eitaa logo
📚📖 مطالعه
73 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
83 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل هاى دنیا در قرآن و روایات اسلامى از آنجا که سرگرمى هاى دنیا و لذائذ مادى و مظاهر فریبنده آن غالباً انسان ها را از درک باطن آن ـ با اینکه چندان پوشیده نیست ـ غافل مى سازد براى هشدار به افراد غافل و بى خبر و حتى به مؤمنان آگاه مثل هاى مختلفى در قرآن مجید و روایات اسلامى بیان شده که هر یک از دیگرى گویاتر و بیدار کننده تر است از جمله: ۱. دنیا به آب بارانى تشبیه شده است که از آسمان نازل مى شود، انبوه گیاهان را پرورش مى دهد و آثار حیات در همه چیز ظاهر مى شود; اما بعد از چند ماه فصل خزان فرا مى رسد; گیاهان زرد و خشکیده، برگ هاى درختان پژمرده و همراه تندباد به هر سو پراکنده مى شوند و آثار حیات برچیده مى شود. (وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیَا کَمَآء أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الاَْرْضِ فَأَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ وَکانَ اللهُ عَلى کُلِّ شَیْء مُّقْتَدِراً).(۱۷) ۲. دنیا همچون آبگاهى تیره و کدر است و یا همچون چشمه اى گل آلود، آزمایشگاهى است هلاک کننده و نورى است که به زودى غروب مى کند و سایه اى که از بین مى رود و تکیه گاهى که رو به خرابى است: (فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا یُونِقُ مَنْظَرُهَا وَیُوبِقُ مَخْبَرُهَا غُرُورٌ حَائِلٌ وَضَوْءٌ آفِلٌ وَظِلٌّ زَائِلٌ وَسِنَادٌ مَائِل).(۱۸) ۳. دنیا همچون سایه ابرهاست که هرگز پایدار نیست و همچون صحنه هاى دل انگیز خواب هاست ... و مانند عسلى است که مشوب به سم کشنده است: «إنَّ الدُّنْیا ظِلُّ الْغَمامِ وَحُلُمُ الْمَنامِ ... وَالْعَسَلُ الْمَشُوبُ بِالسَّمِّ سَلاّبَةُ النِّعَمِ أکّالَةُ الأُمَمِ جَلاّبَةُ النِّقَمِ».(۱۹) ۴. دنیا همانند کمانى است که تیر در چله آن گذارده شده و اهل خود را نشانه گیرى کرده; کمانى که تیرش هرگز خطا نمى رود و زخم و جراحتش مداوا نمى شود: «أَنَّ الدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ لاَ تُخْطِئُ سِهَامُهُ وَلاَ تُؤْسَى جِرَاحُهُ».(۲۰) ۵. دنیا همچون سایه انسان است (که در مقابل او بر زمین گسترده است) هرچه به دنبالش بدود دور مى شود و اگر بایستد مى ایستد و پایدار مى گردد: «مَثَلُ الدُّنْیا کَظِلِّکَ إنْ وَقَفْتَ وَقَفَ وَإنْ طَلَبْتَهُ بَعُدَ».(۲۱) ۶. دنیاى فریبنده فریبکار همچون زن زیبایى است که هر روز شوهرى برمى گزیند و هر شب او را به قتل مى رساند: «اَلا وَإنَّ الدُّنْیا دارُ غَرَّارَة خَدّاعَة تَقْتُلُ فی کُلِّ یَوم بَعْلاً وَتَقْتُلُ فی کُلِّ لَیْلَة أهْلاً».(۲۲) ۷. دنیا همچون مرکب سریع السیرى است که اهلش بر آن سوار شده آنها را با خود مى برد در حالى که در خوابند: (أَهْلُ الدُّنْیَا کَرَکْب یُسَارُ بِهِمْ وَهُمْ نِیَامٌ).(۲۳) ۸. دنیا همچون لباسى است که از اوّل تا به آخر آن شکافته شده فقط نخى از آن باقى مانده که هر زمان احتمال دارد آن نخ پاره شود و لباس فرو افتد: «هذِهِ الدُّنْیا مِثْلُ ثَوْب شُقَّ مِنْ أَوَّلِهِ إلى آخِرِهِ فَیَبْقی مُتَعَلِّقاً بِخَیْط فی آخِرِهِ یُوشَکُ ذلِکَ الْخَیْطُ أنْ یَنْقَطِعَ».(۲۴) ۹. دنیا همچون آب شور دریا است که هر قدر انسان از آن بیشتر بنوشد عطشش فزون تر مى شود و سرانجام او را خواهد کشت: «مَثَلُ الدُّنْیَا مَثَلُ مَاءِ الْبَحْرِ کُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى یَقْتُلَهُ».(۲۵۹) ۱۰. دنیا همچون پل و گذرگاهى است که باید از آن عبور کرد نه اینکه ایستاد و به تعمیر آن پرداخت: «قَالَ الْمَسِیحُ لِلْحَوَارِیِّینَ إِنَّمَا الدُّنْیَا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوهَا وَلاَ تَعْمُرُوهَا».(۲۶) ۱۱. عمر دنیا در برابر آخرت به قدرى کوتاه است که همانند این است که انگشت در دریایى فرو کنى و بعد بیرون آورى آنچه بر انگشت مى ماند در برابر آن دریا چقدر است؟! «قال رسول الله: مَا الدُّنْیَا فِی الآْخِرَةِ إِلاَّ مِثْلُ مَا یَجْعَلُ أَحَدُکُمْ إِصْبَعَهُ فِی الْیَمِّ فَلْیَنْظُرْ بِمَ یَرْجِعُ».(۲۷) ۱۲. دنیا همچون سم کشنده است و افرادى که آن را نمى شناسند مى خورند و هلاک مى شوند: «إِنَّمَا الدُّنْیَا کَالسَّمِّ یَأْکُلُهُ مَنْ لاَ یَعْرِفُهُ».(۲۸) ۱۳. دنیا همانند دام است که افراد ناآگاه در آن مى افتند و گرفتار مى شوند: «إنَّما الدُّنْیا شَرَکٌ وَقَعَ فیهِ مَنْ لایَعْرِفُهُ».(۲۹) ۱۴. دنیا همچون جیفه اى است که گروهى به آن روى آوردند و با خوردن آن رسوا گشته و در دوستى آن توافق کرده اند: «أَقْبَلُوا عَلَى جِیفَة قَدِ افْتَضَحُوا بِأَکْلِهَا وَاصْطَلَحُوا عَلَى حُبِّهَا».(۳۰) ۱۵.
مثل دنیا مثل سوارى است که براى استراحت و خواب قیلوله در سایه درختى در تابستانى داغ پیاده مى شود و بعد از ساعتى استراحت آن را ترک مى گوید و مى رود: «إِنَّمَا مَثَلِی وَمَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رَاکِب مَرَّ لِلْقَیْلُولَةِ فِی ظِلِّ شَجَرَة فِی یَوْمِ صَیْف ثُمَّ رَاحَ وَتَرَکَهَا».(۳۱) ۱۶. دنیا سراى عبور است نه دار اقامت: «الدُّنْیَا دَارُ مَمَرّ لاَ دَارُ مَقَر».(۳۲) ۱۷. دنیا دریاى عمیقى است که گروه زیادى در آن غرق و هلاک مى شوند: «إِنَّ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ غَرِقَ فِیهَا عَالَمٌ کَثِیرٌ».(۳۳) ۱۸. دنیا همانند مار خوش خط و خالى است که ظاهرش نرم است و در باطنش سم کشنده است که در آغاز نامه مورد بحث آمده بود.     پاورقی : ۱. سند نامه: بخش اوّل اين نامه را مرحوم کلينى پيش از شريف رضى در جلد دوم اصول کافى آورده است ولى اشاره اى به اينکه نامه اى بوده که به «سلمان فارسى» نگاشته شده نکرده است و همچنين شيخ مفيد آن را در ارشاد و قاضى قضايى در دستور معالم الحکم و مرحوم شيخ ورام در تنبيه الخواطر آورده اند با تفاوت هايى که نشان مى دهد از مصدرى غير از نهج البلاغه گرفته اند. در ضمن مرحوم سيد رضى قسمت اوّل اين نامه را در کلمات قصار شماره ۱۱۹ ذکر کرده است (مصادر نهج البلاغه، ج ۳، ص ۴۵۲). ۲. «سُمّ» به هر ماده کشنده مى گويند (اين واژه با ضم، فتح و کسر سين خوانده مى شود و جمع آن «سموم» است). ۳. (ألا وَإنّ الدُّنْيا دارُ غَرّارَة خَدّاعَة تَنْکِحُ في کُلِّ يَوْم بَعْلاً وَتَقْتُلُ في کُلِّ لَيْلَة أهْلاً)، (نهج السعاده، ج ۳، ص ۱۷۴). ۴. (فَإِنَّ الدُّنْيَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا)، (نهج البلاغه، خطبه ۸۳). ۵. بنابراين تفسير «ما» موصوله و بنابر تفسير اوّل «ما» اشاره به زمان است. ۶. «أشْخَصَتْهُ» از ريشه «اشخاص» به معناى بيرون راندن و خارج ساختن و ريشه آن «شُخوص» به معناى بلند شدن است. ۷. «ايناس» از ريشه «اُنس» به معناى انس گرفتن است. ۸. «اِيحاش» از ريشه «وحشت» به معناى به وحشت افکندن است. ۹. ديوان پروين اعتصامى. ۱۰. بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۹۱. ۱۱. فى ظلال نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۷۷ . ۱۲. بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۴۸، ح ۶۴. ۱۳. همان مدرک، ص ۳۲۸، ح ۳۶ و ۳۷. ۱۴. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۳۱۰ . ۱۵. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۱۸، ص ۳۶. ۱۶. بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۳۶۸، ح ۷. ۱۷. کهف، آيه ۴۵. ۱۸. نهج البلاغه، خطبه ۸۳. ۱۹. غررالحکم، ۲۱۶۶. ۲۰. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴. ۲۱. غررالحکم، ص ۱۳۰، شماره ۲۲۱۴. ۲۲. نهج السعادة، ج ۳، ص ۱۷۴. ۲۳. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۶۴. ۲۴. مجموعه ورام، ج ۱ ص ۱۴۸. ۲۵. بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۵۲. ۲۶. همان مدرک، ج ۱۴، ص ۳۱۹، ح ۲۰. ۲۷. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۱۹. ۲۸. همان مدرک، ص ۸۸ . ۲۹. غررالحکم، ۲۳۶۱. ۳۰. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹. ۳۱. بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۱۹، ح ۱۱۱. ۳۲. نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۳۳. ۳۳. کافى، ج ۱، ص ۱۵، ح ۱۲.
❓تعدادی از های کوتاه از در طرح سه‌شنبه های @ostadelahi ╭═══════๛- - - ┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
🌀 شهادت اتفاقی نیست؛ مخصوصا شهادت در روز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و در جوار حاج قاسم به یاد طلبه شهید علیرضا محمدی‌پور🌷 🔸 ده سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و داغ یتیمی را چشید؛ آخرین فرزند خانواده و تک‌پسر بود؛ از همان موقع مردی بود برای خودش و دربست در خدمت مادرش بود؛ ✅ مهمترین شرط ازدواجش این بود که دختری که قرار است با او ازدواج کند بپذیرد مادرش هم باید با آنها زندگی کند. ✅ انقلابی بود و عاشق امامین انقلاب. در فضای دروس طلبگی هم از طلاب بسیار درسخوان و با همت بود؛ عاشق طلبگی بود و شدیدا اهل رعایت مسائل اخلاقی. مطالعات جنبی در فضای شهدا و شهادت هم زیاد داشت. 🔺 بسیار با شهید مدافع حرم، مصطفی صدرزاده عجین بود و انس داشت؛ برای همین خیلی پیگیر کتب و شرح حال این شهید بود. 🔻 کار فرهنگی مسجد امام زمان علیه‌السلام را به عهده گرفت و با وسع محدودی که در اختیار داشت، قفسه کتابخانه‌ای برای این کار در مسجد قرار داد. 📚🌷 کتابخانه‌ای که بوی شهدا از آن استشمام می‌شد. 💍 همین عید غدیر عروسی‌اش بود و دختری در راه داشتند به نام زینب... 💠 و علیرضا سبک‌بال همچون الگوی شهیدش مصطفی صدرزاده پر کشید تا ملاقات خدا؛ میهمان حضرت زهرا علیهاالسلام شد در روز ولادت حضرتش در جوار مرقد پر نور ... به فاتحه و صلواتی یاد کنیم از این شهید جوان روحانی ۲۴ ساله... 🌷 ╭═══════๛- - - ┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
خدایا! ما را هم اینجوری ببر💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_963704524.mp3
10.29M
| ۰۴ ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ 📖 شرح کتاب آن سوی مرگ ─━─━─• · · · · · · 🦋 روحم بالای جسدم بود. دوست نداشتم به جسمم برگردم، ولی برگشتم. چند روز گذشت، باز سکته کردم و قلبم ایستاد؛ برای دومین بار روح از کالبدم جدا شد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ➖ ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
۳۳ - نجات از مرگ ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ صاحب مقام یقین، مرحوم عباسعلی مشهور به( حاج مؤمن ) که دارای مکاشفات و کرامات بسیاری بوده و تقریبا مدت سی سال نعمت مصاحبت با آن مرحوم در حضر و سفر نصیب بنده بود و دو سال است که به رحمت ایزدی پیوسته است و آن مرحوم را داستانهایی است؛ از آن جمله وقتی جاسوسهای دولتی نزد دائی زاده آن مرحوم به نام ( عبدالنبی ) اسلحه پیدا کردند او را گرفتند و زندانش کردند و بالاخره محکوم به اعدام شد، پدرش پریشان و نالان و مأیوس از چاره گردید. حاجی مؤمن مرحوم به او می گوید مأیوس نباش، امروز تمام امور تحت اراده حضرت ولی عصر علیه السلام امام دوازدهم می باشد، امشب که است به آن بزرگوار متوسل می شویم، خدا قادر است که از برکات آن حضرت، فرزندت را نجات دهد؛ پس آن شب را حاجی مؤمن و پدر و مادر آن پسر، احیا می دارند و به نماز و به آن حضرت و زیارت آن بزرگوار سرگرم می شوند و بعد مشغول قرائت آیه شریفه : ( اَ مَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ ) می شوند. آخر شب بوی مُشک عجیبی را هر سه نفر حس می کنند و جمال نورانی آن بزرگوار را مشاهده کرده می فرماید : دعای شما مستجاب شد، خداوند فرزندت را نجات بخشید و فردا به منزل می آید. حاج مؤمن مرحوم می گفت پدر و مادر از دیدن جمال آن حضرت بی طاقت شده و تا صبح مدهوش و بی هوش بودند، فردا سراغ فرزند خود رفتند که قرار بود در آن روز اعدام شود، گفتند اعدامش تأخیر افتاده و بنا شده در کار او تجدید نظر شود و بالجمله پیش از ظهر او را آزاد کردند و سالما به منزل آمد. مرحوم حاجی مؤمن را در استجابت دعا در مرضهای سخت و گرفتاریهای شدید، داستانهایی است که آنچه ذکر شد نمونه ای است از آنها. رحمت بی پایان خداوند به روان پاکش باد . 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/46839 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا