🔰اولین جشنواره استعدادهای صحنه
(ویژه معلمان استان فارس)
✅در رشته های:
شعر
گویندگی و اجرا
سخنوری
سرود
نقالی خوانی
قصه گویی
تأتر
👌همراه با برگزاری کارگاه های آموزشی
⏳ثبت نام: 12 الی 22 بهمن (دهه مبارک فجر 1403)
📲علاقه مندان می توانندجهت ثبت
از طریق لینک زیر با کد نمون برگ 14276 اقدام نمایند.
https://eform.farsedu.ir/
✔️سازمان بسیج هنرمندان فارس
✔️سازمان بسیج فرهنگیان فارس
یا رسول الله..
فرمود خدا زخلقت خاک
دیدار تو بود بس عطشناک
مقصود تو بودی ای «محمد»
لولاک لما خلقت الاافلا ک
#حسین-کیوانی
میتوان با خار در یک پیرهن بردن به سر
لیک دشوار است با ناسازگاران ساختن
#صائب_تبریزی
ایهام
و
استعاره
و
تمثیل
و
نقطه چین . . . !
آسان که نیست ،
شاعرِ چشمان او شدن ! . . .
#محمدعلی_بهمنی
۱۰ بهمن زادروز مجدالدین کیوانی
(زاده ۱۰ بهمن ۱۳۱۶ اصفهان) نویسنده و مترجم
او مترجم کتاب «صهبای خرد: شرح احوال و آثار حکیم عمر خیام نیشابوری» اثر مهدی امین رضوی است که به عنوان کتاب سال ۱۳۸۶ ایران معرفی شد. وی عضو شورای علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است و چندین مقاله تالیفی در این حوزه دارد.
او پیش از بازنشستگی از مشاغل رسمی، در چندین دانشگاه و دانشکده به تدریس مشغول بود و نزدیک به ۲۴۰ مقاله توسط او تألیف، ترجمه یا ویرایش و ۱۷ عنوان کتاب نیز از وی ترجمه شده است.
تحصیلات:
لیسانس ادبیات فارسی (خرداد ۱۳۴۰) دانشگاه تربیت معلم (دانشسرای عالی سابق).
دیپلمای تعلیم و تربیت دوزبانه (خرداد ۱۳۴۴) دانشگاه ویلز انگلستان.
دکترای زبانشناسی کاربردی (آموزش زبانهای خارجی) (خرداد ۱۳۴۷) دانشگاه ویلز انگلستان.
مدارج و خدمات آموزشی و اداری:
تدریس ادبیات فارسی ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ اهواز
استادیار زبان انگلیسی ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۳ دانشگاه تربیت معلم.
استادیار حقالتدریس ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۳ دانشسرای سپاه دانش و دانشگاه تهران.
سرپرست گروه زبانهای خارجی تیر ۱۳۵۲ تا مهر ۱۳۵۳ دانشگاه تربیت معلم.
رئیس دانشسرای عالی زاهدان مهر ۱۳۵۳ ـ تیر ۱۳۵۷ زاهدان.
دانشیار زبان انگلیسی، اسفند ۱۳۵۳ تا بهمن ۱۳۶۷ دانشگاه تربیت معلم
عضو ثابت کمیته ارتقاء دانشکده ادبیات، ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۵ دانشگاه تربیت معلم.
عضو کمیته برنامهریزی زبانهای خارجی ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۲ ستاد انقلاب فرهنگی.
استاد زبان انگلیسی ۱۳۶۷ دانشگاه تربیت معلم.
عضو هیئت ممیزه ۱۳۶۸ دانشگاه تربیت معلم.
عضو شورای عالی علمی ۱۳۶۸ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
سرویراستار مجله آینه میراث مهر ۱۳۹۲ مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب.
کتاب با طعم طنز
من دلم شعر ناب می خواهد
دلبری چون کتاب می خواهد
چند روزیست باز لج کرده
توی شب آفتاب می خواهد
گر میسر نشد کباب بناب
لااقل تاس کباب می خواهد
این دل بی صاحاب ،مسوولین
از شما ها جواب می خواهد
در خرابات و توی دیر مغان
حال وروز خراب می خواهد
عکس دوران پیری خود را
کاملآ توی قاب می خواهد
سه چهارتا رل گوگور مگوری
هم برای ثواب می خواهد
پنجم ماه حساب او خالی ست
حق خود بی حساب می خواهد
عاشق شعر های سهراب است
یک عدد هشت کتاب می خواهد
سر پیچ گرانی امروز
اندکی پیچ وتاب می خواهد
او برای دوباره چاپیدن
سس خوب کچاب می خواهد
ساعت از پنج و نیم صبح گذشت
تشک و رختخواب می خواهد
#حسین کیوانی
#شعر برگزیده جشنواره کتاب ودانایی سال ۱۴۰۲
40.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 در محفل ادبی قند پارسی با اشعار بیدل دهلوی
🔰 فارس(پانا)_در نشست ادبی محفل قند پارسی، دکتر غلامرضا کافی دبیر این محفل همراه با اعضا، شعر خوانی انجام دادند و به خوانش اشعار بیدل دهلوی پرداختند.
ازاینجا ببینید: ⬇️
🆔️ https://www.pana.ir/fa/tiny/news-1537549
👤خبرنگار : فرزام عباس نژاد
📣برای آگاهی از اخبار استان فارس به ما بپیوندید ⬇️
https://eitaa.com/pana_fars1
#شعر_فقیر
...آیا شعر در وضعیت کنونی خود آنقدر فقیر شده است که قادر نیست هیجانات خود را بروز دهد؟
اگر چنین است پس ریشه این فقر در کجاست؟
چرا کلمات مان بر اثر فقر خود قادر به بیان احساسات خود نیستند؟
اگر نگران این وضعیت برای شعر هستیم چرا کاری نمی کنیم که شعر را از این" وضعیت به مقام موقعیت" نایل گردانیم؟
ما تا اینجا هم آنقدر تعلل داشته ایم که حالا باید برای این رخداد شعری مرثیه سرایی کنیم.
آیا ما فقط فقیر شده ایم یا این که بخیل هم هستیم؟ گویا دیگر در سلامت شعر مشارکتی نداریم. سکوتی طولانی که باید جایی شکسته شود تا شعر از این وضعیت آلکسی تایمیا(alexithymia)بیرون بیاید. عارضه ای در شعر که باعث گردیده این شعر نتواند ناتوانی هایش را تشخیص دهد و در تحویل احساسات خود به دیگران دچار ناتوانی شود. آیا شعر حقیقتا فقیر شده است و از میراث انسانی اش _والتر بنیامین_دست برداشته است؟ یا این که چنین چیزی واقعیت ندارد و اتهام آلکسی تایمیا به این شعر تصوری بیش نیست؟
کلمات که ناتوان می شوند احساسات خود را پنهان نمی کنند بلکه آن را از دست می دهند. لذا کمبودی در کلمات حاصل می شود که قادر به ابراز احساسات خود نیستند . این همان چیزی است که بدان آلکسی تایمیا می گویند. آیا شعر ما دچار این بیماری است؟ اگر هست چگونه می توان این بیماری را در کلمات درمان کرد؟
آیا این کلمات لال شده اند؟ یا این که زبان دارند اما دچار سکوت طولانی و خطرناک هستند؟
آیا این عارضه ، وضعیتی و موقت است یا این که شخصیتی ،ژنتیک ،و میراث تاریخی شعر ماست؟
نکند باید رسما و تاکیدا اعلام کرد که شعر ما آلکسی تایمیک است؟...(برگزیده نامه ها)
#مراد_قلی_پور
#شعر_فقیر
#آلکسی_تایمیک