فائده #عطش كه از تناول #برف پديد آيد نيز مختلفٌ فيه است در اطلاق كذب و صدق بر آن
. هر كه سبب تعطيش او اين گفته كه وى اگرچه بالفعل سرد است اما بالقوه گرم است، بهر آن كه مركب است از اجزاى #دخانيه و بعد وصول به بدن برودت وى از حرارت تن زائل مىشود و سخونت او اثر مىنمايد نزد وى اين عطش كاذب است.
اما آن كه سبب #تعطّش او اين گفته كه وى #مكثف_بلغم و #رطوبات_معده است، نزد وى اين عطش كاذب است.
و كذا عطشى كه از تناول اغذيه غليظه لزجه چون ماهى تازه و هريسه و كلّهپاچه و مانند آن حادث مىشود.
و اگر سبب حدوث عطش از وى، لجوج آن در ماساريقا و منع نفوذ آن آب را است از جگر، لا محاله صادق است، لافتقار الأعضاء إلى الماء.
و اگر علت حدوث عطش احتياج طبيعت است به سوى آب بنا بر آن كه غذاى لزجه را از معده بزدايد تلطيف و ترقيق داده، وى در حكم عطش كاذب است عند البعض و بعضى اين را هم در عطش صادق مىشمرند و ميگويند كه: چون طبيعت جهت تقطيع ماده لزجه حرارت را به سوى معده متوجه مىسازد بالضرور عطش پديد مىآيد و عطش كه از سخونت معده بود شك نيست كه صادق باشد، نه كاذب.
بالجمله تدبير #عطش كه از تناول اغذيه #مغلظه افتد همچون تدبير عطش كاذب است در #تقطيع و #تلطيف، ليكن شرب آب بسيار باشد كه به تكرار استعمال مزيل اين عطش شود به خلاف آنچه از بلغم شور و لزج بود كه شرب آب مزيد عطش مذكور مىگردد بنا بر تقويت سبب.
مفرح القلوب (شرح قانونچه)، ص: 323