.
پیری رسید و موسم طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمل رطل گران گذشت
باریک بینیات چو ز پهلوی عینک است
باید ز فکر دلبر لاغر میان گذشت
وضع زمانه قابل دیدن دوبار نیست
رو پس نکرد هرکه از این خاکدان گذشت
در راه عشق گریه متاع اثر نداشت
صدبار از کنار من این کاروان گذشت
از دستبرد حسن تو بر لشکر بهار
یک نیزه خون گل ز سر ارغوان گذشت
حبالوطن نگر که ز گل چشم بستهایم
نتوان ولی ز مشت خس آشیان گذشت
طبعی بههم رسان که بسازی به عالمی
یا همتی که از سر عالم توان گذشت
مضمون سرنوشت دو عالم جز این نبود
آن سر که خاک شد به ره از آسمان گذشت
در کیش ما تجرّد عنقا تمام نیست
در قید نام ماند اگر از نشان گذشت
بیدیده راه اگر نتوان رفت پس چرا
چشم از جهان چو بستی از او میتوان گذشت؟
بدنامی حیات دو روزی نبود بیش
آن هم کلیم با تو بگویم چه سان گذشت
یک روز صرف بستن دل شد به این و آن
روز دگر به کندن دل زین و زان گذشت
#کلیم_کاشانی
روشندلان فریفته ی رنگ و بو نیند
آئینه دل به هیچ جمالی نبسته است
#کلیم_کاشانی
صاحب آوازه در اقلیم گمنامی منم
نام خود را از زبان هیچکس نشنیدهام!
#کلیم_کاشانی
روشندلان خوشآمد شاهان نگفتهاند
آیینه عیبپوش سکندر نمیشود
#کلیم_کاشانی
روشندلان فریفته ی رنگ و بو نیند
آئینه دل به هیچ جمالی نبسته است
#کلیم_کاشانی
ز چاک پیرهن، آن سینه را ببین، ای بخت
سری ز خواب برآور که صبح روشن شد
#کلیم_کاشانی
گر به قسمت قانعی بیش و کم دنیا یکی است.mp3
زمان:
حجم:
1.39M
گر به قسمت قانعی بیش و کم دنیا یکی است
تشنه چون یک جرعه خواهد کوزه و دریا یکی است
حرص گر دهقان نباشد کشت را شبنم بس است
خوشه و خرمن به پیش چشم استغنا یکی است
کج نظر سود و زیان را امتیازی داده است
هر چه را احول دو میبیند بر بینا یکی است
غم نه پیوندی به دل دارد کزو بتوان برید
گر به اصل کار بینی شیشه و خارا یکی است
ما که از افتادگی فیروز جنگ افتادهایم
از که اندیشیم چون فتح و شکست ما یکی است
عزت و خواری که پشت و روی کار عالم است
نزد رندی کو ندارد کار با دنیا یکی است
در قفس بالا و پائینی نمیباشد کلیم
آستان و مسند دنیا بر دانا یکی است
#کلیم_کاشانی
#خوانش
#رشید_کاکاوند