eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
284 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
294 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حوالی دانشگاه 😂😂 از رضا رفیع اهل دانشگاه را با اهل ثروت، کار نیست علم و ثروت، هر دو یک جا، قابل انبار نیست جمع ضدّین، از محالات است طبق شایعات اختلافی، منطقیّون را در این گفتار نیست علم بهتر هست یا ثروت؟ جوابش روشن است این معما را، دگر حاجت به استفسار نیست هر که سر در جَیب* فکرت بُرد و گشت اندیشمند دست در جیبش کنی، جز یک دو سه صَنّار نیست... هر که دانشجو شود، هشتش گرو در نُه بُوَد هفت گردون را بگردد، پنج شش دینار نیست وضع کاری هم که توضیحی است بهر واضحات هیچ عقرب، مثل بیکاری چنین جَرّار نیست دربه‌در، جویای کاری بعدِ دانشجویی‌ات زین جهت باید بگویم: هیچ کس بیکار نیست... *جَیب: گریبان. تشویق اذهان عمومی، مجموعه شعر طنز و تحفه‌ی نطنز، رضا رفیع، ص ۷۲ و ۷۳.
* آزاد* *قسمت اول* *دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس* بس که هر مرتبه در ظرف غذا مو دیدم ✍️محمد قریشی و حافظ 🔸اا🔹 *تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان* پا را ز کفش‌ها به درآورد ناگهان ✍️آمنه آل اسحاق و حافظ 🔸اا🔹 *عجب از کسی در این شهر که پارسا بماند* نکند فرشته است او و موبایل هم ندارد؟! ✍️آمنه آل اسحاق و سعدی 🔸اا🔹 *ای که در کوی خرابات مقامی داری* بنده را کوی خرابات بکن استخدام ✍️فرزانه صنیعی و حافظ 🔸اا🔹 *چو عاشق می‌شدم گفتم که بُردم گوهرِ مقصود* ندانستم که این گوهر، چه مقصودی به سر دارد! ✍️ حیدر جهان‌کهن و حافظ 🔸اا🔹 *ای جانِ جانِ جانِ جان، ما نامدیم از بهر نان* نان هر کجا پیدا شود، کوبیده‌ای بر سیخ زن! ✍️ حیدر جهان‌کهن و مولوی 🔸اا🔹 *امشب صدای تیشه از بیستون نیامد* گویی که رفته فرهاد یک بلدوزر بیارد ✍️علی رشیدیان و حزین لاهیجی 🔸اا🔹 *گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل* کهریزک اگر رفتی بینی گل و بلبل را ✍️نجمه هاشمی و سعدی 💫💫💫 🔻وطنز | بهترین شعرهای طنز 🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘ ۱۹ امرداد سالروز درگذشت امیرهوشنگ ابتهاج (زاده ۶ اسفند ۱۳۰۶ رشت -- درگذشته ۱۹ امرداد ۱۴۰۱ آلمان) متخلص به «ه‍.ا.سایه» شاعر و ترانه‌سرا او هم در آغاز  همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود، اما نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به‌ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزلسرا بود، همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود، دنبال کرد. درسال ۱۳۲۵ مجموعه «نخستین نغمه‌ها» را که شامل اشعاری به‌شیوه کهن است، انتشار داد. آن زمان که هنوز با نیمایوشیج آشنا نشده بود، «سراب» نخستین مجموعه‌اش را که به اسلوب جدید بود، در قالب چهارپاره‌ با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی بود، منتشر کرد. مجموعه «سیاه مشق» او نیز شعرهای سال ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربر می‌گیرد. وی در این مجموعه، تعدادی از غزل‌هایش را به‌چاپ رسانید و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او، از بهترین غزل‌های این دوران به‌شمار می‌رود. او در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است، به شعر اجتماعی روی آورد و مجموعه «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر را گشود. وی در سال ۱۳۹۱ خاطراتش را در گفتگو با میلاد عظیمی در کتاب "پیر پرنیان‌اندیش" عنوان کرد و در این کتاب به‌بیان عقاید و نظراتش درباره بسیاری از چهره‌های به‌نام موسیقی، شعر و سیاست در زمان خود پرداخت. آرامگاه وی در باغ محتشم رشت است. ‎
راه صدق ز سنگ خاره، جواهر درست نتوان کرد علاج پَستی دونان به پُست نتوان کرد اساس ملک به عدل است و گر جز این باشد به هیچ قاعده آن را درست نتوان کرد اگر زمام سپردی به رهزنانِ طریق سفر به آنچه که مقصود توست نتوان کرد.. طمع به چیدن ریحان ز مزرعی که در آن به جای گل، علف هرزه رُست نتوان کرد قسم به دامن پاکیزه، اتّکا به کسی که از طهارت خود دست شست نتوان کرد به راه صدق چو خواهی به انتها برسی وفا به اهل ریا از نخست نتوان کرد به راست یا که به چپ، هر طرف که بنشینی بدان که تکیه به دیوار سست نتوان کرد ✍🏻 🏷
"ابتهاج و سنت انتخاب وزن غزل" برخی منتقدان، هوشنگ ابتهاج را بزرگ‌ترین غزل‌سرای دوران معاصر می‌دانند. زاویه‌ی نگاه این پژوهشگران، محتملا با تکیه بر پیوند غزل‌های او و سنت‌های شعر فارسی شکل گرفته است. غزل‌های ابتهاج از سویی متاثر از فضا و زبان و ساختار شعر حافظ و سعدی و مولوی است و از دیگرسو، اندکی از ویژگی‌های شعر رمانتیک معاصر را در خود جای داده است. اینکه ابتهاج شاعری ساختارشکن نبوده، بر هیچ منتقد شعرشناسی پوشیده نیست. او چندان توجهی به نوآوری در غزل ندارد؛ به همین دلیل است که خلاف شاعرانی چون: منزوی و سیمین و همسو با شهریار و رهی معیری، حتی در وزن‌های غزل خویش هم به کلیشه‌های ادب کهن پایبند بوده است. در غزل‌های او، جمعا از ۲۶ وزن استفاده شده که برآمده از تنوع نسبی اوزان شعر اوست. نزدیک به ۸۳ درصد این غزل‌ها در اوزانی سروده شده که خانلری، آن‌ها را در الگوی وزن شعر سنتی گنجانده و این اصرار، نشان‌دهنده‌ی سازگاری زیباشناسی شعر سایه با ادبیات عراقی و غزل‌های بازگشتی است. بیش از ۵۶ غزل او در سه وزن سروده شده؛ ویژگی‌ای که الگوپذیری او را در وزن غزل نشان می‌دهد؛ این اوزان عبارت است از "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن" در ۲۶ درصد غزل‌ها و "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" و "فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن" هر یک در بیش از ۱۵ درصد غزل‌ها. اوزان غزل‌های او ۱۴ یا ۱۵ هجایی است؛ شکل‌هایی که خانلری آن‌ها را در محدوده‌ی وزن‌های متوسط قرار داده و "سایه" در کاربرد آن‌ها تابع الگوی وزن عراقی، به‌ویژه اشعار حافظ و سعدی بوده است. https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت نوزد هم مرداد سالروز درگذشت هوشنگ ابتهاج(۱۳۰۶--۱۴۰۱)  احساس بسترم صدف خالی یک تنهایی است وتوچون مروارید گردن آویز کسان دگری هوشنگ ابتهاج اشعار ابتهاج. از نظر بافت زبانی و نظام ساختاری تابع نطام کلاسیک است ولی با وجود تقلیدی بودن والهام گرفتن از سعدی ومولوی باز طرح نویی دارد. در اشعارش احساساتی لطیف وشاعرانه موج می زندکه تقلیدی نیستند وحاصل تجربه ی خودشاعرند وبه مسایل اجتماعی امروز توجه خاصی دارد. وقتی به مجموعه ی سراب می نگریم درمی یابیم که زبان مجموعه نو شده است. گویا ابتهاج از قرن هفتم به قرن چهاردهم پریده است. غزل سایه ازحیث ساختار و زبان ومحتوا شعرسنتی است. . هنراودرآفریدن بافت منسجم اشعاراست. گیرایی غزل او در سادگی زبان.آشنابودن با جهان امرور.و مضامین مکرر غزل فارسی واصالت وعواطف آن است. . سخن سایه  از دل برمی خیزدو لاجرم بردل می  نشیند. سایه درمجموعه سراب به بیان رمانتیک وعشق های زمینی می پردازد. ودر(شبگیر.)به عشق انسانی می رسد. ودر.یادگار خون سرو.به نوعی سمبولیسم اجتماعی می رسد. وپس از سال ۱۳۶۲ به شعرشعارزده ی این دوره می رسد. سایه درکتاب پیر پرنیان اندیش نظریات واندیشه خودرا درباره شعروشاعران بیان می کندوبه شرح زندگی خودمی پردازد عشق وشیفتگی به اشعارابتهاج شور خاصی بخشیده است همین عشق الهی یا زمینی یا بعداز مشروطیت عشق به مردم شاهکارمی آفریند. ،شهریاربه یادو عشق ثریا یاپری می سوزدوشعرمی سازد. شاملوبه عشق آیدا،وابتهاج درفراق گالیا دختر ارمنی  می سراید. اخوان از شیفتگی اش درجوانی یادی می کندوبه یاد توران خانم می موید ومی سراید. عارف قزوینی را از محبوبش جدا می کنند وعاشقانه می نالد. وناکامی رهی معیری ان همه ترانه را به یادگارمی گذارد. باید دل بسوزدتااز سوختنش شعله ی شعر روشن شود. مولوی می گوید :"تاکه بیدار م وهشیار یکی دم نزم " . مولوی ،حافظ،سعدی ‌عطار عشق را درهمه جهان ساری وجاری می دانند وهستی را طفیل عشق می دانند عشقی که چون موج شروع می شودوچون دریا همه ی وجود را فرامی گیرد. علت عاشق ز علتها جداست عشق اسطرلاب اسرار خداست مولوی از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که دراین گنبددواربماند حافظ ای عشق همه بهانه از توست من خامشم این ترانه از توست ای آتش جان پاک بازان درخرمن  من زبانه از توست ه.ا.سایه به قول استاد شفیعی (هر حافظه ی انسان فرهیخته ای شعری از سایه به خاطر دارد) سایه درکتاب پیر پرنیان اندیش درمصاحبه ای با میلاد عظیمی نقطه نظراتش را درباره شعر ،سیاست وشاعران معاصر وزندگی نامه اش   بیان کرده است. ✍لهراسپ .بهرامیان