#شگردها و #تكنيك هاي شعر سپيد
پیش از اين كه بخواهیم تکنیک های شعر سپید را مورد برسی و ارزیابی قرار دهیم، لازم است بدانیم آیا غیر از نبود وزن وقافیه، مشخصه های دیگری هم وجود دارد که بتوان آنها را به عنوان ” معیار” یا ” قاعده” برای شعر سپید فرض کرد؟ اصولاً چنین چیزی در شعرسپید امکان دارد؟
تردیدی نیست که شعر تنها از طبیعت به وجود نمی آید بلکه با احساس، اندیشه، قریحه و فعل آدمی نیز سروکار دارد و از تلاش ذهنی انسان در زبان شکل می گیرد. لهذا از آنجایی که پدیده های مولود آدمی ثبات ندارند، شعر وقواعد مربوط به آن هم نمی توانند، حالت ثابتی داشته باشند. از این رو می بینیم بسیاری از قاعده های شعری به مرور زمان تغییر یافته اند. چه اين كه زبان به عنوان نشانه همیشه با تحولات تاریخی، شکل های گوناگونی از خود نشان داده است. بر این اساس، زبان ها متناسب با مردم هر زمان و هر حوزهء جغرافیایی، صورت خاصی یافته اند. شعرهم که شکل ویژه ای در هر زبان است، ساختار متفاوتی داشته است. قوانین آن در چارچوب زبان هر دوره ومحل، تحولات گوناگونی پیدا کرده است. زمانی، وزن وقافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می گردید. زمان دیگر فرم و تخیل به علاوهء عناصر مذکور معیار سنجش قرار می گرفتند و اینک در دورهء معاصر، ادبیت، منطق و بیان شاعرانه، استوانه های اصلی شعررا تشکیل می دهند.
بنابر این، هیچ معیار ثابتی نمی توان برای آن فرض کرد. هر آنچه به عنوان قاعده برای شعر جعل کرده اند، با تغییر شرایط فکری و زبانی، قابل تحول می باشد.
آنچه را که برای شعر سپید گفته اند نیز از این دایره خارج نمی باشد. تنها چیزی که می تواند به عنوان معیار ، در شعر سپید قابل پذیرش باشد، نبود وزن عروضی و قافیه است. دیگر مشخصه هاي آن می توانند در تقویه فرم و ادبیت آن مؤثر باشند.
نام بردن از بعضی چیز ها به عنوان تکنیک به این معنا نیست که این عناصر، هیچگاه تغییر پذیر نیستند و نمی توان آنها را با روش جدید تر معاوضه کرد بلكه به این مفهوم است که شعر سپید با ترکیب از این اصول به مرحلهء عالی تری از کمال در فرم می رسد.
وهمچنان ذکر شماری از این عناصر به معنای نفی عناصر دیگر نمی باشد. ممکن است خیلی از خصایص در شعر سپید وجود داشته باشد، که بدون یاد کرد از آنها در گذشته باشیم. تکیه این قلم بر این است که به تعدادی از عناصر برجسته که موجب شکوه شعر سپید شاملو شده است و ما می توانیم از آنها در اشعار خود نیز استفاده ببریم، اشاره نماییم ورنه شگرد های شعر سپید بسیار زیادتر از آن است که به شمارش در آید.
#تاریخچه_نظرات__قوانین_سپید
علوم وفنون
نورمحمدی
#یک_نکته
در کل می توانیم برای سرودن شعر دو گونه قائل شویم :
#شعر_تصنعی : در این گونه شعر ... شاعر تصمیم می گیرد تا در مورد خاصی سرایش کند .. سپس بنابر تجربه دست به قلم برده با استفاده از قوانین کلاسیک یا مدرن کار را تمام می کند ... این آثار از حس درونی کمی برخوردار بوده و فقط تمایل دارند مخاطب فقط به سمت و سوی اهداف ایشان حرکت کند ...
متاسفانه از این دست اشعار در معاصر زیاد داریم ... مانند ترانه ها .. اشعار صیحگاهی و شامگاهی که در گروه های تلگرامی و فیسبوک و دیگر فضاهای مجازی منتشر می شود ...
اثری از یکی از اساتید دیدم که لایک های بسیار خورده بود و در تعجب شدم چطور کسی از ایشان نپرسید نام شرکت سامسونگ در میان آن واژگان چکار میکرد ...
اشعار تصنعی عموما دارای عمری کوتاه هستند ... چون مایه حیات ایشان روحی و روانی نبوده است .
#شعر_الهام : در این روش شاعر آنچه در ضمیر ناخودآگاهش شکل گرفته و مانند یک وحی بر زبانش جاری میشود ؛ بر روی کاغذ می آورد ... یک بداهه کامل بدون در نظر گرفتن فضا و مکانی که شاعر در آن حضور دارد ... معمول شاعران الهامی پس از پایان کار آثار خود را ویرایش می کنند تا ثبات بیشتر یافته و از موارد مغلوط فاصله گیرند ...
همذات پنداری مخاطبان با این دسته از اشعار بیشتر بوده و سبب عمر طولانی چنین آثاری میشوند ....
در هردو گروه شاعران بسیار خوب و توانایی داشته ایم ... البته بیشترین موارد در ماندگاری اشعار ... دانش شاعر ؛ اهداف و زبان او بوده است ....
#تاریخچه_نظرات__قوانین_سپید
علوم وفنون ادبی