...
"متوجه شدم که به حالت دو زانو در برابر آقا و سرور و مولای بزرگواری با قامتی رشید و دیبائی لطیف و درخشان بر تن، نشستهام و تعدادی با لباس ساده نظامی که سه نفر سمت راست آن بزرگوار و سه نفر سمت چپ بر گِرد آن حضرت به حالت دو زانو نشسته بودند که آن سیّد جلیلالقدر به من خطاب کرد که: سیّد ناراحت نشو، همین کسانی که تو با آنان همنشین میباشی، من هم با تعدادی از ایشان همنشین میباشم. بعد از گفتاری چند با آن عزیزجان متوجه شدم که سیّد ما و مولای ما و امام ما حضرت حجة بن الحسن العسکری روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فدا است. بعد از چند لحظه دیدم پرده جلو آمد و چشمهایم باز شد. با حالت تضرع و ابتهال و زاری و گریان در حالی که قابل وصف برایم نبود و در پوست خویش نمیگنجیدم زیارت جامعه را خواندم..."
شهید سیدرضا پورموسوی در بیستم بهمنماه 1345 شمسی در شهر دزفول به دنیا آمد. کودکیاش در جلسات قرآن و نوجوانیاش در آموزشها و اردوهای بسیج نوجوانان گذشت. سیدرضا در همان ایام نوجوانی شیدای امام عصر(علیه السلام) میشود و برای وصال یار، طی طریق میکند.
#سیدرضاپورموسوی
#معرفی کتاب زلال
زندگی نامه شهید والامقام #سیدرضاپورموسوی از ولادت تا شهادت در کتابی به نام «زلال» نوشته لیلا محمدی به چاپ رسیده است. پیشنهاد می کنیم این کتاب را تهیه و مطالعه کنید.
کتاب زلال حاوی روایتی مستند است از مجاهدتهای درونی و بیرونی یک رزمنده؛ برای رسیدن به محبوبش. این روایت بر اساس دستنوشتههای شهید «سیدرضا پورموسوی» نوشته شده است. این دستنوشتهها پس از شهادت این فرد پیدا شده است.