🌹🌺🌸🌼🌸🌺🌹
#سیره_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
نصیحت های ابراهیم به مردی که #حجاب_همسرش برایش مهم نبود :
دوست عزیز!
#همســر شما برای #خود شماست،
نه برای #نمایش دادن جلوی دیگران
می دانی چقدر از #جوانان با دیدن همسر #بی_حجاب شما به گناه می افتند؟
🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🕊🇮🇷
#گروه زینبیون کانون فرهنگی قمربنی
هاشم روستای کاغذی
#حلقه- شهید-بزرگوار-حجت الله - دهقانی
#پایگاه - بسیج - ام کلثوم - روستای کاغذی
#حوزه-حضرت- زینب کبری ابوزیداباد
#ناحیه اران وبیدگل -استان اصفهان
هدایت شده از قرارگاه رسانه ای مساجد و محلات اصفهان
🌹🌺🌸🌼🌸🌺🌹
#سیره_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی
نصیحت های ابراهیم به مردی که #حجاب_همسرش برایش مهم نبود :
دوست عزیز!
#همســر شما برای #خود شماست،
نه برای #نمایش دادن جلوی دیگران
می دانی چقدر از #جوانان با دیدن همسر #بی_حجاب شما به گناه می افتند؟
🕊🇮🇷🕊🇮🇷🕊🕊🇮🇷
#گروه زینبیون کانون فرهنگی قمربنی
هاشم روستای کاغذی
#حلقه- شهید-بزرگوار-حجت الله - دهقانی
#پایگاه - بسیج - ام کلثوم - روستای کاغذی
#حوزه-حضرت- زینب کبری ابوزیداباد
#ناحیه اران وبیدگل -استان اصفهان
#معاشرت_با_والدین
علی اکبر خیلی با محبت بود و با هر کس به فراخور سنش برخورد می کرد. در برابر پدر و مادرش خیلی متواضع بود. آن قدر مورد اعتماد پدر و مادرش بود که آنها گله های همدیگر را هم پیش او می بردند.
اکبر وقتی پیش پدرش بود از مادر حمایت می کرد و وقتی پیش مادر بود از پدر.
همه افراد خانواده هم خیلی دوستش داشتند.
🎙راوی همسر شهید شیرودی
#سیره_شهدا
❤❤❤❤❤
@ghamarbaniihashem
#نمازاول_وقت
#سیره_شهدا
یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که میای میایستی وسط بچهها نماز میخونی؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.»
تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی اینها به نماز میایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین!؟»
🔹 میگفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم،
باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.
💖شهید منصور ستاری به روایت همسر💖
#شهید_ستّاری
#نمازاول_وقت
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
✅#سیره_شهدا
🌨⚡️#شهید_دفاع_مقدس
🌹🕊 شهید فتح الله ژیان پناه
🌀به روایت: همسر شهید
سفره عقد مان با همه سفره ها فرق داشت!
به جای آینه شمعدان، تفسیر المیزان را دور تا دور سفره چیده بودیم! 😊
برکتی که این تفسیر به زندگیمان می داد،
می ارزید به هزاران شگونی که آینه شمعدان می خواست داشته باشد.
برای مراسم هم برنج اعلا خریدیم ولی فتح الله نگذاشت بارش کنیم!
می گفت: حالا که این همه آدم ندار و گرسنه داریم، چگونه شب عروسی ام چنین غذای گران قیمتی بدهم؟! 🤭
برنج ها را بسته بندی کردیم و به خانواده های نیازمند دادیم. وقتی برنج ها را می دادیم، فتح الله می گفت: این هدیه امام خمینی (ره) است 😍