سلام🌸
یڪسال ونیم گذشته...
توی یه مراسم مذهبی همو دیدم از همون اول حجب و حیای چشماشون ڪه برخلاف خیلیهای دیگه نگاهشون به زمین بود وقتی باهام صحبت میڪردن باعث شد بفهمم ڪه بادیگران فرق دارن و مهرشون به دلم نشست. همون موقع دعاڪردم خدا اگه قراره مردی رو روزی توی زندگیم نصیبم ڪنه این آقا باشن. چون غربیه بودن و فقط توی اون مراسم دیده بودمشون فڪرمیڪردم دیگه نمیبینمشون...
مدتی گذشت ولی از ذهنم پاڪ نمیشدن وذڪر دعای هر روزم شده بودن. تا اینکه توی یه محفل مذهبی ڪه چندتا از بچه های انقلابی و مذهبی بودن دوباره دیدمشون خیلی خوشحال شدم وانگار خدا همه دعاهامو شنیده بود😍
مدتی گذشت ڪه با خواهرم حرف زدن چون خواهرم هم همراهم بود دیگه مطمئن شدم همونیه ڪه فڪرش رو میڪردم چون میشد به جای خواهرم به خودم از علاقه‌ای ڪه هست بگن.
هردوی ما دانشجوییم یه شغل نیمه وقت دارن و میتونه ڪفاف یه زندگی ساده روبده، بهم ثابت شده ڪه آدم ڪاری و باجنمی هستن ڪه میتونن زندگی رو برام بسازن منم الگوی زندگیم حضرت زهرا بوده... تا الان سخت نمیگیرم هر دوی ما به زندگی ساده و فقط ڪنار هم بودن راضی هستیم.
خانواده‌هامون آشنا شدن اما میگن ما دانشجوییم و سنمون ڪمه و حاضر نیستن پا جلو بذارن😢
الان یڪسال و نیمه توی برزخ موندیم واقعا این انصاف نیست. ما ڪه دنبال گناهش نرفتیم از اولش دنبال حلالش اومدیم ولی نمیذارن😭
درد ما اینه ڪه هردو خانواده مذهبین نماز و روزه و روضه‌هاشون قطع نمیشه ولی به ما ڪه رسیده...😔
خواستم بگم برامون دعا ڪنین ڪه خانواده هامون راضی بشن با ڪم و ساده شروع ڪنیم... زندگیمونو میسازیم...😔
درست نیست دونفر رو ڪه همو دوست‌دارن و دنبال حلالشن به‌خاطر چیزهای الڪی از هم دور ڪنن.
حتما باید ماهم دنبال حرامش میرفتیم؟😔
#تجربانه
💝
@ghandab