eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
347 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
551 ویدیو
110 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچند که خونی است سراپای فلسطین زیباست ولی چهرهٔ فردای فلسطین زخمی است درختان پرانگیزهٔ زیتون آزادی قدس است تسلای فلسطین باید کفن عشق بپوشیم و بجنگیم کفر است به والله تماشای فلسطین از خویش گذشتند شهیدان که پس از این خم‌تر نشود قامت رعنای فلسطین با سنگ یقین تاخته بر آتشِ رگبار زیبا و غریب است معمای فلسطین می‌جوشد از اعماق جهان چشمهٔ غیرت می‌ریزد از اطراف به دریای فلسطین یک غزّه سکوتیم و اگر لب بگشاییم کوبنده‌ترین می‌شود آوای فلسطین مردانگی و مِهر ببارید، رسیده است امروز، همان روز مبادای فلسطین
باران ببار بر سر عالم ظهور کن آرام و شاعرانه و نم‌نم ظهور کن ای آفتاب‌زاده در این روزگار سرد از پشت کوه حادثه کم‌کم ظهور کن ای غنچه‌ی خمیده و خشکیده صبر کن! ای صبح، ای طراوت شبنم ظهور کن افکار لال، یخ‌زده در گور واژه‌ها ای رستخیز دفتر آدم ظهور کن شیرین و عاشقانه و شیوا غزل بخوان ای آیه‌ی محبتِ محکم ظهور کن! اللهم عجل لولیک الفرج
واژه‌ها در سرم بلا تکلیف دفترم گیج و ویج توی کیف خسته‌ام مثل شاعر غزلی با مضامین نیمه‌جان و ضعیف در هجوم غبار نامردی شعر خاکستری، ترانه کثیف... بیت‌الاحزان دل تداعیِ یوسف و خواب گاوهای نحیف... دل‌خوشی‌ها همه مچاله‌شده لحظه‌ها غیر قابل توصیف مانده‌ام در حصار قافیه ها مانده‌ام پشت دردهای ردیف
صبح، وقتی به شما عرضِ ارادت می‌کرد رج‌به‌رج فرشِ حرم داشت عبادت می‌کرد پیکِ حق گوشۀ صحن آمد و نقاره به دست آیۀ "یُنفَخُ فی الصُّور..." تلاوت می‌کرد‌ با همین چشمِ پر از شرمِ گناهم دیدم ماه، یک بار نه، صد بار سلامت می‌کرد زیر باران کرم قلب گناه‌آلودم کنج ایوان طلا قصد طهارت می‌کرد کوهِ ابیات فرو ریخت، غزل‌ می لرزید در سرم قافیه و وزن قیامت می‌کرد اشهد انَّ غزل...قافیه ها صف بستند شعر مأموم شد و عشق امامت می‌کرد ‌وای انگار جهان دور حرم می‌چرخید به گمانم که خدا داشت زیارت می‌کرد
پاییز مرگ‌ها و بهار مقاومت آلاله‌های سرخ دیار مقاومت سید حسن، حجازی و یاسین و مغنیه جانم فدای ایل و تبار مقاومت از باغ‌های غم‌زده سرریز می‌شود دردانه ‌های صبر انار مقاومت ای انعکاس روشن جولان زندگی زنده است کوه دامنه دار مقاومت گل بوته‌های زخمی و اسلیمی امید آمیزه‌های نقش و نگار مقاومت بار امانتی است که بر شانه‌های ماست بر دوش ماست قرعه‌ی کار مقاوت تا انتهای جاده‌ی تاریخ می‌رویم از ابتدای راه کنار مقاومت عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان سر زنده ایم بر سر دار مقاومت
هر صبح قاب پنجره را باز می‌کنم در آسمان خاطره پرواز می‌کنم در نیل شعرهای خروشان زندگی من با عصای قافیه اعجاز می‌کنم وقتی سیاهِ بخت مرا شانه می‌کنی حتی برای آینه‌ها ناز می‌کنم! هر بار از صدای دلم طفره رفته‌ام کتمان بس است! خسته‌ام! ابراز می‌کنم با یاری و نگاه خداوند مهربان من عشق را به نام تو آغاز می‌کنم! 🌱
چه لحظه‌ها در انتظار لمس تو لباس ها نشسته‌اند روی بند رخت در تراس‌ها هنوز پرسه می‌زند ستاره پشت پنجره به اشتیاق دیدنت شبیه آس و پاس‌ها به آیه‌های محکم کتاب بودنت قسم، که خسته‌ام از این اشاره‌ها و اقتباس‌ها در ازدحام بیت‌ها مرا رها نکن، بیا خدای استعاره‌ها، پیمبر جناس‌ها میان کوه شعرها سکوت میکنم، ببین قلم نمی‌نویسد از هجوم انعکاس‌ها!!!
یک طاقه غم از مشکی کمیاب می‌خواهم در روضه‌ها پیراهنی بی تاب می‌خواهم از دام و دانه، از جوانی، خسته‌ام خسته گنجشک‌های کربلایی، آب می‌خواهم در دجله‌ی دل از فرات اشک لبریزم من ماهی دلتنگی‌ام، قلاب می‌خواهم تکلیف دشواریست آب آوردن بابا من اصغر شش ماهه را سیراب می‌خواهم آه ای محرم! ای شبستان مناجاتم در حوض قلبم ماه عالمتاب می‌خواهم