خاطره حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل فردوسیپور ـ از یاران نزدیک امام و از اعضای دفتر ایشان در نجف و پاریس که از محدود بازماندگان واقعه و فاجعه هفتم تیر بود ـ بسیار بهتآور و شنیدنی است.
یک دفعه به جمعیت گفت: بچهها بوی بهشت میآید. آیا شما هم این بو را استشمام میکنید؟ پس از این جمله بود که دیگر ما نفهمیدیم قضیه چه شد. این قدر انفجار شدید و سریع بود که هیچ کس از بازماندگان این فاجعه از لحظه انفجار چیزی به یاد ندارند، ولی این نکته را می دانم که خیلی چهره ایشان بشاش و نورانی شده بود. نکته مهم و باور نکردنی این بود که من در زیر آوار که هیچ امیدی به نجات نداشتم، احساس کردم و این را دیدم که نور بسیار شدیدی مثل نور چند پرژکتور قوی در اطراف تریبونی که آقای بهشتی در آنجا به شهادت رسید، در حال تابیدن است. از کسانی که مثل من زیر آوار بودند، پرسیدم این نور شدید چیست؟ من را مسخره میکردند که برقها قطع شده است؛ نور کجا بود، ولی واقعا برای لحظاتی این نور بود.
شنيدم شهيد شمسالدين حسيني نائيني، نماينده مجلس به كسي كه در كنار او زير آوار بود، ميگفت: تو هم بوي گلاب را ميشنوي؟ وقتي پاسخ منفي شنيده بود، به او گفته بود پس اين علامت آن است كه تو شهيد نميشوي، براي همين، به منزل ما برو و سلام من را برسان و بگو وصيت نامه من توي طاقچه است؛ آن را بخوانند و به آن عمل كنند
مرحوم فردوسیپور از اعضای مرکزیت حزب جمهوری اسلامی و دوستان مورد وثوق شهید بهشتی بود که در جریان انفجار دفتر این حزب مجروح شد به همین دلیل از او به عنوان شهید زنده انقلاب نام برده میشود.
#شهید_بهشتی
#حجت_الاسلام_فردوسی_پور
@ghanetin_313