eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
282 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
295 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دردِ دیوانگی ما دو برابر شده‌است شاعری عاشقِ یک شاعرِ دیگر شده‌است... با نگاهِ تو تنم سخت به‌خود می‌لرزد چشم‌های تو برای دلِ‌من شر شده‌است بس‌که از روسریت شعر‌و غزل می‌ریزد موبه‌مو شعرِ تورا خوانده‌و ازبَر شده‌است... چادرت شاعرِ مجموعِ پریشانی‌هاست قافیه در هوسِ مویِ‌تو بر سر شده‌است... بعدِ لبخند تو بانو بخدا باور کن خستگی‌های خدا هم‌ بخدا در شده‌است... پس‌نگو پس‌بکشم پایِ خودم‌را چون‌عشق اتفاقی‌ست که‌افتاده و دیگر شده‌است... دلِ دیوانه‌ی من باز جنون می‌خواهد حالِ‌من با هوسِ عشق‌ِتو بهتر شده‌است... ✅ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
📝 از سرِ تعمیرِ دل بگذر که معمارانِ عشق روزِ اول رنگِ این ویرانه، ویران ریختند 🌿
هدایت شده از پرویزن
«نمادهای پایداری در فلسطین‌سروده‌ها» در سنت اشعار فارسی سروده شده با موضوع فلسطین، واژه‏‌هایی می‏‌توان دید که القاگر حس مقاوت مخاطبند. از میان این کلیدواژه‏‌ها، سنگ، خون، زخم و شهید، بیشترین کاربرد را در اشعار یافته‏‌اند. سنگ، پرکاربردترین نماد در فلسطینیات و نماینده‌ای هم‌وزن زیتون در ادبیات جهانی مقاومت است؛ البته این واژه در سنت شعر فارسی بروزی بیش از ادبیات عرب دارد. در میان شاعران فارسی، علی‏‌رضا قزوه بیش از دیگران از این نماد بهره برده است. (نک: قزوه، 1384: 89، 94، 137، 138و151) در شعر او زمان و مکان مقاومت تنها با «سنگ» قابل‌محاسبه است؛ او «سنگ» را نماد بیداری، حرکت و رمی شیطان‌های جهانی می‏‌داند: حالا ساعت به‌وقت سنگ چنداست؟ / و من تا ساعت چند باید شعر خشم و سنگ بگویم؟ / باران سنگ تا ساعت چند باید ببارد. (همان، 148) دیگر شاعران فارسی نیز از دوران جنگ، از سنگ به‌عنوان شناسنامۀ شعر پایداری فلسطین و برای تشجیع مخاطب به مقاومت، استفاده کرده‏‌اند. (نک: صداقتگوی کیاسری، 1372: 70و141) البته در غزل‏ها و اشعار سپید شاعران جوان دهۀ 80، بیشترین توجه به این واژه دیده می‏شود. (نک: عمرانی، 22: 1382، اسرافیلی، 359: 1385، 89، 376و377) اهمیت این واژه در فلسطینیات شاعران جوان به‏حدی است که شاعرانی چون: علی دولتیان، عبدالحمید رحمانیان و محمد مرادی، غزل‏هایی با ردیف سنگ در ستایش مقاومت فلسطین سروده‏اند: شتاب داشت و پیدا نکرد آنجا سنگ هجوم برد به دستش نبود حتّی سنگ (اسرافیلی، 1384: 81) این نماد حتّی در شعر‌های کودک و نوجوان با موضوع مقاومت نیز کاربرد یافته است. (همان، 85) خون، زخم و شهید از دیگر واژه‏های نمادین در فلسطنیات که پایداری و مبارزه را به مخاطب القا می‏کنند، واژه‏هایی چون: زخم، خون، شهادت و شهید را باید نام برد. این کلمات در اشعار دفاع مقدس فراوانی دارند و درادامۀ سنت شعر جنگ به فلسطنیات فارسی راه یافته‏اند. فراوانی این واژه‏ها در فلسطینیات فارسی به‌حدی است که نمی‏توان به‌تفصیل از آن سخن گفت. این نمادها، بیش از همه در سروده‏های شاعران فارسی دهۀ 60 و آغاز دهۀ هفتاد دیده می‏شود و شاعران نسل سوم چندان توجهی به آن‏ها ندارند. در سطرهای زیر از ضیاءالدین ترابی نمودهایی را از این نمادها می‏توان دید: گل‌های سرخ / مثل زخم / مثل سیاه‌زخم / زخم دل شکستۀ لبنان / وقتی‌که سروساده / چون کوه ایستاده بود و-تاریخ / بازانوان خسته / چون شتری پیر / می‌گذشت / در فصل بی‌تفاوت / بی‌تقویم / در فصل زخمی من / زخم ذهن من. (ترابی، 1369: 128-129) در فلسطینات علی‏رضا قزوه، تیمور ترنج، محمدتقی تقی‏پور، رباب تمدن، عزیزاللّه زیاد، حبیبه جعفریان، محمدحسین جعفریان و... کاربرد این نمادها را می‏توان دید؛ البته در شعر شاعران نسل سوم، تبدیل واژه‏های زخم و خون، به شهادت، انتحار و انتفاضه بیشتر نمود یافته است. https://eitaa.com/mmparvizan
جنت قرب جای ایشان است نور رضوان صفای ایشان است جان من در هوای ایشان است تن من خاک پای ایشان است عقل کل هست گنگ و لایعقل هر کجا ماجرای ایشان است آفتابی، که عرش ذرهٔ اوست مطلعش بر سمای ایشان است به ازل، چون قبول یافته‌اند ابد اندر بقای ایشان است همه در عشق خود فنا طلبند که بقا در فنای ایشان است حلم و ترک و حیا نشانهٔ‌شان علم و تقوی لوای ایشان است از جناب خدای در دو جهان این مراتب برای ایشان است این مراتب به ذات ایشان نیست کین کرم از خدای ایشان است هرچه اندر جهان عراقی یافت اثری از عطای ایشان است
برای سید حسن نصرالله ای یل شرزه‌ی خراباتی رشک حکام ماضی و آتی شهسوار عرب تویی، دگران همه در عیش و بی‌مبالاتی چون حریفان نبرده‌ای در غرب شرف خویش را به سوغاتی به تو گویند جانیان: تروریست جانیان فکل‌ کراواتی سخنانت پر از حقایق محض دشمنانت ولی خیالاتی شد ز سحر کلام تو عاجز ساحر عبری خرافاتی عزتت را چگونه برتابند؟ مبتلایان به ذلت ذاتی ایل غاصب ز تیرت ایمن نیست چه تل‌آویوی و چه ایلاتی پشت لبنان به قامتت گرم است مثل عون و نبیه و میقاتی* ……………………………………………………… * عون و نبیه و میقاتی= سران سه قوه در لبنان ✍🏻افشین علا آبان ۱۴۰۲ 📚کانال رسمی افشین علا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرو آزادیم، ما را حاجت پیوند نیست هر که از ما بگذرد چون آب، ممنونیم ما
صبح آمده کوچه پر هیاهو شده است هر پنجره لبریزِ تکاپو شده است گلدان ِحیاط خانه مان گل داده پروانه به فکرآب و جارو شده است!
ما زآغازو ز انجام جهان بی خبریم اول وآخر این کهنه کتاب افتاده ست کاشانی