستان آران وبیدگل باهدف روشنگری؛بصیرتی، ارتباط باادمین @Ya_zeinab44 ناشناس https://daigo.ir/secret/7471625614 لینک عضویت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 پنجم ربیع الاول سلام الله علیها 🔶 حضرت (عليها السلام ) دختر عليه السلام ۵۶سال پس از واقعه ، در شب پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷ه.ق ‍ در مدينه وفات كرد . 📚قلائد النحور ج ربيع الاول ص۲۶ ؛ فيض العلام ص۲۰۶ ؛ مستدرك سفينه البحار ج ۴ ص۶۷ ؛ مستدركات علم رجال الحديث ج۸ ص۵۸۰ ؛ رياحين الشريعه ج۳ ص۲۸۰ ؛ معالی السبطین ج۲ ص۲۱۷ 🔸 نام و لقب نام او و به نقلي و به نقل ديگر بود كه مادرش به خاطر سكون و آرامش و وقاری كه داشت او را سكینه لقب داده بود. سكينه بنت الحسين بن علي بن ابيطالب علیهم السلام از دختران امام حسين عليه السلام و از مادري به نام متولد شد. اگرچه در منابع متقدم تاريخي، او كوچكتر از دختر ديگر امام حسين عليه السلام ، يعني معرفي شده؛ اما از تاريخ دقيق تولد او در تاريخ چيزي به ثبت نرسيده است. 🔸 حضور در كربلا مادر ایشان علیها السلام است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همراه با به و رفتند. آن حضرت فقط با پسر عموی خود پسر علیه السلام ازدواج نمود و ادّعاهای دیگر در این زمینه مردود است. لازم به یادآوری است که علیه السلام چند پسر به نام عبدالله داشته که آخرین آن ها در کربلا در به رسید، و این عبدالله برادر اوست. 📚 العقیلة و الفواطم علیهنَّ السلام ص۱۸۵ سكينه از جمله زنان حاضر در به شمار مي رفت. مورخان و سيره نگاران از او در آثار خود بارها و بارها ياد كرده اند. از جمله روايت شده كه در روز ، علیه السلام پس از مدتي مبارزه ، جهت آخرين ، به سوي حرم آمدند و به زنان حرم فرمودند:"صبر پيشه سازيد و لباسهاي بلندتان را بپوشيد و آماده و مصيبت باشيد و بدانيد كه خداوند نگهدار شماست و به زودی شما را از چنگال اين گروه نجات خواهد داد و عاقبت كار شما سعادت و پايان كار دشمنان را به مي كشاند. خداوند شما را در برابر اين سختي ها كرامت عطا خواهد كرد ...". نقل شده كه در روز يازدهم و به هنگام وداع اهل بيت عليهم السلام با شهدا سكينه عليها السلام پس از سخنان جانسوز عمه اش عليها السلام پيش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به پرداخت. سخنان او با پدر و گريه هايش بر شهيد كربلا همچنان ادامه داشت تا اينكه گروهی از ياران پيش آمدند و او را به زور از پيكر پاك پدرش جدا كردند و كشان كشان نزد ديگر اسرا بردند. 🔸 ايام اسارت پس از واقعه ، سكينه و بانوان ديگر حرم عليه السلام به دشمن در آمده و همراه با كاروان اسرا به و رفتند. او همراه و همگام با اسرای عليهم السلام به افشاي جنايات و بيان مظلوميت اهل بيت پيامبر عليهم السلام پرداخت و اين تلاش را از همان آغازين روزهاي ايام اسارت آغاز كرد. 🔸 بازگشت به مدينه پس از پايان اسارت سكينه نيز به همراه كاروان اسرا به مدينه بازگشت. اما از چند و چون زندگاني او در مدينه تا وفات ايشان در منابع خبر موثق و مورد اطمينان چنداني در دست نيست. شايد بتوان گفتگوي سكينه با دختر عثمان را از معدود خبرهاي مورد اعتماد در اين دوره دانست 🔸 شخصيت علمي و معنوی حضرت سكینه سكينه دختر امام حسين عليه السلام را از برترين، باهوش ترين، و نيكوسرشت ترين زنان عصر خويش دانسته اند. او در فضل و كمال به اندازه ای بود كه به فرموده پدرش عليه السلام غالباً غرق در ذات الهی بود. 🔸 درگذشت در صبح روز رحلتش ( ) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. در چگونگي و محل وفات اختلاف شده است. اما بنا بر نقل بسياري از منابع و مآخذ وفات ايشان در روز پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷هجري قمري در زمان امارت خالد بن عبدالله بن حارث و به نقلي خالد بن عبدالملك در اتفاق افتاده است. بنا بر نقل منابع ، خالد بن عبدالله بر او نماز خواند و او را در قبرستان به خاك سپردند. برخي محل دفن اين بانو را قبرستان باب الصغير سوريه مي دانند. حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهّر جسارت شود، گفت : «صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم» ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن یحیی بن حسن علیه السلام _ و به قولی محمّد بن عبدالله نفس زکیّة _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند. 📚 فیض العلام ص۲۰۵ 🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 🏴روابط عمومی کانال کانون فرهنگی وهیات اقاقمربنی هاشم ع روستای کاغذی
1_4382102313.mp3
9.75M
▪️▪️▪️▪️▪️ 🎧 یه مدینه یه بقیعه😢 🎙حاج محمود کریمی 🕌 کانون فرهنگی وهیات آقا قمربنی هاشم ع روستای کاغذی
🩸وقتی‌که شیعیان ساکن در مدینه، با اشک و زاری، خِشت‌ها را از روی گنبد و بارگاه مطهّر ائمّه بقیع «علیهم‌السلام» برمی‌داشتند ... از جناب شیخ العَمْری ، امام جماعت مسجد شیعیان در مدینه قدیم ، افراد امین و مورد اعتماد نقل کرده‌اند: 🥀 زمانی که مُفتی وهابی‌ها در آن زمان ، فتوای تخریب گنبد و بارگاه ائمه بقیع علیهم‌السلام را صادر کرد، برای اینکه بدین وسیله شیعیان را بیشتر بسوزانند، به شیعیان ساکن در مدینه گفتند: یا با دست خودتان این قبور را با خاک یکسان می‌کنید یا قبل از اینکه ما این قبور را تخریب کنیم، گردن تک‌تک شما را در پیش این قبور می‌زنیم؟! 🥀 شیعیان که به هیچ وجه راضی به این کار نبودند، خودشان را آماده شهادت کردند. همین‌که جلّادشان خواست تا گردن اولین نفر از شیعیان را بزند، دستش شُل شد و تیغ از دستش افتاد. آن نانجیبان متوجه این امرِ غیرعادی شدند و از قتل شیعیان دست کشیدند و رفتند. 🥀 شب‌هنگام، بزرگ آن شیعیان، امام حسن مجتبی علیه‌السلام را در عالم رؤیا دید که در آن عالَم، حضرت به او فرمودند: {{ اگر این‌ها قبور ما خراب کنند، علاوه بر تخریب، به ما جسارت می‌کنند؛ شما خودتان این کار انجام دهید تا دیگر جسارتی به ما نشود ... }} 🥀 صبح شد و شیعیان آمدند و با دست خودشان این خِشت‌ها را برمی‌داشتند و با صدای بلند گریه می‌کردند... ✍ گویا إمام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌دانستند که این‌ عدّه، فرزندان و پیروان همان نانجیبانی هستند که یک روز در همین کوچه‌های مدینه به مادرشان زهرای مرضیه علیهاالسلام چه جسارت‌ها کردند... که تاریخ یک گوشهٔ آن را، اینگونه نوشته است: 📜 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها! ▪️دوّمی رو کرد به همه سربازانی که دو‌ر و برش ایستاده بودند و فریاد زد: «فاطمه {سلام‌الله‌علیها} را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانه‌ها بر جسم شریف آن حضرت فرود می‌آمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا که خون از جای جای جسم شریفش جاری شد. 📚مؤتمر علماء بغداد،ص۶۳