#جواب اين اعتراض ابن ابى صادق چنان گفته كه ابدان صحيح از دو درجه بيرون نيست:
يكى آن كه در حاق وسط اعتدال كه لايق به نوع وى است باشد و حال اين مردم حالت صحت به هيچ وجه منسوب به ذم نيست و اطلاق محروريّت و مبروديّت بر آن نتوان كرد.
دوم آن كه از اعتدال مذكور انحراف قليل يافته باشد ليكن از اين انحراف از حد صحت برنيامده باشد و حال اين مردم حالت صحت خالى از ذم نباشد به محروريّت و مبرودّيت متصف بوند.
چون اين متحقق شد بدانند كه مراد از آن كه گفته شد الصحة تحفظ بالمثل صحت معتدلان است نه صحت منحرفان.
شك نيست كه معتدل البدن اگر در حالت اعتدال غذاى معتدل استعمال نمايد آن غذا اصلا مُحدِث كيفيتى زائد نخواهد بود لأن من شأن الغذاء المعتدل أن لا يزيد منه كيفية زائدة على ما في البدن به خلاف منحرفان از حاق وسط كه حفظ صحت آنان به تعديل و استعمال مخالف بود تا بقا بر آن حالت حاصل باشد بىزيادتى در انحراف، پس تدبير اين مردم مركب به دو تدبير بود:
يكى تدبير حفظ صحت، دوم تقدير تقدم حفظ و هذا خارج عن تلك القاعدة، زيرا كه قول اطبا در مجرد حفظ صحت است و آن قاطبة بىمشاكلت نمىشود پس به محرورى مزاج و مبرودى مزاج كه ماده نقض آوردهاند موصل به مدعا نباشد، زيرا كه ايشان به علت انحراف از درجه صحت مستكمله مطلوبه خارجاند و ما ورد النقض.
و همچنين بود حال در ادويه كه در بعضى از ان دوائيت غالب و كيفيت در بدن احداث كند بود و در بعضى از ان غذائيت غالب بود و جوهر مغتذى زياده كند و همچنين بعضى از ان قريب بود بجواهر خون مثل شراب و مح بيض نيمبرشت و ماء اللحم و بعضى از آن دور بود از مزاج خون بقليلى مثل نان و گوشت و بعضى بسيار دور بود مثل ادويه غذائيت ديگر آنكه غذا در بدن آدمى عمل مىكند بدو طريق يكى بكيفيت عمل كند چنانكه دانسته شد ديگر آنكه بكميت عمل كند
#جواب كليات قانون ابن سينا (ترجمه)، متنج1، ص: 117