eitaa logo
📚📖 مطالعه
86 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
105 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام 📗 کتاب «جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام» نخستین‌بار در زمان حیات استاد مطهری، سال 1349 منتشر شده است. این کتاب متن مکتوب و تنظیم‌یافته چهار جلسه سخنرانی است که در حسینیه ارشاد در سال 1346 (رمضان 1388هجری قمری) ایراد شده بود. کتاب جاذبه و دافعه استاد مطهری را باید در ردیف مجموعه­‌ای از آثار ایشان دانست که ذیل عنوان «سیره­ شناسی» قابل طبقه­‌بندی هستند. کتاب، دارای پیشگفتار و مقدمه است و علاوه‌بر آن دو بخش دارد که در بخش اول، جاذبه علی(علیه‌السلام)، فلسفه، فایده و اثر آن، مورد بحث قرار گرفته است. ← در این بخش به آثار اجتماعی عنصر محبت و نیز به آثار تربیتی آن توجه شده است. بخش دوم کتاب به تبیین کیفیت دافعه امیرالمؤمنین(علیه­السلام) از راه معرفی آن‌ها که از سوی حضرت طرد شده­‌اند، می­پردازد. ← استاد در این بخش جریان «خوارج» را معرفی کرده است. استاد مطهری در این کتاب در پی اثبات این نکته است که علی(علیه­‌السلام) شخصیتی دو نیرویی بوده است و هر کَس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد، باید همچون علی­ ابن­ ابیطالب (علیه­ماالسلام) از جاذبه و دافعه برخوردار باشد. استاد البته به بیان ضرورتِ جاذبه و دافعه بسنده نمی­کند؛ بلکه علاوه بر این، تلاش می­کند کیفیت جاذبه و دافعه را نیز روشن نماید. 
بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه چاپ پنجاه و دوم جاذبه و دافعه على علیه السلام - همان طور که در پیشگفتار کتاب به قلم مؤلف شهید آمده است - مشتمل بر چهار جلسه سخنرانی شهید آیت الله مطهری در سال ۱۳۴۶ شمسی در حسینیه ارشاد میباشد که پس از حک و اصلاح به چاپ رسیده است. نیمی از کتاب توسط یکی از فضلا تنظیم و به رشته تحریر در آمده و نیم دیگر توسط خود استاد، لذا کتاب از نظر سلاست و روانی و شیوایی بیان در یک سطح نیست و بخشی که توسط استاد تدوین شده است برتری دارد. این کتاب از نظر نوع موضوع و قوت تحلیل، از شاهکارهای آن متفکر شهید محسوب می شود و تا کنون از استقبال کم نظیری برخوردار بوده است که تعداد چاپ آن بهترین گواه بر این واقعیت است. چاپ اول کتاب در سال ۱۳۴۹ منتشر شده و بعد از انقلاب اسلامی نیز دو بار تجدید حروفچینی شد. نظر به برخی نقصها از نظر صفحه بندی و غیره لازم دیده شد که این کتاب بار دیگر از حیث علامت گذاری و امور مربوط به زیبایی کتاب و رفع برخی اغلاط و مطابقت با متن اولیه بازبینی و از نو حروفچینی گردد. به فضل خدا این کار با اعمال دقتهای لازم صورت گرفت، لذا این چاپ با مزایای بیشتری منتشر می شود، خصوصا که طرح جلد آن نیز تغییر کرده است. امید است رضایت خاطر علاقه مندان به آثار آن عالم ربانی و مجاهد شهید فراهم آمده باشد. از خدای متعال توفیق بیشتر مسئلت می نماییم. مرداد ۱۳۸۵ برابر با رجب ۱۴۲۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیشگفتار شخصیت عظیم و گسترده امیرالمؤمنین علی علیه السلام وسیع‌تر و متنوع‌تر از این است که یک فرد بتواند در همه جوانب و نواحی آن وارد شود و توسن اندیشه را به جولان آورد. برای یک فرد، حداکثری که میسر است این است که یک یا چند ناحیه معین و محدود را برای مطالعه و بررسی انتخاب کند و به همان قناعت ورزد. یکی از جوانب و نواحی وجود این شخصیت عظیم، ناحیه تأثیر او بر روی انسانها به شکل مثبت یا منفی است و به عبارت دیگر «جاذبه و دافعه» نیرومند اوست که هنوز هم نقش فعال خود را ایفا می‌نماید و در این کتاب درباره‌اش گفتگو شده است. شخصیت افراد از نظر عکس‌العمل سازی در روحها و جانها یکسان نیست. به هر نسبت که شخصیت حقیرتر است کمتر خاطرها را به خود مشغول می‌دارد و در دلها هیجان و موج ایجاد می‌کند، و هر چه عظیم‌تر و پرنیروتر است خاطره‌انگیزتر و عکس‌العمل سازتر است، خواه عکس‌العمل موافق یا مخالف. شخصیتهای خاطره‌انگیز و عکس‌العمل ساز، زیاد بر سر زبانها می‌افتند، موضوع مشاجره‌ها و مجادله‌ها قرار می‌گیرند، سوژه شعر و نقاشی و هنرهای دیگر واقع می‌شوند، قهرمان داستانها و نوشته‌ها می‌گردند. اینها همه، چیزهایی است که در مورد علی علیه السلام به حد اعلی‌ وجود دارد و او در این جهت بی‌رقیب و یا بسیار کم رقیب است. گویند محمد بن شهرآشوب مازندرانی- که از اکابر علمای امامیه در قرن هفتم است- هنگامی که کتاب معروف مناقب را تألیف می‌کرد، هزار کتاب به نام «مناقب» که همه درباره علی علیه السلام نوشته شده بود در کتابخانه خویش داشت. این یک نمونه می‌رساند که شخصیت والای مولی‌ در طول تاریخ چقدر خاطرها را مشغول می‌داشته است. امتیاز اساسی علی علیه السلام و سایر مردانی که از پرتو حق روشن بوده‌اند این است که علاوه بر مشغول داشتن خاطرها و سرگرم کردن اندیشه‌ها، به دلها و روحها نور و حرارت و عشق و نشاط و ایمان و استحکام می‌بخشند. فیلسوفانی مانند سقراط و افلاطون و ارسطو و بوعلی و دکارت نیز قهرمان تسخیر اندیشه‌ها و سرگرم کردن خاطرها هستند. رهبران انقلابهای اجتماعی مخصوصاً در دو قرن اخیر، علاوه بر این، نوعی تعصب در پیروان خود به وجود آوردند. مشایخ عرفان پیروان خویش را احیاناً آنچنان وارد مرحله «تسلیم» می‌کنند که اگر پیر مغان اشارت کند سجاده به می‌ رنگین می‌نمایند. اما در هیچ کدام از آنها گرمی و حرارت توأم با نرمی و لطافت و صفا و رقّتی که در پیروان علی(علیه‌السلام)، تاریخ نشان می‌دهد نمی‌بینیم. اگر صوفیه از دراویش، لشکری جرّار و مجاهدانی کارآمد ساختند، با نام علی (علیه‌السلام) کردند نه با نام خودشان. حُسن و زیبایی معنوی که محبت و خلوص ایجاد می‌کند از یک مقوله است، و سیادت و منفعت و مصلحت زندگی که کالای رهبران اجتماعی، و یا عقل و فلسفه که کالای فیلسوف است، و یا اثبات سُلطه و اقتدار که کالای عارف است، از مقوله‌های دیگر. معروف است که یکی از شاگردان بوعلی سینا به استاد می‌گفت اگر تو با این فهم و هوش خارق‌العاده مدعی نبوت شوی، مردم به تو می‌گروند، و بوعلی سکوت کرد. تا در سفری در فصل زمستان که با هم بودند، سحرگاه بوعلی از خواب بیدار شد و شاگرد را بیدار کرد و گفت: تشنه‌ام، قدری آب بیاور. شاگرد تعلّل کرد و شروع کرد به عذر تراشیدن. هرچه بوعلی اصرار کرد، شاگرد حاضر نشد در آن زمستان سرد، بستر گرم را ترک کند. در همین وقت فریاد مؤذن از بالای مأذنه بلند شد که‌ «اللهُ اکبَرُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللهُ، اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللهِ». بوعلی فرصت را مناسب دید که جواب شاگرد را بدهد. گفت: تو که مدعی بودی اگر من ادعای پیغمبری کنم مردم ایمان خواهند آورد، اکنون ببین فرمان حضوری من به تو که سالها شاگرد من بوده‌ای و از درس من بهره برده‌ای آن قدر نفوذ ندارد که لحظه‌ای بستر گرم را ترک کنی و آبی به من بدهی؛ اما این مرد مؤذن پس از چهارصد سال فرمان پیغمبر را اطاعت کرده، از بستر گرم خارج شده و رفته بر روی این بلندی و به وحدانیت خدا و رسالت او گواهی می‌دهد. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا! آری فیلسوفان شاگرد می‌سازند نه پیرو، رهبران اجتماعی پیروان متعصب می‌سازند نه انسانهای مهذّب، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم می‌سازند نه مؤمن مجاهد فعال. در علی ، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابی و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتی از نوع خاصیت پیامبران. مکتب او، هم مکتب عقل و اندیشه است و هم مکتب ثوره و انقلاب و هم مکتب تسلیم و انضباط و هم مکتب حُسن و زیبایی و جذبه و حرکت.
علی علیه السلام پیش از آنکه امام عادل برای دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصاً موجودی متعادل و متوازن بود. کمالات انسانیت را با هم جمع کرده بود. هم اندیشه‌‏ای عمیق و دوررس داشت و هم عواطفی رقیق و سرشار. کمال جسم و کمال‌ روح را توأم داشت. شب، هنگام عبادت از ماسوی‌ می‌برید و روز در متن اجتماع فعالیت می‌کرد. روزها چشم انسانها، مواسات و ازخودگذشتگی‌های او را می‌دید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهای حکیمانه‌اش را می‌شنید، و شب چشم ستارگان اشکهای عابدانه‌اش را می‌دید و گوش آسمان مناجاتهای عاشقانه‌اش را می‌شنید. هم مفتی بود و هم حکیم، هم عارف بود و هم رهبر اجتماعی، هم زاهد بود و هم سرباز، هم قاضی بود و هم کارگر، هم خطیب بود و هم نویسنده. بالأخره به تمام معنی یک انسان کامل بود با همه زیبایی‌هایش. کتاب حاضر مجموعه‌ای است از چهار سخنرانی که در روزهای 18 تا 21 ماه مبارک رمضان سال 1388 در حسینیه ارشاد ایراد شده است. این کتاب مشتمل است بر یک مقدمه و دو بخش. در مقدمه کلیاتی درباره جذب و دفع به طور عموم و جاذبه و دافعه انسانها به طور خصوص بحث شده است. در بخش اول، جاذبه علی علیه السلام- که همواره دلهایی را به سوی خود کشیده و می‌کشد- و فلسفه آن و فایده و اثر آن، موضوع بحث قرار گرفته است. در بخش دوم، دافعه نیرومند آن حضرت که چگونه عناصری را به سختی طرد می‌کرد و دور می‌انداخت، توضیح و تشریح شده است؛ ثابت شده که علی علیه السلام دو نیرویی بوده است و هرکَس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد باید دونیرویی باشد. نظر به اینکه دونیرویی بودن به تنهایی کافی نیست که معرّف مکتب علی علیه‌السلام باشد، در این کتاب کوشش شده تا حد امکان نشان داده شود که جاذبه علی افرادی از چه طراز را جذب می‌کرد و دافعه او چه سنخ افرادی را طرد می‌نمود. ای بسا برخی از ما که مدعی پیروی مکتب او هستیم، آنان را که علی علیه‌السلام جذب می‌کند دفع کنیم و آنان را که او دفع می‌کرد جذب کنیم. در قسمت دافعه علی(علیه‌السلام) به بحث درباره خوارج اکتفا شده است و حال آنکه طبقات دیگری نیز هستند که‌ مشمول دافعه علی (علیه‌السلام) می‌باشند. شاید در وقت دیگر و لااقل چاپ دیگر این کتاب، این نقص مانند سایر نواقص کتاب جبران شود. زحمات اصلاح و تکمیل سخنرانیها را فاضل بلندقدر جناب آقای فتح الله امیدی متحمل شده‌اند. نیمی از کتاب به قلم معظم له است که پس از استخراج از نوارهای 📼 ضبط صوت، از نو به قلم خود نوشته و احیاناً اصلاح و یا تکمیل کرده‌اند. نیم دیگر آن تقریر لفظی خود اینجانب است و یا احیاناً بعد از اصلاح معظم له به قلم خود چیزهایی اضافه کرده‌ام. امیدوارم مجموعاً اثر مفید و آموزنده‌ای باشد. از خداوند متعال مسألت داریم که ما را از متابعان واقعی علی علیه السلام قرار دهد. تهران، یازدهم اسفند 1349 شمسی. مطابق چهارم محرم الحرام 1391 قمری. مرتضی مطهری‌ ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │ 📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم وَ الْمُؤْمِنونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یقیمونَ الصَّلوةَ وَ یؤْتونَ الزَّکوةَ وَ یطیعونَ اللهَ وَ رَسولَهُ، اولئِک سَیرْحَمُهُمُ اللهُ، انَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ..(1) الْمُنافِقونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یأْمُرونَ بِالْمُنْکرِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمَعْروفِ... قانون جذب و دفع. https://eitaa.com/ghararemotalee/2231 جاذبه و دافعه در جهان انسان. https://eitaa.com/ghararemotalee/2234 اختلاف انسانها در جذب و دفع. https://eitaa.com/ghararemotalee/2237 علی، شخصیت دونیرویی‌ https://eitaa.com/ghararemotalee/2255
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️ چرا حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) با چنان مقام قدسی برای بازپس‌گیری فدک اقدام کردند؟ 🎥 از اندک فیلم‌های باقی‌مانده از ◾️سالروز شهادت پاره تن رسول‌الله(ص) حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها تسلیت باد! ╭────๛- - - - - ┅╮ │🥀 @Mabaheeth ╰───────────
| ۱ مقدمه‌ باسمه تعالی‌ قانون جذب و دفع‌ ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ قانون «جذب و دفع» یک قانون عمومی است که بر سرتاسر نظام آفرینش حکومت می‌کند. از نظر جوامع علمیِ امروزِ بشر مسلّم است که هیچ ذره‌ای از ذرات جهان هستی از دایره حکومت جاذبه عمومی خارج نبوده و همه محکوم آنند. از بزرگترین اجسام و اجرام عالم تا کوچکترین ذرات آن دارای این نیروی مرموز به نام نیروی جاذبه هستند و هم به نحوی تحت تأثیر آن می‌باشند. بشر دورانهای باستان به جاذبه عمومی جهان پی نبرده بود ولیکن به وجود جاذبه در برخی اجسام پی برده بود و بعضی از اشیاء را سمبل آن می‌دانست، چون مغناطیس و کهربا. تازه، ارتباط جاذبی آنها را نسبت به همه چیز نمی‌دانست بلکه به یک ارتباط خاصی رسیده بود: ارتباط مغناطیس 🧲 و آهن، کهربا و کاه. ذره ذره کاندر این ارض و سماست‌ جنس خود را همچو کاه و کهرباست‌ از اینها که بگذریم، نیروی جاذبه را در مورد سایر جمادات نمی‌گفتند و فقط درباره زمین که چرا در وسط افلاک وقوف کرده است سخنی داشتند. معتقد بودند که زمین 🌏🪐🌍🌎 در وسط آسمان معلّق است و جاذبه از هر طرف آن را می‌کشد و چون این کشش از همه جوانب است قهراً در وسط ایستاده و به هیچ طرف متمایل نمی‌گردد. بعضی معتقد بودند که آسمان، زمین را جذب نمی‌کند بلکه آن را دفع می‌کند، و چون نیروی وارد بر زمین از همه جوانب متساوی است در نتیجه زمین در نقطه خاصی قرار گرفته و تغییر مکان نمی‌دهد. در نباتات و حیوانات نیز همه قائل به قوه جاذبه و دافعه بوده‌اند، به این معنی که آنها را دارای سه قوه اصلی: غاذیه، نامیه و مولّده می‌دانستند و برای قوه غاذیه چند قوه فرعی قائل بودند: جاذبه، دافعه، هاضمه و ماسکه. و می‌گفتند در معده نیروی جذبی است که غذا را به سوی خود می‌کشد و احیاناً هم، آنجا که غذا را مناسب نیابد دفع می‌کند [¹] و همچنین می‌گفتند در کبد نیروی جذبی است که آب را به سوی خود جذب می‌کند. معده نان را می‌کشد تا مستقر می‌کشد مر آب را تَفّ جگر 🥵 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [¹] . اما امروز ساختمان بدن را ماشینی می‌دانند و عمل دفع را نظیر تلمبه تلقی می‌کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا