eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
347 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
550 ویدیو
110 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای سجاد سامانی متولد ۱۴ دی ۱۳۷۱ در تهران است. او سرودن را از دورۀ‌ راهنمایی آغاز کرد و برای این‌که به‌صورت جدی وارد دنیای ادبیات شود، در مقطع پیش‌دانشگاهی از ریاضی به علوم انسانی تغییر رشته داد. با تلاشی که داشت توانست در ۱۸ سالگی رتبۀ برتر جشنوارۀ شعر دانش آموزی را کسب کند و در همان سال توفیق پیدا کرد تا شعرش را در محضر رهبر معظم انقلاب قرائت کند. از سامانی دو کتاب «ایما» و «سالیان» به چاپ رسیده است.
کاری که با من کرد دنیا، داستان دارد شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد… مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم دیوانه‌ بازی‌‌های دریا داستان دارد ! عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست دلدادگی‌‌های زلیخا داستان دارد مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید امروز آسوده‌ ست، فردا داستان دارد ! عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد هر قصه‌‌گویی دیگر از ما داستان دارد … 📕ایما ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
در وصف تو بسیار سرودیم و ندیدی یک عمر غزلخوان تو بودیم و ندیدی با دیدنت ای خاطره‌ی خوش، همگان را از خاطره‌ی خویش زدودیم و ندیدی ای دل‌زده از سردی آغوش زمانه‌! ما این‌ همه آغوش گشودیم و ندیدی موهای تو شعرند و همین چند غزل را از دفتر شعر تو ربودیم و ندیدی چون گَرد که پنهان شده از گردش چشمت هستیم و نمی‌بینی، بودیم و ندیدی
کاری که با من کرد دنیا، داستان دارد شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم دیوانه‌ بازی‌‌های دریا داستان دارد ! عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست دلدادگی‌‌های زلیخا داستان دارد مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید امروز آسوده‌ ست، فردا داستان دارد ! عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد هر قصه‌‌گویی دیگر از ما داستان دارد
در من دلسنگ، شور انتظار انداختی ماهی مرداب را در جویبار انداختی عشق، اقیانوس آرامی که می گفتی نبود قایقم را در مسیر آبشار انداختی ! فکر میکردم جواب نامه‌ام را میدهی نامه را بی آنکه بگشایی کنار انداختی عشق بر "جانم" حکومت می کند ای روزگار در سرم بیهوده سودای فرار انداختی آخر ای عاقل به کار عشق روگردان شدی خوب شد، یک بار عقلت را به کار انداختی