⭕ وقتی مزه دیدار برایم تلخ شد!!!
🔹یکی از جذاب ترین و پر محتوا ترین دیدارها و سخنرانی های رهبر معظم انقلاب در طول سال، جلسه رمضانیه ایشان با دانشجویان است. جلسه ای که در آن صریح ترین انتقاد ها توسط تشکلها و گروه های مختلف دانشجویی خطاب به عالی ترین مقام کشور بیان و ارائه میشود و در مقابل، رهبر انقلاب با سعه صدر مثال زدنی در فضایی صمیمانه و بهتر است بگویم فضایی «پدر پسری» به سوالات مطروحه پاسخ می گویند.
🔹جلسه ای که در آن خنده و خطابه و شعار و دست زدن حضار و گله گی از مسئولان مختلف نظام از رئیس جمهور و رئیس مجلس تا فرماندهان نظامی و نهادهای زیر مجموعه رهبری و حتی بیت رهبری به هر چه جذاب تر شدن این دیدار کمکی مضاعف می کند.
🔸پارسال توفیق حضور در این جلسه را داشتم. از یک جایی به بعد؛ جلسه برایم از جذابیت تهی شد. هر کدام از دوستان که به پشت تریبون میرفتند یا حرفای خنثی میزدند و یا صرفا انتقاد های سیاسی به مخالفین سیاسی خود(البته به جز نطق دوستان جنبش عدالتخواه که وجوه انتقادی حاکمیتی اش بیشتر بود.) را بیان می کردند.
🔸اولی تمام کرد، دومی تمام کرد، سومی تمام کرد و...
منتظر حداقل یک نفر بودیم که لااقل صدای دیگر دانشگاه را هم در جلسه پژواک کند؛ ما در دانشگاه زندگی کرده ایم و می فهمیم و میدانیم که صدای دانشگاه واحد نیست.
حتما صدای دیگری غیر از صدای ما هم وجود دارد اما اون روز صدایی را نشنیدم. شنیده بودم قرار است نماینده انجمن اسلامی دانشگاه تهران حرف بزند که انگار آن هم قبل از جلسه لغو شد.
🔹آن دو باری ام که در سالیان گذشته دو نفر از دوستان اصلاح طلب سخن گفتند به علت تصاحب کرسی هیات نظارت بر نشریات دانشجویی بود و نه به عنوان یک تشکل دانشجویی؛ که البته همان را هم با پیروزی جریان انقلابی در انتخابات نشریات از دست دادند و اون روز در جلسه یکی دیگر از رفقای عزیز به نمایندگی از نشریات دانشجویی در ادامه فضای گفتمانی سخنران های قبلی نطق کرده و مطالبش را بیان کرد.
🔸خلاصه تو اون لحظات پیش خودم احساس خوبی نداشتم. گفتم ما که می دانیم این جلسه تنها صدای دانشگاه نیست!! چرا خودمان را گول بزنیم؟ راستی اون دو باری که آن بندگان خدا سخنرانی کردند چه اتفاقی افتاد؟ اسلام به خطر افتاد؟ انقلاب را آب بُرد؟ نمیدانم!! البته شرایط درون دیدار هم در هنگامه سخن گفتن آنان جالب نبود. چنان که دیدیم در میان سخنان اون بندگان خدا رفقای عزیز حزب اللهی شعار مرگ بر فتنه گر سر میدادند و اتفاقا با واکنش رهبری مواجه شدند و شعارشان را خوردند.
🔹بعد از دیدار پارسال اتفاقا با هر کدام از دوستان که همکلام میشدیم، همه میگفتند چرا اونوری ها صحبت نکردند و حسرت میخوردند که اگر آنان بودند جلسه بهتر و جذاب تر می شد و...
🔸مگر خود آقا نفرمود: ««بنده توی جلساتِ دانشجوئی، دانشگاهی که اینجا هستند، گاهی که ببینم حالا بعضیها روی ملاحظه، روی احترام، روی هرچه، بعضی از این حرفها را که خیال میکنند من خوشم نمیآید، نمیزنند؛ از نگفتنش ناراحت میشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمیشوم.»
🔹آقا که استقبال میکند چرا مسئولین بستر لازم را فراهم نمی کنند!! نمیدانم شاید به قول بعضی دوستان علتش آن است که دوستان اصلاح طلب اتحادیه ای ندارند تا نماینده ای از طرف شان سخن بگوید! شاید! بیراه هم نیست. بنظرم رفقای اصلاح طلب باید فکری به حال اين معضل بکنند هر چند که میدانم میان خودشان هم نحله های گوناگون اندیشه ای وجود دارد.
🔸اما آنچه می فهمم آن است که این روال اشتباه است و باید اصلاح شود و صرفا یک تفکر و قرائت نباید مجال بیان داشته باشد بلکه باید نحله های گوناگون فکری حاکم در دانشگاه بتوانند با رهبر خود سخن بگویند و بشنوند و بشنویم.
✍️#علی_ریاحی_پور
@تحلیل سیاسی و جنگ نرم
@gharar_a
⭕فحش_درمانی
🔸فحاشی ها و بی ادبی های این پسرک رو که دیدم یاد این خاطره معروف افتادم..
این فیلم مربوط به مصاحبه چندسال پیش #هفته_نامه_9دی با #علامه_مصباح است.
امروز داشتم در مطالب و یادداشت های آرشیوی خودم میگشتم که دیدم این خاطره رو چندسال قبل یادداشت کرده بودم و فیلمش رو هم دارم.
.
🔸خبرنگار( به صداش میخوره #حمید_رسایی باشه): به یاد داریم که تا قبل از دوره اصلاحات به دلیل بیماری میگرن شدیدی که شما داشتید، کمتر تدریس، سخنرانی و فعالیت های سیاسی به این شکل علنی داشتید، ولی در ایام تحرک اصلاح طلبان آمریکایی، گاهی اوقات در یک روز پنج تا شش سخنرانی داشتید؛ همان ایام در خاطره ای، موضوع "فحش درمانی" را مطرح کردید. قصه این "فحش درمانی" چه بود؟ می خواهیم از زبان خودتان بشنویم.
🔸علامه مصباح: آنچه که بنده یادم می آید این است که بعد از مدتی کسالت یکبار که خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شده بودم، ایشان احوالپرسی کردند، بنده عرض کردم که برای درمانم یک کشف جدیدی کرده ام. ایشان تعجب کردند و پرسیدند چه راه درمانی پیدا کرده اید؟ گفتم من تا به حال آب درمانی، طب سوزنی و مواردی شبیه به آن را شنیده بودم ولی مدتی است که داروی جدیدی کشف کرده ام و در خودم تجربه کردم، دیدم موثر است. ایشان گفتند این داروی جدید چی هست؟ گفتم فحش درمانی؛ هر چه در این روزنامه های زنجیره ای بیشتر به ما فحش می دهند حالمان بهتر می شود. ایشان خندیدند و دعا کردند. بله بحمدالله ما از این نعمت در آن زمان بخصوص، خیلی بهره مند بودیم و خدای متعال هم لطف می فرمود آسیب قابل توجهی به ما نخورد.
🔸خبرنگار: البته استاد فکر کنم هنوز از این داروی درمانی استفاده می کنید! چون مدتی است که ما یک هجمه مجددی را از طرف برخی رسانه ها و برخی چهره ها نسبت به شما می بینیم.
🔸علامه مصباح: بله، (با خنده) استمرار درمان در این سن شرط است، وقتی عوامل بیماری موجود هست، استمرار درمان هم باید باشد. بالاخره ما بر اساس تکلیفمان مجبوریم گاهی در صحنه حاضر باشیم و برخی خوششان نمی آید.
🔸خبرنگار: خدا ان شاءالله به شما صحت و سلامتی بدهد و البته از خدا می خواهیم که ما را هم دچار این فحش درمانی بکند که در راه خدا یک مقدار فحش بخوریم بلکه حالمان بهتر شود...
علامه مصباح: (با تبسم و خنده) البته معلوم نیست این دارو به همه مزاج ها بسازد!
پ.ن: خداوند ان شا لله روح علامه مصباح را قرین رحمت گرداند.
✍️#علی_ریاحی_پور
🇮🇷 کانال قرارگاه اساتید و طلاب انقلابی
🍂@gharar_a