eitaa logo
قنداب(واحد خانواده موُسسه مصاف)
22.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
133 فایل
واحد خانواده جنبش مصاف ارتباط با ادمین @ghandab_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
👼 🤱🏻مراقبت های جسمی نوزاد: روش های آرام سازی نوزاد و شیرخوار1⃣ 🍃 صدای گریه ی برخی از ((کودکان پُرنیاز)) چنان آزاردهنده است که اطرافیان را به ستوه می آورد. در صورتی که گریه کردن کودک در اثر بیماری خاص نباشد، با روش های ساده ی ذیل می توان از ناراحتی او کاست و بدین وسیله از گریه کردن های او جلوگیری کرد: _ توجه به تغذیه ی مادر اثر هر نوع غذایی که خورده می شود، از طریق شیر به کودک منتقل شود. اگر مادر خوراکی غیرعادی یا بیش از حد معمول خورده باشد، ممکن است کودک آن را دوست نداشته باشد. کافئین، شکلات، غذاهای پر ادویه، فلفل و ... اثر نامطلوبی بر معده ی کودک دارد. بعضی از غذاها مثل کلم و پیاز نیز موجب نفخ معده ی او می شوند و بعضی مثل سیر، مزه ای دارند که ممکن است به ذائقه ی کودک خوش نیاید. حتی قطع مصرف لبنیات نیز شاید بهتر باشد؛ چون بعضی از شیرخواران در چند ماه اولیه زندگی، نسبت به شیر گاو بسیار حساس اند. 💝 @ghandab
💞 به خاطر دلسوزی با طرف مقابل ازدواج نکنید 💝 @ghandab
❣پیامبر اکرم می فرماید : ✨چگونه مردی همسرش را می‌زند در حالی که می‌خواهد او را در آغوش بگیرد و گردن به گردن او بگذارد. 📚 اصول کافی جلد ۳ صفحه ۴۱۲ 💝 @ghandab
👼 🤱🏻مراقبت های جسمی نوزاد: روش های آرام سازی نوزاد و شیرخوار 2⃣ 🍃 _ فراهم ساختن شرایط آرامش کودک بعضی از پدر و مادرها معتقدند دل درد کودک منشا جسمی ندارد، بلکه به علت حساسیت او به محیط پیرامونش است. بنابراین باید فرصتی برای آرامش و سکوت او فراهم آورند. تلویزیون، آهنگ و لامپ های پر نور را خاموش کنند. کودک را روی سینه ی خود بخوابانند و بگذارند آهنگ ضربان قلبش با قلب آنها و یکنواختی نفس هایشان هماهنگ شود. 💝 @ghandab
👤استاد 💞 قدرت شنیدن حرف مخالف را در خودمان بالا ببریم 💝 کانال قنداب، واحد تخصصی خانواده موسسه مصاف: 🔗 تلگرام | ایتا | سروش |اینستاگرام http://eitaa.com/joinchat/3052404738C98cfab6798
❣امام علی علیه السلام می فرماید : ✨ زن ها در دست شما امانتند بر آنها سخت نگیرید و بلاتکلیفشان نگذارید 📚 مستدرک/ کتاب نکاح/ باب 65/ خبر7 💝 @ghandab
👼 🤱🏻مراقبت های جسمی نوزاد: روش های آرام سازی نوزاد و شیرخوار 3⃣ 🍃 ورزش دادن کودک توصیه می شود شیرخوار را به پشت بخوابانید، قوزک پاهایش را گرفته و پاهای نوزاد را با حرکت دوچرخه به آرامی حرکت دهید. این ورزش به او کمک می کند از شیر گازهای معده رها شود و یبوست او نیز برطرف گردد. وارد آوردن فشار مختصری به شکم شیرخوار نیز نوعی نوعی ورزش است. یکی دیگر از ورزش ها رساندن دست و پای مخالف او به همدیگر است. 💝 @ghandab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 👤 استاد 📝 باید مطالبه کنیم... 🔺تشکیل کمیسیون خانواده 🔺 📆 1 مرداد 99 💝 کانال قنداب، واحد تخصصی خانواده موسسه مصاف: 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام http://eitaa.com/joinchat/3052404738C98cfab6798
💞 عدد زندگی مشترک یا هم زیستی چیست؟؟ 🎙استاد 💝 کانال قنداب، واحد تخصصی خانواده موسسه مصاف 🔗 تلگرام | ایتا | سروش | اینستاگرام http://eitaa.com/joinchat/3052404738C98cfab6798
❣﷽❣ بسم الله الرحمن الرحیم ✔️ کتاب سه دقیقه در قیامت 🔷# قسمت_اول 💠گذر ايام: پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانواده‌اي مذهبي رشد كردم و در پايگاه بسيج يكي از مساجد شهر فعاليت داشتم. 🔻در دوران مدرسه و سال‌هاي پاياني دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. 🔷سال‌هاي آخر دفاع مقدس، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجام توانستم براي مدتي كوتاه، حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضاي معنوي جبهه را تجربه كنم. 🍃راستي، من در آن زمان در يكي از شهرستان‌هاي كوچك استان اصفهان زندگي مي‌كردم. دوران جبهه و جهاد براي من خيلي زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند. اما از آن روز، تمام تلاش خودم را در راه كسب معنويت انجام مي‌دادم. 🌀مي‌دانستم كه شهدا، قبل از جهاد اصغر، در جهاد اكبر موفق بودند، لذا در نوجواني تمام همت من اين بود كه گناه نكنم. وقتي به مسجد مي‌رفتم، سرم پايين بود كه نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. 💫يك شب با خدا خلوت كردم و خيلي گريه كردم. در همان حال و هواي هفده سالگي از خدا خواستم تا من آلوده به اين دنيا و زشتي‌ها و گناهان نشوم. ✨بعد با التماس از خدا خواستم كه مرگم را زودتر برساند. گفتم: من نمي‌خواهم باطن آلوده داشته باشم. من مي‌ترسم به روزمرگي دنيا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه كنم. لذا به حضرت عزرائيل التماس مي‌كردم كه زودتر به سراغم بيايد! 🔅چند روز بعد، با دوستان مسجدي پيگيري كرديم تا يك كاروان مشهد براي اهالي محل و خانواده شهدا راه‌اندازي كنيم. با سختي فراوان، كارهاي اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، كاروان ما حركت كند. 🔷روز چهارشنبه، با خستگي زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت عزرائيل افتادم و شروع به دعا براي نزديكي مرگ كردم. البته آن زمان سن من كم بود و فكر مي‌كردم كار خوبي مي‌كنم. نمي‌دانستم كه اهل‌بيت(ع) ما هيچگاه چنين دعايي نكرده‌اند. آن‌ها دنيا را پلي براي رسيدن به مقامات عاليه مي‌دانستند. 🌱خسته بودم و سريع خوابم برد. نيمه‌هاي شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم. بلافاصله ديدم جواني بسيار زيبا بالاي سرم ايستاده. ⭐️از هيبت و زيبايي او از جا بلند شدم. با ادب سلام كردم. ايشان فرمود: «با من چه‌كار داري؟ چرا اين‌قدر طلب مرگ مي‌كني؟ هنوز نوبت شما نرسيده.» فهميدم ايشان حضرت عزرائيل است. ترسيده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ايشان اين‌قدر زيبا و دوست داشتني است، پس چرا مردم از او مي‌ترسند؟! 🌾مي‌خواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماس‌هاي من بي‌فايده بود. با اشاره حضرت عزرائيل برگشتم به سرجايم و گويي محكم به زمين خوردم! در همان عالم خواب ساعتم را نگاه كردم. رأس ساعت 12 ظهر بود. هوا هم روشن بود! 🖋ادامه دارد... 💝@ghandab ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈