eitaa logo
📚📖 مطالعه
73 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
83 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ آمدم ای شاه پناهم بده ❤️ 🦋 علیه السلام 🌷 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
والله ما نیازی به تسلیت شما نداریم... شما سید ما را برای منفعت پرستی خودتان میان دندانهایتان پاره پاره کردید.... باشد که مردم شما را بشناسند تا مبادا ارثیه شهیدمان را به وارثانی نالایق بسپارند... ____________ @jahade_tabyeen0 کلیپی که تا انتخابات باید ببینیم تا در انتخاب خود دقت کنیم ... ❤️ 🦋 علیه السلام 🌷 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
✍ قلمت بشکند ای تاریخ اگر ننویسی از خاخام های یهودی تا طالبان و بقیه جهانیان آمدند؛ اما روحانی و احمدی نژاد و خاتمی ها حتی در نماز بر پیکر این شهدای مظلوم حضور پیدا نکردند‼️‼️ ❤️ 🦋 علیه السلام 🌷 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨وقتی گفته میشه سرطان اصلاحات، یعنی همین!!! ‏ 🔴 پیامی که توی کانال خبری بامداد نو (اصلاح طلب) اشتباهاً ارسال شد و سریعاً پاک شد!
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرستین واسه افرادی که به رییس جمهور با تمسخر میگفتن شش کلاسه و برای انتخابات پیش رو چشممون را باز کنیم که این مهمترین انتخاباته ❤️ 🦋 علیه السلام 🌷 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 اگه یه عده معاند تو گروه ها راجع به موضوعات مختلف حتی شهدای خدمت، شبهه ایجاد میکنن و فلان دروغ رو میگن حتی اظهار خوشحالی میکنن! چطور باید جواب بدیم؟ سفارش رهبری معظم انقلاب هست که با این افراد (که خدا به قلبشون مُهر زده) نباید وارد مجادله شد چون فایده نداره و فقط انرژیتون تحلیل میره! بجاش تلاش کنید تا پایه های فکری و اعتقادی خودتون و خانواده و اطرافیانتون رو محکم و قوی کنید! هدایت کار من و شما نیست کار خداست و بس. بگذریم... از این به بعد بجای بحث کردن با هر کی که مطمئن به عنادش هستید، این فیلم رو بفرستید کافیه... ❤️ 🦋 علیه السلام 🌷 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فقه و احکام
💠 نماز لَیلَةُ الدّفن شهدای خدمت 1⃣🌷شهید رئیسی 🕌 سیدابراهیم ابن سیدحاجی 2⃣🌷شهید آل هاشم 🕌 سیدمحمدعلی ابن سیدمحمدتقی 3⃣🌷 شهید مالک رحمتی 🕌 مالک ابن اسکندر 4⃣🌷 شهید حسین امیرعبداللهیان 🕌 حسین ابن محمد 5⃣🌷 شهید سیدطاهر مصطفوی 🕌 سیدطاهر ابن سیداحمد 6⃣🌷 شهید محسن دریانوش 🕌 محسن ابن مختار 7⃣🌷 شهید بهروز قدیمی 🕌 بهروز ابن اسحاق 8⃣🌷فردا شب شهید سیدمهدی موسوی 🕌 سیدمهدی ابن سیدمحمدعلی 🗓 زمان نماز از اول شب تدفین تا فردا صبح روز بعد ✅ بهترین وقت آن بعد از نماز عشاء است. 📿 کیفیت ادای نماز شب اول قبر بنابر منابع فقهی، نماز هدیه (وحشت) به صورت زیر اقامه می‌شود. *در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره قدر بخواند، و بعداز سلام نماز بگوید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ فلان بن فلان». به جای فلان بن فلان، نام شهداء گفته شود» 🔰 احکام نماز طبق فتوای امام خامنه‌ای مدظله العالی: خواندن یک نماز برای چند میت یا خواندن چند نماز برای یک میت، به امید مطلوبیت و ثواب، اشکال ندارد. برای همه بفرستید تا شب همه بخونن ❤️ عزیز 🦋 علیه السلام 🌷 ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │ 📖 @feqh_ahkam ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📼 ‌ماجرای نقض حکم اعدام عباس معروفی توسط سید ابراهیم رئیسی، از زبان نویسنده «سمفونی مردگان» ❤️ 🦋 علیه السلام 🌷 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚📖 مطالعه
#خطبه_اول | ۶ 🌊 فَاَجْرى فیها ماءً مُتلاطِماً تَیّارُهُ مُتَراکِماً زَخّارُهُ، حَمَلَهُ عَلى مَتْنِ
| ۷ ثُمَّ اَنْشَأ سُبْحانَهُ ریحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّها وَ أدامَ مُرَبَّها وَ أعْصَفَ مَجْراها وَ أبْعَدَ مَنْشَأها فَأمَرَها بِتَصْفیقِ الْماءِ الزَّخّارِ وَ إثارَةِ مَوْجِ الْبِحارِ فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقاءِ وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَها بِالْفَضاءِ. تَرُدُّ أوَّلَهُ اِلى آخِرِهِ وَ ساجیَهُ اِلى مائِرِهِ حتّى عَبَّ عُبابُهُ وَ رَمى بالزَّبَدِ رُکامُهُ فَرَفَعَهُ فی هَواء مُنْفَتِق وَ جَوٍّ مُنْفَهِق فَسَوَّى مِنْهُ سَبْعَ سَموات جَعَلَ سُفْلاهُنَّ مَوْجاً مَکْفُوفاً وَ عُلْیاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْکاً مَرْفُوعاً بِغَیْرِ عَمَد یَدْعَمُها وَ لا دِسار یَنْظِمُها ثُمَّ زَیَّنَها بِزینَةِ الْکَواکِبِ وَ ضیاءِ الثَّواقِبِ وَ أجْرى فیها سِراجاً مُسْتَطیراً وَ قَمَراً مُنیراً فی فَلَک دائِر وَ سَقْف سائِر وَ رَقیم مائِر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سپس خداوند پاک و منزّه، طوفانى🌪 برانگيخت که کار آن متلاطم ساختن آب و در هم کوبيدن امواج بود، طوفان به شدّت مىوزيد و از نقطه اى دور، سرچشمه مى گرفت. پس به آن فرمان داد که آبهاى متراکم را بر هم زند و امواج درياها را به هر سو بفرستد! در نتيجه، همچون مشکِ سقّايى آنها را به هم زد و با همان شدّت که در فضا مىوزيد، به آن امواج حمله‌ور شد. آغازش را بر آخرش فرو مى ريخت و قسمتهاى ساکن آن را به امواج متحرّک پيوند مى داد تا آبها روى هم انباشته شد و همچون قلّه کوه بالا آمد و 🌊 امواج، کفهايى را بيرون فرستاد و در هواى باز و جوّى وسيع، پراکنده ساخت و از آن، هفت آسمان را پديد آورد. آسمان پايين را همچون موج مهار شده اى قرار داد و آسمان برترين را همچون سقفى محفوظ و بلند. بى آن که ستونى براى نگاهدارى آن باشد و نه ميخ هايى که آن را ببندد. سپس آسمان پايين را به وسيله کواکب و نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و چراغى روشنى بخش و ماهى نورافشان در آن به جريان انداخت، در مدارى متحرّک و سقفى گردان و صفحه اى جنبده. ┅─────────── مطالعه شرح این فراز ؛ https://eitaa.com/ghararemotalee/8978 —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقش طوفانها در آغاز آفرینش این بخش از کلام مولا ـ همان گونه که قبلا اشاره شد ـ ادامه و تکمیل بخش سابق است. باز در این جا نخست به سراغ فهم تعبیرات بسیار دقیق و عمیقى که در کلام حضرت آمده است ـ بدون هیچ گونه پیشداورى ـ مى رویم، سپس درباره چگونگى انطباق آن بر نظرات دانشمندان امروز، در مسأله آفرینش جهان سخن مى گوییم. مولا در این بخش از کلامش، به چند مرحله اشاره مى فرماید: نخست این که مى گوید: «خداوند سبحان باد و طوفان دیگرى ایجاد فرمود (که داراى چهار ویژگى بود که آن را از باد و طوفانهاى معمولى کره زمین ما جدا مى کند) بادى نازا بود» (ثُمَّ اَنْشَأ سُبْحانَهُ ریحاً اِعْتَقَمَ(۱) مَهَبَّها(۲)) نه ابرى بود که به هم پیوندش دهد و باران ببارد و نه گلى که آن را بارور سازد. «بادى که همراه و ملازم آب بود و از آن جدا نمى شد» (وَ اَدامَ مُرَبَّها(۳)) بر خلاف بادهاى معمولى که دائمى نیست گاه مىوزد و گاه آرام مى گیرد. «بادى که جریانش بسیار قوى و پرقدرت بود (با باد و طوفانهاى معمولى بسیار تفاوت داشت)» (وَ اَعْصَفَ(۵) مَجریها). «بادى که از نقطه هاى دور دست سرچشمه مى گرفت (نه همچون بادهاى معمولى که غالباً سرچشمه هایى نزدیک به خود دارد)» (وَ اَبْعَدَ مَنْشأها). در مرحله دوّم اشاره به مأموریّت این باد مى کند، مى فرماید: «به او فرمان داد که آن آب عمیق و انباشته را پیوسته بر هم بکوبد» (فَاَمَرَها بِتَصْفیقِ(۶) الْماءِ الزَّخارِ). «و امواج آن اقیانوسها را به هر سو به حرکت درآورد» (وَ اَثارَةِ مَوْجِ الْبِحارِ). «این تندباد عظیم، آن آب را همچون مَشک سقّایان به هم زد» (فَمَخَضَتْهُ(۷)مَخْضَ السِّقاءِ). «و آن را به شدّت به سوى فضا بالا برد» (وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَها بِالْفَضاءِ). «این تندباد قسمتهاى نخست این آب را بر آخرش مى ریخت و بخشهاى ساکن را به سوى قسمتهاى متحرّک مى برد» (تَرُدُّ أوَّلَهُ اِلى آخِرِهِ وَ ساجیَهُ(۴) اِلى مائِرِه(۸)). در مرحله سوّم مى فرماید: «آب ها بر روى هم متراکم شدند و بالا آمدند» (حَتّى عَبَّ عُبابُهُ(۹)). «و قسمت هاى متراکم آب، کف هایى از خود به بیرون پرتاب کردند» (وَرَمى بِالزَّبَدِ رُکامُهُ(۱۰)). سرانجام در مرحله چهارم: «خداوند این کفها را در فضاى وسیعِ بالا و جو گشاده و گسترده بالا برد» (فَرَفَعَهُ فی هَواء مُنْفَتِق وَ جَوِّ مُنْفَهِق(۱۱)). «و از آن آسمانهاى هفتگانه را آفرید و منظم ساخت» (فَسَوّى مِنْهُ سَبْع سَماوات). «این در حالى بود که قسمتهاى پایین آن را همچون موج مهارشده اى قرار داد. و قسمتهاى بالا را همانند سقفى محفوظ و بلند، ساخت» (جَعَلَ سُفْلاهُنَّ مَوْجاً مَکْفُوفاً(۱۲)وَ عُلْیاهُنَّ مَحْفُوظاً وَ سَمْکاً(۱۳) مَرْفُوعاً). «در حالى که هیچ ستونى که آن را نگاه دارد نبود و نه میخ و طنابى که آن را به نظم و بند کشد» (بِغَیْرِ عَمَد(۱۴) یَدْعَمُها(۱۵) وَلا دِسار یَنْظِمُها(۱۶)). سرانجام پنجمین و آخرین مرحله فرا رسید: «خداوند آسمانها را به زینت کواکب و نور ستارگان درخشنده بیاراست» (ثُمَّ زَیَّنَها بِزینَةِ الْکَواکِبِ وَ ضیاءِ الثَّواقِبِ(۱۷)). «و در آن چراغى روشن و نورافشان (خورشید تابان) و ماهى روشنگر در مدارى متحرّک و سقفى گردان و صفحه اى جنبنده به حرکت درآورد» (وَ أجْرى فیها سِراجاً مُسْتَطیراً(۱۸) وَ قَمَراً مُنیراً فی فَلَک دائِر وَ سَقْف سائِر وَ رَقیم(۱۹) مائِر). نکته ها ۱ـ تطبیق اجمالى این گفتار بر نظرات امروز دانشمندان امروز درباره پیدایش جهان نظریّاتى دارند که از حدود فرضیه ها تجاوز نمى کند زیرا هیچ کس در میلیاردها سال قبل وجود نداشت تا چگونگى پیدایش جهان را مشاهده کند. ولى به هر حال قراینى در دست است که بعضى از این فرضیّه ها را دقیقاً تأیید مى کند. تعبیراتى که در کلام مولا آمده بر فرضیه هاى معروف، کاملا قابل انطباق است که در ذیل، از نظر خوانندگان عزیز مى گذرد بى آن که بخواهیم ادّعا کنیم منظور مولا حتماً همینها بوده است. همان گونه که در شرح و تفسیر بحثهاى قبل آوردیم، جهان در آغاز، توده فشرده اى از گازهاى متراکم بود که شباهت زیادى با مایعات داشت که هم تعبیر «ماء» (آب) درباره آن صحیح بود و هم تعبیر به «دخان» که در آیات قرآن آمده است. آفریدگار جهان دو نیروى عظیم بر آن مسلّط ساخت که از آن در کلام بالا به عنوان دو باد تعبیر شده است: نیروى جاذبه که آن را در کنار هم نگه مى داشت و از متلاشى شدن، حفظ مى کرد و نیروى دافعه که بر اثر گردش دورانى به دور خود و به وجود آمدن نیروى گریز از مرکز، آن را به سوى خارج مى کشاند و این همان باد و طوفان شدید دوّم بود.
هرگاه بپذیریم گردشِ دورانىِ نخستینِ جهان، داراى نوسان بوده گاه شدیدتر و گاه ملایم تر مى شده، طبیعى است که امواج عظیم و سهمگینى در آن توده گاز مایع گون به وجود مى آمده، دائماً امواج به روى هم متراکم و سپس فرو مى ریخته است. سرانجام قسمتهایى که سبک تر بودند و از وزن مخصوص کمترى برخوردار بودند ـ و از آن در کلام مولا تعبیر به کف شده است ـ به فضاى بیرون پرتاب شدند. (فراموش نکنید که «زَبَد»  هم به کفهاى روى آب گفته مى شود و هم چربیها و کره هایى که به خاطر سبک بودن بر روى محتواى درون مشک ظاهر مى شود، اطلاق مى گردد). بدینسان حرکت دورانى شدّت گرفت، بخشهاى عظیمى از این توده بزرگ جدا شدند و به فضا پرتاب گشتند. آنها که شدّت بیشترى داشتند به نقاط بالاتر رفتند و آنها که شدّت کمترى داشتند در نقاط پایین تر قرار گرفتند. ولى آنها که به نقاط دورتر رفتند، باز به خاطر نیروى جاذبه نتوانستند به کلى فرار کنند و به صورت سقف محفوظى درآمدند و بخشهاى پایین تر، امواج کم فشارترى بودند که از آن تعبیر به موج مکفوف فرموده است. آسمانهاى هفتگانه (که بعداً درباره آنها سخن خواهیم گفت) در این فضاى وسیع ظاهر گشتند، بى آن که ستونى در میان آنها دیده شود و میخ و طنابى آنها را نگهدارى کند، تنها، تعادل نیروى جاذبه و دافعه بود که اینها را در جایگاه خود نگه مى داشت و در مدارشان به حرکت درمى آورد. در آن زمان فضا پر از کرات کوچک و بزرگ بود و قطعات پراکنده این امواج به خارج پرتاب شده، به طور تدریج، قطعات کوچک تر به حکم جاذبه به سوى کرات بزرگ تر کشیده شدند و فضا جاروب شد و ستارگان، درخشیدن گرفتند و کواکب، زینت بخش شدند، خورشید، نورافشانى کرد و ماه، تابندگى را آغاز نمود و هر کدام در مدار خود به گردش درآمدند. در بعضى از فرضیه ها درباره پیدایش جهان آمده است که عامل جدایى منظومه ها و کهکشانها و کرات آسمانى از توده نخستین، یک انفجار عظیم درونى بوده که عامل آن به طور دقیق براى هیچ کس مشخّص نیست. این انفجار، بخشهاى عظیمى از توده گاز مایع گون نخستین را به فضاى اطراف پرتاب کرد و کرات و منظومه ها را تشکیل داد. ممکن است تعبیرى که در کلام مولا(علیه السلام) آمده است که «تندباد و طوفان دیگرى وزیدن گرفت که سرچشمه آن نقطه دوردستى بود و آن آب را به شدّت به هم زد تا کفها بر آن آشکار شد» اشاره به همین انفجار عظیم که از اعماق مادّه نخستین سرچشمه گرفت، باشد. ولى به هر حال همان گونه که در بالا گفته شد، هدف این است که انطباق تعبیرات این خطبه را با فرضیه هاى موجود درباره پیدایش جهان روشن سازیم، نه یک قضاوت و داورى قطعى در این باره. * * *  ۲ـ چگونگى پیدایش جهان از مسائل بسیار پیچیده اى که دانشمندان و متفکّران با آن روبه رو هستند، مسأله چگونگى پیدایش این جهان است. مسأله اى که به میلیاردها سال قبل باز مى گردد و شاید در اندیشه هیچ انسانى نگنجد. به همین دلیل دانشمندان بزرگ با تمام فرضیه هایى که در این باره اظهار داشته اند و مطالعات طاقت فرسایى که به خاطر این مسأله انجام داده اند، به جایى نرسیدند و همگى در برابر آن اظهار عجز مى کنند. ولى روح کنجکاو بشر به او اجازه نمى دهد که خاموش بنشیند و در این باره سخنى نگوید. در واقع زبان حال دانشمندان این است که اگر چه ما از رسیدن به کنه این موضوع عاجز و ناتوانیم، ولى مایل هستیم، شبحى از آن را در ذهن خود ترسیم کرده، روح تشنه و کنجکاو خود را کمى سیراب کنیم. در آیات قرآن و روایات اسلامى نیز تنها اشارات فشرده اى نسبت به این مسأله دیده مى شود که آن هم جز شبح نیمه روشنى در ذهن ترسیم نمى کند و طبیعت مسأله نیز چنین ایجاب مى کند. به هر حال آنچه در این خطبه شریفه درباره پیدایش جهان آمده است، هماهنگ است با آنچه در خطبه ۲۱۱ مى خوانیم که مى فرماید: «وَ کانَ مِنِ اقْتِدارِ جَبَرُوتِهِ وَ بَدیعِ لَطائِفِ صَنْعَتِهِ اَنْ جَعَلَ مِنْ ماءِ الْبَحْرِ الزّاخِرِ الْمُتَراکِمِ الْمُتَقاصِفِ یَبَساً جامِداً ثُمَّ فَطَرَ مِنْهُ اَطْباقاً فَفَتَقَها سَبْعَ سَموات، بَعْدَ ارْتِتاقِها; از قدرت و جبروت و لطایف صنعت بدیع خداوند این بود که از آب دریاى پر امواج و متراکم و متلاطم که از امواجش سخت به هم مى خوردند، موجود جامدى آفرید و سپس طبقاتى از آن خلق کرد و بعد از پیوستگى، آنها را از هم گشود و هفت آسمان را به وجود آورد». در روایات اسلامى نیز بحث هاى فراوانى در این زمینه دیده مى شود و غالب روایات با آنچه در این خطبه نهج البلاغه آمده هماهنگ است با این تفاوت که در بسیارى از آنها آمده است، نخست کفهایى بر روى آن آب پیدا شد و از آن کفها بخار یا دودى برخاست و آسمانها را به وجود آورد.(۲۰) ولى همان گونه که گفته شد این تعبیرات منافاتى با هم ندارند.
چرا که مادّه نخستین به احتمال قوى گاز فشرده مایع گونى بوده و تعبیراتى مانند آب و بخار و دخان (دود) در مورد مراحل مختلف آن صادق بوده است. این نکته نیز قابل توجّه است که تضادّى میان روایاتى که مى گوید، اوّلین چیزى که خدا آفرید آب بود یا این که نخستین چیزى که خداوند آفرید نور پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا عقل بوده است، وجود ندارد. زیرا بعضى از این روایات ناظر به خلقت عالم مادّه و بعضى ناظر به خلقت عالم مجرّدات و ارواح است. از آنچه در بالا گفته شد، روشن مى شود که هیچ منافاتى بین این روایات و آنچه در آیه ۱۱ سوره «فصلّت» در قرآن مجید آمده که مى فرماید: «ثُمَّ اسْتَوى اِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخان; سپس به آسمانها پرداخت در حالى که دود بودند» نیز وجود ندارد. * * * ۳ـ فرضیه هاى موجود در عصر نزول قرآن درباره پیدایش جهان از نکات جالب این که در محیط نزول قرآن ـ یا به تعبیر صحیح تر در عصرى که قرآن نازل شد ـ درباره پیدایش جهان دو نظریّه معروف وجود داشت: یکى نظریّه هیأت «بطلمیوس»  بود که حدود پانزده قرن بر محافل علمى جهان سایه افکنده بود و تا اواخر قرون وسطى نیز ادامه داشت. مطابق این فرضیه زمین مرکز جهان بود و نُه فلک به دور آن گردش مى کردند. افلاک همانند پوست پیاز، شفاف، بلورین و بر روى هم بودند. ستارگان سیّار (عطارد، زهره، مریخ، مشترى و زحل) هر کدام در فلکى جاى داشتند و ماه و خورشید نیز هر یک داراى فلکى بودند. علاوه بر این هفت فلک، فلکى مربوط به ستارگان ثابت بود (منظور از ستارگان ثابت مجموعه هاى ستارگانى هستند که با هم طلوع و غروب دارند و جاى خود را در آسمان تغییر نمى دهند بر خلاف پنج ستاره اى که در آغاز نام بردیم). بعد از فلک هشتم یعنى فلک ثوابت فلک اطلس بود، فلکى که هیچ ستاره نداشت و کار آن گرداندن مجموعه جهان بالا به دور زمین بود و نام دیگرش فلک الافلاک بود. فرضیه دیگر، فرضیه عقول عَشَرَه بود که آن هم از فرضیّه «بطلمیوس»  که ناظر به جهان طبیعت بود کمک مى گرفت. مطابق این نظریّه که از سوى جمعى از فلاسفه یونان ابراز شده بود، خداوند در آغاز یک چیز بیشتر نیافرید و آن عقل اوّل بود (فرشته یا روح عظیم و مجردى که نامش را عقل اوّل گذاشتند). این عقل دو چیز آفرید عقل دوّم و فلک نهم. سپس عقل دوّم، عقل سوّم و فلک هشتم را آفرید و به همین ترتیب ده عقل و نُه فلک آفریده شد و عقل دهم، موجودات این عالم را به وجود آورد. این سلسله مراتب فرضى، در واقع هیچ دلیلى نداشت همان گونه که فرضیّه «بطلمیوس» نیز فاقد دلیل کافى بود، ولى هر چه بود قرنهاى طولانى بر افکار حکومت کرد. امّا قرآن و روایات اسلامى نه فرضیّه اوّل را پذیرفت و نه فرضیّه دوّم را، چرا که در آیات و روایات معروف ـ مخصوصاً در «نهج البلاغه» ـ اثرى از آن نمى یابیم و این خود از شواهد عظمت و استقلال قرآن و اخبار اسلامى و سرچشمه گرفتن آنها از مبدأ وحى و نه از افکار بشرى است وگرنه به رنگ همانها درمى آمد.(۲۱) چگونگى پیدایش جهان هستى را در کلام «امیر المؤمنان علی(علیه السلام)» که هماهنگ با بسیارى از روایات دیگر است، مشاهده کردید. آنچه در آیات قرآنى و روایات اسلامى به چشم مى خورد، مسأله آسمانهاى هفتگانه است، نه افلاک نُه گانه و نه عقول عشره و تفسیر آسمانهاى هفتگانه در بحث آینده خواهد آمد. ولى متأسّفانه جمعى از شارحان قدیم نهج البلاغه ـ که تحت تأثیر فرضیّه عقول عشره و نظریّه «بطلمیوس»  در پیدایش جهان واقع شده بودند ـ آن را به شرح نهج البلاغه کشانده و سعى داشته اند خطبه بالا را بر آن منطبق سازند، اصرارى که هیچ ضرورت و لزومى نداشت، چرا که هر دو، فرضیّه بودند، فرضیّه هایى که بطلان آنها امروز ثابت شده است. مشاهدات علمى امروز و تجربیّات دانشمندان فلکى به روشنى ثابت کرده است، فلکى به آن معنا که «بطلمیوس» مى پنداشت، وجود ندارد و ستارگان ثابت و سیّار که عدد آنها به مراتب بیش از آن است که قدما مى پنداشتند در فضاى خالى (سیّارات به دور خورشید نه به دور زمین و ثوابت بر محورهاى دیگرى) دور مى زنند و زمین، نه تنها مرکز جهان نیست بلکه سیّاره کوچکى از سیّارات منظومه شمسى است که آن هم به نوبه خود منظومه کوچکى از میلیونها و میلیاردها منظومه جهان بالاست. امّا طرفداران عقول عشره علاوه بر این که یک پایه فرضیه خود را از هیأت «بطلمیوس» گرفته اند ـ که بطلان آن امروز از مسلّمات است ـ پایه دیگر را بر بعضى از قواعد عقلیّه، (قاعده «اَلْواحِدُ لا یَصْدُرُ مِنْهُ اِلاّ الْواحِدُ») که این جا جاى شرح آن نیست، گذارده اند. از آن جا که این قاعده از نظر بسیارى از دانشمندان فاقد دلیل کافى است، پایه دیگر آن نیز بى اعتبار خواهد شد.
(دقّت کنید)(۲۲) * * *  ۴ـ منظور از آسمانهاى هفتگانه چیست؟ نه تنها در خطبه مورد بحث و بعضى دیگر از خطبه هاى نهج البلاغه (خطبه ۲۱۱)، بلکه در متن قرآن مجید نیز سخن از «سماوات سبع» (آسمانهاى هفتگانه) به میان آمده است.(۲۳) در میان دانشمندان قدیم و جدید براى آسمانهاى هفتگانه تفسیرهاى گوناگونى دیده مى شود که این جا، جاى بحث همه آنها نیست و از میان آنها این تفسیر، صحیح تر به نظر مى رسد که منظور از آسمانهاى هفتگانه همان معناى واقعى کلمه است; آسمان به معناى مجموعه اى از ستارگان و کواکب عالم بالا و منظور از عدد هفت همان عدد معروف است نه عدد تکثیر به معناى بسیار، منتها از آیات دیگر قرآن چنین برمى آید که آنچه را ما از ستارگان ثابت و سیّار و کهکشانها مى بینیم همه مربوط به مجموعه آسمان اوّل است. بنابراین در ماوراى این مجموعه عظیم، شش مجموعه عظیم دیگر که شش آسمان را تشکیل مى دهد وجود دارد که از دسترس علم انسان تا کنون بیرون مانده است. آیه ششم سوره «صافات» گواهى بر این معناست: «اِنّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَة الْکواکِبِ; ما آسمان پایین را (یا آسمان نزدیک را) با ستارگان زینت بخشیدیم». همین معنا در آیه ۱۲ سوره «فصّلت» آمده است: «وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ; ما آسمان پایین تر را با چراغهاى ستارگان زینت بخشیدیم». و در آیه ۵ سوره «ملک» مى خوانیم: «وَ لَقَدْ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابیحَ». جالب این که مرحوم «علامه مجلسی»  نیز در بحارالانوار این تفسیر را به عنوان یک احتمال که به فکر او خطور کرده است یا به تعبیر امروز برداشتى که از آیات و روایات داشته، ذکر نموده است.(۲۴) درست است که ابزارهاى علمى امروز، هنوز پرده از این عوالم ششگانه برنداشته، ولى در واقع هیچ دلیلى بر نفى آن از نظر علوم روز نیز وجود ندارد و شاید در آینده راز این معمّا گشوده شود، بلکه از کشفیّات بعضى از دانشمندان فلکى چنین برمى آید که شبح هایى از دور درباره وجود عوالم دیگر به چشم مى خورد مثلا در بعضى از مجلّه هاى فضایى از قول رصدخانه معروف «پالومار» چنین آمده است: با دوربین رصدخانه «پالومار» میلیونها کهکشان جدید کشف شده که بعضى از آنها هزار میلیون سال نورى با ما فاصله دارد. ولى بعد از فاصله هزار میلیون سال نورى فضاى عظیم و مهیب و تاریکى به چشم مى خورد که هیچ چیز در آن دیده نمى شود. امّا بدون تردید در آن فضاى مهیب و تاریک صدها میلیون کهکشان وجود دارد که دنیایى که در سمت ماست با جاذبه آن کهکشانها نگهدارى مى شود. تمام دنیاى عظیمى که به نظر ما مى رسد و داراى صدها هزار میلیون کهکشان است جز ذرّه کوچک و بى مقدار، از یک دنیاى عظیمتر نیست و هنوز اطمینان نداریم که در فراسوى آن دنیاى دوّم دنیاى دیگرى نباشد.(۲۵) بنابراین عوالمى که براى بشر تا کنون کشف شده، با تمام عظمت خیره کننده و حیرت آورى که دارد، گوشه کوچکى از این عالم بزرگ است و چه بسا عوالم ششگانه دیگر در آینده نیز بر انسانها روشن شود. * * * ۵ـ چگونگى آگاهى امام(علیه السلام) از این امور قابل توجّه این که امیرمؤمنان على(علیه السلام) تعبیراتى را که در بالا، درباره پیدایش جهان هستى دارد، هرگز به صورت یک فرضیّه و احتمال نیست. بلکه با قاطعیّت، همانند کسى که حاضر و ناظر بوده، از آن سخن مى گوید و این دلیل بر آن است که او علم خود را از خزانه غیب الهى یا از تعلیمات پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ که آن نیز از مبدأ وحى سرچشمه مى گرفت ـ دریافت داشته و به گفته «ابن ابى الحدید» اینها نشان مى دهد که على(علیه السلام) همه علوم را داشته و این معنا از فضایل و مناقب او بعید نیست.(۲۶) چگونه چنین نباشد در حالى که در جاى دیگر خودش مى فرماید: «اَنَا بِطُرُقِ السَّماءِ اَعْلَمُ مِنّى بِطُرُقِ الاَرْضِ; من به راه هاى آسمان، از راه هاى زمین داناترم».(۲۷) پاورقی : ۱. «اعتقم» از مادّه «عُقْم» (بر وزن قفل) به معناى خشکى مانع از قبول اثر است و «عقيم» به زنى گفته مى شود که نازاست و نطفه مرد را نمى پذيرد و به معناى ضيق و تنگى نيز آمده است (مفردات، لسان العرب و مقايسس اللغة). ۲. «مَهَبّ» از مادّه «هُبوب» (بر وزن سجود) به معناى بيدار شدن و به حرکت درآمدن شمشير و به طور کلّى، به هيجان درآمدن است از اين رو بر وزش باد هم اطلاق مى شود. ۳. «مُرَبّ» از کلمه «ربّ» است که در اصل به معناى تربيت مى باشد و به شخص مربّى و مالک و خالق نيز ربّ اطلاق مى شود (مصدرى است که معناى فاعلى دارد) و هرگاه از باب «افعال» (إرباب) بيايد به معناى استمرار و ملازمت است (زيرا تربيت بدون استمرار، امکان پذير نيست). بنابراين «مربّ» که مصدر ميمى است به معناى دوام و بقاست.
۴. «أعْصَفَ» از مادّه «عصف» (بر وزن عصر) چنان که گفتيم به معناى سرعت و حرکت و شدّت است. ۵. «تصفيق» از مادّه «صَفْق» (بر وزن سقف) به معناى زدن چيزى بر چيز ديگر است به طورى که صدايى از آن برخيزد، از اين رو به کف زدن تصفيق مى گويند و در اين جا به معناى تکان دادن و کوبيدن آبها بر يکديگر است (لسان العرب، مقاييس الغة، شرح عبده). ۶. «مَخَضَ» از مادّه «مَخْض» (بر وزن قرض) در اصل به معناى حرکت دادن و تکان دادن مايعات در ظروف آنهاست و لذا هنگامى که ماست را در مشک تکان مى دهند تا کره از آن جدا شود اين تعبير به کار مى رود. ۷. «ساجى» از مادّه «سَجْو» (بر وزن سهو) به معناى سکون و آرامش است. ۸. «مائر» از مادّه «مَوْر» (بر وزن فور) در اصل به معناى جريان سريع است اين واژه بر «جادّه» نيز اطلاق مى شود چرا که مردم در آن در حرکت و رفت و آمدند. ۹. «عُباب» از مادّه «عَبّ» به معناى نوشيدن آب به سرعت و بدون وقفه است و به همين جهت به آب فراوان و باران زياد و سيل عظيم «عباب» گفته مى شود و در اين جا به معناى متراکم شدن آبها بر روى يکديگر است. ۱۰. «رُکام» به معناى متراکم است که قبلا به آن اشاره شد. ۱۱. «مُنْفَهِق» از مادّه «فَهْق» (بر وزن فرق) به معناى گستردگى و وسعت است و از اين رو قسمت گسترده درّه و ظرف پر آب را «منفهق» گويند. ۱۲. «مکفوف» از مادّه «کفّ» (بر وزن سدّ) به معناى قبض و انقباض و جمع کردن چيزى است. به قسمت پايين دست «کفّ» گفته مى شود زيرا به وسيله آن قبض و انقباض صورت مى گيرد و به نابينا «مکفوف» مى گويند چون چشم او منقبض و بسته است. ۱۳. «سَمْک» در اصل به معناى بلندى و ارتفاع است و به سقف خانه «سمک» مى گويند چون مرتفع است. ۱۴. «عمد» (بر وزن سبد) و «عُمُد» (بر وزن شتر) هر دو جمع «عمود» به معناى ستون است. ۱۵. «يَدْعَمُ» از مادّه «دَعْم» (بر وزن فهم) به معناى برپا نگه داشتن چيزى است و «دِعام» و «دِعامة» به معناى چوبهايى است که به وسيله آن داربست را برپا مى دارند و به هر چيز و شخص برپا دارنده نيز اطلاق مى شود. ۱۶. «دسار» به معناى ميخ و همچنين به معناى ريسمانى است که چيزى را با آن محکم مى بندند. ۱۷. «ثواقب» از مادّه «ثَقْب» (بر وزن سقف) به معناى سوراخ کردن، پاره نمودن و نفوذ در چيزى است و به ستارگان درخشان از اين جهت «ثواقب» گفته مى شود که گويى نورشان چشم را سوراخ کرده و در آن نفوذ مى کند و يا اين که نور آنها از آسمان گذشته و به ما مى رسد. ۱۸. «مستطير» از مادّه «طَيْر» در اصل به معناى سبک بودن چيزى در هواست سپس به معناى هر چيز سريع و همچنين پرندگان آمده است و «مستطير» به معناى پراکنده و گسترده است. اين واژه به طلوع صبح هنگامى که نور آن در افق پخش مى شود نيز اطلاق مى گردد. ۱۹. «رقيم» از مادّه «رَقْم» (بر وزن رزم) در اصل به معناى خط و کتابت است و رقيم به معناى کتاب آمده است. به صفحه آسمان به خاطر اين که همچون صفحه کتابى است که با نقوش ستارگان پر شده نيز رقيم گفته مى شود (مقاييس اللغة، مفردات و لسان العرب). ۲۰. براى آگاهى بيشتر از اين روايات مى توانيد به جلدهاى ۳، ۱۰ و ۵۷ بحارالانوار (چاپ بيروت) مراجعه نماييد. بيشتر اين احاديث در جلد ۵۷ مى باشد. ۲۱. بلکه بعضى از آيات قرآن اشاره به حرکت زمين دارد، مانند آيه ۸۸ سوره «نمل»: وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُهاجامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللهِ الَّذى اَتْقَنَ کُلَّ شَيء و آيه ۲۵ سوره «مرسلات» اَلَمْ نَجْعَلِ الاَرْضَ کِفاتاً (بنابر بعضى از تفاسير) و بعضى دلالت بر شناور بودن خورشيد و ماه در فضاى عالم بالا مى کند، مانند: آيه ۴۰ سوره «يس»: لا الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها اَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلا اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ کُلّ فى فَلَک يَسْبَحُونَ. (براى شرح بيشتر به تفسير نمونه مراجعه کنيد) ۲۲. مرحوم «خواجه نصيرالدين طوسى» در «تجريد الاعتقاد» اشاره به دلايل پنج گانه فرضيّه عقول عشره کرده و همه را نادرست مى شمرد و در يک عبارت کوتاه مى گويد: «وَ اَدِلَّةُ وُجُودِهِ مَدْخُولَة» ـ براى توضيح بيشتر، به کلام خواجه و کلام علاّمه حلّى در شرح آن مراجعه فرماييد. ۲۳. جالب اين که در هفت آيه از قرآن، اشاره به «سماوات سبع» شده است. (بقره، آيه ۲۹، اسراء ۴۴، مؤمنون ۸۶، فصلّت ۱۲، طلاق ۱۲، ملک ۳ و نوح ۱۵) در بعضى از آيات نيز با تعبيرات ديگرى به آن اشاره شده است. ۲۴. بحارالانوار، ج ۵۵، ص ۷۸. ۲۵. مجله فضا، شماره ۵۶، فروردين سال ۱۳۵۱. ۲۶. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۱، ص ۸۰. ۲۷. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 | برای طلوع خورشید 🎥 قرائت کامل زیارت آل‌یاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدظله العالی از فرازهای آن ✏️ رهبر انقلاب: یاد علیه السلام نشان‌دهنده‌ی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد. 🎧 نسخه صوتی زیارت آل یاسین 📥 سایت | آپارات 💻 Farsi.Khamenei.ir ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا